close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

سید صالح حکیم، مدیر «مرکز دیالوگ و همکاری» نجف: فشار ویژه‌ای بر اقلیت‌های دینی در ایران ندیدم

۳۰ تیر ۱۳۹۸
نیلوفر رستمی
خواندن در ۹ دقیقه
سید صالح الحکیم، مدیر «مرکز دیالوگ و همکاری» در نجف عراق نیز یکی از شرکت‌کنندگان دومین «گردهمایی آزادی مذاهب» در آمریکا بود.
سید صالح الحکیم، مدیر «مرکز دیالوگ و همکاری» در نجف عراق نیز یکی از شرکت‌کنندگان دومین «گردهمایی آزادی مذاهب» در آمریکا بود.

دومین گردهمایی سالانه «آزادی مذاهب» از سوی وزارت خارجه آمریکا در شهر واشنگتن دی سی از تاریخ ۱۶ تا ۱۸ جولای (۲۶ تا ۲۸ تیرماه) برگزار شد. در این گردهمایی صدها فعال و رهبر مذهبی و بازماندگان آزار مذهبی از سراسر دنیا شرکت کرده بودند ده‌ها بازمانده خشونت مذهبی، از آزارها و شکنجه‌های دولت و نیروهای پلیس و امنیتی کشورشان گفتند با این حال جای خالی نماینده برخی از کشورها مانند ترکیه، ایران، چین، برمه به وضوح آشکار بود.

سید صالح الحکیم، مدیر «مرکز دیالوگ و همکاری» در نجف عراق نیز یکی از شرکت‌کنندگان دومین «گردهمایی آزادی مذاهب» در آمریکا بود. صالح الحکیم شیعه مسلمان و از شخصیت‌های دینی مطرح نجف است که در دولت صدام، پدر، مادر، دو برادر و خواهرش را از دست داد. او که در آن زمان فعال سیاسی و عضو حزب «دعوه» بود در اوایل حکومت صدام از عراق خارج شد و پس از فروپاشی این دولت ، مجددا به عراق بازگشت و به یاد اعضای از دست رفته خانواده‌اش با  مراجع دیگر شیعه، «مرکز دیالوگ و همکاری» را  در سال ۲۰۰۷ در نجف راه‌اندازی کرد. به گفته صالح حکیم هدف اصلی این مرکز برقراری صلح بین ادیان مختلف است.

در حال حاضر در عراق یهودیان بسیار اندکی باقی مانده‌اند، اکثر آنها پیش و پس از حمله داعش از عراق گریختند. ایزدیان نیز هنوز برای ترمیم شهر و خانه‌هایشان،  بازگرداندن دخترانشان و تامین رفاه در مبارزه هستند.نادیا مراد، بازمانده مذهب ایزدی در عراق، یکی از سخنرانان این گردهمایی بود که از مردم و دولت‌های دنیا خواستار کمک به مردمش شد. همچنین آشوریان و مسیحیان زیادی عراق را ترک کرده‌اند اما تعدادی از آنها که  در شهر نینوا و دیگر شهرهای عراق باقی مانده‌اند در وضعیت رفاهی و امنیتی مناسبی به سر نمی‌برند و عمدتا با کمک‌های سازمان‌های غیردولتی و به خصوص کمک آشوریان کشورهای دیگر زندگی خود را ادامه می‌دهند.

سید صالح الحکیم با تاکید بر اینکه او رابطه خوبی  با حوزه علمیه قم دارد و مرتب به ایران سفر می‌کند، می‌گوید به دلیل همین رابطه خوب، در گفت‌وگوهایش درباره ایران همیشه محافظه کار بوده و خواهد بود و به همین دلیل خیلی از واقعیات ذهنی خودش را نخواهد گفت.

 

چطور و با چه انگیزه‌ای مرکز دیالوگ و همکاری را تشکیل دادید؟

من راستش سی سال خارج از عراق بودم. در سال ۱۹۸۰، نیروی بعث زیر نظر صدام اعضای خانواده‌‌ام را بازداشت کرد. پدرم، مادرم، سه برادرم و خواهرم. برادر سومم ۹ سالش بود که یکی دو ماه بعد آزادش کردند و الان زنده است. اما بقیه را اعدام کردند. چون رژیم بعث با مذهب مشکل داشت و خانواده من یک خانواده مذهبی شناخته شده‌ی شیعه بود. من تا سال ۲۰۰۳ نمی‌دانستم آنها کجا هستند، مرده‌اند، زنده‌اند. هیچ خبری نداشتم. به غیر از اعضای درجه یک خانواده، رژیم بعثی دو دایه و حدود ۹۰ نفر از اعضای خانواده حکیم را هم در سال ۱۹۸۳ بازداشت کرد. هیچ‌کدام از آنها سیاسی نبودند. تنها من در آن زمان فعالیت سیاسی داشتم و عضو حزب هوزات بودم که البته من قبل از بازداشت آنها عراق را ترک کرده بودم. اما صدام که کلا با مذهب مشکل داشت، اعضای خانواده من را مانند خیلی‌های دیگر بازداشت کرد. کمی قبل از بازداشت آنها من به سوریه سفر کردم و بعد برای تحصیل فقه به قم رفتم و ۱۰ سال در آنجا ماندم، پس از آن  به پیشنهاد آیت‌الله گلپایگانی برای ادامه تحصیل به دانمارک رفتم. خلاصه بعد از بازداشت صدام، به عراق برگشتم و تازه در سال ۲۰۰۳ پس از ۲۳ سال، سازمان امنیت عراق به من کاغذی داد که در آن نوشته شده بود اعضای خانواده‌م در سال ۱۹۸۳ یعنی سه سال بعد از دستگیری اعدام شدند. کمی بعد از آن به یاد اعضای خانواده‌ام به همراه دوست دیگری تصمیم گرفتیم مرکزی با عنوان« آزادی دیالوگ و همکاری» بین مذاهب ایجاد کنیم. آخر سی سال بود که حوزه دینی نجف تعطیل بود. هدف‌مان این بود که این مرکز پلی باشد بین دانشگاه نجف و دانشگاههای دینی دنیا. خلاصه اینکه با کمک هم این مرکز را درست کردیم و بعد هم رفقای دیگری از جمله اساتید دانشگاه و خبرنگاران از سراسر دنیا به کمک‌مان آمدند.

 

در حال حاضر رفتار دولت عراق با شیعیان و مرکز شما چگونه  است؟

دولت فعلی رفتار بی‌تفاوتی دارد. صدام فقط ضد دین بود و با حوزه‌ و احزاب دینی مشکل داشت. البته این را بگویم که مرکز ما کلا وارد مقوله سیاست نمی‌شود. من وقتی جوان بودم عضو هوزات بودم اما وقتی به قم برای تحصیل رفتم و درس خواندم متوجه شدم مرد دینی باید فقط کار دینی انجام دهد. لذا مرکزی که ما داریم می‌گوید مرد دین نباید در سیاست دخالت کند و علاقه‌ای هم به حکومت دینی ندارد بنابراین ما دخالتی در سیاست نمی‌کنیم، دولت هم با ما مشکلی ندارد.

 

رابطه دولت با اقلیت‌های مذهبی در عراق چطور است؟

ما هم مثل ایران مسیحی زیاد داریم، ایزدی داریم، البته بیشتر یهودیان در سال‌های گذشته به اسرائیل رفتند، بعد از حمله داعش هم تعدادی که مانده بودند خاک عراق را ترک کردند. ولی الان رابطه دولت با اقلیت‌ها مذهبی بد نیست. اساسا دولت دیگر مذهبی نیست که مشکل چندانی هم با مذاهب داشته باشد. مشکل ما این است که دولت فعلی ساختارش ضعیف است که برای کل جامعه عراق خوب نیست.

 

آیا  در عراق آزادی مذاهب وجود دارد؟

بله ما با آنها زندگی مشترک داریم. اصلا هیچ فرقی با هم نداریم. ازدواج شیعه و سنی هم خیلی رواج دارد به خصوص در میان عشایر عراق. الان آشوریان و مسیحیان و بهاییان در کنار مسلمانان زندگی می‌کنند.

 

مشکل اصلی آشوری‌ها که جماعت زیادی از اقلیت‌ مذهبی عراق را تشکیل می‌دهند بیشتر چیست؟

مشکل‌شان شبیه بقیه است. در زمان صدام سفر آشوریان و مسیحیان ممنوع بود بعد که امکان سفر برقرار شد متاسفانه خیلی‌هایشان از عراق فرار کردند چون زندگی در عراق برایشان سخت بود و این بیشتر از آنکه علتش اقلیت بودن باشد، علتش نداشتن امنیت است. بعد از داعش کلا عراق امنیت ندارد. با این حال ما با مسیحیان و آشوریانی که باقی ماندند ارتباط داریم. همیشه داشتیم. مادر من وقتی من بچه بودم و مریض می‌شدم یک شمع هم در کلیسا برای حضرت مریم روشن می‌کرد. این طور رابطه‌ای ما با هم داریم.

 

مرکز شما برای زیست مسالمت‌آمیز اقلیت‌های مذهبی در کنار مسلمانان چه کارهای انجام می‌دهد؟

به شما می‌گویم، مثلا ما علمای دینی یک کمیته دینی درست کردیم که هر ماه بزرگان مسیحی و علمای سنی و شیعه می‌نشینند و حرف می‌زنند. الان کاردینال مسیحی و من یک حرف مشترک داریم. من الان اینجا هستم، دیروز کاردینال عراق برایم ایمیل داده و نظرش را در مورد این سمینار برایم فرستاده است. من نماینده آنها، شیعیان و سنی‌ها همه با هم در اینجا هستم.

 

 آقای حکیم شما سال‌هاست به ایران رفت و آمد دارید، به عنوان فعال حقوق مذاهب نظرتان  درباره حقوق اقلیت‌های مذهبی در ایران چیست؟

والا من هر وقت که به ایران می‌روم به کلیسای ارامنه می‌روم، با کشیشان، و بزرگان یهودیان و زرتشتیان رفیقم. من می‌روم زیارت‌شان و دعوت‌شان می‌کنم تا به نجف بیایند. اما ندیدم  فشار ویژه‌ای برایشان وجود داشته باشد. مثل بقیه ایرانی های دیگر هستند.

 

یعنی هیچ فشار ویژ‌ه‌ای بر روی اقلیت‌های مذهبی در ایران احساس نکردید؟

نه، من ندیدم در ایران فشار ویژه‌ای بر روی آنها باشد. اتفاقا من دارم سعی می‌کنم عراق مثل ایران باشد و یک نماینده برای یهودیان در مجلس داشته باشیم. عراق رفتار خوبی با یهودیانش سر مساله فلسطین نداشته است. اما حتی الان خیلی از  مردم عراقی از این نوع نگاه ناراضی هستند و آرام آرام خود دولت عراق هم در موضع‌گیری‌هایش نسبت به یهودیان دارد نرم می‌شود. ما می‌خواهیم یهودیان به عراق بازگردند. من مرتب به آقایان در عراق، شرایط یهودیان در ایران را مثال می‌زنم که اینها در ایران نماینده در  مجلس دارند. خلاصه من فشار ویژه بر روی اقلیت‌ها در ایران ندیدم. اما خب بهرحال اینها اقلیت هستند دیگر.

 

یعنی چون اقلیت هستند حق زندگی مانند بقیه (مسلمانان) را ندارند؟

حق دارند ولی خب بهرحال فشار اجتماعی هم هست.

 

منظورتان از فشار اجتماعی چیست؟

بگذریم.

 

به طور کلی  نظرتان راجع به وضعیت حقوق بشر وآزادی‌های مذهبی در ایران چیست؟

اولا من ایران را با دولت‌های منطقه مقایسه می‌کنم. بعضی‌ها به اشتباه می‌گویند مثلا در فرانسه یا مثلا در انگلیس.. آخر ما که نباید ایران را با آن کشورها مقایسه کنیم. ایران را باید با کشورهای همسایه‌اش مقایسه کرد. من می‌بینم که ایران از نظر حقوق بشر نسبت به کشورهای همسایه و هم‌طرازش بهتر است. مثلا الان ترکیه و مصر ببینید چقدر زندانی دارد. من نمی‌گویم ایران مشکلی ندارد. اما وضعیتش بهتر از کشورهای همسایه است.

دوم اینکه ایران یک سیستمی دارد که باید از طریق همان سیستم و از نگاه خود دولتش به آن نگاه کرد. اگر شما یک جوری فکر می‌کنید که  نباید من هم مثل شما نگاه کنم. حکومت ایران طبق انگیزه و فکر و نظر خودش مایل است به شکلی رفتار کند که شاید مخالف نظر شما یا من باشد اما برای خودش قابل توجیه است. این را هم بگویم اگر اختلاف آمریکا با ایران در حوزه سیاسی و اقتصادی حل شود دیگر به مسایل حقوق بشری‌اش کاری نخواهد داشت و از فردا همه روابط‌شان با هم خوب می‌شود.

 

برگردیم به این گردهمایی، به نظر شما چنین گردهمایی‌هایی که فقط طی سه روز برگزار می‌شود و بیشتر آن شامل سخنرانی‌های تک نفره است، واقعا چقدر می‌تواند در وضعیت آزادی مذهب در جهان تاثیرگذار باشد؟ 

من نظرم این است که هر گفتگو و هر ملاقاتی بین بشر خوب است.  من حرف می‌زنم ،شما حرف می‌زنید این حرکت به نفع بشر است.  هیچ خشونتی در ادیان نیست. هر دینی برای خوبی می‌آید. لذا مردم خودشان به دین نیاز دارند حتی دین‌های غیرآسمانی. هر گفت‌وگویی خوب است، گفت‌وگو با آمریکایی‌ها و با ملت‌های دیگر غنیمت است. البته ما توقع نداریم که به خاطر این سمینار سیاستمداران آمریکایی کاری بکنند. مثلا در سخنرانی‌های این روزها از رفتار دولت چین در برابر پیروان ادیان مختلف گفته می‌شود ولی نهایتا کاری دولت آمریکا نمی‌کند. من رفیقی اهل عربستان سعودی دارم که در آمریکا زندگی می‌کند اما به او اجازه داده نشد که در این سمینار درباره وضعیت حقوق بشر در عربستان صحبت کند چون آمریکا رابطه اقتصادی با عربستان دارد. پس ما توقع زیادی نداریم، فقط این ملاقات‌ها خوب است. الان من دارم با شما حرف می‌زنم این یک غنیمت است برای من. گفت‌وگو و ملاقات همیشه برای انسان خوب است. اگر هر دو ما انگیزه خوب و شادی مشترک داشته باشیم، چیز مشترکی می‌سازیم که زندگی می‌شود. من فکر می‌کنم بشر همه یک خانواده هستند چه فرقی می‌کند ایرانی و عراقی و یهودی و مسلمان. مثلا من در ایران هی می‌شنوم که می‌گویند این عرب‌ها.. آخر یعنی چه. مگر عرب‌ها خدای دیگری دارند. فرقی نمی‌کند. انسان، انسان است.

مطالب مرتبط:

داستان‌های‌ رنج و تبعیض اقلیت‌های مذهبی دنیا در گردهمایی آزادی مذاهب آمریکا

 

ثبت نظر

گزارش

ایلخان نوری، رییس فدراسیون آمریکایی ورزش ایران کیست؟

۳۰ تیر ۱۳۹۸
پیام یونسی‌پور
خواندن در ۶ دقیقه
ایلخان نوری، رییس فدراسیون آمریکایی ورزش ایران کیست؟