اتاق «سلامت روان» اولین جلسه خود را در کلابهاوس «ایرانوایر» برگزار کرد تا مخاطبان این مجموعه برنامه با «شهرزاد پورعبدالله» رواندرمانگر، به طور مستقیم صحبت کنند. موضوع جلسه اول به چگونگی محافظت از سلامت روان در شبکههای اجتماعی اختصاص یافت که خلاصهای از آن را در ادامه میخوانید.
***
● برای شروع بحث، تحلیل شما از دستاوردها و آسیبهای شبکههای اجتماعی بر سلامت روان چیست؟
قبل از پرداختن به نکات منفی، میخواهم به وجوه مثبت شبکههای اجتماعی بپردازم. شبکههای اجتماعی به همه مایی که این بحث را دنبال میکنیم، امکان داده است، هرجای دنیا باشیم، با گروهی از انسانها با کمترین هزینه ارتباط ایجاد کنیم. شبکههای اجتماعی در بخشی زمینهها زندگی ما را آسان کرده است تا گروهی از افراد از انزوا خارج شوند و خلاقیت را در انسانها بالا برده است. مردم میتوانند در هر زمینهای با امکانات جدید جهان آشنا شوند. بعضی اوقات به خانوادههایی فکر میکنم که وقت و امکانات کافی ندارند تا راههای جدیدی برای انتخاب پیش روی خود داشته باشند تا در اختیار فرزندان خود قرار دهند. صحبت کردن از جوانب منفی به معنی انکار وجوه مثبت آن نیست.
افراد ایدهای از تاثیر ابزار در زندگی خود ندارند. تلفن، اینترنت و شبکههای اجتماعی زندگی انسانها را تغییر داد. ولی تغییرات همیشه بستگی به نوع استفاده از آن دارد. الکل و سیگار به صورت تفننی مسالهای نیست؛ ولی از وقتی مشکل ایجاد میشود که افراد نتوانند بدون الکل و سیگار زندگی کنند. حتی غذا خوردن؛ کسانی که نمیتوانند رابطه خود را با غذا خوردن تنظیم کنند، دچار مشکل میشوند. امروز بحث ما شبکههای اجتماعی است؛ اما بحث ما میتوانست سکس، الکل و هر موضوع دیگری باشد.
● در واقع هر مسالهای که افراد را به خود وابسته میکند؟
دقیقا مثلا اگر کسی هستم که وقتی اضطراب میگیرم، با غذا خود را آرام میکنم یعنی رابطه من با غذا خوردن ناسالم است. وقتی من از غذا یا سکس برای آرامش خودم استفاده میکنم؛ نه برای رفع گرسنگی و میل جنسی، مساله ایجاد میشود. شبکههای اجتماعی هم اینچنین است؛ بعضی اوقات افراد برای تحمل تنهایی خود به آن روی میآورند و از آن مثل مخدر استفاده میکنند تا اضطراب تنهایی را رفع کنند.
● در حال حاضر جهان به سمتی میرود که انسانها به نوعی تنهاتر میشوند، جدا از افرادی که کارشان مربوط به شبکههای اجتماعی است؛ مثل روزنامهنگارها، چه خطراتی افرادی را تهدید میکند که برای رفع تنهایی به سمت شبکههای اجتماعی میروند؟
اگر شما برای رفع تنهایی به شبکههای اجتماعی روی بیاورید، مشکل تنهاییتان که حل نمیشود؛ باعث میشود که شما در دنیای واقعی به دنبال رابطهای واقعی باشید. ببینید وقتی شما جراحی کردهاید و بعد از مرخصی از بیمارستان دوران نقاهت را پشتسر میگذارید، شبکههای اجتماعی نمیتواند به شما کمکی کند. یک نفر فیزیکی باید به شما کمک کند. ارتباطات را شما در دنیای واقعی میسازید. شما در فیسبوک ۱۵۰۰ دوست دارید؛ ولی وقتی مشکلی دارید یک نفر از آنها نمیتواند در خانه شما حاضر شود. فکر میکنم با شبکههای اجتماعی حس تنهایی از افراد گرفته میشود؛ اما تنهایی از آنها گرفته نمیشود.
● کدام گروه از انسانها بیشتر در معرض آسیب دیدن از شبکههای اجتماعی هستند؟
به نظر من چه از نظر عادت به استفاده کردن از شبکههای اجتماعی و چه از نظر آسیبهای روانی به خاطر استفاده مفرط از شبکههای اجتماعی، نوجوانان بیشتر در معرض خطر قرار دارند. شاید بتوانیم بگوییم نوجوانان و جوانانی که در نیمه اول بیست سالگی هستند، بیشتر در معرض آسیب هستند. اگر برگردیم به دوران نوجوانی، یعنی دورانی که شخصیت انسان شکل میگیرد و بیش از هر موقع، تصویری که از خود داری تحت تاثیر بازخوردهایی است که از بیرون به تو وارد میشود؛ مهربانی، نامهربانی، جذابیت، زیبایی و ... در شکلگیری و آسیبهای آن برای نوجوانان تاثیر دارد. وقتی به آمار رجوع کنیم، آسیبپذیرترین قشر نوجوانان و بهخصوص دخترها هستند. اکثر دخترها بعد از مدتی حضور در شبکههای اجتماعی اغلب خودزشتانگاری پیدا میکنند، دچار اختلال تغذیه میشوند، کمبود وزن پیدا میکنند؛ چون میخواهند شبیه مدلهایی باشند که تصاویر آنها دستکاری شده است. میزان مردمی بودن آنها برایشان مهم میشود و خودشان را با دیگران مقایسه میکنند که چقدر لایک و فالوور دارند. بیشتر آنها تمام مدت دنبال میکنند پستی که گذاشتند چند نفر را به خود جلب کرده است. آدم بزرگها درگیر این مسائل هستند؛ تصور کنید نوجوانان چطور هستند. نگرانیها و استفاده زیاد و ساعتهای غیرقابل کنترل آسیب میزنند. ما با خانوادههایی کار میکنیم که فرزندان آنها خوابشان مختل شده است. وقتی خواب مختل میشود، روی مغز تاثیر میگذارد و هورمونها را هم درگیر میکند و دچار اضطراب میشوند و همین اضطراب، عملکرد آنها را مختل میکند و ممکن است افسرده شوند و بعد از مدتی میل به خودکشی هم در آنها افزایش پیدا میکند. زنجیری است که هر حلقه آن به دیگری متصل است. مثلا مشکل تمرکز فرقی ندارد چه تاثیری دارد و روی چه گروه سنی تاثیر میگذارد.
● به یاد بسیاری از افراد افتادم که پیش از گسترش شبکههای اجتماعی به اندازه یک دفترچه تلفن، شماره حفظ بودند یا بدون کمک گرفتن از جیپیاس، مسیرهای شهرهای دیگر را جدا از محل سکونت خود در ذهن داشتند.
بله خود من زمانی بسیاری شماره تلفن حفظ بودم و الان فقط شماره تلفن خودم را حفظ هستم. همه الان درگیر همین مساله هستیم.
● به نوجوانان برگردیم، سال گذشته بود که دختر نوجوانی به خاطر کامنتهای منفی که از ظاهر خود در شبکههای اجتماعی دریافت میکرد، خودکشی کرد. حتی مورد دیگر میتوان به قتل نوجوانی در فرانسه پرداخت که در درگیری بر اثر حملههای مجازی مردی به او، به وقوع پیوست. از سوی دیگر، زنان یکی از اهداف مهم حملههای مجازی هستند.
بله، این مساله در تمامی تحقیقات و آمارها ذکر شده است. مورد دیگر که میخواهم به آن اشاره کنم، سرک کشیدن در زندگی دیگران است. یعنی افراد برای آنکه بتوانند لایک بیشتری داشته باشند، حاضرند هر کاری بکنند و کوچکترین جزییات زندگی خودشان را در معرض دید دیگران قرار بدهند. از آرایش مو تا هدیهای که دریافت کردهاند. برای همین یکسری افراد مرتب خود را با دیگری مقایسه میکنند. الان آدم بزرگها هم یادشان میرود که افراد در شبکههای اجتماعی تصویری ادیت شده از زندگی خود ارائه میدهند و یک نوجوان خصوصا نمیتواند تحلیل کند. تحقیقات سالهای اخیر نشان داده است که مغز انسان تا ۲۵ سالگی در حال تکامل است. برای همین آنها بیشتر مورد آسیب قرار دارند؛ چون هنوز به بلوغ نرسیدهاند و تحلیل آنها ضعیف است. خیلی از بچهها هستند که احساس میکنند چه فایدهای دارد درس بخوانیم. چراکه در همین شبکههای اجتماعی با سلبریتیهایی برخورد دارند که یکشبه راه صد ساله را طی کردهاند و همین مقایسه باعث میشود افراد انگیزه خود را از دست بدهند؛ اما بعد باعث ناکامی، اضطراب و افسردگی میشود. بارها شده که با خانوادههای مهاجری کار کردهام که بعد از دیپلم درس را کنار گذاشتهاند تا سلبریتی شوند. مهم نیست چگونه. حتی تصاویر نیمهبرهنه خود را منتشر میکنند یا بهتر بگویم از هر راهی برای لایک و فالوور گرفتن استفاده میکنند. وقتی شما خود را چنین عریان میکنید؛ خودتان را در معرض هرگونه قضاوتی قرار میدهید که ممکن است مطلوب شما نباشد. یک نفر برای آنکه بتواند سالم باشد، باید تصویری معقول از خود داشته باشد. در چنین شرایطی، در عزت نفس و اعتماد به نفس آنها هم اثر میگذارد.
● یکی از مسایلی که بسیاری در خصوص شبکههای اجتماعی مطرح میکنند، مواجهه با بمباران خبری است و از آنجاییکه بیشتر این اخبار منفی هستند، در کوتاهمدت ممکن است ناراحتیهای روزانه و در درازمدت به افسردگی یا ناامیدی برسد. این برخورد با رسانه یا خبر چطور آسیبزننده است؟
اوایل پاندمی بود که همه میخواستیم بدانیم دنیا چه خبر است. اکثر اوقات بین مراجعین میرفتم در سالن و اخبار را نگاه میکردم. در دوران کوتاهی متوجه شدم که اثر منفی میبینم. تازه منی که از صبح تا شب با انسانهایی صحبت میکنم که حال روانیشان خوب نیست. در معرض بودن اخبار مداوم برای سلامت روح و روان ضرر دارد. قبلا اتفاقی که در دنیا میافتاد، تلویزیون نشان میداد و فردا روزنامه میخریدید و میخواندید. اینطور نبود که زنجیروار از مدیا تا شبکههای اجتماعی مشغول خبررسانی باشند. یکی از مراجعان من میگفت اینستاگرام اقیانوسی است به عمق کمتر از یک متر. شما مدام خبرها را میبینید و همه فکر میکنند همهچیز خطر دارد و به هیچ موردی عمیقا پرداخته نشده است. مگر فیسبوک تاثیر مهمی در انتخابات آمریکا و روی کار آمدن ترامپ نداشت؟ شبکههای اجتماعی چقدر میتوانند اخبار نادرست پخش کنند و سرنوشت افراد را تغییر دهند؟ همیشه میگویم شما باید مطلع باشید؛ اما فکر میکنم شبکههای اجتماعی به مغز انسان فرصت ریسِت کردن نمیدهند. منِ تراپیست بعد از هر چند ساعت کار کردن، یک ساعت نیاز به استراحت دارم تا بتوانم دوباره ادامه دهم. وقتی مدام تلفن در دست داریم، این امکان را از مغز میگیریم و استراحت به آن نمیدهیم. صد در صد این مساله روی مغز تاثیر منفی میگذارد.
ما احساس میکنیم دنیا در حرکت است و ما بیخبر هستیم. این ترس از دست دادن وقایع نیز باعث میشود که افراد مدام با دیوایسهای خود مشغول باشند. ترس از دست دادن یکی از مسایلی است که باعث آسیبهای بعدی میشود.
گفتوگو میان مخاطبان و شهرزاد پورعبدالله ادامه داشت که کامل آن را میتوانید در فایل صوتی بشنوید.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر