ونوس امیدوار؛ شهروندخبرنگار
صفهای طولانی برای انجام تست تشخیص کرونا، شلوغی غیرقابل تصور مطب پزشکان و مراکز درمانی و انتظارهای هفت هشت ساعته برای ویزیت شدن، کمبود شدید دارو و تخت خالی در کلینیکها حتی برای تزریق یک سرم معمولی و بستری کردن بیماران بدحال در نمازخانهها و محوطه بیمارستانها وضعیت این روزهای مشهد است.
این در حالی است که هنوز درهای حرم امام هشتم شیعیان باز هستند و زائران از شهرهای دیگر به زیارت میآیند. در دو هفته گذشته، به دلیل دو عید مذهبی شیعیان، یعنی عیدهای «قربان» و «غدیر»، زائران زیادی به مشهد آمدهاند و حالا ویروس «دلتا» در شهر میچرخد و جان میگیرد. روایت شهروندان مشهدی را در زیر میخوانید:
***
از شدت تب و بدن درد، توان ایستادن روی پاهایش را ندارد. بیشتر علایم ابتلا به کرونا ظرف دو سه روز در او نمایان شدهاند اما برای مطمئن شدن باید تست «پیسیآر» بدهد.
ساعت ۱۰ صبح، هرطور هست، خودش را جمع و جور میکند تا به نزدیکترین آزمایشگاه برود اما وارد اولین آزمایشگاه که میشود، با کمال تعجب انبوهی از جمعیت را مشاهده میکند؛ به طوری که این موقع صبح، باجه نوبتدهی شماره ۲۶۱ را به او میدهد.
«الهام» در مشهد زندگی میکند. او هم یکی از هزاران شهروندی است که با وجود مراقبت بسیار از خود و خانوادهاش، به همراه دختر ۱۲ ساله و مادر ۶۵ سالهاش به کرونا مبتلا شده است.
موج پنجم کرونا با شتاب زیادی مردم شهرهای مختلف کشور را در بر گرفته و خیلیها را هم به کام مرگ کشیده اما این روزها وضعیت مشهد تقریبا با دیگر شهرهای کشور متفاوت است. باز بودن درهای حرم «امام رضا» بدون کوچکترین محدودیت و اصرار به استفاده از ماسک در فضاهای سرپوشیده و پرازدحام، بهویژه در شب و روزهای عیدهای قربان و غدیر، در سایه بیتوجهی متولیان و تصمیمگیران نسبت به پیامدهای آشکار آن، وضعیتی را در این شهر رقم زده است که باور آن شاید تنها برای کسانی مانند الهام که در این شهر زندگی میکنند و در حال دست و پنجه نرم کردن با کرونا هستند، ممکن باشد.
الهام بعد از دیدن ازدحام در آزمایشگاه اول، به آزمایشگاه دیگری در چند خیابان پایینتر میرود اما آنجا هم در کمال تعجب با صفی حدود ۱۰۰ متر مواجه میشود. او که به شدت از ضعف، بدن درد و دیگر علایم کرونا رنج میبرد، دست آخر خودش را به یکی از مراکز بهداشت میرساند تا شاید آنجا کارش را انجام دهد ولی آنجا هم با انبوهی از بیماران مواجه میشود. در نهایت هر طور هست، خودش را به داخل ساختمان میرساند و نوبت میگیرد و او هم مانند بقیه در کوچه منتظر میماند تا نوبتش بشود. بعد از گذشت دو ساعت و نیم، بالاخره موفق به انجام تست میشود و نیم ساعت بعد هم جواب مثبت آن را دریافت میکند.
ساعت دو ظهر خودش را به درمانگاه «ولیعصر»، یکی از درمانگاههای وابسته به سپاه «امام رضا» واقع در بلوار «وکیلآباد» میرساند. باورش نمیشود این ساعت از روز، آن هم وسط هفته، این جمعیت، اعم از پیر، جوان و بچه برای ویزیت شدن آمده باشند. خودش را به قسمت پذیرش بانوان میرساند. خانم منشی میگوید: «اگر بخواهی اینجا ویزیت شوی، نوبت ۳۸ به شما میرسد؛ یعنی حداقل باید چهار یا پنج ساعت منتظر بمانی.»
الهام نیم نگاهی به قسمت پذیرش مردان میاندازد، آنجا هم دست کمی از این قسمت ندارد؛ شاید حدود ۴۰ بیمار کرونایی در انتظار ویزیت شدن نشستهاند.
او، دختر و مادرش تصمیم میگیرند به مطب پزشک (عمومی) خانوادگی خود بروند. اما آنجا هم خانم منشی پاسخ منفی به آنها میدهد و میگوید: «پزشک تنها تا ساعت ۱۰ شب بیمار میبیند و تا آن موقع و حتی برای فردا و پس فردا هم وقتش کاملا پر است و امکان ویزیت تا چند روز آینده وجود ندارد.»
در نهایت راهی درمانگاه دیگری میشوند. در آن جا هم ازدحام غیرقابل باور و صفهای طولانی بیماران خسته و آشفته کرونایی را میبینند. به ناچار، نوبت میگیرند و منتظر میمانند. بالاخره ساعت ۱۲ نیمه شب نوبت ویزیتشان میشود. دکتر برای آنها چند قلم داروی سرماخوردگی، ویتامین و سرم مینویسد. الهام با توجه به سرفههایش، از پزشک میخواهد برایش سیتیاسکن ریه هم بنویسد تا مجبور نباشد در این شلوغی دوباره مراجعه کند. اما پزشک به او میگوید: «به فرض که سیتی انجام دهی و متوجه درگیری ریه بشویم، مگر این روزها داروهای تخصصی کرونا، حتی سادهترین آن، یعنی رمدسیویر پیدا میشود؟ فعلا برو با همین داروها، استراحت کردن و رژیم غذایی سر کن، انشاالله که مشکلی پیش نمیآید.»
داستان ابتلای الهام و خانوادهاش به کرونا این روزها داستان بسیاری از مردم مشهد است.
«نازنین»، یکی دیگر از شهروندان مشهدی که او و چند نفر دیگر از اعضای خانوادهاش مبتلا به سویه دلتا ویروس کرونا شدهاند، در خصوص وضعیت درمان و دسترسی به دارو در این شهر میگوید: «صبح زود خودم را به مطب یکی از پزشکان متخصص بیماریهای عفونی رساندم تا وقت ویزیت بگیرم. حدود ۵۰ یا ۶۰ نفری منتظر ایستاده بودند. یک نفر اسمها را یادداشت میکرد تا ساعت هشت که منشی میآید، لیست را به او بدهد و ویزیت با سرعت بیشتری انجام شود. من هم به عنوان نفر ۶۳ نام خود را یادداشت کردم. اما وقتی منشی از راه رسید و لیست را دید، در کمال ناباوری گفت متاسفم، وقتها از قبل برای امروز و حتی تا پایان هفته تعیین شدهاند و به هیچ عنوان دکتر وقت ندارد. لطفا اینجا ازدحام نکنید و سراغ مطبها و دیگر مراکز درمانی بروید.»
او میافزاید: «پس از ساعتها گشتن و از این درمانگاه به آن درمانگاه رفتن، بالاخره موفق به ویزیت توسط یک پزشک عمومی شدیم و او برای ما مقداری دارو و سرم تجویز کرد. اما مگر این روزها در این داروخانههای شلوغ و پر از بیمار کرونایی، میتوان دارو پیدا کرد؟»
نازنین بعد از زیر پا گذاشتن چندین داروخانه، تقریبا همه داروها را تهیه میکند، به جز سرم. به هر جا مراجعه میکند، جواب منفی میشنود تا این که آخر کار، دست به دامن یکی از بستگانش که پرستار است و در یکی از بیمارستانها کار میکند، میشود و با اصرار و خواهش، به کمک او سه عدد سرم تهیه میکند.
مشکل بعدی او، تزریق سرمها است. دریغ و درد از یک تخت خالی در مراکز درمانی برای تزریق سرم. با راهنمایی همان آقای پرستار، با یکی از مراکز خصوصی پرستاری که به صورت سیار کار میکنند و در منازل به افراد خدمات ارایه میدهند، تماس میگیرد. تلفنچی میگوید: «به هیچ عنوان وقت نداریم؛ نه برای گرفتن تست، نه تزریق سرم و آمپول و نه هیچ خدمات دیگری. حداقل باید سه یا چهار روز صبر کنید.»
نازنین که دیگر از این همه انتظار، در کنار درد و رنج بیماری کرونا به تنگ آمده است، تسلیم میشود و تصمیم میگیرد فعلا بقیه داروها را مصرف و تزریق سرم را به روز بعد موکول کند. تلفنچی مرکز خصوصی پرستاری هم میپذیرد در قبال دریافت چند برابر پول بیشتر، فردا شب برای تزریق سرم نازنین و خانوادهاش نیرو اعزام کند.
او در خصوص چگونگی ابتلای خانوادگی به ویروس کرونا میگوید: «چهارم مرداد ۱۴۰۰، شب میلاد امام هادی، مراسم عقدکنان پسرخالهام در حرم امام رضا بود. با وجود این که ما به این مراسم نرفتیم اما خالهام که در آنجا حضور داشت، ناقل ویروس شده بود و چند روز بعد که به خانه ما آمد، ویروس را به من و چهار نفر دیگر از اعضای خانواده انتقال داد.»
براساس یک رسم مذهبی، بسیاری از مردم مشهد و سایر شهرهای استانهای خراسان اصرار دارند صیغه محرمیت عقد ازدواجشان در حرم امام رضا خوانده شود. اگرچه خواندن خطبه عقد در همه جای حرم انجام میشود اما مکانی اختصاصی و آذینبندی شده در صحن «شیخ طوسی» برای این مراسم در نظر گرفته شده است که افراد با تعیین وقت قبلی میتوانند از آن استفاده کنند.
معمولا همزمان با مناسبتهای مذهبی و اعیاد دینی، تقاضا برای انجام مراسم عقدکنان بسیار زیاد و ازدحام جمعیت چندین برابر روزهای دیگر است. ظاهرا این روزها که شیوع ویروس کرونا بیداد میکند و سویه دلتا این ویروس امان مردم و کادر درمان مشهد را بریده است، متولیان آستان قدس رضوی حاضر به تعطیل کردن این بخش و همچنین سایر بخشهای حرم و چشم پوشی از میلیاردها آورده اقتصادی آن نیستند.
حال در آستانه فرارسیدن محرم و ایام عزاداری «تاسوعا» و «عاشورا» و نیز اصرار مداحان و منبریان به برگزاری مراسم مذهبی، مردم این شهر بیش از همیشه نگران سلامت خود و خانوادههایشان هستند.
ثبت نظر