close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

زنان تاثیرگذار ایران؛ مریم خاتون‌پور ملک‌آرا

۲ آذر ۱۴۰۲
ایران‌وایر
خواندن در ۶ دقیقه
«مریم خاتون‌پور ملک‌آرا» زنی بود که در اندام منتسب به مردانه، پا به این دنیا گذاشته بود. نامی منتسب به مردانه هم برایش در نظر گرفته بودند و «فریدون» صدایش می‌کردند. ناچار بود لباس‌های منتسب به مردان را نیز بر تن کند. اما خودش می‌گفت: «همیشه احساس می‎کردم، یک زن هستم.»
«مریم خاتون‌پور ملک‌آرا» زنی بود که در اندام منتسب به مردانه، پا به این دنیا گذاشته بود. نامی منتسب به مردانه هم برایش در نظر گرفته بودند و «فریدون» صدایش می‌کردند. ناچار بود لباس‌های منتسب به مردان را نیز بر تن کند. اما خودش می‌گفت: «همیشه احساس می‎کردم، یک زن هستم.»
مریم خاتون متولد سال ۱۳۲۹ در آبکنار انزلی بود. او نخستین تراجنسیتی شناخته شده در ایران به شمار می‌رود که توانسته بود با حکم وفتوای شرعی از سوی آیت‌الله خمینی، به صورت قانونی عمل تطبیق جنس انجام دهد.
مریم خاتون متولد سال ۱۳۲۹ در آبکنار انزلی بود. او نخستین تراجنسیتی شناخته شده در ایران به شمار می‌رود که توانسته بود با حکم وفتوای شرعی از سوی آیت‌الله خمینی، به صورت قانونی عمل تطبیق جنس انجام دهد.
اولین جراحی مونث به مذکر هم ۶۵ سال قبل بر روی پسری ۱۶ ساله به نام فرهاد نجفی انجام شد که روزنامه اطلاعات ۲۴ شهریور سال ۱۳۳۲ تصویر و روایت او را منتشر کرد
اولین جراحی مونث به مذکر هم ۶۵ سال قبل بر روی پسری ۱۶ ساله به نام فرهاد نجفی انجام شد که روزنامه اطلاعات ۲۴ شهریور سال ۱۳۳۲ تصویر و روایت او را منتشر کرد

«ایران‌وایر»، اولین جلد از کتاب «زنان تاثیرگذار ایران» را منتشر کرد. این کتاب، روایت صد زنی است که بر پیرامون خود، جامعه، علم، هنر، سیاست، فرهنگ، ورزش، اقتصاد و تکنولوژی تاثیر گذاشته‌اند، از موانع نظام نابرابر جنسیتی نهراسیده‌اند و مسیری را برای رشد و دستیابی زنان ایران به حق برابر انسانی خویش هموار کرده‌اند. انتخاب‌کنندگان این فهرست، مخاطبانی هستند که باور دارند از این زنان تاثیر گرفته‌اند. 

ما در جلدهای بعدی، به خدمات دیگر زنان ایرانی که در این مبارزه سهم داشته‌اند هم می‌پردازیم. شما هم می‌توانید در این انتخاب سهیم شوید، نظرات خود را برای ما بفرستید و اگر اطلاعات بیشتر و دقیق‌تری دارید، با ما در میان بگذارید. این نسخه دیجیتال است و تاثیر نظرات و پیشنهادات خود را می‌توانید در نسخه چاپی که در ماه آبان منتشر خواهد شد، ببینید.

به‌علاوه، جلد دوم کتاب با نام‌هایی بیشتر در دست تهیه است. اگر نام زنی که به‌نظر شما تاثیرگذار بوده است را در این فهرست نمی‌بینید، نام و دلیل آنکه او را تاثیرگذار می‌دانید را برای ما به ایمیل [email protected]  بفرستید.

فراموش نکنید که مجموعه کتاب‌های «زنان تاثیرگذار ایران»، برپایه انتخاب‌های شما گردآوری می‌شوند و منتخبان‌تان می‌توانند در هر عرصه‌ای، از فرهنگ، علم، آموزش، پژوهش و کنشگری گرفته تا هنر، ورزش، فعالیت‌های خیریه، سیاست، تکنولوژی، کارآفرینی، نوآوری، اقتصاد و ادبیات، گام‌های موثری برداشته باشند.

«کتاب زنان تاثیرگذار ایران را می‌توانید از این لینک دانلود کنید»

***

«مریم خاتون‌پور ملک‌آرا» زنی بود که با اندام مردانه، پا به این دنیا گذاشته بود. نامی مردانه هم برایش در نظر گرفته بودند و «فریدون» صدایش می‌کردند. ناچار بود لباس‌های منتسب به مردان را نیز بر تن کند. اما خودش می‌گفت: «همیشه احساس می‎کردم یک زن هستم.»

مریم خاتون متولد سال ۱۳۲۹ در آبکنار انزلی بود. او نخستین تراجنسیتی شناخته‌شده در ایران به شمار می‌رود که توانسته بود با حکم و فتوای شرعی «روح‌الله خمینی» به صورت قانونی عمل «تغییر جنس» یا، به زبان درست‌تر، «عمل مطابقت جنس» انجام دهد. او اولین کسی بود که توانست با حکم یک مرجع تقلید شیعیان به صورت شرعی این عمل را انجام دهد.

او پیش از انقلاب و در سال ۱۳۵۳ با «فرح پهلوی» دیدار کرد و مشکلات خود را با او در میان گذاشت. مشکلاتش بیشتر به احساسات فردی او برمی‌گشتند؛ این‌که از نامش ناراضی بود، باید خودش را مرد معرفی می‌کرد و یقین داشت زیر این پوسته، زنی در حال زندگی است. از این‌که همواره دلش می‌خواست لباس‌های زنانه بپوشد اما عُرف او را به پوشیدن لباس مردانه مجبور می‌کند هم گفته بود.

گفته می‌شود فرح پهلوی به او پاسخ داده بود، چند نفر از افرادی را که مسائلی مشابه با خودش دارند جمع کند تا با تشکیل انجمنی، امتیازات خاصی را برای آن‌ها در نظر بگیرند. اما این پیشنهاد به سرانجام نرسید.

از آن‌جایی که ملک‌آرا خودش را فردی مذهبی می‌دانست، به دنبال گرفتن حکم شرعی برای انجام عمل جراحی بر روی خود بود. بنابراین، نامه‌ای به روح‌الله خمینی، که آن روزها توسط شاه ایران به عراق تبعید شده بود و در نجف اقامت داشت، ‌نوشت و از او در این زمینه کسب تکلیف ‌کرد.

یک سال بعد مریم که در آن زمان هنوز با نام «فریدون» در صداوسیما مشغول به کار بود پاسخ نامه‌ی خود را از آیت‌الله خمینی گرفت. او پیش‌تر در مصاحبه‌ای با مجله‌ی «چلچراغ»، درباره‌ی چگونگی صدور فتوا درباره‌ی عمل تطبیق جنس گفته بود: «برای امام نوشته بودم، مادرم برای من تعریف کرده که در دوسالگی با گچ خودم را مثل زنان آرایش می‌کردم و امام با تصور این‌که من یک دوجنسه هستم، جواب دادند که باید طبق قوانین اسلامی، یک زن شوم. ایشان مرا یک دوجنسه فرض کرده بودند؛ درحالی‌ که این طور نبود، من دوجنسه‌ی واقعی نبودم.»

«شایا گلدوست»، فعال حقوق اقلیت‌های جنسی و جنسیتی، با تأکید بر این که استفاده از این واژه توسط مریم از آن‌جا نشأت می‌گرفت که او در آن دوران خودش هم چندان به هویت جنسی و جنسیتی خود واقف نبوده است، می‌گوید: «در جامعه‌ی بسته و مردسالار آن روزها، هیچ‌کدام از این آدم‌ها به درستی نمی‌دانستند چه هستند. در احکام شرع از آن‌ها با عناوین دوجنسه یا خنثی نام برده شده است که برای تراجنسیتی‌ها یا میان‌جنسی‌ها صحیح نیست. دوقطبی تعریف‌شده در جوامعی مثل ایران که جنس و جنسیت را در قالب مرد و زن و مذکر و مؤنث می‌شناسد، این آدم‌ها را مجبور می‌کرد که با همه‌ی جان و توان به دنبال مجوز قانونی برای انجام عمل جراحی باشند. کافی بود کسی اندکی اعتقادات مذهبی هم داشته باشد.»

مریم خاتون در تمام روزهایی که به دنبال دریافت فتوای شرعی از مرجع تقلیدی بود که در آن روزگار به قدر کافی شهرت داشت، هرگز خستگی به خود راه نداد. او در سال ۱۳۵۷ تلاش کرد با سفر به پاریس با آیت‌الله خمینی ملاقات کند؛ اما موفق نشد. پس از انقلاب اما همه‌چیز از آنچه بود دشوارتر شد: «مریم خاتون پس از انقلاب به خاطر آشکارسازی که پیش از انقلاب انجام داده بود، از محل کار اخراج شد. به اجبار به او هورمون‌های مردانه تزریق می‌کردند و تحت نظر روان‌پزشکان، درمان‌های نادرستی بر روی او انجام شد.»

سرسختی مریم ملک‌آرا در نوع خود کم‌نظیر بود. او بی‌توجه به آزارها و سختی‌های بی‌شماری که برایش به‌وجود آمده بود، تلاش کرد با روحانیون با نفوذ آن دوران، از جمله «علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی»، ملاقات کند. در نهایت در سال ۱۳۶۳ و در کوران جنگ ایران و عراق، دوباره نامه‌ای به آیت‌الله خمینی نوشت و یک بار دیگر درباره‌ی خودش توضیح داد. پاسخ دوباره شبیه به فتوای اول بود. به او گفتند: «تکالیف یک زن بر شما واجب است.»

همین باعث شد او تلاش کند با وجود تدابیر شدید امنیتی که برای جماران (محل زندگی آیت‌الله خمینی در تهران) در نظر گرفته شده بود، به ملاقات او برود: «مثل حر در واقعه‌ی عاشورا، کت و شلوار پوشیدم، قرآن را در میان پرچم ایران گرفتم و کفش‌هایم را از گردنم آویختم. مأموران جلویم را گرفتند؛ اما سیدمرتضی پسندیده، برادر بزرگ‌تر آیت‌الله خمینی، جلوی آن‌ها را گرفت و اجازه‌ی ورود به من داد. مأموران به پارچه‌ای که دور سینه‌ام بسته بودم مشکوک شده بودند. فکر می‌کردند مواد منفجره است. بعد از بازکردنش، فهمیدند که سینه‌بندم بوده است و همان‌جا زنان خانه برایم چادر بریدند. در آن‌جا تحت فشار عصبی زیادی که به من آمد، بی‌هوش شدم؛ اما بالاخره توانستم فتوای مورد نظرم را بگیرم.»

مریم خاتون ملک‌آرا پس از انجام عمل جراحی در تایلند، «انجمن حمایت از بیماران مبتلا به اختلالات هویت جنسی ایران» را در سال ۱۳۶۸ و با کمک چند پزشک تأسیس کرد. نام این انجمن از آن رو به بیماران مبتلا به اختلالات هویت جنسی اشاره دارد که در ایران آن روزها و حتی امروز اقلیت‌های جنسی و جنسیتی را، بر اساس باوری نادرست، دچار نوعی اختلال و بیماری می‌دانستند. این در حالی است که سازمان بهداشت جهانی اقلیت‌های جنسی و جنسیتی را از دسته‌ی بیماران روانی و اختلالات روحی خارج کرده است.

با تمامی این اوصاف، مریم خاتون ملک‌آرا در زمانه‌ی خود و در دوره‌ای که هیچ آگاهی در خصوص افراد تراجنسیتی و به‌طور کلی درباره‌ی اقلیت‌های جنسی و جنسیتی وجود نداشت، تمامی همت خود را به کار بست تا آنچه را فکر می‌کرد افراد شبیه به او نیاز دارند تا بتوانند به بخشی از جامعه‌ی پذیرفته‌شده در ایران تبدیل شوند فراهم کند.

مریم خاتون، پس از سال‌ها تلاش و کوشش برای کمک به افراد تراجنسیتی در ایران، در فروردین ۱۳۹۱ بر اثر سکته‌ی قلبی در منزل شخصی‌ خود درگذشت و در زادگاهش، در آبکنار انزلی به خاک سپرده شد.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

اخبار

صحبت نرگس محمدی از زندان با آنجلینا جولی؛ مردم پیروز خواهند شد

۱ آذر ۱۴۰۲
خواندن در ۳ دقیقه
صحبت نرگس محمدی از زندان با آنجلینا جولی؛ مردم پیروز خواهند شد