close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

اتوبوس‌های مرگ؛ سربازمعلم‌های کشته شده که بودند؟

۴ تیر ۱۴۰۰
گلناز مهدوی
خواندن در ۶ دقیقه
اتوبوسی حامل ۳۹ نفر که اغلب آن‌ها سرباز بودند و برای انجام دوره آموزشی، از زاهدان به آباده شیراز می‌رفتند، واژگون شد و پنج نفر از سرنشینان آن جان باختند.
اتوبوسی حامل ۳۹ نفر که اغلب آن‌ها سرباز بودند و برای انجام دوره آموزشی، از زاهدان به آباده شیراز می‌رفتند، واژگون شد و پنج نفر از سرنشینان آن جان باختند.
آخرین پست اینستاگرام عبدالرحمن ویدیوی کوتاهی است که در آن از خدا می‌خواهد به عزیزانش رزق و روزی، سلامتی و خیر و خوبی بی شمار عطا کند.
آخرین پست اینستاگرام عبدالرحمن ویدیوی کوتاهی است که در آن از خدا می‌خواهد به عزیزانش رزق و روزی، سلامتی و خیر و خوبی بی شمار عطا کند.
راشد پاهنگ:  «نویسم بر دلم استاد که استادی هنر باشد، نشیند هر که با استاد در او حالی دگر باشد.»
راشد پاهنگ: «نویسم بر دلم استاد که استادی هنر باشد، نشیند هر که با استاد در او حالی دگر باشد.»
طیب شه‌بخش در اینستاگرام خود نوشته: ما به این دلیل روی کره زمین زندگی می‌کنیم که از زندگی لذت ببریم
طیب شه‌بخش در اینستاگرام خود نوشته: ما به این دلیل روی کره زمین زندگی می‌کنیم که از زندگی لذت ببریم

هنوز ساعاتی از انتشار خبر واژگونی اتوبوس خبرنگاران محیط زیست و کشته شدن دو خبرنگار زن به نام‌های «ریحانه یاسینی» و «مهشاد کریمی» نگذشته بود که روز پنج‌شنبه سوم تیر ۱۴۰۰رسانه‌های ایران خبر تلخ دیگری را منتشر کردند؛ اتوبوسی حامل ۳۹ نفر که اغلب آن‌ها سرباز بودند و برای انجام دوره آموزشی، از زاهدان به آباده شیراز می‌رفتند، واژگون شد و پنج نفر از سرنشینان آن جان باختند.

به گفته مقامات نیروی انتظامی، علت این تصادف مرگ‌آفرین، نقص فنی در سیستم ترمز اتوبوس «ولوو» اعلام شد که قرار بود این ۳۹ سرباز را که از قضا سهم وزارت آموزش و پرورش از نیروی کار رایگان خدمت سربازی بودند، به مقصد برساند. اما در ورودی دهستان دهشیر، مرگ امان نداد و جان پنج نفر، از جمله سه سرباز معلم بلوچ را گرفت.

برخی گزارش‌ها در ابتدای انتشار این خبر از وخیم بودن حال پنج نفر دیگر از سرنشینان خبر دادند و حتی بعد برخی گزارش‌های غیررسمی تعداد کشته شدگان را هفت نفر اعلام کردند ولی رسانه‌های رسمی هم‌چنان این تعداد را پنج نفر اعلام می‌کنند.

کسانی که در این اتوبوس مرگ کشته شدند، که بودند و نام‌شان چیست؟

در رسانه‌های ایران خبری از انتشار نام کشته شدگان تصادف اتوبوس حامل سرباز معلمان بلوچ نیست. ظاهرا همه رسانه‌ها متن یک خبر را تکراری از هم کپی کرده و همگی هم اصرار داشته‌اند که پنج نفر قربانی این تصادف، سرباز معلم بوده‌اند.

اما بنا به گفته «مسعود رییسی»، فعال حقوق بشر و سردبیر سایت «رسانک»، سه نفر از این پنج نفر سرباز معلم، یک نفر از کارکنان ناجا و دیگری کمک راننده بوده‌اند.

او اسامی کشته شدگان این تصادف را به «ایران‌وایر» اعلام می‌کند و می‌گوید: «"یدالله ناهیدی" کادر ناجا، "ناصر گلستان‌زاده" کمک راننده و "طیب شه‌بخش"، "راشد پاهنگ" و "عبدالرحمن دلیری"، سه سرباز معلم بلوچ بودند که در این تصادف جان باخته‌اند.»

بررسی‌های «ایران‌وایر» نشان داده‌اند که طیب شه‌بخش اهل زاهدان، راشد پاهنگ اهل روستای «کنت» شهرستان «سیب و سوران» و عبدالرحمن دلیری از روستای «رودکان بم پشت» بوده‌اند.

اما این جوانان که وقتی سوار اتوبوس می‌شدند، گمان می‌کردند چند روز دیگر به آغوش خانواده و عزیزان خود باز خواهند گشت، چه‌گونه افرادی بودند و از زندگی چه می‌خواستند؟ پیدا کردن جواب این سوال با وجود تشابه اسمی زیاد در ایران و منتشر نشدن تصاویر قربانیان، کار ساده‌ای نبود. تنها به کمک فعالان بلوچ و ارسال تصاویر تایید شده توسط آن‌ها بود که «ایران‌وایر» توانست حساب‌های اینستاگرام این جوانان را که قربانی بی‌ارزش بودن جان انسان در مرزهای ایران شده‌اند، پیدا کند.

عبدالرحمن دلیری؛ اللهم اجرنی من النار

از عبدالرحمن دلیری فقط یک تصویر بیرون آمده و آن هم تصویر پروفایل اینستاگرام او است. فقط دو پست در صفحه عبدالرحمن دیده می‌شود. او اهل روستای رودکان شهرستان بم‌پشت بود که فقط ۲۶۱ نفر جمعیت دارد. احتمالا این‌که از عبدالرحمن فقط یک عکس بیرون آمده هم به دلیل محرومیت و عدم دسترسی او به اینترنت بوده است.
آخرین پست عبدالرحمن مربوط به حدود یک ماه و نیم پیش است و ویدیوی کوتاهی که در آن از خدا می‌خواهد به عزیزانش رزق و روزی، سلامتی و خیر و خوبی بی شمار عطا کند. اولین پست هم عکسی است از خود او در یک کاپشن سبز رنگ که زیر آن لباس بلوچی به تن دارد و نی قلیان در دست. در قسمت معرفی پروفایلش هم حدیثی از پیامبر مسلمانان را نوشته است که ترجمه آن به فارسی می‌شود: «خداوندا مرا از آتش دوزخ حفظ کن.»

راشد پاهنگ: نویسم بر دلم استاد که استادی هنر باشد

راشد پاهنگ، جوانی بود اهل روستای کنت شهرستان سیب و سوران با چشمانی روشن، لباس‌ بلوچی سفید و عکس‌هایی همگی در کنار دوستانش. یکی از پست‌های صفحه اینستاگرامش، مربوط به مراسم ازدواج برادرش است. عکس‌های راشد پر از شور زندگی هستند؛ در کنار دوستانش که همه در تمام عکس‌ها تکرار می‌شوند، دراز کشیده روی چمن، دست در گردن یک‌دیگر و لبخند به لب. در یکی از تصاویر که مشخص است سلفی است، دست روی شانه رفیقی گذاشته و نوشته است: «نویسم بر دلم استاد که استادی هنر باشد، نشیند هر که با استاد در او حالی دگر باشد.»
بعد هم با لحنی طنزگونه نوشته است: «عکس لورفته در فضای مجازی از من و استاد و دیگر دوستان.»

طیب شه‌بخش؛ فارغ‌التحصیل دانشگاه سیستان و بلوچستان

طیب شه‌بخش، دیگر سرباز معلم قربانی تصادف روز پنج شنبه سوم تیرماه به گواه حساب‌ اینستاگرام خودش، فارغ‌التحصیل دانشگاه سیستان و بلوچستان بوده است. او در یکی از پست‌هایش، با انتشار عکسی از خود در کنار دریا، در حالی‌که مشخص است تازه کار کشیدن یک قلب روی شن‌های ساحل را تمام کرده و دست‌هایش را روی زانوهایش گذاشته، نوشته است: «ما به این دلیل روی کره زمین زندگی می‌کنیم که از زندگی لذت ببریم. به حرف‌های کسانی که به شما چیزی غیر از این می‌گویند، گوش ندهید.»

در پستی دیگر، طیب که اهل زاهدان بود، در اتومبیلی به همراه دو طفل خردسال است؛ یکی دختر و دیگری پسر! هر دو شباهت بلاانکاری به او دارند و همه کامنت‌ها هم با محتوای معمول و مختص ما ایرانیان هستند که می‌گوییم «خدا حفظ‌شان کند». معلوم نیست که این کودکان فرزندان خود طیب هستند یا خواهرزاده و برادرزاده‌هایش. او زیر این تصویر هم جملاتی با مضمون عاشقانه نوشته است. بقیه پست‌های طیب نیز به‌گونه‌ای رنگ و بویی از عشق دارند. گویی تازه عاشقی بوده که می‌خواسته در این پست‌ها به معشوق بفهماند چه‌قدر او را می‌خواهد و چه‌طور برای عشق او ارزش قائل است.

اتوبوس‌ها جان می‌گیرند

درست پنج سال و یک روز پیش از آن که اتوبوس سرباز معلم‌ها از زاهدان در استان سیستان و بلوچستان حرکت کند و در دهشیر استان یزد، در نزدیکی ورودی شهر ترمز ببرد و جان پنج نفر، از جمله سه سرباز معلم را بگیرد، اتوبوس دیگری در دره‌های نی‌ریز در استان فارس سقوط کرد و ۱۹ سرباز جان باختند.

عکس سلفی که یکی از این سربازان «پادگان صفر پنج» کرمان گرفته بود، برای همیشه در فضای اینترنت باقی مانده و جاودانه شده است. در این عکس، جوانانی که قرار بود بعد از اتمام دوران سربازی، شاد و سرخوش به زندگی عادی بازگردند، همگی لبخند بر لب دارند و بعضی با انگشتان دست خود، علامت پیروزی را به دوربین نشان می‌دهند.

درست دو سال و شش ماه قبل از این هم اتوبوس دانشجویان واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد در محوطه این دانشگاه واگون شد و ۱۰ دانشجو جان باختند.

 ۱۲ ساعت پیش از این‌که اتوبوس حامل سربازان از زاهدان به مقصد آباده در نزدیکی تفت در استان یزد ترمز ببرد و با یک تریلی پارک شده در قسمت مخالف جاده برخورد کند، اتوبوس «اسکانیا» حامل خبرنگاران محیط زیست که از تهران راهی ارومیه بود تا روند احیای این دریاچه را که به دست سیاست‌مداران ایران خشکیده است را بنویسند، واژگون شد و دو خبرنگار با نام‌های مهشاد کریمی و ریحانه یاسینی جان باختند.

این قصه پر‌رنج و غصه اما ظاهرا پایانی ندارد. نه دعای خوب عبدالرحمن برای عزیزانش، نه شور و نشاط جوانی راشد و نه عاشق‌پیشگی طیب، هیچ‌کدام  نتوانسته‌اند جلوی قطار مرگی که به‌نام تصادف و نقص فنی، جان صدها نفر را در اتوبوس‌های ایران می‌گیرند، بایستند.

مطالب مرتبط:

کشته شدن دو روزنامه‌نگار در حادثه تصادف اتوبوس؛ مهشاد کریمی و ریحانه یاسینی

چهارشنبه سیاه روزنامه‌نگاران ایرانی؛ ما به آسانی می‌میریم

تصادف اتوبوس سربازان در یزد ۵ کشته و ۳۴ مصدوم برجای گذاشت

ثبت نظر

خبرنگاری جرم نیست

بازداشت یک شهروند به دلیل برگزارکردن لایو در اینستاگرام

۴ تیر ۱۴۰۰
خواندن در ۱ دقیقه
بازداشت یک شهروند به دلیل برگزارکردن لایو در اینستاگرام