صحرا رضایی، شهروندخبرنگار، اراک
روز دوشنبه بیستم بهمنماه «تقی رستموندی»، معاون وزیر کشور و رییس سازمان اجتماعی کشور آماری تکاندهنده از ازدواج کودکان ارائه داد و البته اعلام کرد که ما در ایران کودک همسری نداریم و با ازدواج پیشرس روبهرو هستیم. او البته درباره تفاوت این دو واژه توضیحی نداد. رستموندی گفت: «از ۲۵هزار ازدواجی که در ۹ ماهه ابتدای سال در سن کمتر از ۱۵ سال صورت گرفته، ۱۴هزار و ۶۲۹ ازدواج در سن ۱۴سالگی بوده و ۹هزار و ۵۳۶ ازدواج نیز در سن ۱۳سالگی انجام شده است. همچنین ۸۱۲ ازدواج در سن ۱۲سالگی و ۲۴۸ ازدواج هم در سن ۱۱سالگی انجام شده است؛ حدود شاید یک یا دو ازدواج هم زیر ۱۰ سال در کل کشور داشتهایم.»
بر اساس کنوانسیون جهانی حقوق کودک که ایران آن را امضا کرده است، همه افراد زیر ۱۸سال، کودک محسوب میشوند؛ اما بر اساس قانون مدنی ایران سن قانونی برای ازدواج دختران ۱۳سال و برای پسران ۱۵سال است و ازدواج برای افراد زیر سن قانونی منوط به «اذن ولی به شرط مصلحت با تشخیص دادگاه صالح» است. این گزارش روایت زنانی است که کودک همسری یا به قول معاون وزیر کشور ازدواج پیشرس را تجربه کردهاند.
***
«اول ۹سالگی شوهرم دادند. اصلا مفهوم شوهر را نمیفهمیدم. پدر و مادرم من را سپرده بودند به پسردایی مادرم که جوانی ۱۹ ساله بود. من اصلا نه میدانستم رابطه زناشویی چیست و نه باور میکردم. آنقدر میترسیدم و هربار شوهرم نزدیکم میشد، جیغ و فغان میکردم که نتوانست کاری انجام دهد. یک سال بعد و در حالی که باکره بودم، طلاقم داد.» اینها را «مارال» تعریف میکند. او از اهالی یکی از روستاهای «دشت مغان» است و با لهجه غلیظ ترکی میگوید: «فقط من نبودم، دخترخاله، دختردایی، دخترعمه و خواهرم، همه بین نه تا یازده سالگی شوهر کردند. بعضیهایمان به بلوغ رسیده بودیم و عادت ماهیانه میشدیم؛ اما برخیمان هنوز نه.» او توضیح میدهد که عقدشان در جای رسمی ثبت نمیشده و فقط صیغه عقد توسط یک عاقد محلی جاری میشده است: «چون همگی زیر سنِ قانونیِ ازدواج قرار داشتند، صبر میکردند سیزده سالمان که میشد، ازدواج را در شناسنامه ثبت میکردند.»
وضعیت شناسنامههای جدید عوض شده است و تا قبل از پانزده سالگی صفحه ازدواج در شناسنامهها وجود ندارد. آقای رستموندی اعلام کرده که ازدواج زیر ۱۵سال هم ثبت رسمی میشود: «ازدواجهای زیر ۱۵سال هم ثبت رسمی میشوند و هم در بانک اطلاعات جمعیت کشور آمار آن ثبت میشود، اما چون شناسنامه دختران بعد از ۱۵سالگی دارای صفحه ازدواج میشود، بعد از ۱۵سالگی ازدواج این دختران در شناسنامه ثبت میشود. منتها ازدواج زیر ۱۵سال رسمی، قانونی، شرعی و ثبتشده تلقی میشود.»
دومین بار در ۱۴سالگی ازدواج کرده و یکسال بعد فرزند اولش را به دنیا آورده است: «بعد از طلاقِ من، از روستا آمدیم مشکین شهر، مدرسه میرفتم. درسخوان بودم و میخواستم کسی بشوم. اما مادرم قبول نمیکرد. فکر میکرد درس به دردم نمیخورد و آخر و عاقبت باید بروم خانه شوهر و سرِ زندگیام. مدام میگفت دکتر هم بشوی، آخر سر باید کهنه بچه بشویی.» او ۱۴ساله است که همسایهشان در مشکین شهر او را برای پسرش خواستگاری میکند: «توی راه مدرسه پسرش مرا دیده بود و خودش خواسته بود.» مارال میگوید با اینکه درسش را ول کرده بوده و آرزوهایش را کنار گذاشته بوده، اما همسر دومش را دوست داشته. همسری که شانزده سال بعد از ازدواجشان در اثر یک تصادف درگذشت: «سیساله بودم که برای دومین بار اسم بیوه روی من گذاشتند. این بار شوهرم مرده بود و ۴ تا بچه داشتم. بزرگترین آنها ۱۵ساله بود و کوچکترین آنها ۲ ساله.» او الان ۴۵ ساله است و دیگر ازدواج نکرده است: «باید بچههایمان را بزرگ میکردم؛ من از پانزده سالگی مادر شدم و دیگر مادر ماندم.» او میگوید هر وقت اخبار مربوط به کودک همسری را میخواند، یاد زندگی خودش میافتد که حتی اگر درس میخواند و دیرتر ازدواج میکرد: «جلوی مرگ شوهر جوانم را نمیتوانستم بگیرم؛ اما لااقل اگر درس خوانده بودم و بعد ازدواج میکردم بعد از بلایی که سر شوهرم آمد، میتوانستم شغل درستی داشته باشم؛ اما من بچههایم را با کارگری بزرگ کردم.»
«فاطمه» متولد ۱۳۶۲ ساکن تهران است. او هم وقتی ۱۶ساله بوده به عقد پسر عمویش درآمده و زندگیاش را شروع کرده است: «من دبیرستانی بودم. آن موقع اگر ازداوج میکردیم، باید میرفتیم مدرسه شبانه. اما قبل از عقد، کپی از شناسنامه گرفتیم که مشکلی نباشد و موضوع را از مدرسه پنهان کردیم.» او میگوید به دلایل مذهبی زود ازدواج کرده است: «خانواده من به شدت مذهبی هستند و معتقدند هر چه دختر و پسر زودتر ازدواج کنند، کمتر به گناه آلوده میشوند.» فاطمه هم درسخوان بوده و دیپلمش را با معدل کتبی بالای ۱۸ گرفته است؛ اما درسش را پس از ازدواج دیگر ادامه نداده است: «اصلا پیشدانشگاهی نخواندم که بخواهم بروم دانشگاه. همسرم در نیروی دریایی کار میکرد و ما رفتیم بوشهر و بعد زود بچهدار شدم و نشد...» ۱۹ساله بوده که دخترش به دنیا آمده است و میگوید: «من زندگی بدی نداشتم. شوهرم آدم سالمی است؛ اما میدانید من یکسری چیزها را هرگز تجربه نکردهام. از وادی نوجوانی پرت شدهام وسط زندگی متاهلی و بچهداری. به قول معروف، جوانی نکردهام. برای همین میگویم برای دخترم تا قبل از اینکه لیسانس بگیرد، اجازه نمیدهم خواستگار بیاید.» بعد میخندد و میگوید: «خانواده من هنوز رسم قدیم را دارند و دخترها را از هفده، هجده سالگی شوهر میدهند. پسرها هم بعد از سربازی و دانشگاه، در نهایت تا بیستوپنج-شش سالگی باید زن بگیرند. گناه کمتر میشود.»
بالا بردن سن قانونی ازدواج در مجلس بارها مطرح شده؛ اما اصولگرایان و تندروها به همین دلایل مذهبی که فاطمه به آن اشاره میکند، از مخالفان سرسخت بالا رفتن سن ازدواج هستند. در اوج چانهزنی نمایندگان اصلاح طلب مجلس دهم برای بالابردن سن ازدواج، ویدئوی دختر و پسر جوانی به نام «حسین» و «کوثر» مورد توجه قرار گرفت که کودک همسری را تبلیغ میکرد. آنها ادعا میکردند که در ۱۴سالگی و ۱۶سالگی، تصمیم به ازدواج با یکدیگر گرفتهاند. آنها با راهاندازی یک کمپین، ازدواج در سن پایین را تبلیغ میکردند. عمده دلیل آنها برای ترویج ازدواج در سنین کم هم آلوده نشدن به گناه عنوان میشد. موضوعی که از سوی کارشناسان همسو با حاکمیت هم، از صداوسیمای جمهوری اسلامی تبلیغ میشود.
«حسن رحیمپور ازغدی» یکی از همان کارشناسان است. او در یک برنامه تلویزیونی گفته بود: «اسلام میگوید به محض اینکه غریزه جنسی بیدار شد، حتی هنوز کامل هم بیدار نشده، ازدواج کنید. دختر و پسر دبستانی هم میتوانند ازدواج کنند. اسلام هیچ شرط سنی برای ازدواج نگذاشته. فقط گفته اگر بچه است چون حواسش به حقوق و مصلحتش نیست، ولیّ او نظارت کند که سر او کلاه نرود.»
فاطمه و خانوادهاش وضع مالی مناسبی دارند؛ اما «زینت» دقیقا برعکس اوست. او میگوید: «من را سیزده سالگی شوهر دادند که یک نانخور کم شود. ما شش تا خواهر و دو برادر هستیم و پدرمان کارگر است. این بود که من را به اولین خواستگاری که خودشان فکر کردند مناسب است، شوهر دادند.» زینت اهل یکی از روستاهای نزدیک «فراهان» استان مرکزی است و شوهرش راننده اتوبوس است: «پانزده سال از من بزرگتر است. اما برای خانواده من مهم این بود که معتاد نباشد و وام ازدواجمان را که فکر میکنم آن زمان حدود دو میلیون تومان میشد، بدهد به پدرم.»
کارشناسان معتقدند افزایش وام ازدوج با افزایش کودک همسری رابطه مستقیم دارد. سال گذشته وزارت ورزش و جوانان هشدار داده بود افزایش وام ازدواج در سالهای ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ باعث رشد آمار کودکهمسری زیر ۱۵ سال در ایران شده است. حالا آقای رستموندی تایید کرده که موارد ازدواج زیر ۱۵سال ۶۰۰، ۷۰۰ مورد بیشتر شده است. نرخ وام ازدواج در سال ۱۳۹۹ برای هریک از طرفین ۵۰میلیون تومان در نظر گرفته شده است. این وام در سال ۱۳۹۸ سیمیلیون تومان بود. «زینت» حالا ۲۲ ساله است و دو بچه پنج و هشت ساله دارد و میگوید: «زود مادر شدم. حدود یکسال بعد ازدواج. خودم بچه بودم وقتی پسر بزرگم گریه میکرد، خودم هم با او گریه میکردم. شاید بعضی بچههای سیزده ساله دوست داشته باشند ازدواج کنند و آمادگیاش را داشته باشند؛ اما من واقعا آمادگی ازدواج و بچهداری را نداشتم.» او هنوز هم با یادآوری روزهای اول زندگیاش اشک میریزد: «من جزء کسانی هستم که دلم برای خودم میسوزد. فکر میکنم بچگی نداشتم. گاهی هنوز دلم میخواهد بچهها که توپبازی میکنند من هم بروم با آنها بازی کنم. احساس میکنم عقده کودکی نکردن هنوز با من باقی مانده است.»
مطالب مرتبط:
از هر پنج ازدواج در ایران، یکی مصداق کودکهمسری است
آن سوی خبر؛ اجبار کودکان سیستانی به ازدواج
ازدواج ۹هزار کودک در تابستان؛ فاجعهای که قانونگذار آنرا مبارک میداند
اولویت مجلس یازدهم فرزندآوری است، حتی به قیمت ازدواج کودکان!
نهضت فرزندآوری علی خامنهای؛ از قربان صدقه هواداران تا اخبار جعلی
بحران کودکهمسری در شهرستان خداآفرین؛ ۵۴ کودکهمسری در یک سال
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر