امروز (شنبه) بنری بزرگ مقابل در غربی مجموعه ورزشی آزادی جلب توجه میکرد. روی آن خطاب به قهرمانان شنای ایران نوشته شده بود: «با توجه به شروع سال جدید و لزوم بازبینی و به روزرسانی سیستمهای تاسیساتی، فعالیت استخر قهرمانی تا اطلاع ثانوی تعطیل میباشد.»
بدون آنکه فدراسیون شنای ایران مطلع باشد یا خبری به گوش شناگران ملیپوش ایران برسد، آخرین و تنها استخر قهرمانی ایران تعطیل شده است.
دلیلی که روی این بنر نوشتهاند، تمام حقیقت بسته شدن درهای استخر قهرمانی ورزشگاه آزادی نیست. فدراسیون شنا مطلع شده که وزارت ورزش و جوانان در آخرین سالهای دولت، در حال نگارش یک سناریو تکراری برای مجموعههای ورزشی است. این وزارتخانه، تنها استخر باقیمانده حرفهای شنای ایران را به بخش خصوصی واگذار میکند.
برای رسیدن به چرایی بسته شدن ناگهانی استخر قهرمانی ورزشگاه آزادی، میتوان سراغ کلیدهای قدیمی سازههای ورزش ایران رفت. نخستین کلید در جیب «محسن علی آبادی» است. یکی از آقازادههایی که دولت «محمود احمدینژاد»، رشد کرد و مشهور شد. پدرش، محمد علی آبادی، آن زمان رئيس سازمان تربیت بدنی ایران بود.
او سال ۸۸ وقتی تازه سی سالگی را رد کرده بود، به ادعای سایت «جهان نیوز» به دادسرا رفت و بازجویی شد. اردیبهشت ماه همان سال «خبرآنلاین» دلیل بازجویی شدن «محسن علیآبادی» را دست بردن در بودجه ۱۵ میلیارد تومانی عمرانی متعلق به بازیهای همبستگی اسلامی و بودن هزینههای عمرانی اماکن ورزشی استان تهران دانست.
کمی بعد نام محسن علیآبادی با تمام ورزشگاههای زنجیرهای که طی سالهای ۸۴ تا ۹۰ خورشیدی در شهرهای ایران یکی یکی ساخته شد گره خورد. تمام این ورزشگاهها از استانداردهای اولیه کنفدراسیون فوتبال آسیا هم محروم بودند. «محسن» مهمترین پیمانکار تمام این پروژهها بود. او حالا همه کاره و مرد اول شرکت «برهان مبین» است؛ مجموعهای که از زمان ریاست «علی کفاشیان» بر فدراسیون فوتبال ایران، فروش الکترونیکی بلیتهای لیگ برتر ایران را در ید قدرت خود گرفت.
محسن علیآبادی آن قدر حریص بود که پیش از رسیدن به سالهای پایانی ریاست پدرش بر سازمان وقت تربیت بدنی ایران، هم ساخت و ساز سازههای ورزشی ایران را در دست بگیرد و هم جای پای محکمی در فوتبال ایران برای خودش پیدا کند.
بدون آنکه فدراسیون شنای ایران مطلع باشد یا خبری به گوش شناگران ملیپوش ایران برسد، آخرین و تنها استخر قهرمانی ایران تعطیل شده است.
اما دومین آقازادهای که کلیددار معمای استخر قهرمانی ورزشگاه آزادی میشود، «مجتبی داورزنی» فرزند «محمدرضا داورزنی» است. پدرش سالها از فرماندهان سپاه پاسداران بود که وارد بدنه مدیریت ورزش ایران شد. ابتدا رییس فدراسیون سوارکاری بود، بعد ریاست فدراسیون والیبال را به دست آورد و در نهایت به معاونت توسعه ورزش قهرمانی و حرفهای وزارت ورزش و جوانان رسید. از او حتی به عنوان مهندس انتخابات فدراسیونهای ورزشی و نفر اولی که در سایه نشسته است هم نام میبرند. ردپای داورزنی در سامانه «۳۰۹۰» و اسپانسرینگ باشگاهها به صورت کامل به چشم میخورد.
سال ۱۳۹۴، «تماشاگران امروز» در گزارشی در مورد مجتبی داورزنی مدعی شد که بسیاری از حواشی این آقازاده ورزش ایران به دلیل روابط حسنهاش با ورزشکاران و برخی رسانهها، بازتاب داده نمیشوند. در این گزارش به سفرهای مکرر پسر رییس وقت فدراسیون والیبال با تیم ملی به کشورهای ایتالیا و لهستان اشاره شده بود. در بخشی دیگر از این گزارش آمده بود: «فدراسیون تکواندو مناقصهای را برگزار کرده و پسر داورزنی هم برنده این مناقصه شده اما مثل همیشه شایعاتی هست که بگوید اگر مجتبی پسر داورزنی نبود، بعید بود که این امتیاز را بگیرد.»
مهمترین شایعات، در مورد رابطه مجتبی داورزنی با خانواده محمد پولادگر، رییس فدراسیون تکواندو است. مجتبی داورزنی سال ۱۳۹۴ باشگاه بدنسازی «سهیل استار» که با نام تجاری «ستاره سهیل» به ثبت رسیده، خریداری کرد. این باشگاه بدنسازی متعلق به فدراسیون تکواندو بود و باید از طریق مناقصه به فروش میرسید. فدراسیون تکواندو ادعا کرد که پروسه قانونی مناقصه را طی کرده است اما نشانی از مناقصه قانونی وجود نداشت.
گفته میشود باشگاهی که در خیابان «شریعتی» تهران و بالاتر از پل «صدر» قرار گرفته، با قیمتی کمتر از ۵۰ میلیون تومان به فرزند محمدرضا داورزنی واگذار شده است. مردادماه سال ۹۷ محمدرضا داورزنی در واکنش به شایعاتی که پیرامون فرزندش وجود داشت، به روزنامه «خبرورزشی» گفت: «به شایعات توجه نکنید. پسر من الان با دوستانش به شکل شراکتی رستورانداری میکنند و رستوران هم متعلق به بخش خصوصی است.»
همین «بخش خصوصی» سرطان ورزش ایران شده است. وزارت ورزش در آخرین سالهای هر دولت، یکی از مهمترین مجموعههای ورزشی خود را به بخش خصوصی واگذار میکند. به صورت نمونه سال ۱۳۹۵ استخر قهرمانی ورزشگاه «کشوری» به بخش خصوصی واگذار شد. یک سال بعد وزارت ورزش و جوانان تصمیم گرفت تمامی این مجموعه ورزشی را به «صندوق حمایت از قهرمانان و پیشکسوتان» واگذار کند.
نام کاملش «صندوق اعتباری حمایت از قهرمانان و پیشکسوتان ورزش ایران» است. اسمی غلط انداز که تصور اولیهای در مورد یک نهاد حمایتی و خصوصی را شکل میدهد. این صندوق نیمه خصوصی است، اما به صورت مستقیم زیر نظر وزارت ورزش و جوانان اداره میشود.
«میرعلی یاری»، «محمد خزایی»، «رامین ولایتی»، «علیاکبر طاهری»، «محمد خرم» و حالا «مصطفی ابطحی» مدیران این صندوق بودند. صندوقی که البته تا امروز نه درآمدزایی ورزشکاران را بالاتر برده و نه از پیشکسوتان حمایتی کرده است. تنها وظیفهاش طی سه سال گذشته، تملک کامل بر دو مجموعه ورزشی «کشوری» و «شیرودی» بود.
با این اوصاف وزارت ورزش ابایی از واگذاری مهمترین سازههای ورزشی ایران به نهادهایی که توسط بازوهای خودش اداره میشود ندارد. هرچند که به نظر میرسد نقشههای وزارت ورزش و جوانان برای استخر قهرمانی ورزشگاه آزادی منحصر به فرد است.
عمق استخر قهرمانی آزادی هفت متر است. یعنی ورزشکاران آماتور و غیرحرفهای شنا، نمیتوانند در این عمق شنا کنند. سایت خبری موسسه مطبوعاتی ایران دو روز قبل و زمانی که هنوز خبری مبنی بر بسته شدن درهای مجموعه ورزشی آزادی به روی شناگران تیم ملی ایران منتشر نشده بود، از احتمال تغییر کاربری استخر ورزشگاه آزادی داد و نوشت: «احتمال دارد استخر آزادی تبدیل به محل جدید نگهداری دولفینها شود.»
روزنامه دولت البته از احتمال تبدیل شدن تنها استخر قهرمانی شنای ایران به تالار عروسی هم خبر داد.
«فرشاد کریمی» عضو کمیته فنی فدراسیون شنا به تسنیم میگوید: «تغییر کاربری تنها استخر شنای ایران فاجعه است.» همین طور «مهدی انصاری» عضو تیم ملی شنای ایران هم به ایسنا گفته: «باید از این به بعد در جوی آب شنا کنیم.»
با این حال این اظهارنظرها، مانعی برای پیشروی احتمالی «مجتبی داورزنی» فرزند ارشد «محمدرضا داورزنی» برای به دست آوردن استخر قهرمانی ورزشگاه آزادی نیست. تنها استخری که تمام ملیپوشهای ایران را برای رقابتهای بینالمللی آماده میکرد.
از مجموعه آزادی البته خبرهایی تایید نشده هم در مورد احتمال کم کردن عمق این استخر برای استفاده عموم به گوش میرسد. یعنی قرار است کف استخر را پر کنند.
برای مجتبی داورزنی یا محسن علیآبادی، مجموعههای نیمه تمام چندان جذابیتی ندارد. به صورت نمونه سال ۱۳۷۸ کلنگ ساخت یک استخر قهرمانی در مجموعه ورزشی شیرودی به زمین خورد. به یاد داشته باشیم که سال ۱۳۰۶ مجلس ایران از فردی به نام «امجد نظام» زمینی را خریداری میکند تا بزرگترین مجموعه ورزشی خاورمیانه را در آن برپا کند. با امکانات آن زمان، مجموعه ورزشی امجدیه (شیرودی کنونی) در سال ۱۳۱۸ به صورت رسمی افتتاح میشود. اما از سال ۱۳۷۸ تا امروز، کار ساخت یک استخر قهرمانی ورزش به پایان نرسیده است. این استخر تا امروز ۸ پیمانکار مختلف را بالای سر خود دیده است. اما عمقش هنوز باب میل پیمانکارها نیست.
کلنگ استخر قهرمانی شیرودی سال ۱۳۷۸ به زمین خورد. سال ۱۳۸۸ استخر «۹ دی» نام گرفت، اما در سال ۱۳۹۸ به نیمه راه هم نرسیده است. تنها استخر باقیمانده شناگران هم بدون اطلاع فدراسیون شنا، به بخش خصوصی واگذار شد.
مطالب مرتبط:
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر