close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

محام، یک خیریه غیردولتی: مردمی که خودشان هوای یک‌دیگر را دارند

۱۴ اسفند ۱۳۹۹
شما در ایران وایر
خواندن در ۶ دقیقه
محام مخفف عبارت «موسسه حمایت از مناسب‌سازی برای معلولان و سالمندان» است.
محام مخفف عبارت «موسسه حمایت از مناسب‌سازی برای معلولان و سالمندان» است.
رییس هیات مدیره و برخی از اعضای این خیریه خودشان دچار معلولیت هستند.
رییس هیات مدیره و برخی از اعضای این خیریه خودشان دچار معلولیت هستند.
آن‌ها تصمیم گرفته‌اند با به‌سازی فضای شهری یا مسکونی، کیفیت زندگی خود و دیگر معلولان را بالا ببرند.
آن‌ها تصمیم گرفته‌اند با به‌سازی فضای شهری یا مسکونی، کیفیت زندگی خود و دیگر معلولان را بالا ببرند.

تهران- ملیحه صادقی، شهروندخبرنگار

بارها به بن‌بست خورده‌اند؛ ویلچرشان در کوچه‌های باریک گیر کرده، کار بانکی آن‌ها به خاطر بسته بودن راه ویلچر رو بانک عقب افتاده، عصای سفیدشان توی چاله‌های پیاده‌رو گیر کرده است و خودشان درد نبود امکانات برای معلولان را کشیده‌اند. برای همین تصمیم گرفتند دست یک‌دیگر را بگیرند و موسسه «محام» را تاسیس کردند. محام مخفف عبارت «موسسه حمایت از مناسب‌سازی برای معلولان و سالمندان» است که رییس هیات مدیره و برخی از اعضای آن خودشان دچار معلولیت هستند. آن‌ها تصمیم گرفته‌اند با به‌سازی فضای شهری یا مسکونی، کیفیت زندگی خود و دیگر معلولان را بالا ببرند.

***

در صفحه اینستاگرام موسسه، عکس‌های مکان‌های نامناسب برای معلولان را منتشر می‌کنند. برچسب‌های قرمز رنگی با تصویر فردی روی ویلچر و جمله «این مسیر برای من مناسب نیست» با یک استیکر «تاسف» طراحی کرده و آن‌ها را برای توجه افکار عمومی، روی مکان‌های نامناسب برای معلولان می‌چسبانند و عکس می‌گیرند.

محام یک موسسه خیریه خصوصی  و مردم‌نهاد است. یکی از اعضای آن که نمی‌خواهد نامی از او منتشر شود، می‌گوید: «محام در زبان عربی به معنای حمایت‌کننده و وکیل است و ما در محام از خودمان حمایت می‌کنیم.»

او درباره ایده شکل‌گیری این موسسه می‌گوید: «همه می‌دانیم که در کشور ما، مسوولین هیچ‌گونه امکانی را برای معلولان و سالمندان تدارک ندیده‌‌اند؛ از نبودن نوار نقاله و سطح شیب‌دار در ایستگاه‌های اتوبوس و مترو گرفته تا امکان جابه‌جایی این عزیزان از پیاده‌روها به خیابان‌ها و برعکس. به یکی از دوستان ما در بچگی آمپول اشتباه تزریق شده، برای همین توان حرکتی دو پایش را از دست داده است. استاد ادبیات دانشگاه است و بسیار شخصیت دوست داشتنی دارد. بزرگ‌ترین مشکل او، تردد در دانشگاه و رفت‌وآمدهای شهری است. همیشه با ناراحتی راجع به این موضوع صحبت می‌کرد تا این‌که چهار سال پیش تصمیم گرفتیم یک موسسه به منظور ایجاد فضای مناسب برای زندگی راحت‌تر معلولان و سالمندان تاسیس کنیم. راستش آن‌قدر به هدف خود ایمان داشتیم که همه در رویاهایمان روزگاری را می‌دیدیم که اصلاح معابر شهری برای معلولان و سالمندان هم در انحصار موسسه محام بود. اما متاسفانه بروکراسی اداری و وابستگی همه کارها به سیستم دولتی خیلی زود رویاهایمان را به کابوس تبدیل کرد.»

نفسی تازه می‌کند و در پایان صحبت‌هایش می‌گوید: «خلاصه این‌که هر چه زدیم، به در بسته خورد. از هیچ جایی به جز کمک خیرین عزیز نتوانستیم حمایت مالی دریافت کنیم. اما خسته نشده‌ایم و ادامه می‌دهیم.»

او درباره کارهایی که این موسسه انجام می‌دهد، مثال‌هایی می‌آورد: «مثلا یک خانواده، معلول دارند اما در حمام خانه آن‌ها به اندازه عبور ویلچر بزرگ نیست. بزرگ کردن در برای ورود خروج ویلچر شاید کار بزرگی نباشد اما از پس خانواده‌هایی که وضعیت مالی مناسبی ندارند و یک فرد مریض با خرج و مخارج بیشتر دارند، هزینه‌بر است. ما در محام از آن‌ها حمایت می‌کنیم و همین کارهای کوچک را انجام می‌دهیم.»

او تاکید می‌کند که در برخی مواقع همین کارهای کوچک، کیفیت زندگی فرد معلول را بهبود می‌بخشند.

گذاشتن بالابر برای خانواده‌هایی که در خانه‌هایشان پله دارند و یکی از اعضای خانواده از ویلچر استفاده می‌کند، یکی از کارهای موسسه محام است: «ما که از ویلچر استفاده می‌کنیم، خودمان می‌دانیم فرد معلول وقتی راه به جایی ندارد و مجبور است به دیگران برای بالا پایین رفتن زحمت دهد، چه قدر عذاب می‌کشد. به همین دلیل سعی می‌کنیم از عذاب وجدان او کم و کاری کنیم این فرد، انسانی مستقل باشد و خودش را بار اضافی برای خانواده و دوستانش فرض نکند.»

یکی از افرادی که ابتدا از این موسسه مردم‌نهاد کمک گرفته و حالا خودش به عضو فعال این موسسه تبدیل شده است، می‌گوید: «مشکل ما این است که در بسیاری از معابر شهری، ادرات دولتی و ساختمان‌های مسکونی، اماکن آموزشی و تفریحی افراد معلول نادیده گرفته می‌شوند.»

او در این باره مثال هم می‌زند: «در خیابان بهارستان، روبه‌روی مدرسه نابینایان، پیاده‌رو سنگ‌فرش شده است که این افراد راحت بتوانند تردد کنند اما موتور سیکلت‌ها در همان پیاده‌رو پارک و یا تردد می‌کنند. گاهی حتی جا برای رفت‌و امد فرد نابینا پیدا نمی‌شود.»

می‌گوید یکی از کارهایش برای کمک به نابینایان این است که روزهایی به این خیابان می‌رود و به موتورسوارها تذکر می‌دهد: «در جامعه ما این مسایل فرهنگ‌سازی نشده‌اند. ما خودمان باید آستین بالا بزنیم و درباره وضعیت خودمان توضیح دهیم.»

موسسه محام تا پیش از شیوع کرونا در ایران، هر دو ماه یک بار یک گردهمایی برگزار می‌کرد و از خیرین، همراهان و کسانی که تمایل داشتند درباره زندگی معلولان بیشتر بدانند، دعوت می‌کرد تا در این گردهمایی حاضر شوند. آن‌ها در این گردهمایی درباره پرونده‌های مختلفی که به دست‌شان رسیده بود و کارهایی که در دو ماه اخیر برای جامعه معلولان و سالمندان انجام داده‌ بودند، حرف می‌زدند و از همراهان هم‌فکری و کمک می‌گرفتند. یکی از کسانی که در این مراسم مشارکت ‌کرده است، می‌گوید: «در این مراسم درباره زندگی، رفتار و نحوه کمک کردن به معلولان و سالمندان اطلاعات خوبی داده می‌شد. شرایط افرادی که احتیاج به کمک دارند را بازگو می‌کردند. افرادی که کمک گرفته‌ بودند و کیفیت زندگی‌شان تغییر کرده بود، از این تغییر برای حاضران صحبت می‌کردند تا افراد بیشتری در این خصوص مشارکت کنند.»

به گفته او، غیر از برگزاری این مراسم، محام با همکاری دیگر موسسه‌های خیریه که در زمینه کمک به معلولان و سالمندان راه‌اندازی شده‌اند، کارگاه‌هایی را در شهرهای مختلف درباره آشنایی با انواع معلولیت‌ها، شیوه‌های درست معاشرت با معلولان و روش‌های درست کمک کردن به آن‌ها برگزار می‌کرد که به دلیل شیوع کرونا فعلا برگزار نمی‌شوند: «وقتی برای این آموزش‌ها در نهادهای دولتی متولی نیست، سازمان‌های مردم‌نهادی مثل محام باید دست به کار شوند.»

 او توضیح می‌دهد که اعضای هیات مدیره در برخی موارد که نیاز فوری برای جمع‌آوری کمک دارند، به ویژه در ایام شیوع کرونا که امکان تشکیل جلسه و برگزاری مراسم نیست، وضعیت فردی که احتیاج به کمک دارد را در قالب موضوعی کوتاه به تلگرام مشارکت کنندگان همیشگی می‌فرستند تا با هم‌بستگی مشارکت کنندگان، افرادی که نیازمند کمک سریع هستند، حمایت شوند.

«جمشید» نقاش است و دو سال پیش در یک تصادف شدید پاهایش معلول شده‌اند و توان حرکت ندارد. او یکی از افرادی است که توسط اعضای محام مورد حمایت قرار گرفته و در تلاش برای تغییر کیفیت زندگی خود است: «چه بگویم، بدترین اتفاق زندگی من، همان تصادف لعنتی بود. در تصادف متاسفانه پسرم را از دست دادم و افسردگی شدیدی گرفتم. یک سال از خانه بیرون نیامدم و ۲۵ کیلو اضافه وزن پیدا کردم. با کمک مشاور و روان‌شناس، الان شش ماهی است که سعی کرده‌‌ام به زندگی عادی برگردم و روزها به گالری می‌روم. خانه را هم بازسازی کردیم. آسانسور بزرگی برای جا شدن ویلچر گذاشتیم و در حمام و سرویس بهداشتی را بزرگ‌تر کردیم. دوتا پله هم که در پذیرایی داشتیم، برداشتیم. خدا را شکر خیلی شرایط جدیدم برایم قابل تحمل‌تر شد. اما می‌ترسم این بار به خاطر شهرسازی عجیب و غریب‌مان، افسردگی‌‌ام برگردد. شهرداری برای شهرسازی در تهران جوری رفتار کرده که انگار هیچ معلول و سالمندی در این شهر وجود ندارد. یعنی واقعا معلولیت فقط برای ما است؟ مسوولان یک معلول در خانواده‌ خود ندارند؟»

صورتش در هم می‌رود و سکوت می‌کند، بعد صحبت‌هایش را این طور ادامه می‌دهد: «پریروز می‌خواستم از عابربانک پول بگیرم چون نیاز به پول نقد داشتم. بیش از ۱۰ دستگاه عابربانک در مسیرم است که همه آن‌ها بسیار بلند‌تر از صندلی ویلچر هستند. باور کنید ۴۵ دقیقه در سرما لرزیدم و به صورت آدم‌های ماسک زده نگاه کردم تا ببینم چه کسی از نظرم آدم مطمئنی است که کارتم را به او بدهم و رمزم را بگویم تا برایم از عابربانک پول بگیرد. آقای مهندس شهرساز عزیز! یعنی یک بار به ذهنت نرسیده بود که من و امثال من چه طوری باید در این شهر زندگی و از خدمات شهری استفاده کنیم؟»

ثبت نظر

استان‌وایر

اعتراض یک شهروند در کرج به کشتار بلوچستان به شیوه دختران خیابان...

۱۴ اسفند ۱۳۹۹
خواندن در ۱ دقیقه
اعتراض یک شهروند در کرج به کشتار بلوچستان به شیوه دختران خیابان انقلاب