close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

محمد یزدی و استفراغ وسع قاضی‌القضاتی که ویرانه تحویل داد

۱۹ آذر ۱۳۹۹
حسن جعفری
خواندن در ۹ دقیقه
«محمد یزدی» روز چهارشنبه در ۸۹ سالگی درگذشت.
«محمد یزدی» روز چهارشنبه در ۸۹ سالگی درگذشت.
«محمد یزدی» از یک نظر به گروهی از روحانیان تعلق داشت که چندان با «روح‌الله خمینی» هم‌مشرب نبودند
«محمد یزدی» از یک نظر به گروهی از روحانیان تعلق داشت که چندان با «روح‌الله خمینی» هم‌مشرب نبودند
محمد یزدی میدان‌دار اصلی در طراحی یورش به خانه «محمد کاظم شریعتمداری»، مرجع تقلید، در سال ۱۳۶۰ بود.
محمد یزدی میدان‌دار اصلی در طراحی یورش به خانه «محمد کاظم شریعتمداری»، مرجع تقلید، در سال ۱۳۶۰ بود.
حدود شانزده سال بعد در ماجرایی مشابه نیز بار دیگر محمد یزدی از جمله میدان‌داران بود: حمله به خانه «حسینعلی منتظری.»
حدود شانزده سال بعد در ماجرایی مشابه نیز بار دیگر محمد یزدی از جمله میدان‌داران بود: حمله به خانه «حسینعلی منتظری.»

«محمد یزدی» روز چهارشنبه در ۸۹ سالگی درگذشت. مقام‌ها و مناصب او در جمهوری اسلامی فهرستی طولانی است و از ریاست دستگاه قضایی و ریاست جامعه مدرسین گرفته تا عضویت در شورای نگهبان و مجلس خبرگان و مجمع تشخیص و غیره را شامل می‌شود. او به «تندمزاجی»، «سازمان‌دهی اوباش برای حمله به خانه دو مرجع» و «بی‌رحمی در برابر مخالفان» شهره بود. دو عبارت از دو قاضی‌القضات پس از او نیز درباره یزدی ماندنی شد: ویرانه‌ای که از دستگاه قضا بر جای گذاشت، و نامه‌هایی درباره «استفراغ وسع» او.

***

 «محمد یزدی» از یک نظر به گروهی از روحانیان تعلق داشت که چندان با «روح‌الله خمینی» هم‌مشرب نبودند، اما بعدا در دوره رهبری «علی خامنه‌ای» به همه نوع مکنت و دولت دست یافتند.

با این حال وضع او با دیگر اعضای این گروه تفاوت‌هایی داشت و دو رویداد باعث شدند او در دوران خمینی نیز به مناصبی دست یابد:

بنیان‌گذار جمهوری اسلامی در سال ۱۳۵۷ در بدو ورود به قم در خانه محمد یزدی ساکن شد و همین برای او کارت امتیازی شد که بلافاصله با ریاست دادگاه انقلاب قم نقدش کرد.

همچنین گفته می‌شود این که خمینی سرانجام در تیر ۱۳۶۷ یزدی را به عضویت در شورای نگهبان منصوب کرد نوعی دلجویی از او بود پس از کتک خوردنش در «مهدیه تهران». سخنرانی یزدی در شب نوزدهم ماه رمضان سال ۱۳۶۷ در مهدیه تهران با درگیری و اختلال مواجه شد، هواداران «میرحسین موسوی»، نخست‌وزیر وقت، یزدی را متهم می‌کردند که «هیچ سابقه‌ای در همراهی با انقلاب و امام نداشته»، اما از سوی جامعه روحانیت به عنوان سرلیست انتخابات مجلس سوم معرفی شده است.

به هر روی خمینی کمتر از یک سال پس از صدور این حکم درگذشت و یکه‌تازی یزدی در عصر خامنه‌ای اوج گرفت.

محمد یزدی در این دوران بود که به قول «صادق لاریجانی»، خودش را «قیم حوزه‌های علمیه» دید، «به همه امر و نهی کرد»، «مرجع تعیین و عزل کرد» و البته «در کاخ ساکن می‌شد» و اتهامات گسترده درباره فساد اقتصادی خود و پسرش را بی‌پاسخ می‌گذاشت.

نگاهی به برخی بزنگاه‌های زندگی ۸۹ ساله یزدی شاید تصویری روشن‌تر از شخصیت او به دست دهد.

 حمله به خانه مراجع

محمد یزدی میدان‌دار اصلی در طراحی یورش به خانه «محمد کاظم شریعتمداری»، مرجع تقلید، در سال ۱۳۶۰ بود. یزدی در خاطراتش به صراحت تایید می‌کند که «حاج غلام» را مامور کرده است که به دارالتبلیغ شریعتمداری حمله کند و حوادث بعدی را برای او رقم بزند: «حاج غلام شخص قوی تنومندی بود که خیلی‌ها از او می‌ترسیدند و سرش درد می‌کرد برای کارهای بزن‌بهادری. هر وقت هر جایی به بن‌بست کشیده می‌شد و تکلیف احساس می‌کردیم به حاج غلام متوسل می‌شدیم و او هم خودش را ملزم می‌کرد تا کاری را که از او خواسته‌ایم تمام و کمال انجام دهد.»

در ماجرای خلع مرجعیت شریعتمداری نیز محمد یزدی یکی از میدان‌داران بود.

آیت‌الله شریعتمداری سال ۱۳۶۰ در نامه‌ای به آیت‌الله خمینی نوشت: «کارد به استخوان رسیده و اگر مقصود بی‌آبرو کردن بوده به کلی حاصل گردید و اگر مقصود سلب مرجعیت است به مقصود رسیدند.»

حدود شانزده سال بعد در ماجرایی مشابه نیز بار دیگر محمد یزدی از جمله میدان‌داران بود: حمله به خانه «حسینعلی منتظری.»

۲۳آبان۱۳۷۶ درست چند روز بعد از سخنرانی منتظری درباره «حکومتی شدن مرجعیت»، گروهی به خانه و دفتر او حمله بردند، هر کتاب و کاغذی را پاره کردند و اثاثه موجود را شکستند.

منتظری در خاطراتش می‌نویسد: «بر حسب اخبار واصله موثقه، آتش‌بیار معركه رئیس قوه قضاییه [محمد یزدی] که باید مظهر قانون و عدالت باشد، بوده است.»

ویرانه قضا

علی خامنه‌ای کمتر از دو ماه پس از آغاز رهبری‌اش محمد یزدی را به ریاست دستگاه قضایی جمهوری اسلامی گمارد و او از ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۸ در این مقام بود.

درباره دوره ده ساله قاضی‌القضاتی یزدی تحلیل‌های مختلفی صورت گرفته است، اما ماندگارترین عبارت را رئیس بعدی دستگاه قضا، «محمود هاشمی شاهرودی»، گفت: «ما وراث یک خرابه و ویرانه در بخش مالی، قضایی و قوانین در این قوه‌ایم و باید کمر همت ببندیم تا با عزم و اراده‌‌ای آهنین، اعتبار قوه قضاییه را بازگردانیم.»

البته چند سال بعد «حسین لقمانیان»، نماینده مجلس، در نطقی که به دلیل آن بازداشت شد، به هاشمی شاهرودی گفت: «ویرانه را ویرانه‌تر کردی.»

یکی دو نفر هم، از جمله «سعید مرتضوی»، گفتند منظور هاشمی شاهرودی از ویرانه، ساختمان دادگستری بود که بعدا با جمع شدن نئوپان‌ها حل شد.

به هر روی درباره آثار سویی که ریاست ده ساله یزدی بر قوه قضاییه داشت می‌توان به موارد متعددی از قبیل حذف دادسرا، بی‌ضابطه بودن قرارها که مثلا هاشمی شاهرودی از دیدن کسی در زندان با «قرار بازداشت موقت ۲۱ ساله» شگفت‌زده شده بود و حذف پلیس قضایی اشاره کرد.

گفته می‌شود محمد یزدی در سال‌هایی از ریاستش بر دستگاه قضایی، با این استدلال که به میز و صندلی اعتقاد ندارد، روی زمین می‌نشست و جلسات قضایی نیز مدت‌ها به همین منوال برگزار می‌شد.

لاستیک دنا، قاچاق چوب

فساد مالی محمد یزدی و خانواده‌اش از یک نظر شبیه سایر مقام‌های جمهوری اسلامی است، از یک سو شواهدی کافی برای اثبات آن در دست است، و از سوی دیگر یزدی، همچون سایر مقام‌ها، هر گونه فسادی را رد کرد و یک سال پیش از مرگش گفت: «همه دارایی‌هایم را با ۳ میلیون تومان» واگذار می‌کنم.

موضوع فساد مالی خانواده یزدی را نخستین بار «عباس پالیزدار»، دبیر کمیته تحقیق و تفحص مجلس از قوه قضاییه، در سال ۱۳۸۷ مطرح کرد. به گفته پالیزدار، کارخانه «لاستیک دنا» به یک‌شصتم قیمت واقعی‌اش در اختیار خانواده یزدی قرار گرفت و یکی از پسران او نیز با تصاحب سه‌هزار هکتار از جنگل‌های شمال ایران سال‌ها در قاچاق چوب نقش داشت.

ماجرای لاستیک دنا آن طور که پالیزدار روایت کرد، از این قرار بود: «محمد یزدی پس از آن که با مجوز رهبر اقدام به راه‌اندازی دانشکده علوم قضایی زنان کرد، از وزیر صنعت خواست برای تامین هزینه‌های این دانشکده، مالکیت کارخانه لاستیک دنا به او واگذار شود. به گفته عباس پالیزدار، این کارخانه که بیش از ششصدمیلیارد تومان ارزش داشت، در نهایت به مبلغ ده‌میلیارد تومان به دانشکده علوم قضایی فروخته شد، اما همین مبلغ نیز از راه فروش اموال کارخانه دنا پرداخت شد.»

موضوع قاچاق چوب نیز این بود که به گفته پالیزدار، محمد یزدی در زمان ریاستش بر قوه قضاییه در نامه‌ای به وزیر جهاد کشاورزی نوشت: «فرزندم حمید بی‌کار است. ترتیبی اتخاذ فرمایید که از ‏جنگل‌های شمال جهت صادرات چوب بهره‌مند گردد.» البته «حمید یزدی» در آن زمان بی‌کار نبود و مدیرکل حوزه ریاست قوه ‏قضاییه بود.

«مهدی خزعلی»، فعال سیاسی و از دوستان پالیزدار، بعدا گفت که با نامه‌نگاری سه‌هزار هکتار جنگل به حمید یزدی واگذار شد، اما به دنبال «برخی آبروریزی‌ها» سرانجام این طرح از حمید یزدی پس گرفته شد.

خزعلی همچنین گفته بود که زندانی شدن پالیزدار به دستور مستقیم یزدی صورت گرفت و او صریحا گفته بود پالیزدار «یا به زندان برود یا بیاید از من عذرخواهی کند.»

جامعه مدرسین

اگر نهاد «حوزه علمیه قم» در سال‌های نخستین پس از انقلاب نگران بود مبادا‌ موجب «تکدر خاطر امام»‌ شود، این نهاد در آغاز رهبری علی خامنه‌ای حکم چالشی جدی را بر سر راه او داشت.

اما خامنه‌ای در سال‌های بعد موفق شد نهاد سنتی و ریشه‌دار حوزه علمیه قم را با شبکه‌سازی‌های خود اخته کند و اجازه بروز کوچک‌ترین نوای مخالفی را از آن ندهد.

مهم‌ترین نقش را در این میان محمد یزدی بر عهده داشت که سال‌ها به عنوان رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم یکه‌تازی می‌کرد.

نامه‌نگاری‌های تهدیدآمیز او در این مقام، بیانیه‌های انتخاباتی این نهاد در دوره ریاست او و تعیین و خلع مرجع از دیگر اقدامات اوست.

دی‌ ماه ۱۳۸۸ جامعه مدرسین در پاسخ به سوالی درباره مرجعیت «یوسف صانعی» نوشت: «جامعه مدرسین بر اساس تحقیقات به عمل آمده در یک سال گذشته و پس از جلسات متعدد به این نتیجه رسیده است كه ایشان فاقد ملاک‌های لازم برای تصدی مرجعیت است.»

پس از شریعتمداری، این دومین بار بود که یزدی و هم‌دستانش اقدام به «خلع» یک مرجع می‌کردند و البته صانعی از شریعتمداری بخت‌یارتر بود که حمایت‌ها از او به عقب‌نشینی ظاهری جامعه مدرسین منجر شد.

محمد یزدی تا همین اواخر که بیماری او را از پا انداخته بود، همچنان به کار خلع مرجعیت مشغول بود و «کمال حیدری» را «فتنه‌گر» و گمراه می‌خواند. این مرجع نیز از شریعتمداری بخت‌یارتر بود که بیانیه یزدی را ناچار شده بودند با دو لحن سراپا متفاوت به فارسی و عربی منتشر کنند.

یزدی در کار «تعیین» مرجع هم بود و علاوه بر حمایت تمام‌قد از اعلان مرجعیت علی خامنه‌ای، پس از درگذشت آیت‌الله «محمد علی اراکی» هم «افرادِ واجدِ صلاحیت مرجعیت» معرفی می‌کرد.

یزدی و سایر اعضای جامعه مدرسین همواره جزء شش فقیه شورای نگهبان بوده‌اند. از این رو، بیانیه‌های انتخاباتی این نهاد در حالی که قرار بود همان اشخاص درباره نامزدها نظر بدهند، تردیدی در غیرعادلانه بودن انتخابات باقی نمی‌گذاشت.

تعریف و تمجیدهای اغراق‌آمیز یزدی و جامعه مدرسین از «محمود احمدی‌نژاد» اندکی پیش از انتخابات چندان شگفت‌انگیز نبود. هرچند یزدی بعدا با احمدی‌نژاد دچار اختلاف شد و این بار علیه او سخنرانی کرد.

جنگ لفظی با صادق لاریجانی

یکی از خواندنی‌ترین منازعات جمهوری اسلامی فصلی است که بین محمد یزدی و صادق لاریجانی دعوایی تند سرگرفت. گفته می‌شد لاریجانی تهدید کرده است اگر روند بازداشت مدیرانش ادامه یابد به نجف کوچ خواهد کرد. یزدی در یک سخنرانی به شدت به لاریجانی تاخت و گفت این‌جا هم موثر نبودی چه برسد به نجف. از این‌جا بود که کشمکشی بی‌سابقه بین دو طرف آغاز شد و هر یک به گوشه‌ای از فسادها و رانت‌های دیگری اشاراتی داشت.

لاریجانی از پرت بودن یزدی در جلسات شورای نگهبان گفت، به ضعف عقلی او اشاره کرد، نمونه‌ای از بدخویی او را مثال زد و نوشت: «جناب آقای یزدی، چرا به این وضعیت افتاده‌اید؟»

یزدی نیز در مقابل از این که «به اسم مدرسه علمیه، کاخ ساختند» انتقاد کرد و تلویحا لاریجانی را متهم کرد که از زد و بندهای «اکبر طبری» باخبر بوده است.

اگر عبارت «ویرانه تحویل گرفتم» هاشمی شاهرودی درباره ریاست قضایی یزدی ماندگار شد، عباراتی از نامه‌های صادق لاریجانی درباره یزدی نیز مدت‌ها تکرار می‌شد؛ عباراتی از قبیل: «جز با صدای بلند و داد و قال، به مسئولین و بزرگان توهین کردن و افترا زدن و تحقیر کردن، کار دیگری هم کرده‌اید؟»، «کافی است کسی نیم‌نگاهی به مکتوبات شما [ ...] بیاندازد تا میزان اثر شما در حوزه معلوم شود و معلوم شود حد تحصیلات جنابعالی و استفراغ وسع‌تان در باب استنباط احکام چه‌قدر است.»

از محمد یزدی موضع‌گیری‌ها و عبارات جنجالی دیگری نیز بر سر زبان‌ها افتاد یا با واکنش‌هایی روبه‌رو شد. از آن میان اصرار یزدی بر این که «سپنتا نیکنام» نباید به رغم پیروزی در انتخابات به «شورای شهر یزد» راه یابد، و همچنین مردم ایران اول مسلمان هستند بعد ایرانی، خبرساز شدند.

 

مطالب مرتبط:

محمد یزدی درگذشت؛ از سازماندهی چماقداران قم تا عضویت در خبرگان

ثبت نظر

گزارش

مسرور دخیلی، تیرباران پزشکی که خنده‌هایش معروف بود

۱۹ آذر ۱۳۹۹
کیان ثابتی
خواندن در ۸ دقیقه
مسرور دخیلی، تیرباران پزشکی که خنده‌هایش معروف بود