close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

کسی منتظر این بچه‌ها نیست؛ کودکان کار، قاچاق، قرنطینه و رد مرز

۲۳ مرداد ۱۳۹۸
ماهرخ غلامحسین‌پور
خواندن در ۷ دقیقه
اجرایی شدن دوره جدید این طرح که از روز بیست و دوم خرداد در تهران و شهرهای بزرگ ایران آغاز شده، سر و صدای فعالان حقوق کودک را درآورده است.
اجرایی شدن دوره جدید این طرح که از روز بیست و دوم خرداد در تهران و شهرهای بزرگ ایران آغاز شده، سر و صدای فعالان حقوق کودک را درآورده است.
«شبکه یاری»، از مهم‌ترین کمپین‌های مرتبط با حقوق کودکان، در قالب یک بیانیه اعتراضی ‌نوشته است
«شبکه یاری»، از مهم‌ترین کمپین‌های مرتبط با حقوق کودکان، در قالب یک بیانیه اعتراضی ‌نوشته است

پسر ۱۱ ساله «بیگم» دو هفته پیش، صبح یک روز عادی برای فروش خنزر پنزرهایش که شامل چند جین جوراب زنانه، فال حافظ، لیف صورت و یک کیسه گیر سر رنگارنگ می‌شد، از شهرک «علائین» به مقصد مترو شهر ری از خانه خارج شد و تا کنون برنگشته است.

بیگم یک مهاجر غیر قانونی است و علاوه بر «ذبیح»، مادر پنج کودک قد و نیم قد دیگر هم هست. آن‎ها هیچ کدام‎ کارت «آمایش» ندارند. کارت آمایش مدرک شناسایی اتباع خارجی در ایران است.

شوهر بیگم در یک کشتارگاه کوچک، در حاشیه شهرری کار می‌کند و چون مدارک اقامت ندارد، دستمزدش یک سوم دستمزد کارگران عادی است.

او فقط چند ساعت از شبانه روز برای خوابیدن به محل اقامت خود که یک اتاق ۲۴متری است، برمی‎گردد و بیگم در آن ساعت از روز بچه‌هاش را به بیرون می‌برد و اتاق را برای استراحت مردش خالی می‌کند.

از او در مورد گم شدن ذبیح می‌پرسیم، می‌گوید نگران پسرش نیست:«بار اولش نیست. او از پس خودش برمی‎آید و دیر یا زود برمی گردد خانه.»

ذبیح سال گذشته هم در جریان اجرای «طرح جمع آوری کودکان کار و خیابان» بازداشت  و مدت یک هفته در اردوگاهی موسوم به «گردنه تنباکو» نگه‎داری ‌شد. از او خواسته بودند به والدینش زنگ بزند یا آدرس آن‎ها را به مسوولان اردوگاه بدهد. قول داده بودند که ترتیب برگشتنش به خانه را بدهند. اما ذبیح از ترس اخراج والدینش، نه اسم و فامیل واقعی خود را لو داده، نه آدرسش را گفته بود. آن‎ها هم از طریق مرز تایباد به افغانستان، او را رد مرز کرده بودند. یک ماه بعد اما باز از مسیر قاچاق و به واسطه خانواده عمویش در آن طرف مرز، نزد خانواده‌اش برگشت.

حالا با اجرایی شدن دوره جدید «طرح سامان‏دهی کودکان کار و خیابان»، باز هم ذبیح غیبش زده است.

اجرایی شدن دوره جدید این طرح که از روز بیست و دوم خرداد در تهران و شهرهای بزرگ ایران آغاز شده، سر و صدای فعالان حقوق کودک را درآورده است. آن‌ها معتقدند در طول سال‎های متوالی که از اجرای این طرح می‌گذرد، نه تنها نتیجه مثبتی به بار نیامده، بلکه شرایط نامساعد مراکز قرنطینه، تراشیدن موها، تحقیر کودکان و بازگشت سریع و مجدد اکثر آن‎ها به چرخه کار باعث شده است که بوی بهبود از اوضاع به مشام نرسد.

«شبکه یاری»، از مهم‌ترین کمپین‌های مرتبط با حقوق کودکان، در قالب یک بیانیه اعتراضی ‌نوشته است: «این کودکان طی فرآیندهایی اضطراب‌آور و تنش‌زا دستگیر شده و به مراکز قرنطینه منتقل می‌شوند و ایام تلخی را در مکان‌هایی نه چندان مناسب سپری می‌کنند. گاه از حق تماس با والدین و خویشاوندان‌شان محرومند و گاه هم‌چون یک زندانی، حق خروج از اتاق و هواخوری در حیاط را جز برای یکی دو ساعت ندارند و در حالی که در این مراکز گاه بر شدت آلام جسمی و روحی‏شان افزوده می‌شود، دوباره به وضعیت قبل باز می‌گردند.»

در متن بیانیه شبکه یاری، به موضوع رد مرز کودکان کار افغانستانی نیز اشاره شده است: «زمزمه‌هایی مبنی بر رد مرز کودکان کار افغانستانی به گوش می‌رسد که مصداق بارز نقض اصل عدم بازگردانی پناه‎جویان و پناهندگان در عرف بین‌المللی است.»

«امید چالاک» دانشجویی است که به عنوان داوطلب، به کودکان کار خواندن و نوشتن می‌آموزد. او می‌گوید از نزدیک شاهد تاثیرات به شدت منفی این طرح در زندگی کودکان کار بوده است و نه تنها کم‎ترین اثر مثبتی از آن ندیده بلکه آن را نوعی تجاوز آشکار به حقوق این کودکان و پاک کردن صورت مساله به جای درمان درد می‌داند: «هر از گاهی آقایان به فکر پنهان کردن مظاهر فقر می‌افتند که نتیجه بی‌تدبیری مستقیم مدیران است. بنابر این، بهتر است فعلا آشغال‌ها را زیر فرش قایم کنند تا ویترین شهر بیش‎تر از آن چه که الان هست، آلوده نباشد. اما از آن جایی که هیچ تدبیری برای حل ریشه‌ای مشکلات اندیشیده نشده است، این مظاهر در کوتاه مدت برمی‎گردند. تنها نتیجه، هزینه‌های بسیاری است که کاش از اول صرف آموزش و رفع فقر همین کودکان می‌شد.»

از سال ۱۳۸۴ تا کنون، بودجه سنگینی صرف اجرای این طرح می‌شود. کودکان کار توسط ون‌های نیروی انتظامی مستقر در خیابان‎ها جمع‎آوری و به مراکزی هم‎چون «مرکز نگه‎داری کودکان یاسر» منتقل و چند روز بعد رها می‌شوند.

مرکز یاسر با وجود ظرفیت محدود ۳۵ نفره، در دوره اجرای این طرح، پذیرای بیش از ۱۵۰ کودک است. به شکلی که عکس‌های منتشره از این مرکز، واکنش‌های بسیاری را برانگیخته است.

«هادی شریعتی»، نایب رییس «انجمن حمایت از حقوق کودکان» به «ایلنا» گفته است طرح سامان‏دهی کودکان کار هدفی غیر از حذف کودک کار از سطح خیابان‌ها ندارد. اما این که آن‏ها پس از جمع آوری چه سرنوشتی دارند، موضوعی تاریک است.

با نگاهی به اعداد و ارقام ارایه شده توسط وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، در دوره‌های مختلف اجرای این طرح، آمار کودکان کار نه تنها کاهش نیافته بلکه با رشد روزافزونی هم مواجه بوده است. چنان‎چه در سال‌های بین ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۶، این آمار ۲۱ درصد افزایش یافته است.

به گفته «حبیب‎الله مسعودی فرید»، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور، ۵۳ درصد این کودکان هیچ اوراق هویتی ندارند.

بسیاری از متولیان امر معتقدند تعداد قابل توجهی از این کودکان ایرانی نیستند و از مرزهای غیر قانونی وارد کشور می‌شوند.

برخی از مدیران دولتی حتی پا را فراتر نهاده و از کودکانی می‌گویند که تعمدا در کشورهای خودشان به شکل سازمان یافته، ناقص شده و برای تکدی گری به ایران فرستاده می‌شوند و به عنوان یک سرمایه‏گذاری یا حرفه سودآور به آن‏ها نگاه می‌شود.

«انوشیروان محسنی بندپی»، استاندار تهران هم می‌گوید ۸۲ درصد کودکان کار و خیابان از اتباع خارجی هستند.

این در حالی است که دو سال پیش از این، خبرگزاری «تسنیم» از قول یک استادیار «دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی» که آمار این کودکان را مورد پژوهش و بررسی قرار داده بود، نوشت ۵۹ درصد کودکان کار و خیابان هویت ایرانی و ۳۶ درصد آن‎ها هویت افغانستانی دارند.

دکتر «فریال آذری»، فعال حقوق کودک ساکن ایران به «ایران‎وایر» می‌گوید کودکان کار و خیابان افغانستانی که در جریان طرح سامان‎دهی کودکان کار جمع آوری می‌شوند، اگر فاقد کارت آمایش باشند، به یک اردوگاه حوالی «افسریه» به نام گردنه تنباکو منتقل می‌شوند: «آن‎ها پول، موبایل و وسایل‎شان را می‌گیرند و گاهی هم بی‌آن که به خانواده‌هایشان خبر بدهند یا اجازه ملاقات بدهند، آن‎ها را روانه مرز تایباد می‌کنند.»

او می‌گوید اغلب خانواده‌های افغانستانی وقتی می‌بینند فرزندان‎شان که در سطح خیابان کار می‌کنند، چند روزی به خانه برنمی‎گردند، می‌دانند کجا باید دنبال‎شان بگردند: «یک عده خودشان می‌روند گردنه تنباکو دنبال بچه‌هایشان. یک عده هم چون اوراق اقامت ندارند، مجبور می‌شوند سکوت کنند. در اردوگاه، بعد از چند روز که در شرایط کاملا غیر بهداشتی نگه‏داری شدند، آن‎ها را سوار مینی بوس‌های فرسوده کرده و از مسیر مشهد به مرز تایباد، آن‏ها را رها می‌کنند.»

او از کودکانی می‌گوید که فاقد کارت آمایش هستند اما سرشماری شده‌اند: «یک عده هم کارت آمایش دارند اما اسامی آن‎ها ثبت می‎شود و اقامت‎شان غیر قانونی نیست. تا بیایند و ثابت کنند که حضورشان قانونی است، چند روزی می‌گذرد و در آن شرایط غیر بهداشتی به سر می‌برند. با والدین‌شان تماس می‌گیرند و آن‌ها هم با برگه سرشماری می‌آیند دنبال بچه‌ها. اما زیاد پیش می‌آید که تلفن و دارایی محدود بچه‌ها در جریان این گیر و گرفتاری‌ها گم و گور می‌شود و آن‎ها با شرایط روانی آشفته برمی‎گردند به نقطه صفر و کف خیابان.»

فریال از کودکی می‌گوید که بعد از مرگ والدینش در افغانستان، توسط دایی‌ خود به ایران آورده شده است: «فقط ۹ سال دارد. در مدرسه‌ای که به کودکان مهاجر کمک می‌کنم، با او مواجه شدم. دایی ااین بچه وقتی بی‌کار شده، او را رها کرده و کودک به ناچار برای معاش و خورد و خوراک افتاده بود وسط خیابان. هیچ کس را نداشت و زیر پل‌ها می‌خوابید.»

حالا این کودکان را برای آلایش چهره زیبای شهر، از سطح خیابان‎ها جمع و سوار مینی بوس‌های فرسوده می‌کنند و می‌فرستند آن سوی مرزها؛ جایی که شاید هیچ کس منتظرشان نباشد.

 

مطالب مرتبط:

آن سوی خبر: زیباسازی شهری به بهانه سامان‌دهی کودکان خیابانی

سوءاستفاده جنسی از کودکان کار؛ مخفیانه و گسترده

حقوق كودكان كار در زباله هاي شهرداري تهران

«هر وقت کودکی را به بهزیستی معرفی می‌کنیم، عذاب وجدان می‌گیریم»

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان‌وایر

دفن جسدی ایزوله شده در شهرستان کارون

۲۳ مرداد ۱۳۹۸
خواندن در ۱ دقیقه
دفن جسدی ایزوله شده در شهرستان کارون