او را به عنوان نخستین دختر موتور سوار قهرمان ایران میشناسند. هرچند علاقهای به بازگو کردنش نداشته و ندارد. «نورا نراقی» متولد سال ۱۳۶۷ است و در جامعه ورزش ایران، به عنوان یکی از پیشقراولهای موتور سواری حرفهای شناخته میشد. آبان سال ۱۳۸۸ بود که نورا برای نخستین بار در مسابقات پیست موتور سواری پارک «کوهسار» تهران روی سکوی اول ایستاد. خودش گفته بود این قهرمانی مسیر زندگی او را تغییر داده است.
پدرش، «مهرشاد نراقی»، قهرمان سابق موتور سواری ایران بود. با «شهرزاد نظیفی» که ازدواج کرد، از همسرش یک موتور سوار حرفهای ساخت. بعد پسر و دخترش را روی رکاب نشاند و آنها را از کودکی ترغیب کرد که زندگی با موتور را بیاموزند. نورا از چهارسالگی موتور سوار شد.
پس از قهرمانی در رقابتهای موتور سواری بود که خبرنگار شبکه تلویزیونی ملی فرانسه سراغ او رفت. خبرنگار پرسیده بود الگوی زندگیات کیست؟ و نورا بدون مکث نام «اشلی فایلک» (Ashley Fiolek) را به زبان آورده بود. او گفته بود که آرزویش یک بار دیدن خانم فایلک است. اشلی آن روزها دختر ناشنوای ۱۷ ساله امریکایی و قهرمان موتورکراس این کشور بود.
چندی بعد ایمیلی با این متن به دستش رسید: «من اشلی هستم؛ مصاحبهات را خواندم و از تو دعوت میکنم به امریکا بیایی تا با هم رقابت کنیم.»
نورا به همین سادگی به امریکا رفت، مسابقه داد و زیر نظر بهترین مربیان آموزش دید.
او اما مدتی بعد مقابل دوربین تلویزیون «صدای امریکا»(VOA) نشست و خبر از بازگشتش در آیندهای نزدیک به ایران داد. او گفته بود میخواهد تجربههایش را به دختران ایرانی آموزش دهد.
نام نورا به عنوان یکی از شخصیتهای زن تاثیرگذار ایرانی، در دو کتاب «جواهرات خدا»، نوشته «نینا انصاری» و «نترس، زندگی کن»، نوشته «هستی حصاری» آمده است. او اولین دختر مربی موتورکراس ایران به شمار میرود که مدرک مربیگری هم گرفته است. این دختر جوان را با تصویری میتوان به یاد آورد که با لباسی که پرچم ایران روی آن نصب بود، به عنوان نخستین موتورسوار ایرانی در رقابتهای بینالمللی «ایامای»(AMA) شرکت کرد.
نورا حالا در ایران است اما نمیتواند دوباره روی موتور بنشیند. وقتی با او گفتوگو میکردیم، گفت: «الان زمان مناسبی برای این حرفها نیست. فکر میکنم بعضیها در تصمیمگیری در مورد من اشتباه کردند و شاید به زودی هم متوجه تصمیم اشتباه خود بشوند.»
روز شانزدهم اردیبهشت امسال بود که خبر محرومیت خانواده نراقی، بدون حکم قضایی از ورود و استفاده از پیستهای موتورسواری اعلام شد.
نورا نراقی به داستان محرومیت با خوشبینی نگاه میکند: «ببینید! من فکر نمیکنم که اساسا داستان محرومیت ما به مساله گرایشهای فکری ما مرتبط باشد. به نظرم یک سری تحرکات از سوی بعضی از دوستان و رقبا انجام شد و مشکلاتی به وجود آوردند. البته این فقط حدس من است، نمیتوانم در موردش با قاطعیت حرف بزنم.»
محروم شدن نورا از حضور در پیست موتور سواری، او را سراغ چالشهای جدیدی در زندگی برد: «خب این که بنشینم و منتظر بمانم و ببینم که در آینده چه اتفاقی میافتد که دمدستیترین راه حل است. من کلا آدمی هستم که چالش را دوست دارم. من از بچگی یک آتش در وجودم بود که برای تفریح کردن باید یک رشته ورزشی یا هنری جدید یاد بگیرم. این مدت رفتم دنبال بزرگترین تفریح زندگیام.»
او حالا سراغ رشته موج سواری رفته است؛ رشتهای که به گفته خودش، یکی از آرزوهای دوران کودکی و نوجوانی وی بوده است: «موجسواری از رشتههای مورد علاقه زندگی من بود اما متاسفانه در ایران نه امکاناتش وجود داشت و نه آموزش میدادند. ولی پنج سال پیش فهمیدم این رشته وارد ایران شده است و من هم ثبتنام کردم.»
نورا میگوید این رشته به دلیل عمر کوتاه موجهای ایران، چندان جدی دنبال نمیشود: «در ایران سه ماه بیشتر موج نداریم. به همین دلیل باید در همان سه ماه هم خوب تمرین و هم در مسابقات انتخابی شرکت کنیم.»
او امسال در مسابقات انتخابی تیم ملی که به میزبانی چابهار برگزار شد، به مقام دوم رسید و به تیم ملی موجسواری ایران دعوت شد: «از وقتی وارد این رشته شدم، هدفم این بود که به بالاترین سطح برسم. هنوز خیلی جای کار دارم و باید تمرین کنم. تفریح من در زندگی همین تمرینات است. موجسواری، اسبسواری، صخرهنوری و موتورسواری از رشتههای محبوب من هستند. خوشحالم که این رشتهها وارد ایران شدهاند. حتی موتورسواری هم دارد کم کم برای زنان آزاد میشود.»
خبر رای دیوان عالی اداری در مورد بلامانع بودن صدور گواهینامه موتورسیکلت برای زنان، نورا نراقی را هم امیدوار کرده است: «مسلما دوست دارم در شهر با موتور رانندگی کنم. قطعا امیدوارم روزی این سوء تفاهمها برداشته شود و من دوباره به پیست برگردم. ولی تا آن زمان، سعی میکنم که در موجسواری بهترین شوم. زندگی همین مبارزهها است.»
مطالب مرتبط:
ثبت نظر