انتخاب سرمربی تیم ملی ایران وارد فضای دعوای قدرت سیاسی نظامی شده است. سه نفر تا امروز گزینههای روی میز نمایندههای مجلس شورای اسلامی، نهادهای نظامی و البته فدراسیون فوتبال هستند؛ «امیر قلعهنویی»، «علی دایی» و «جیانی دی بیاسی».
روزنامه «خبرورزشی» عصر چهارشنبه دوم بهمن ۱۳۹۸ در کانال تلگرامی خود نوشت: «یکی از مدیران ارشد فدراسیون امروز در اصفهان حضور پیدا کرده و با امیر قلعهنویی، یکی از گزینههای سرمربیگری تیم ملی جلسهای را برگزار کرده است.»
خبرورزشی اشارهای به نام این مدیر ارشد فدراسیون فوتبال نکرده اما نام او «محمود اسلامیان» است؛ پدرخوانده فوتبال اصفهان و باشگاه «سپاهان» که بیش از یک دهه مدیریت این باشگاه و شرکت «فولادمبارکه» و مدتی هم «ذوبآهن» را برعهده داشت.
رابطه صمیمانه امیر قلعهنویی و محمود اسلامیان به بیش از یک دهه قبل برمیگردد. او با وجود اینکه از باشگاه سپاهان رفت و وارد فدراسیون فوتبال شد، باز هم حامی حضور امیر قلعهنویی در دورههای مختلف برای حضور در این باشگاه بود.
اما امیر قلعهنویی تنها حامی خود برای حضور در تیم ملی فوتبال ایران را مشاور عالی رییس سابق فدراسیون فوتبال و البته مهمترین عضو اقتصادی این فدراسیون نمیبیند. او پیش از این هم در مقاطع زمانی مختلف، از طریق نمایندگان مجلس شورای اسلامی به نیمکت تیم ملی نزدیک شده است؛ مانند سال ۱۳۸۹ که فدراسیون فوتبال به دنبال گزینه مربی نامدار خارجی میگشت و در عین حال، نمایندههای مجلس برای انتخاب امیر قلعهنویی به «علی کفاشیان»، رییس وقت فدراسیون فشار میآوردند.
گزینه دیگر، «علی دایی» است؛ شاخصترین چهرهای که به نظر میرسید پس از رونمایی از یک فرمانده سپاه «قدس»، دیگر جایی در فوتبال ایران نداشته باشد.
اردیبهشت سال ۱۳۸۹، علی دایی در مصاحبه با خبرنگاران علیه مدیرعامل باشگاه «سایپا» که حکم به اخراج او داده بود، موضع گرفت و گفت: «آقای مصطفی مدبر برای من وجود خارجی ندارد و آدم حقیقی به این اسم نمیشناسم. تا جایی که ذهن ناقصم یاری میکند، او را از زمانی که ریاست حراست صداوسیما را داشت، به عنوان سردار غفور میشناسم. برای من جالب بود که در یک برنامه ۹۰، خودش را مدبر معرفی کرد. بعد که صحبت کرد، تُن صدایش برای من آشنا بود و دیدم همین سردار غفور خودمان است و اردبیلی است. چه طور او مصطفی مدبر شده است؟ کاش یک نفر از ثبت احوال این جا بود تا سوال کنم که یک نفر میتواند کل اسم و فامیلش را عوض کند؟»
سردار «غفور درجزی»، یکی از عواملی است که در ترور «عبدالرحمن قاسملو» در اتریش نقش داشته است. آنچه شاید علی دایی نمیداند، این است که سردار غفور هم یک نام مستعار بیش نیست. نام اصلی کسی که او را اخراج کرده و در ترور مشهور قاسملو در وین نقش داشته، «امیر منصور بزرگیان اصل» است. نام این سردار سپاه در اسناد و بازجوییهای دادگاه «میکونوس» نیز مطرح شده است.
در اسنادی که از دادگاه میکونوس در کتاب «سیستم جنایتکار» منتشر شدهاند، «ابوالقاسم مصباحی»، شاهد اصلی دادگاه میکونوس و از نیروهای ارشد وزارت اطلاعات که در دهه ۹۰ میلادی خود را تسلیم مقامات آلمانی کرد، به نام غفور درجزی اشاره میکند. در کتاب «پرویز دستمالچی» به نام «ترور به نام خدا» نیز غفور درجزی از جمله عوامل قتل قاسملو معرفی شده بود.
با این حال، دوری علی دایی از فوتبال چندان به درازا نکشید. با وجود شایعاتی که پیرامون ممنوعالفعالیت شدن او شنیده میشد، طی شش ماه اخیر گزینه سرمربیگری تیمهای باشگاهی فوتبال ایران بوده است. روز بیستم مهرماه «خبرآنلاین» خبر داد که علی دایی دست رد به سینه مسوولان باشگاه «شاهین» شهرداری بوشهر زده است.
دایی به مدیران این باشگاه گفته بود که فعلا قصد مربیگری ندارد. اما دو ماه بعد، جدیترین گزینه باشگاه ذوب آهن اصفهان شد.
علی دایی چرا به اصفهان نرفت؟ خودش مدعی شده بود که به دلیل مشغلههای شخصی. اما مدیران ذوبآهن گفته بودند از تهران با آنها تماس گرفته و گفتهاند دایی برای تیم ملی در نظر گرفته شده است، قرارداد را فسخ کنید.
ولی او هرگز در شهری به جز تهران مربیگری نکرده است. حتی وقتی سرمربی «صبا» قم شد هم تمرینات تیمش را به تهران آورد. دلیلش هم واضح است. او بیش و پیش از آنکه یک مربی فوتبال باشد، «بیزینسمن» است؛ از تولیدی علی دایی تا اداره فروشگاههای زنجیرهای و البته صادرات و واردات. طی سالهای اخیر هم چه در ترخیص کالا از گمرک و چه در انتخاب باشگاههای دولتی، صنعتی، نظامی و ملی در پایتخت، صاحب رانتهایی ویژه بوده و هست.
بسیاری علی دایی را نزدیک به حاکمیت و برخی نیز او را نزدیک به سپاه میدانند. روزنامه ورزشی «گل» روز دوشنبه اول بهمن ۱۳۹۸خبر از حضور این گزینه در فدراسیون فوتبال داد. در ویدیویی که روزنامه گل در کانال تلگرامش منتشر کرد، دایی مدعی شده که فقط برای شکایت از باشگاه سایپا به «کمیته استیناف» فدراسیون رفته است. اما او را وکیلش، یعنی «بهمن دهقان» در فدراسیون فوتبال همراهی میکرد؛ کسی که روی تمامی قراردادهای علی دایی نظارت دارد.
دایی دوشنبه صبح به خبرنگاران گفت که فدراسیون فوتبال هیچ مذاکرهای با او نداشته است. شاید هم حق داشت، چون مذاکرات اول از نهادی بالاتر از وزارت ورزش و جوانان و فدراسیون فوتبال با او آغاز شده بود.
با وجود ادعای علی دایی، «حیدر بهاروند»، سرپرست موقت فدراسیون فوتبال دوشنبه شب در برنامه تلویزیونی «فوتبال برتر» گفت: «علی دایی و قلعهنویی و یک گزینه خارجی گزینههای تیم ملی هستند.»
با امیر قلعهنویی در اصفهان، با علی دایی در فدراسیون فوتبال و البته با یک گزینه خارجی در اروپا مذاکره شده است.
گزینه سوم، یک ایتالیایی است. عصر چهارشنبه، «جانلوکا دی مارتزیو»، خبرنگار مشهور ایتالیایی که پیش از این هم از مذاکرات پنهانی مربیان و بازیکنان با فدراسیونها و باشگاههای مختلف رونمایی کرده بود، در حساب توییتری خود مدعی شد که جیانی دیبیاسی در آستانه عقد قرارداد با تیم ملی ایران قرار دارد.
دیبیاسی پیش از این هم گزینه هدایت باشگاه «استقلال» بود. وقتی «آندرهآ استراماچونی» استعفا داد و از این باشگاه جدا شد، مدیران استقلال در پی یک مربی ایتالیایی بودند. آنها به نام دیبیاسی رسیدند اما وزارت ورزش و جوانان با حضور این ایتالیایی مخالفت کرد. دلیل مخالفت وزارت ورزش، دستورالعمل جدیدی است که باشگاههای دولتی باید از آن پیروی کنند؛ مذاکره و عقد قرارداد با مربیان خارجی تا اطلاع ثانوی ممنوع.
اما این ایتالیایی هیچ کارنامه درخشانی هم ندارد. مربیگری در باشگاههای «مودنا»، «اسپال»، «کارپی»، «دپورتیوو آلاوس»، «اودینزه»، «تورینو»، «برشا» و تیم ملی آلبانی نشان میدهد که او در قیاس با «کارلوس کیروش» و حتی «مارک ویلموتس»، مربیان پیشین تیم ملی ایران، در سطحی نازلتر قرار دارد. همینطور میتوان درک کرد که مربیانی مانند آندرهآ استراماچونی با مربیگری در باشگاه «اینترمیلان» یا «اسپارتاپراگ»، «برانکو ایوانکوویچ» با قهرمانیهای متعدد در سه کشور ایران، کرواسی و چین، یا «وینفرد شفر» با کارنامهای درخشان در تیم ملی کامرون و باشگاه «العین» که پیش از دیبیاسی وارد ایران شده بودند، به مراتب در سطحی بالاتر قرار داشتهاند.
جیانی دیبیاسی تنها گزینه فدراسیون فوتبال ایران است؛ گزینهای که به نظر میرسد از طریق واسطههای فدراسیون فوتبال به ایران نزدیک میشود.
برای اینکه بدانیم او از چه کانالی به مرزهای ایران نزدیک میشود، باید سراغ یک بنگاه نقل و انتقالاتی ورشکسته در اروپا به نام «مجیکفیوچاسپورت» (MAGICFUTESPORTS) برویم. این گروه نقل و انتقالاتی فقط دو بازیکن متوسط اوکراینی و کلمبیایی را مدیریت میکند. در پرونده این بنگاه البته میتوان نام یک کمک مربی و چهار سرمربی را دید که فقط یکی از آنها، یعنی «پدرو میگویل» صاحب تیم است.
این یک بنگاه ورشکسته است که فقط یک بازیکن و یک مربی را در فوتبال جهان صاحب تیم کرده است و حالا برای تیم ملی فوتبال ایران برنامهریزی میکند. این فرمول البته عجیب نیست. پیش از این هم «بامداد میرزایی» موفق شده بود کمپانی نهچندان خوشنام «اوول اسپورت» (Evol sport) را به فدراسیون فوتبال تحمیل کند؛ شرکتی که با قیمتهای باور نکردنی برای تیم ملی ایران اردوی آمادهسازی برگزار میکرد، با تیم ملی منحل شده سیرالئون بازی دوستانه میگذاشت و از کنار قراردادهای تلویزیونی و اسپانسر تیم ملی سودهای کلان میبرد.
نه آن شرکت اوول اسپورت فرانسوی و نه این شرکت مجیکفیوچاسپورت موناکویی قادر به ارتباط مستقیم و بدون واسطه ایرانی با فدراسیون فوتبال نبودند. حالا که فدراسیون فوتبال ایران حتی رییسی هم ندارد، سادهتر از قبل میتوان به آن پل زد.
بررسی شرکتی که مدیریت برنامههای جیانی دیبیاسی را برعهده دارد، برعهده «آرتوش داویدوویچ» است که ملیتی موناکویی دارد. او در کنار «بلا آوتیسوا» که بیشتر یک مدل روستبار است، مدیریت شرکت مجیکفیوچاسپورت را برعهده دارند. به نظر نمیرسد این شرکت فقط در زمینه نقل و انتقال بازیکنان فعالیت کند.
حالا تیم ملی ایران باید از میان این سه گزینه، دست به انتخاب یکی به عنوان سرمربی بزند؛ امیر قلعهنویی با پشتوانه محمود اسلامیان و برخی نمایندگان مجلس مانند «احسان قاضیزاده هاشمی»، علی دایی با پشتوانه همیشگی در حاکمیت یا جیانی دیبیاسی از سوی واسطههای داخلی و خارجی؟
تیم ملی فوتبال ایران باید در هر چهار بازی باقیمانده خود پیروز شود تا به جام ملتهای آسیا و مرحله دوم انتخابی جام جهانی صعود کند.
مطالب مرتبط:
سیاست خارجه زمخت جواد ظریف در فوتبال
علی دایی در آستانه نیمکت تیم ملی؛ بازهم لابی با خدا؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر