close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

طولانی‌ترین رهبری قرن اخیر ایران؛ انتخاب آیت‌الله خامنه‌‌ای چه قدر قانونی بود؟

۱۵ خرداد ۱۳۹۸
فرامرز داور
خواندن در ۶ دقیقه
اکبر هاشمی رفسنجانی با نقل یک روایت تایید نشده از رهبر تازه درگذشته مبنی بر این که آقای خامنه‌‌ای فرد مناسب جانشینی او است، زمینه انتخاب وی را فراهم کرد
اکبر هاشمی رفسنجانی با نقل یک روایت تایید نشده از رهبر تازه درگذشته مبنی بر این که آقای خامنه‌‌ای فرد مناسب جانشینی او است، زمینه انتخاب وی را فراهم کرد
در نهایت علی خامنه‌‌ای در زمان انتخاب، به غیر از نداشتن شرط مرجعیت، فاقد اجتهاد مطلق، یعنی صلاحیت علمی لازم برای صدور فتوا در باب‌های مختلف فقه بوده است.
در نهایت علی خامنه‌‌ای در زمان انتخاب، به غیر از نداشتن شرط مرجعیت، فاقد اجتهاد مطلق، یعنی صلاحیت علمی لازم برای صدور فتوا در باب‌های مختلف فقه بوده است.

۳۰سال پس از انتخاب آیت‌الله «علی خامنه‌‌ای» به رهبری جمهوری اسلامی توسط مجلس خبرگان رهبری، این سوال هنوز معتبر است که این انتخاب چه قدر با قوانین جمهوری اسلامی هم‎خوانی داشت و قانونی بود؟

آیت‌الله خامنه‌‌ای با سه دهه حکم‌رانی، رکوردار رهبری ایران در ۱۰۰سال اخیر است. از زمان تاسیس سلسله «قاجار» تا به حال که کشور وارد مراحل ابتدایی حکم‌‍‌رانی مدرن شده، تنها «ناصرالدین شاه» با حدود ۵۰سال سلطنت، دوره طولانی‌تری از آیت‌الله خامنه‌‌ای بر ایران فرمان‌روایی کرده است.

انتخاب علی خامنه‌‌ای به رهبری ایران که ۳۰سال از آن می‌گذرد، حاصل رای ۶۰ نفر از مجموع ۶۴ نفر حاضر در مجلس خبرگان رهبری پس از بازنگری در قانون اساسی است. در حال حاضر مصوبات ساده‌تری در مجلس ایران نیازمند رای به مراتب بیش‎تری از نمایندگان است.

با وجود تلاش‌هایی محدود، رهبری در ایران زمان‎دار نیست و آیت‎الله خامنه‌‌ای اگر به دلایل پیش بینی نشده یا به دل‎خواه خود از قدرت کناره‎گیری نکند، تا پایان عمر رهبر جمهوری اسلامی ایران و «ولی مطلق فقیه» باقی می‌ماند.

انتخاب او به عنوان جانشین آیت‌الله خمینی در زمانی رخ داد که شرط «مرجعیت» یکی از شروط اصلی برای رهبری بود. مجلس خبرگان رهبری در روز پانزدهم خرداد ۱۳۶۸ در میان موافقت‌ها و مخالفت‌ها، علی خامنه‌‌ای را که مرجع تقلید نبود، موقتا به رهبری انتخاب کرد تا در «قانون اساسی» بازنگری شود.

نه خود آیت‌الله خامنه‌‌ای، نه اعضایی در مجلس خبرگان رهبری هم‎چون «محمد امامی کاشانی»، او را مرجع تقلید نمی‌دانستند. نادیده گرفتن شرط مرجعیت بالفعل، اولین اشکال قانونی در انتخاب او به رهبری و نقض اصل ۱۰۹ قانون اساسی وقت بود.

طرح «اکبر هاشمی رفسنجانی» برای محرمانه ماندن انتخاب موقت علی خامنه‌‌ای، دومین رفتار خلاف در این انتخاب بوده است. روح‎الله خمینی در وصیت‎نامه‌‌اش که ساعاتی پیش از انتخاب علی خامنه‌‌ای توسط او قرائت شد، گفته بود هیچ نقل قول یا نوشته‌‌ای از او صحت ندارد جز این که از رادیو و تلویزیون پخش شده باشد یا کارشناسان خط آن را تایید کرده باشند.

اکبر هاشمی رفسنجانی با نقل یک روایت تایید نشده از رهبر تازه درگذشته مبنی بر این که آقای خامنه‌‌ای فرد مناسب جانشینی او است، زمینه انتخاب وی را فراهم کرد؛ کاری که آیت‎الله خمینی پرهیز از آن را وصیت کرده بود.

در نهایت علی خامنه‌‌ای در زمان انتخاب، به غیر از نداشتن شرط مرجعیت، فاقد اجتهاد مطلق، یعنی صلاحیت علمی لازم برای صدور فتوا در باب‌های مختلف فقه بوده است. انتخاب او ترکیبی از نقض قانون اساسی، فریب افکار عمومی، عمل خلاف وصیت او و خلاف سلسله تشریفات دینی در میان روحانیون شیعه بود.

پیش از رای گیری درباره رهبری علی خامنه‌‌ای، آیت‎الله «محمدرضا گلپایگانی»، نامزد جانشینی آیت‎الله خمینی اعلام و درباره او رای گیری شد. گلپایگانی به روایت اکبر هاشمی رفسنجانی، ۱۴رای بیش‌تر نیاورد، سپس نوبت به رای گیری برای انتخاب موقت خامنه‌‌ای رسید.

هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود نقل کرده است آیت‎الله محمدرضا گلپایگانی و آیت‎الله «حسینعلی منتظری، دو مرجع تقلید وقت به دلیل این که علی خامنه‌‌ای فاقد صلاحیت مرجعیت بود، با انتخاب او مخالف بودند. آیت‌الله منتظری حدود هشت هفته پیش از انتخاب خامنه‌‌ای به رهبری، از قائم مقامی آیت‌الله خمینی عزل شده بود و مخالفانش فضای مرعوب کننده‌‌ای برای وی ساخته بودند که زندگی عادی او را تحت تاثیر قرار داده بود.

آیت‌الله گلپایگانی سال‌خورده، به نظر می‌رسید که سودای چندانی برای قدرت نداشت. او نماز میت بر پیکر آیت‏الله خمینی را هم خوانده بود. رهبر جدید میان روحانیون دو مخالف پرقدرت داشت که وجودشان خطری برای مشروعیت رهبری او به شمار می‎رفت.

برای بالابردن ضریب مشروعیت رهبری علی خامنه‌‌ای که موقت هم بود، اکبر هاشمی رفسنجانی ترفندی به کار برد: «آقای "ابراهیم امینی" آمد گفت آقای منتظری با رهبری آقای خامنه‌‌ای مخالف است و تایید نمی‌کند. گفتم تلاش کنند که تایید کنند و متقابلا ما روی مرجعیت ایشان کار کنیم...آقای [محمدرضا] "مهدوی کنی" آمد و گفت رهبری تلگرافی به آقای گلپایگانی بزنند مبنی بر تشکر از حضور در نماز برای امام و عرض تسلیت و آقای گلپایگانی در جواب، رهبری را تایید کنند. گفتم اول متن جواب آیت‌الله گلپایگانی مشخص شود، سپس تلگراف آقای خامنه‌‌ای ارسال شود.»

هاشمی رفسنجانی مشابه همین ترفند را هم در برابر آیت‎الله منتظری به کار گرفت و از او خواست ابتدا نامه تبریکی به آیت‌الله خامنه‌‌ای بزند که به معنی قبول رهبری او باشد و سپس پیام تشکر رهبر موقت هم از او در صداوسیما پخش شود که مقداری شرایط پرفشار بر قائم مقام تازه معزول شده آیت‌الله خمینی را آرام‌تر کند.

هاشمی رفسنجانی در خاطرات سال ۱۳۶۸ خود نوشته است: «با آیت‌الله خامنه‌‌ای درباره جواب به تایید آیت‌الله منتظری مذاکره و تصمیم‌گیری شد.»

حدود یک هفته پس از انتخاب آیت‎الله خامنه‌‌ای به رهبری، یعنی در بیست و سوم خرداد، نامه تبریک آیت‎الله منتظری به رهبر جدید از قم به تهران رسید. اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود نوشت: «رهبری ایشان را تایید کرده به امید این که آقای خامنه‌‌ای جواب بدهند و در رسانه‌ها پخش شود.»
نامه تبریک آیت‎الله منتظری به علی خامنه‌‌ای از رادیو که رسانه اصلی آن زمان در ایران بود، پخش شد اما از نامه تشکر رهبر از او که وعده داده شده بود، خبری نشد.
هاشمی رفسنجانی در یادداشت خود نوشت: «شب تلویزیون نامه و جواب مربوط به آقای منتظری را نخواند. از آقای خامنه‌‌ای علت را پرسیدم، گفت که تلفن‌های زیادی مبنی بر گله و شکایت به دفتر شده، استخاره شده و تصمیم به عدم نشر در تلویزیون گرفتم.»

آیت‌الله خامنه‌‌ای پس از رسیدن به رهبری، یعنی از روز پانزدهم خرداد تا روز تنفیذ حکم ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی در مرداد ماه، هم رهبری و هم ریاست جمهوری ایران را در اختیار داشت. او در این فاصله، بانفوذترین فرد در شکل‌گیری قانون اساسی جدید جمهوری اسلامی ایران بود که نه تنها مرجعیت، شرطی که فاقد آن بود را از قانون حذف کرد که با مطلقه کردن ولایت فقیه، قدرت نامحدودی برای خود فراهم آورد.

«مهدی کروبی»، از اعضای «شورای بازنگری قانون اساسی» که اینک سال‌ها است با نظر علی خامنه‌‌ای در حصر خانگی است، در کتابش به نام «نامه‌ها با مقدمه‌‌ای از حصر» که در خارج از ایران منتشر شده، روایت کرده است که با همکاری جمعی از اعضا تلاش کرده بود از مطلقه شدن قدرت آیت‌الله خامنه‌‌ای جلوگیری کند اما تلاش این این طور ناکام ماند: «اکثریت را هم داشتیم. هماهنگ کردیم و مطمئن بودیم این عبارت (ولایت مطلقه فقیه) رای نمی‌آورد. در آن روز آقای خامنه‌ای با حضور در جلسه گفت که موافق این عبارت نبود اما حالا که مطرح شده، پس بهتر است تصویب شود. به هرحال موضوع به رای گذاشته شد. وقتی هاشمی رفسنجانی به سرعت رای‌گیری کرد و گفت که تصویب شده است، من به اعتراض پیش ایشان رفتم و گفتم که رای نیاورد. می‌دانستم رای نیاورده زیرا از قبل هماهنگ کرده بودیم و تدارکاتی برای ممانعت از تصویب داشتیم. اما ایشان کل ماجرا را با خنده برگزار کرد و گفت برو بنشین، لابد یکی از آن‎ها که به تو گفته رای نمی‌دهد، رای داده است.»

پس از تغییر قانون اساسی و تایید آن در یک همه پرسی که هم‌زمان با انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد، رهبری خامنه‌ای بار دیگر در مجلس خبرگان به رای گذاشته شد. از  ۶۴ نماینده‌‌ای که در مجلس حاضر بودند، چهار نفر رای ندادند و علی خامنه‌‌ای که تنها فرد مطرح شده در مجلس بود، با رای ۶۰ نفر، از آن روز تا به کنون که ۳۰ سال از آن می‌گذرد، رهبر جمهوری اسلامی و رکوردار طولانی‌ترین دوره حکم‌رانی در ۱۰۰ سال اخیر در ایران است.

جمعیت ایران از آن زمان تاکنون بیش از ۳۰ میلیون نفر افزایش پیدا کرده و به ۸۵میلیون رسیده است. نزدیک نیمی از این جمعیت، ایران را هرگز با حاکم دیگری جز آیت‌الله علی خامنه‌‌ای ندیده‌اند.

مطالب مرتبط:

دو نقض فاحش قانون اساسی ایران به نام آیت الله خامنه‌ای

آیا رهبر شدن خامنه ای غیرقانونی بود؟

رهبر ایران چه کارهایی را دیگر انجام نمی دهد؟

چرا خامنه‌ای «معظم» است و خمینی «معظم» نبود؟

ثبت نظر

Hossein Arab
۱۵ خرداد ۱۳۹۸

من در مقاله ای توضیح دادم که انتخاب خامنه ای بعنوان رهبر، فاقد مشروعیت قانونی، وفق قانون اساسی جمهوری اسلامی در ایران است. چرا که شورای بازنگری قانون اساسی با دستور رهبر وقت (خمینی) که دارای سمت مرجعیت بود تشکیل شد و برای گذر به هم پرسی بایستی به توشیح رهبری که طبق قانون دارای مرجعیت است برسد. در حالیکه قانون اساسی اص لاح شده به تائید رهبری رسید که مشخصات رهبری در قانون اساسی اولیه را نداشت. این حرکت بدین معنی است که بجای تطابق شاغل با سمت خودش، مشخصات شغل برای مطابقت با شاغل اصلاح شود.همان کاری که در انتخاب جانشین حافظ اسد انجام شد و سن جانشین را در قانون از 40 سال به 35 سال تغییر دادند.
دوستان، کسانی که تصور می کنند دیگران نادانند، نمی دانند که خودشان نادانند.
... بیشتر

گزارش

چرا خامنه‌ای «معظم» است و خمینی «معظم» نبود؟

۱۵ خرداد ۱۳۹۸
فرامرز داور
خواندن در ۵ دقیقه
چرا خامنه‌ای «معظم» است و خمینی «معظم» نبود؟