close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

امیر عابدزاده در نزدیکی آشیانه پدر

۵ خرداد ۱۴۰۰
پیام یونسی‌پور
خواندن در ۵ دقیقه
در فهرست جدید تیم ملی ایران، یک نام خانوادگی آشنا وجود دارد.
در فهرست جدید تیم ملی ایران، یک نام خانوادگی آشنا وجود دارد.
«امیر عابدزاده» به تیم ملی دعوت شده است.
«امیر عابدزاده» به تیم ملی دعوت شده است.
«امیر عابدزاده» با پیراهن پدرش در تیم ملی ایران تنها یک قدم فاصله دارد.
«امیر عابدزاده» با پیراهن پدرش در تیم ملی ایران تنها یک قدم فاصله دارد.

در فهرست جدید تیم ملی ایران، یک نام خانوادگی آشنا وجود دارد؛ نامی که شما را پرت می‌کند به سال‌های پایانی دهه ۶۰ تا اولین سال‌های دهه ۸۰ خورشیدی؛ «احمدرضا عابدزاده».

این بار اما «امیر عابدزاده» به تیم ملی دعوت شده است؛ پسری که نه پدرش تمایل چندانی به دروازه‌بان شدن او داشت و نه مادرش می‌خواست که او راه پدر را ادامه دهد. حالا شاید امیر با پیراهن شماره یک تیم ملی ایران تنها یک قدم فاصله داشته باشد.

****

اگر سال‌هایی مانند ۱۳۷۷ تا ۱۳۷۹ به ورزشگاه «کارگران» در غربی‌ترین نقطه آن روزهای تهران می‌رفتید، گوشه جنوبی آن زمین نیمه خاکی، چند پسر که هنوز با نوجوانی فاصله داشتند، با صدایی کودکانه به دنبال توپ می‌دویدند.

چند ده‌ متر دورتر از آن‌ها، بزرگ‌ترین‌ نام‌های وقت فوتبال ایران تمرین می‌کردند؛ نمونه‌هایی مثل احمدرضا عابدزاده، «علی کریمی»، «نعیم سعداوی»، «افشین پیروانی»، «حمید استیلی»، «علی انصاریان»، «نادر محمدخانی»، «ادموند بزیک» و البته مربی‌شان، «علی پروین».

پسرک‌ها، یکی «محمد پروین» بود؛ فرزند سرمربی تیم. دیگری هم امیر عابدزاده، فرزند احمدرضا.

می‌گفتند همین تمرین و دویدن کنار آن ستاره‌ها می‌توانست هر یک از ‌این بچه‌ها را ستاره آینده فوتبال ایران کند اما تقریبا فرض محال بود. محمد پروین با همه حمایت‌های خاص پدرش از نظر مالی و معنوی، حتی قرار گرفتن در ترکیب «پرسپولیس» مقابل «بایرن‌مونیخ» در بازی تشریفاتی و خداحافظی احمدرضا عابدزاده، به هیچ نقطه‌ای از موفقیت نرسید.

محمد پروین نه تنها موفق نشد که حتی باری بود روی دوش پدر؛ نمونه‌اش، بدهی ۳۰ میلیارد تومانی به شرکت بازرگانی دولتی ایران بود.

امیر عابدزاده اما از ابتدا راهش را حتی از پدر جدا کرد. او حد فاصل سال‌های ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۷ژ، برای جوانان پرسپولیس به زمین رفت. اما بعد قید فوتبال در ایران را زد و به اروپا سفر کرد.

خودش می‌خواست در تمرینات تیم‌های اروپایی شرکت کند. مسلما اگر ثروت اولیه پدر نبود، نمی‌توانست در میانه‌های نوجوانی و سال‌های آغازین جوانی، مسافر بریتانیا شود. اما در تیم جوانان باشگاه «برتفورد» هیچ پشتوانه و حامی و آشنایی نداشت.

وقتی سال ۱۳۸۸ با «تاتنهام» تمریناتش را آغاز کرد، هیچ کس در باشگاه لندنی نام پدرش را نمی‌دانست. اما سه هفته پس از تمرینات، از او مدارک خواستند تا قرارداد را امضا کنند. وقتی پاسپورتش را تحویل داد، گفتند: «با شما تماس می‌گیریم.»

بعدها پدرش در مصاحبه با «خبرورزشی» گفته بود که به امیر در لندن گفته بودند اگر پاسپورت یکی از کشورهای همسایه، مثلا افغانستان را داشتی هم تاتنهام با تو قرارداد بسته بود. وقتی این جملات را شنید که فقط ۱۶ سال سن داشت.

در لندن ماند و یک سال برای تیم جوانان «لندن تایگرز» بازی کرد. سنش که از رده‌های جوانان گذشت، به امریکا رفت. این بار هم فقط در سفرها حمایت پدرش را داشت. مقصد جدید، تیم بزرگ‌سالان «لس‌آنجلس بلوز» بود. سپس به ایران برگشت و سال ۱۳۹۱ به مدت سه سال با پرسپولیس قرارداد بست؛ قراردادی که شاید بزرگ‌ترین اشتباه زندگی حرفه‌ای امیر عابدزاده بود.

مادرش در مصاحبه‌ای که سال ۱۳۹۳ با «شبکه ورزش» صداوسیما داشت، گفته بود یک عمر دعا می‌کرد دوران بازیگری احمدرضا عابدزاده تمام شود اما چشم باز کرد و دید که پسرش هم در راه او است.
او از درد کشیدن‌های همسرش، از بی‌مهری‌های گاه و بی‌گاهی که در حقش شده بود، از مصدومیت‌ها و عمل‌های جراحی مکرر به ستوه آمده بود که فرزندش هم در نهایت پا جای پای پدر گذاشت.

امیر عابدزاده یاد مادرش را در گفت‌وگو با روزنامه مشهور «رکورد» پرتغال این‌گونه زنده می‌کند: «زمانی که تیم ملی ایران به جام جهانی ۱۹۹۸ صعود کرد، من خیلی بچه‌سال بودم. یادم می‌آید که مادرم در آخرین بازی با استرالیا، وقتی دو بر صفر عقب بودیم، از ناراحتی خانه را ترک کرد و من را هم همراهش برد. بعد از مدتی مردم شروع به داد و فریاد کردند. بعد فهمیدم که بازی مساوی شده است. ما به صورت مستقیم گل‌های ایران را ندیدیم.»

امیر فقط خاطرات پدر را با شفاهیات زنده نمی‌کند؛ او پس از مدت‌ها نیمکت‌نشینی در پرسپولیس، به «راه‌آهن» رفت و ۱۱ بار پیراهن این تیم را برتن کرد. زندگی‌ امیر عابدزاده از سال ۱۳۹۵ تغییر کرد؛ وقتی به پرتغال رفت و با باشگاه «باریرنس» قرارداد بست.

در موردش می‌گفتند که «کارلوس کی‌روش» در این عقد قرارداد سهم و نقشی داشت اما شایعه‌ای بیش نبود.

احمدرضا عابدزاده در مورد چگونگی حضور امیر در لیگ پرتغال می‌گوید: «پسرم به ترکیه رفته بود. آن‌جا یکی از دوستان قدیمی‌اش می‌گوید حاضری سه ماه به صورت آزمایشی با یک تیم در پرتغال تمرین کنی؟ امیر قبول می‌کند. ممکن بود بعد از سه ماه دست رد هم به سینه‌اش بزنند اما قبول کرد و به پرتغال رفت.»

احمدرضا عابدزاده به «خبرورزشی» گفته بود: «حمایت من از پسرم این بود که در ۱۹ سالگی به سه زبان حرف می‌زد. این بود که ساعت سه شب را هرگز ندید و هنوز هم ندیده است. هیچ وقت قلیان نکشید. این که بازیکنان شما الان این‌گونه زندگی نمی‌کنند، مشکل شما است.»

یک فصل حضور در باریرنس و سپس پرواز به «ماریتیمو»؛ از سال ۱۳۹۶ تاکنون امیر عابدزاده ۸۱ بار با پیراهن این تیم وارد زمین شده است.

باشگاه ماریتیمو امسال نام امیر عابدزاده را در لیست فروش تیم خود قرار داد. یک واکنش طبیعی از سوی هواداران، اعتراض به این تصمیم مدیران باشگاه بود. «کارلوس پریرا»، مدیرباشگاه ماریتیمو گفته بود: «باید بپذیریم که تیم ما تا ابد میزبان ستاره‌هایی مانند "رودریگو پینهو" یا امیر عابدزاده نیست. آن‌ها روزی باید جدا شوند و ما نیاز به درآمدزایی از این انتقال‌ها داریم.»

امیر عابدزاده شاید فرصت داشته باشد در فصلی که بهترین عملکرد را میان دروازه‌بان‌های ایرانی داشت و در لیگ پرتغال، در جمع پنج دروازه‌بان موفق قرار گرفت، به پیراهن شماره یک تیم ملی برسد. در فصلی که «علی‌رضا بیرانوند» در لیگ بلژیک عملکردی متزلزل و توام با عدم اطمینان از سوی مربی‌اش را پشت سر گذاشت، رسیدن او به شماره پدر چندان بعید نیست.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

صفحه‌های ویژه

کافه شرق؛ جایی برای دوست داشتن آدم‌ها است

۵ خرداد ۱۴۰۰
شما در ایران وایر
خواندن در ۴ دقیقه
کافه شرق؛ جایی برای دوست داشتن آدم‌ها است