گلایه شهروندان از گرانی غیرمنطقی نان

رویا شریفی، شهروندخبرنگار، تهران

گرانی اقلام مختلف خوراکی در روزهایی که نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری در حال ارائه وعده‌های رویایی هستند؛ همچنان در حال پیشروی است. در روزهای گذشته شاهد افزایش ۴۰ تا ۵۰ درصدی قیمت نان بودیم که اعتراض بسیاری از مردم را در شبکه‌های اجتماعی در پی داشت.

مسئولین امر در ابتدا گرانی را تکذیب کردند و گفتند باید با متخلفین برخورد شود؛ اما پس از چند روز مشخص شد، این گرانی‌ها صحت دارد و آن تکذیب‌ها هم تنها به صورت صوری و برای جلوگیری از اعتراض مردم بوده است.

شهروندخبرنگار ایران وایر به یکی از بوستان‌های شمال غرب تهران رفته است تا نظر مردم را درباره افزایش قیمت نان جویا شود.

***

خانمی به نام «فهیمه» گفت: «متاسفانه همه‌چیز در حال گران شدن است. نان هم مثل بقیه چیزها، قطعا در زندگی مردم تاثیر خواهد گذاشت و باعث نگرانی می‌شود. مخصوصا که برای اقشار ضعیف جامعه که یک مقدار اندکی به حقوق‌هایشان اضافه می‌کنند؛ اما تمام اجناس را ۱۰ یا ۲۰ برابر گران می‌کنند. هیچ کاری هم از دست ما بر نمی‌آید.»

مرد جوانی گفت: «مثل بقیه اقلام که گران می‌شود. مردم باید پشت هم باشند و اعتراض کنند؛ در غیر این صورت، این وضعیت ادامه می‌یابد. مردم باید حرف‌هایشان را بزنند. شاید در این مورد افاقه کرد.»

آقای مظفری که با خانواده سری به پارک زده بود، گفت: «نان جزء ارزاق معمولی مردم است و گران کردنش هم کار خود دولت است؛ زیرا می‌دانند به دلیل گرانی برنج خیلی‌ها مصرف نانشان بیشتر شده و مجبورند به هر طریقی تهیه کنند. نان ضروری‌ترین چیزی است که حداقل برای زنده ماندن باید در سفره باشد و گران کردن آن باید جزء آخرین کارها باشد. هر چند که هیچ کالایی نباید گران شود؛ ولی گرانی نان واقعا فشار بیشتری را به خانواده‌ها می‌آورد.»

نفرات بعدی که از آن‌ها درباره گران شدن نان سوال کردم، نگهبانان پارک بودند که یکی از آن‌ها گفت: «این آقایان مسئولان اصلا تا حالا یک‌بار شده به فکر ما کارگرها باشند؟ درآمد ما به ریال است؛ اما خرج ما به دلار است. یک بار شده بگویند؛ بیاییم حق بیمه کارگر را برایش واریز کنیم؟ یا شده بپرسند که آيا در این شیوع کرونا پیمانکارتان به شما ماسک می‌دهد یا خیر؟ آیا شده بپرسند که زندگی شما در چه مرحله‌ای است؟ من فرزندم دانشجو است؛ اما به‌خاطر پول دانشگاه نتوانستم این ترم ثبت‌نامش کنم! من به‌خاطر ماهی سه و نیم میلیون تومان از پاکدشت هر روز به تهران می‌آیم. یک دانه نان سنگک کنجدی خواستم از اینجا بخرم؛ گفت دانه‌ای ۱۰ هزار تومن! خب چرا؟ روغن نباتی که قیمت آن را ۶۱۷۰۰ نوشته و البته پیدا هم نمی‌شود، از یک مغازه‌داری که می‌داند کارگرم و هوای من را سر قیمت دارد، می‌خرم ۱۳۰ هزار تومان. یعنی جاهای دیگر باز گران‌تر است. الان قیمت نان هم که ۵۰ درصد گران شده. ما اینجا بربری می‌گرفتیم ۲ هزار تومان، یکهو الان شده ۳ هزار تومان. سنگک معمولی ۳ هزار تومانی ناگهان شده ۴ هزار تومان. واقعا همه در مضیقه‌اند. ۶ تا تافتون خریدم شده ۹ هزار تومن. گندم که دیگر تحریم نیست. چه چیز نان تحریم است؟ دولتمردان واضح جواب بدهند که آیا تا حالا شده به مردمی که گرسنه می‌خوابند، فکر کنند؟ من ماهی ۳.۵ میلیون حقوق می‌گیرم؛ اما باز ماهی ۱۰۰ هزار تومان هم به ۵ فقیر کمک می‌کنم. خودم بعضی اوقات نان خالی می‌خورم؛ اما کمک می‌کنم. همین هم نباشد، چه کار کنم؟»

خانمی که در حال نظاره بازی کودک خود بود، گفت: «وقتی یک کارگر نتواند هر روز نان ۴ هزار تومانی برای خانواده‌اش ببرد، نتیجه‌اش فقط گرسنگی و خشم بیشتر مردم می‌شود. آیا بیشتر جوان‌های خوش‌قد و قامت را باید ببینیم که در سطل آشغال دنبال غذا می‌گردند؟»

خانم «صفابخش» هم گفت: «گرانی کلا الان برای همه مشکل‌ساز شده است. یکی از همین مشکلات گرانی نان است که هر روز با آن در ارتباطیم و جزء وعده غذای اصلی مردم است. به نظرم افزایش قیمت نان تاثیر بدی روی خانواده‌ها دارد؛ چون دیگر سیر کردن شکم با نان هم خیلی سخت می‌شود.»

آقای «سهرابی» که در حال گپ‌وگفت با همسر خود بود، گفت: «نان یک پایه در جامعه ما حساب می‌شود. وقتی می‌گوییم نان آن‌قدر گران شد؛ خب روی اجناس دیگر هم تاثیر می‌گذارد. این یارانه‌ای که الان روی ۴۵۵۰۰ تومن مانده، فقط پول دوتا ماست می‌شود. سفره مردم روزبه‌روز در حال کوچک‌ترشدن است و همین فقر منجر به اتفاقات غیر‌اخلاقی و غیرعقلانی در خانواده‌ها شده است. وقتی کسی تحت فشار اقتصادی باشد، ممکن است دست به هر کاری بزند.»

آقا «جواد» هم افزود: «این فشار اقتصادی بیشتر روی قشر کارگر است. کسی که هر روز نان و املت میخورد، حالا چه کار کند؟ تخم‌مرغ که یک طرف، نان هم غیرمنطقی گران شده. همه‌چیز را هم که خیلی راحت می‌اندازند گردن تحریم‌ها... نان که صفر تا صدش برای مملکت خودمان است؟ حالا هم انتظار دارند، مردم چند روز دیگر بروند رای بدهند! سالی که نکوست از بهارش پیداست. مشخص است هر سال وضعیت‌مان بدتر می‌شود.»

خانم جوانی که با همسرش در حال ورزش بود، گفت: «همه‌چیز در حال گران شدن است. تازه همه می‌گویند هرچیز را که لازم دارید، زودتر بخرید؛ چون بعد از انتخابات باز همه‌چیز گران‌تر می‌شود. نان را که دیگر نگویم... تنها چیز ارزانی که مردم می‌توانستند با آن شکمشان را سیر کنند هم گران شده.»

پسر جوانی که در حال مطالعه در پارک بود هم گفت: «دیگر تعجب ندارد. در این مملکت چه چیزی گران نمی‌شود؟ نان در چند مرحله گران شده و الان هم که ناگهان ۵۰ درصد رفته بالا. متاسفانه خیلی سخت است. دائم هم می‌گویند آمریکا و تحریم‌ها... خدا می‌داند بعد از انتخابات چه خواهد شد!»