close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

چطور«مرگ» را برای کودکان توضیح دهیم؟

۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۸
مریم دهکردی
خواندن در ۷ دقیقه
بخشی از فرایند مرگ، بیقراری و سوگواری بازماندگان است. گریستن ها و اندوهگین بودن‌ها. کودکان هم گاه در این سوگواری همراهی می کنند
بخشی از فرایند مرگ، بیقراری و سوگواری بازماندگان است. گریستن ها و اندوهگین بودن‌ها. کودکان هم گاه در این سوگواری همراهی می کنند

چند هفته قبل یک زن جوان ایرانی به نام «زهرا» که ساکن هلند بود، وقتی با دوچرخه از تقاطع خطرناک خیابانی عبور می‌کرد، در تصادف با یک کامیون جان خود را از دست داد. او مادر کودکی یک ساله بود. پس از این اتفاق هولناک، تعداد زیادی از دوستانش در فضای مجازی نگرانی خود را از رویارویی کودک یک ساله با فقدان مادر ابراز کردند.

رنج از دست رفتن زن جوان بی‎شک عمیق و دل آزار بود اما حضور کودک یک ساله‌اش، اتفاق را از آن چه بود، دردناک‎تر می‎کرد. در این میان یک بار دیگر دغدغه همیشگی پدر و مادرها نمود بیرونی پیدا کرد؛ این که مرگ را چه طور باید برای کودک‌ان خود توضیح دهند؟ چه بگویند که بر اضطراب و نگرانی کودکان از رنج فقدان نیافزاید و اصلا کودکان را از چه زمانی می‎شود با پدیده مرگ آشنا کرد؟

«منا ثابت»، مشاور و روان‌شناس کودک ساکن ایران در تبن مورد به «ایران‎وایر» می‎گوید: «با احترام به نگرانی این خانواده داغ‌دار و دوستانشان اما کودکان زیر سن دو سال را نمی‌توان با مفهوم مرگ آشنا کرد. فقط باید مراقب بود تغییر حالات و رفتار والد باقی مانده و اطرافیانی که احتمالا مسوولیت مراقبت از او را به عهده می‌گیرند، وی را مشوش‌ نکند. چون اگرچه کودک تا پیش از دو سالگی مفهوم مرگ، فقدان، عروسی، زایش و... را متوجه نمی‎شود اما تا دل‎تان بخواهد تغییر حالات اطرافیانش را درک می‎کند و به سرعت تحت تاثیر آن قرار می‎گیرد.»

او هم‎چنین اضافه می‎کند: «توضیح مرگ برای کودکان بین دو تا پنج سال دشوارتر است. زمان دقیقی برای مواجهه با مرگ نمی‎شود معین کرد اما از دو سالگی این موضوع برای کودکان قابل توضیح دادن است و می‌توان با ادبیات مناسب و تکنیک‎هایی، از اضطراب کودکان کاست.»

او با تایید این که توضیح مرگ به کودکان یکی از سخت‎ترین کارها برای اطرافیان است، می‌گوید: «سخت است اما بخشی غیرقابل انکار در زندگی است. باید بدانیم هر لحظه ممکن است رخ بدهد. بنابراین، بزرگ‎سالان باید حتما در این مورد آگاه باشند. این حتی به پذیرش خود بزرگ‎سالان هم کمک می‎کند.»

او در ادامه اشاره می‌کند که سوال پرسیدن کودکان و کنجکاوی آن‌ها در مورد مرگ هیچ عجیب نیست، هم‎چنان که در مورد چگونگی زایش و آفرینش سوال می‎پرسند: «همان‎طور که باید برای پاسخ به سوال "من چه‏طوری به دنیا آمدم" آماده بود، برای پرسیدن سوال‎هایی مثل "مرده یعنی چه"، "من کی می‎میرم"، "کسی که می‎میرد کجا می‎رود" هم طبیعی است. هیچ نیازی به دروغ گفتن یا جواب سر بالا دادن نیست چون با دروغ گفتن به کودکان فقط باعث سردرگمی آن‎ها می‎شویم. برای کودک جا بیاندازید که کسی نمی‎داند کی می‎میرد اما این اتفاقی است که برای همه می‎افتد.»

بهترین روش چیست؟

منا ثابت می‌گوید: «نمی‌توانم بگویم بهترین روش چیست اما یکی از شیوه‎‌های خوب برای پاسخ‎گویی به سوالات این است که پاسخ‎ها طبیعی و عاری از هیجانات اضافی برای کودک باشند. برای کودک زیر پنج سال توضیح مرگ به عنوان توقف همه کارهای جسمانی بهترین راه است. اگر حیوان خانگی کودک از دست می‎رود، اگر گیاهی در خانه خشک می‏شود، بهترین فرصت برای تشریح پدیده مرگ است. کافی است برای کودک‏تان توضیح بدهید که این گربه یا گیاه بدنش دیگر کار نمی‏کرد. اما به هیچ وجه نگویید این گربه خوابیده چون کودک منتظر است بیدار شود. نگویید پدربزرگ به سفر رفته است چون او مدام منتظر است برگردد. نگویید خدا او را برده است پیش خودش چون ترس برش می‏دارد که شاید خدا افراد دیگری را هم ببرد.»

تفاوت نگاه کودکان و بزرگ‏سالان به مرگ

یکی از نگرانی‏های والدین هنگام توضیح دادن مرگ و مسایل مرتبط به آن برای کودکان یا پاسخ‎گویی به سوالات آن‎ها در این‎باره، تفاوت نگاه کودک و بزرگ‎سال به مقوله مرگ است. منا ثابت در توضیح این نکته می‎گوید: «تصور کودکان این است که همه اتفاق‎هایی که در دنیا برای انسان‎های زنده می‎افتد، برای مردگان هم رخ می‌دهد ولی در آسمان. به وقت پاسخ‎گویی به آن‎ها و رفع شبهات‎شان در مورد مرگ، حتما باید به آن‌ها اطمینان بدهید چیزی که به زیر خاک می‌رود، احساس یا نیازی به غذا و آب ندارد، درد نمی‎کشد، احساس خفگی نمی‎کند و گرما یا سرما را احساس نخواهد کرد.»

در برابر کودک سوگواری کنیم یا نکنیم؟

بخشی از فرایند مرگ، بی‌قراری و سوگواری بازماندگان است؛ گریستن‎ها و اندوهگین بودن‌ها. کودکان هم خواه ناخواه ممکن است شاهد شیون و گریه بازماندگان باشند چرا که گاه مرگ در خانواده‎ای رخ می‎دهد که امکان سپردن کودک به کسی را در کوران حادثه ندارند؛ مانند خانواده‌های مهاجر. منا ثابت در پاسخ به این پرسش که در برابر کودکان سوگواری مجاز است یا خیر، می‎گوید: «کودک را نباید با سوگوارى شدید هراسان کرد اما از سوی دیگر نباید مساله را بی‎اهمیت جلوه داد. کودک تغییرات رفتاری و خلقی اطرافیانش را درک می‎کند و اگر حس کند موضوعی وجود دارد که از او مخفی می‎شود، بیش‎تر نگران خواهد شد. بنابراین، بی‏آن که از پاسخ دادن به سوالات طفره بروید، با پاسخ‎های ساده، کوتاه و روشن، به او کمک کنید با موضوع از دست دادن روبه‎رو بشود.»

اگر مذهبی یا خداباور هستید، دقت کنید

منا ثابت بر این باور است که نباید به هیچ وجه ایدئولوژی والدین و اطرافیان در دادن پاسخ به کودک تاثیر بگذارد و در توضیح مرگ بهتر است از هر نوع تعریفی که منشا ایدئولوژیک دارد، صرف نظر کنید؛ مثلا نگویید کسی که رفته، خیلی خوشحال است چون این سوال برای کودک پیش می‏آید اگر او الان این‏قدر خوشحال است، چرا بقیه این همه ناراحت هستند؟ یا مثلا چون آدم خوبی بود، خدا او را برد چون این هراس برای کودک بوجود می آید پس ممکن است بقیه آدم‏های خوب زندگی او را هم خدا ببرد یا حتی خودش اگر خوب باشد، ممکن است خدا او را ببرد.»

خاطرات خوب را یادآوری کنید

غربی‌ها هنگام از دست دادن عزیزان خود رسم زیبایی دارند؛ آن‎ها دور هم جمع می‎شوند و  با گفتن از خاطرات خوش با فرد از دست رفته، یادش را گرامی می‎دارند. این شیوه برای پذیرش مرگ در کودکان بسیار کارآمد است. منا ثابتی می‎گوید: «به کودک‎تان، به ویژه اگر کم‌تر از پنج سال سن دارد، کمک کنید فرد درگذشته را با خاطرات خوبش یاد کند. اگر دوست دارد، تصویرش را بکشد. می‎تواند از او چیزی به یادگار نگه دارد یا برایش آوازی که دوست دارد را بخواند. این‎ها می‎توانند جایگزین حضور کودک در مراسم تدفین باشند.»

تجربه‎های عملی مادران

«مرضیه» از دوستان نزدیک زهرا، زن جوان از دست رفته در تصادف هلند و مادر دو کودک است که به واسطه ارتباط نزدیک با زهرا و خانواده‌اش و دیدارهای دوستانه و قرارهای خرید روزانه با او، بیش از دیگران درباره‎اش نوشت. به طبع این حضور او در دوران تلخ فقدان و مراسم سوگواری زهرا، فرزندانش را با این حقیقت مواجه کرد که کسی که تا دیروز در این دنیا بود، از امروز به بعد نیست.
او در خصوص تجربه‎اش برای توضیح مفهوم نیستی و مرگ می‌گوید: «اول از هر چیزی باید بگویم این تجربه شخصی من است. البته هر کس باید به دنبال روشی باشد که به باورها و اعتقادش نزدیک‎تر است. اما من با داستانی که تعریف کردم، فرزندانم به خوبی با این رویداد مواجه شدند.»

او می گوید دوست مشاوری برایش تکنیکی را تشریح کرده و گفته است بهتر است دو کتاب را روی زمین بگذارید و در فضای خالی میان آن‌ها یک دستکش یک بار مصرف قرار دهید که نماد سه دنیایی است که ما می‌شناسیم: «یکی از کتاب‎ها، دنیای پیش از آمدن ما است و در آن جا منتظر می‎شویم تا به این دنیا دعوت شویم و برای آمدن به این دنیا، لباس مخصوصی باید به تن کنیم؛ درست مثل وقتی که می‎رویم شنا و باید مایو بپوشیم.»

مرضیه می‎گوید: «دستکش را به دست کردم و به دخترم گفتم این لباس مخصوص این دنیا است. اگر برای این لباس اتفاقی بیفتد، ما مجبوریم آن را بگذاریم و به دنیای دیگری برویم و دستکش را درآوردم.»

این مادر جوان توضیح می‎دهد: «برای دخترم توضیح دادم کسانی که دوست‎مان دارند، این لباس‎مان را خاک می‎کنند. به او اطمینان دادم که این لباس هیچ حسی ندارد. بعد توضیح دادم که در دنیای بعدی همیشه کسانی که دوست‎مان دارند را می‌بینیم و از شادمانی آن‎ها شاد می‏شویم. آن‎ها هم اگر دل‎تنگ ما بشوند، می‎روند جایی که لباس‎مان را گذاشته‎اند و برای‎مان گل می‎گذارند. حالا دخترم هم مرگ را می‎شناسد، هم تدفین را. خوشحالم که هیچ تصویر ترسناکی مقابلش نیست. گاه می‎گویم کاش ما هم در کودکی همین‎طوری با مرگ آشنا شده بودیم.»

ثبت نظر

استان‌وایر

اعتراض حامیان محیط زیست به فعالیت دو معدن در قزوین

۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۸
خواندن در ۲ دقیقه
اعتراض حامیان محیط زیست به  فعالیت دو معدن در قزوین