مادر  احمدرضا جلالی: پسرم گفت او را به جای دوری برده‌‌اند، من نگرانم!

احمدرضا جلالی، پزشک زندانی محکوم به اعدام از تاریخ دوشنبه هفتم بهمن ماه به مکان نامعلومی خارج از زندان اوین منتقل شده و تحت بازجویی مجدد است. خانواده او در تهران هیچ اطلاعی از نهادی که مسوول انتقال او به مکان دیگری غیر از زندان اوین است، دلیل این انتقال و وضعیت او ندارند. آقای جلالی پیش از انتقال در بند عمومی هفت زندان اوین بود.

نجبیه مرتضوی مادر احمدرضا جلالی که بیمار و  ناتوان از راه رفتن است در گفت‌وگو به ایران وایر گفت فرزندش در تماس تلفنی کوتاهی به او گفته او را «به جای دوری» با «ماشین» برده‌اند اما نمی‌داند کجاست.

 نجیبه مرتضوی درباره دلیل انتقال احمدرضا جلالی به مکان نامعلوم به ایران‌وایر گفت: «ما علتش را خبر نداریم. کسی به ما جواب نمی‌دهد. خود احمدرضا با من می‌تواند تماس تلفن داشته باشد، اما تماس‌های کوتاه، راحت هم نمی‌تواند حرف بزند. وقتی پرسیدم برای چه تو را به جای دیگری بردند گفت احتمالا موضوع جدیدی است. یعنی احتمالا او برای پرونده جدیدی دارد بازجویی می‌شود.

ویدا مهران‌نیا همسر احمدرضا جلالی نیز که همراه با دو فرزندش در کشور سوئد زندگی می‌کند به ایران وایر گفت: «احمدرضا روز سه‌شنبه هشتم مرداد ماه به مادرش زنگ زده و گفته که او را عصر روز قبل (دوشنبه هفتم مرداد) به جای نامشخصی برده‌اند. او می‌تواند هر روز با مادرش کوتاه تماس بگیرد اما نمی‌تواند اطلاعات خاصی بدهد. شنیدیم که او را اول برای چند سوال و جواب از بند هفت خارج کردند اما بعد او را با ماشین و چشم بند به جای دیگری بردند. ما نمی‌دانیم مسوولیت این انتقال با سپاه است و یا با وزارت اطلاعات. در بی‌خبری کامل هستیم.»

نجیبه مرتضوی مادر احمدرضا جلالی گفت: «به من گفت با ماشین یک جای خیلی دوری از اوین او را برده‌اند. من نگرانم، نمی‌دانم الان بچه‌ام کجاست و در چه حالی است.»

خانم مرتضوی که به گفته خودش تقریبا یک سال است به دلیل بیماری نتوانسته به ملاقات فرزندش برود درباره آخرین وضعیت جسمی و روحی احمدرضا جلالی گفت: «آخرین بار خواهر و برادرش ۱۵ روز پیش به ملاقات کابینی او رفتند. گفتند احمدرضا خیلی لاغر شده، لاغرتر از عکسی که از او منتشر شده بود و حوصله حرف زدن هم نداشته است.»

مادر این پزشک و پژوهشگر زندانی مقیم سوئد گفت: «هفته پیش از احمدرضا آزمایش خون گرفته شده بود و قرار بود برای آزمایش‌های دیگر هم اقدام شود. عمل جراحی پارسالش نیز موفقیتی نداشت، بعد از عمل خیلی ناراحت بود و تقاضا کرده بود دوباره به بیمارستان منتقل شود اما پاسخی نداده بودند. حالا هم او را به جای نامشخصی برده‌اند، نگرانی برای او که بیمار است، خوب نیست. آخر این کارها را برای چه انجام می‌دهند. مگر نمی‌شد از احمدرضا هر سوالی که می‌خواستند در همان زندان اوین بپرسند.»

این مادر با اظهار اینکه به دلیل بیماریش قادر نبوده در طی یک سال گذشته فرزندش را ببیند، گفت علیرغم درخواست‌های با مرخصی او از زندان موافقت نشده است: «سه سال و سه ماه است که احمد رضا در زندان است، بارها درخواست مرخصی دادیم، گفتیم هر چقدر ضمانت می‌خواهید می‌دهیم که فقط دو روز بیاید من او را ببینم. اما قبول نکردند.»

مادر احمدرضا جلالی با اشاره به اینکه «سه سال و سه ماه» هیچ‌کس صدایشان را نشنیده، گفت:‌«من بارها از مقامات کشور خواستم که به پرونده فرزندم عادلانه رسیدگی کنند. اکنون از آقای رییسی که تازه رییس قوه قضاییه شدند خواهش می‌کنم به پرونده پسرم رسیدگی کند. ببیند علتش چیست که سه سال و سه ماه در زندان حتی بدون یک روز مرخصی مانده و حالا برای بازجویی دوباره او را به جای که نمی‌دانیم کجاست برده‌اند. آخر این‌جور که نمی‌شود.»

احمدرضا جلالی، پزشک، استاد و پٰژوهشگر مدیریت حوادث مترقبه است که پیش از این سفر به ایران و دستگیری مقیم کشور سوئد بود و اکنون همسر و فرزندانش در کشور سوئد زندگی می‌کنند. آقای جلالی فوق دکتری خود را در رشته مدیریت بحران در دانشگاه پیه مونتو ایتالیا گرفته و پس از مدتی همراه با خانواده‌‌اش به کشور سوئد رفتند. آقای جلالی بارها برای شرکت در سیمنارها و ورک‌شاپ‌های علمی به دعوت دانشگاه تهران و هلال احمر به ایران سفر کرده بود و هیچگاه مشکلی برایش پیش نیامده بود.

با این حال او در اخرین سفر خود به ایران در تاریخ پنجم اردیبهشت ماه ۹۵ در حالی که قصد  شرکت در یک کنفرانس علمی را داشت از سوی ماموران وزارت اطلاعات دستگیر شد. پس از مدتی او از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی به اتهام «فساد فی الارض» از طریق جاسوسی برای دولت متخاصم اسراییل به اعدام محکوم شد. این حکم در مهرماه ۹۶ به وکیل او ابلاغ شد

نامه‌ای از احمدرضا جلالی به زبان انگلیسی ساعتی پس از اعلام حکم دادگاهش در روز ۲۹ مهرماه ۹۶ منتشر شد. جلالی در این نامه با عنوان «چرا من از سوی وزارت اطلاعات بازداشت شدم؟» با جزییات توضیح داده که چون نپذیرفته برای وزارت اطلاعات جاسوسی کند و  اطلاعات کشورهای دیگر را در حوزه تروریسم اختیار آنها بگذارد در آخرین سفرش به ایران بازداشت شده است. او در این نامه توضیح داده که دو بار مقامات ایرانی به او نزدیک شده و درخواست همکاری با او را داشته‌اند.

حکم اعدام جلالی  کمتر از دو ماه بعد از سوی  شعبه یک دیوان عالی کشور عینا تایید شد. مدتی پیش وکیل احمدرضا جلالی درخواست اعاده دادرسی به این حکم را داد که تاکنون پاسخی به این درخواست داده نشده است.

آقای جلالی در زمینه بهبود امکانات بیمارستان‌ها برای ارائه خدمات اورژانس پس از حملات تروریستی، رادیواکتیو، شیمیایی و بیولوژیکی همکاری می‌کرد.

 تلویزیون ایران آذر ۹۶، پس از تایید حکم اعدام او از سوی دادگاه تجدیدنظر، فیلم هشت دقیقه‌ای به نام «تیشه بر ریشه» از اعترافات ضبط شده احمدرضا پخش کرد. آقای جلالی با بلوز سفید رو به دوربین نشسته بود و پس از معرفی خودش گفت که پس از فارغ التحصیلی مدتی در مرکز مدیریت بحران وزارت بهداشت فعالیت می‌کرده و پس از آن در وزارت دفاع مشغول به کار شده است.  با این حال در این فیلم راوی که دیده نمی‌شود بر روی تصاویری از عکس‌های آقای جلالی، می‌گوید او در یکی از دورهای آموزشی در خارج از کشور در تور اطلاعاتی سازمان موساد افتاده است. این راوی می‌گوید افسران موساد جلالی را به سمت جاسوسی و جمع‌اوری اطلاعات از موارد نیاز خود هدایت کردند.»

اما در هیچ‌کجای این فیلم هشت دقیقه‌ای آقای جلالی خود نمی‌گوید که درگیر سازمان موساد شده و به کار جاسوسی مشغول بوده است.

آقای جلالی مدتی پس از بازداشت دچار بیماری و کاهش وزن شدید شد. عکسی از او در اردیبهشت ۹۷ درزندان در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی منتشر شد . لاغری شدید او در عکس مورد توجه رسانهها و کاربران فضای مجازی قرار گرفت . با این حال مدت‌ها به درخواست او و خانواده‌اش برای انتقال به بیمارستان و تشخیص دلیل لاغری مفرط  اهمیت داده نشد. نهایتا در زمستان ۹۷ پس از وخیم شدن حالش به بیمارستان منتقل شد و در آنجا تحت عمل جراحی از ناحیه شکم قرار گرفت اما پس از گذشت دو روز از عمل جراحی او مجددا به دستور دادستان تهران به زندان بازگشت.

خانم مرتضوی اکنون می‌گوید فرزندش از عکسی که پارسال از او منتشر شده لاغرتر شده است.

مطالب مرتبط:

احمدرضا جلالی قربانی پرونده سازی و فشار وزارت اطلاعات شده است

همسر احمدرضا جلالی: اعترافات اجباری طبق سناریوی بازجویان بود

همسر احمدرضا جلالی: اگر شوهرم از موساد پول گرفته چرا ما یک خانه نداریم؟