close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

یک روز در نمایشگاه کتاب تهران؛ از مهمات فرهنگی تا پک تن تن

۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۸
شما در ایران وایر
خواندن در ۵ دقیقه
این‎جا «بنیاد حفظ آثار و ارزش‌های دفاع مقدس» یا «موزه شهدا» نیست، این نوشته در ورودی یکی از غرفه‌های «نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران» نصب شده است
این‎جا «بنیاد حفظ آثار و ارزش‌های دفاع مقدس» یا «موزه شهدا» نیست، این نوشته در ورودی یکی از غرفه‌های «نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران» نصب شده است
غرفه «مهمات فرهنگی ثاقب معبر» در سالن «ناشران دیجیتال» نمایشگاه کتاب قرار گرفته است.
غرفه «مهمات فرهنگی ثاقب معبر» در سالن «ناشران دیجیتال» نمایشگاه کتاب قرار گرفته است.
یک روز در نمایشگاه کتاب تهران؛ از مهمات فرهنگی تا پک تن تن
«انتشارات شاهد» هم که در شبستان اصلی مصلی تهران غرفه دارد، غیر از فروش کتاب‌های مربوط به جنگ و وصیت‌نامه‌های شهدا، ابتکاری به خرج داده است
«انتشارات شاهد» هم که در شبستان اصلی مصلی تهران غرفه دارد، غیر از فروش کتاب‌های مربوط به جنگ و وصیت‌نامه‌های شهدا، ابتکاری به خرج داده است
حال و هوای این غرفه بیش‎تر شبیه نمایشگاه جنگ است تا نمایشگاه کتاب.
حال و هوای این غرفه بیش‎تر شبیه نمایشگاه جنگ است تا نمایشگاه کتاب.
ماکت های سردار سلیمانی و حججی یکی از کشته شدگان ایران در سوریه
ماکت های سردار سلیمانی و حججی یکی از کشته شدگان ایران در سوریه
محصولات غرفه مهمات فرهنگی در نمایشگاه کتاب
محصولات غرفه مهمات فرهنگی در نمایشگاه کتاب

ملیکا رضایی، شهروند خبرنگار، تهران

«حکاکی پلاک جبهه با نام و مشخصات خودتان پذیرفته می‌شود.»
این‎جا «بنیاد حفظ آثار و ارزش‌های دفاع مقدس» یا «موزه شهدا» نیست، این نوشته در ورودی یکی از غرفه‌های «نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران» نصب شده است؛ همان غرفه‌ای که ماکت مین‌های گوجه‌ای و منوری می‌فروشد و عکس محصولاتش در چند روز گذشته بارها در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشته شده است.
غرفه «مهمات فرهنگی ثاقب معبر» در سالن «ناشران دیجیتال» نمایشگاه کتاب قرار گرفته است. این که چرا این غرفه در سالن ناشران دیجیتال قرار گرفته است، مشخص نیست و فروشنده محصولات هم جوابی برایش ندارد.

غرفه خلوت است و ماکت‎های مین توجه ره‎گذران را جلب می‌کند. هر از گاهی هم صدای شاتر دوربین عابرانی که از مین‌ها عکاسی می‌کنند، به گوش می‌رسد. از فروشنده می‌پرسم این مین‌ها به چه دردی می‌خورند؟ لبخندی می‌زند و می‌گوید: «اسباب بازی است برای بچه‌ها با قیمت مناسب.»
قیمت مین‌های گوجه‌ای پنج هزار تومان است و مین‌های منوری هشت هزار و۵۰۰ تومان.  اسلحه‌های اسباب بازی هم در سمت دیگر غرفه قرار گرفته‏اند. داخل غرفه دستگاه گیرنده و فرستنده‌ای مربوط به روزهای جنگ قرار دارد که از گوشی آن صدای محیط‌های جنگی پخش می‌شود.

حال و هوای این غرفه بیش‎تر شبیه نمایشگاه جنگ است تا نمایشگاه کتاب. غرفه مهمات فرهنگی ثاقب معبر تنها غرفه نمایشگاه با حال و هوای روزهای جبهه و جنگ نیست، «انتشارات شاهد» هم که در شبستان اصلی مصلی تهران غرفه دارد، غیر از فروش کتاب‌های مربوط به جنگ و وصیت‌نامه‌های شهدا، ابتکاری به خرج داده است که هیچ ارتباطی به کتاب و کتاب‎خوانی ندارد. این غرفه با چند ماکت بزرگ تزیین شده است؛ ماکت‌هایی که نامش را «دلیرمردان ایرانی» گذاشته‌اند؛ از فرماندهان جنگ مثل «ابراهیم همت» و «علی صیاد شیرازی» گرفته تا «قاسم سلیمانی» فرمانده سپاه «قدس» و «محسن حججی»، از کشته شدگان جنگ سوریه که در ادبیات رسمی جمهوری اسلامی، «شهید مدافع حرم» خوانده می‌شود. یک عکاس داخل غرفه حضور دارد و از بازدیدکنندگان که دست در گردن ماکت‌ها می‌اندازند، عکس می‌گیرد. این عکس‌ها به طور رایگان در اختیار بازدیدکنندگان غرفه نشر شاهد قرار می‌گیرند.

در سراسر محوطه مصلی تهران پوسترهایی از طرف «کارگروه صیانت ازحقوق ناشران، مولفان و مترجمان» به دیوارها چسبانده شده است؛ پوسترهایی با عنوان «کتاب قاچاق نخریم.»

یکی از ناشران می‌گوید: «با وضعیت قیمت کاغذ و بالارفتن قیمت کتاب‌ها، خیلی‌ها سراغ کتاب قاچاق می‌روند. قیمت این کتاب‏ها گاهی ۷۰ درصد از قیمت واقعی کتاب ارزان‎تر است. اما جماعت کتاب‌خوان اگر بدانند با خرید کتاب قاچاق چه ضربه‌ای به صنعت نشر می‌زنند، هرگز چنین کاری نمی‌کنند.»

منظور از کتاب قاچاق، کتاب‌هایی هستند که به شکل غیرقانونی و در شبکه‌های زیرزمینی به شکل افست منتشر و اغلب در بساط دست‌فروش‌ها یافت می‌شوند. یکی از ناشران می‌گوید: «خواهش می‌کنم کتاب‎های پرفروش انتشاراتی‌ها را از دست‎فروش‌ها نخرید. این کار ضرر بزرگی به نویسنده و ناشر می‌زند.»

«ناصر» دانشجوی ادبیات است و از اراک برای خرید کتاب راهی نمایشگاه شده است. قیمت کتاب‌ها اما بدجور او را دمغ کرده است: «یک لیست ۲۰تایی دارم اما فکر می‌کنم با این قیمت‌ها فقط پنج تایش را بتوانم بخرم.»

او توضیح می‌دهد که قیمت کتاب‌ها با سال گذشته قابل مقایسه نیست و از هر ناشری دلیل این گرانی را پرسیده، یک جمله شنیده است: «کاغذ گران شده.»

«سارا» مترجمی زبان عربی می‌خواند و یکی از کسانی است که بیش‎تر برای بخش ناشران خارجی به نمایشگاه آمده است تا کتاب‌های اورجینال عربی بخرد اما با دیدن قیمت‌ها شوکه شده است: «همه قیمت‌ها واقعا بالا بودند. من یک کتاب شعر عربی می‌خواستم که قیمتش ۲۲۰ هزارتومان در می‌آمد. بیش‏تر نتوانستم جلو بروم.»

یکی از کتاب‌هایی که در لیست ناصر قرار دارد هم پک کامل «تن تن» است. اما او نیز با دیدن قیمت این پک در غرفه ناشران خارجی، از خرید آن منصرف شده است: «همیشه دلم می‌خواست پک کامل تن تن را داشته باشم. امسال گذاشتمش در لیست خرید اما قیمتش یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان بود که واقعا برای من دانشجو زیاد است.»

بعضی کتاب‌هایی که مجوز فروش دارند، مجوز حضور در نمایشگاه ندارند. این یکی از حواشی نمایشگاه کتاب تهران در سال‌های اخیر است. وقتی از فروشنده نشر «نی» می‌پرسم آیا کتابی دارید که مجوز فروش در نمایشگاه نداشته باشد، می‌گوید: «کتاب "کودتا"، نوشتهٔ "یرواند ابراهامیان" که مشتمل بر چهار فصل ملی شدن صنعت نفت، مذاکرات انگلیس و ایران، کودتا و میراث است، در نمایشگاه به فروش نمی‎رسد.»

کتاب «زنان سیبیلو و مردان بی‌ریش»(نگرانی‌های جنسیتی در مدرنیته ایران) یکی دیگر از کتاب‌هایی است که مجوز فروش در نمایشگاه را ندارد. این کتاب را «افسانه نجم‎آبادی» نوشته و «نشر تیسا» منتشر کرده است. یکی از رایج‌ترین سوالات بی‌پاسخ نمایشگاه کتاب امسال، مربوط به همین موضوع است: «چه طور کتابی که مجوز دارد، اجازه فروش در نمایشگاه کتاب که مهم‎ترین رویداد ادبی کشور است را ندارد؟»

کتاب‌های دخترانه و پسرانه برای نوجوانان موضوع دیگری است که در چند روز گذشته بسیاری از کاربران شبکه‌های مجازی از آن نوشته‌اند. فروشنده یکی از انتشاراتی‌های کودک و نوجوان می‌گوید: «معمولا کتاب‏هایی که قهرمان داستان زن است، برای دخترها خریداری می‌شوند و کتاب‌هایی که قهرمان داستان مرد است را برای پسرها می‌خرند. بعضی وقت‌ها که از ما می‌خواهند برای یک دختر نوجوان پیشنهاد کتاب بدهیم، می‌رویم سراغ داستان‌هایی با قهرمانان زن که بیش‏تر هم‏ذات پنداری کنند. برای پسرها هم برعکس.»

ساعت حدود پنج عصر است و جمعیت از هر سوی سالن انتشارات کودکان و نوجوانان به سمت یک نقطه می‌دوند. آن سو‌تر، «رامبد جوان» ایستاده است و جماعتی موبایل به دست از سر و کول مجری برنامه پرمخاطب «خندوانه» بالا می‌روند. هرکس سعی می‌کند با او سلفی بگیرد و رامبدجوان که در صورتش اثری از لبخندهایی که هر شب مقابل دوربین می‌زند نیست، فقط تلاش می‌کند خودش را نجات دهد. این جا نمایشگاه کتاب تهران است.

ثبت نظر

ویدیو

فضای امنیتی در دومین روز تجمع سراسری معلمان

۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۸
خواندن در ۱ دقیقه
فضای امنیتی در دومین روز تجمع سراسری معلمان