close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

زنان ایران و افغانستان؛ زیر یوغ طلبه‌ها و طالبان

۲۵ مرداد ۱۴۰۰
رقیه رضایی
خواندن در ۱۱ دقیقه
طالبان اعلام کرده‌اند که فعلا خشونتی به کار نمی‌برند و اجازه می‌دهند که زنان با چادر و حجاب کامل اسلامی، بدون حضور مردان محرم خود در خیابان‌ها رفت‌وآمد کنند.
طالبان اعلام کرده‌اند که فعلا خشونتی به کار نمی‌برند و اجازه می‌دهند که زنان با چادر و حجاب کامل اسلامی، بدون حضور مردان محرم خود در خیابان‌ها رفت‌وآمد کنند.
اگر طالبان قدرت کامل را در دست بگیرند، دیگر زنان هیچ امیدی برای آینده ندارند؛ زنان آواره شدند، زنان بیچاره شدند، زنان مهاجر شدند.
اگر طالبان قدرت کامل را در دست بگیرند، دیگر زنان هیچ امیدی برای آینده ندارند؛ زنان آواره شدند، زنان بیچاره شدند، زنان مهاجر شدند.
زنان افغانستان چه در کابل، چه در شهرهای دیگر و حتی روستاها همه نگران آینده خود هستند.
زنان افغانستان چه در کابل، چه در شهرهای دیگر و حتی روستاها همه نگران آینده خود هستند.

وحشت از سیمای «صحرا کریمی» نمایان است؛ زن فیلمسازی که برای کاری به بانک رفته بود، اما به او گفتند نیروهای طالبان وارد کابل شده‌اند. نگاه مضطرب و دستی که با هراس ماسک سیاه‌رنگ را به صورت می‌زد و برمی‌داشت، کم‌وبیش شبیه وحشتی بود که مادرم بعد از ۱۵ سال، وقتی از قدرت گرفتن روح‌الله خمینی و طرفداران او در روزهای بعد از بهمن ۱۳۵۷ تعریف می‌کرد، در چشمانش موج می‌زد. روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران، یا امارت اسلامی در افغانستان؛ کدام یک کابوسی وحشتناک‌تر برای زنان بوده و هست؟ این گزارش به شباهت‌ها و تفاوت‌های اسلام‌گرایان طرفدار روح‌الله خمینی در سال ۱۳۵۷ و بعد از آن و طالبان سال ۱۴۰۰ می‌پردازد.

***

طالبان سرانجام ارگ ریاست‌جمهوری افغانستان در کابل را تصرف و رییس جمهور خودشان را اعلام کردند. خبرهای غیررسمی از هرات و نیمروز که حالا چند روزی از سقوط‌ آنها می‌گذرد، حاکی از آن است که طالبان، به زنان دانشجو و شاغل گفته‌اند که بروند در خانه بنشینند تا به آن‌ها بگویند باید چه‌کار کنند. 

هنوز از سرنوشت پارلمان افغانستان که بر اساس قانون ۲۰ درصد کرسی‌های آن برای زنان نماینده رزرو شده بود، خبری نیست. تکلیف دانشگاه‌ها و مدارس کابل و سایر شهرهای بزرگ که گفته می‌شود حدود ۴۰ درصد دانش‌آموزان و دانشجویان آن، دختربچه‌ها و زنان هستند نیز مشخص نیست. اما طالبان اعلام کرده‌اند که فعلا خشونتی به کار نمی‌برند و اجازه می‌دهند که زنان با چادر و حجاب کامل اسلامی، بدون حضور مردان محرم خود در خیابان‌ها رفت‌وآمد کنند.

زنان افغانستان باز هم «آواره» و «بیچاره» شدند

اگر چه طالبان امروز که از قضا تحت حمایت نظام جمهوری اسلامی است و بخش‌های مختلف قدرت در ایران، از آن‌ها حمایت کرده‌اند، خود را موبایل به دست و مدرن نشان می‌دهند؛ اما «مبینا خیراندیش ساعی»، روزنامه‌نگار و فعال حقوق زنان اهل افغانستان که یکشنبه ۲۴ مردادماه و پیش از سقوط کابل، به‌همراه خانواده و همکاران خود به اتاقی در یک مهمان‌خانه در کابل پناه آورده بود، می‌گوید هیچ چیز در مورد طالبان هنوز مشخص نیست.

خیراندیش ساعی، فعال رسانه‌ای و مدیر اولین رادیو زنان در افغانستان، که اهل بلخ در شمال این کشور است، درباره آینده نامعلوم زنان افغانستان به ایران‌وایر می گوید: «زنان افغانستان چه در کابل، چه در شهرهای دیگر و حتی روستاها همه نگران آینده خود هستند. ما در طول بیست سال در افغانستان دستاوردهای بزرگی داشته‌ایم. زنان در عرصه سیاست، تحصیل، کار، تجارت مشغول شده‌اند. اما جنگ در طی چند سال اخیر، این را از پیش‌شان گرفت و اگر طالبان قدرت کامل را در دست بگیرند، دیگر زنان هیچ امیدی برای آینده ندارند؛ زنان آواره شدند، زنان بیچاره شدند، زنان مهاجر شدند.»

این فعال حقوق زنان افغانستانی همچنین به وضعیت نامشخص خود و اطرافیانش اشاره کرده و می‌گوید: «مثل من، ده‌ها زن در کابل است که از نهادهای رسانه‌ای و نهادهایی با فعالیت مدنی اینجا آمده‌اند و ناگزیر شده‌اند. در این تیمی که ما هستیم، هشت زن با کودک و همسر، همه در راس ادارات کلان غیردولتی در مزارشریف بوده‌اند. هرکدام از این زنان پروژه‌های کلان حقوقی برای زنان داشته‌اند؛ در رسانه‌ها کار می‌کرده‌اند. از ترس جان به کابل پناه آوردیم، ولی همه دفاتر بسته شده‌اند. امروز زنان و دختران افغانستان ناامید از آینده‌شان هستند.»

مبینا ساعی به فعالیت توام با ترس دختران و زنان افغانستانی در شبکه‌های اجتماعی نیز اشاره کرده و می‌گوید: «وقتی در شبکه‌های اجتماعی، صفحه‌های دختران و زنان را می‌بینید همه از ناامیدی، یاس، از آرزوهایی که شکسته صحبت کرده و می‌نویسند. حتی یک تعداد از دختران و زنان عکس‌های خود را از پروفایل، دور کرده‌اند و تغییر داده‌اند از ترس این‌که مبادا آدرس‌های صفحات اجتماعی این‌ها چک شود. به‌هر صورت آینده نامعلوم و تاریک است و سرنوشت ما هم معلوم نیست که آیا می‌توانیم این جا زندگی کنیم. آیا فضای نفس‌کشیدن حداقل به ما داده می‌شود یا خیر؟ هیچ کس جرات این را ندارد که الان به این‌ها فکر کند.»

اشاره خانم ساعی به صدها توییتی است که در طی هفته گذشته فضای توییتر فارسی را پر کرده‌اند. یکی از این توییت‌ها مربوط به دختر جوانی با نام کاربری «رها» است که گفته بود: «می‌خواهم زندگی کنم اما تا چند روز دیگر طالبان به کابل می‌رسند. حالا فقط می‌خواهم زنده بمانم.»

طالبان هم مانند جمهوری اسلامی زن‌ستیز است

برای این‌که بگوییم در افغانستان تحت حکومت طالبان امروز چه اتفاقی برای زنان خواهد افتاد، اگر دیر نباشد، زود هم نیست. به اعتقاد برخی کاربران شبکه‌های اجتماعی، جمهوری اسلامی هم دست‌کمی از طالبان ندارد. «مسیح علی‌نژاد»، مدیر کمپین‌های مبارزه با حجاب اجباری در یک پست اینستاگرامی، با انتشار تصویری از توییت «محمد علی ابطحی»، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در ایران که گفته بود: «نگران اضطراب پدران افغانستانی است، چون دین طالبانی دختران را غنیمت جنگی می‌داند»، نوشته است: «خمینی بر اساس کدام دین، تفخیذ (سکس) با دختر شیرخواره را حلال خوانده؟ کدام دین در ایران ازدواج (تجاوز) با دختران زیر هجده سال را حلال می‌داند؟ کدام دین در قاموس شما زن را غنیمت جنگی انقلابیون می‌دانست که شب قبل از اعدام به آنها تجاوز میکردند؟»

از دید «فریدا آفاری»، مترجم، پژوهشگر و نویسنده سوسیالیست ایرانی، این ایده که طالبان شبیه به جمهوری اسلامی و نظام حاکم بر ایران دست‌کمی از شبه‌نظامیان طالبان در افغانستان ندارد، درست است. اما، شرایط تاریخی به مسند قدرت رسیدن آنها متفاوت است.

او در این باره با تمرکز بر تفاوت‌های انقلاب سال ۱۳۵۷ و جنگ داخلی در افغانستان، به ایران‌وایر می‌گوید: «در ایران سال ۵۷، یک انقلاب مردمی داشتیم که پر از تضاد بود. نیروهای چپی، اسلام‌گرا، زنان، اقلیت‌های ملی و ملی‌‌گرایان در این انقلاب مشارکت فعال داشتند، اما انقلابی بود که به ضد خود بدل شد. چشم‌اندازی هم که این گروه‌ها از آینده داشتند، بسیار متفاوت بود.»

او مشخصات بارز اسلام‌گرایانی که در ایران به رهبری روح‌الله خمینی، جمهوری اسلامی را تشکیل دادند، ژست ضدامپریالیستی، ادعای عدالت اجتماعی و البته تکیه بر زن‌ستیزی و مردسالاری رایج در جامعه ایران دانسته و می‌گوید: «نیروهای اسلام‌گرا در سال ۵۷ توانستند با استفاده از شعار ضد امپریالیسم و ادعای عدالت اجتماعی و استفاده از زن‌ستیزی  و مردسالاری که در جامعه ایران عمیقا ریشه دوانده، دست بالا را بگیرند. نیروهای چپ هم عمدتا هدف انقلاب را معطوف کرده بودند به مقابله با امپریالیسم آمریکا و فکر می‌کردند که می‌توانند با اسلام‌گرایان وحدت کنند که شاه را بیاندازند. حتی بخش عمده‌ای از آن‌ها از تظاهرات روز ۸ مارس زنان علیه خمینی و جمهوری اسلامی حمایت نکردند و به زنان گفتند که برگردید به خانه‌هایتان. بخش کوچکی هم که حمایت کرده بودند، بعد از چند روز به زنان گفتند خب کافی است و به این تظاهرات خود پایان دهید.»

از نظر او، در مورد افغانستان قضیه متفاوت است. او در این‌باره به ایران‌وایر می‌گوید: «طالبان امروز آشکارا با دولت آمریکا و چین همکاری دارد و دولت چین نماینده فرستاده و با طالبان گفت‌وگو کرده و با هم به توافق رسیده‌اند. البته خمینی هم با امپریالیسم آمریکا و دیگر قدرت های امپریالیستی  در ارتباط بود و فقط ادعای ضدامپریالیستی بودن داشت. اما، طالبان که مانند مدافعان خمینی یک نیروی ارتجاعی تمام و کمال است احتیاجی نمی‌بیند که گفتمان به‌ظاهر تمیزتری داشته باشد.»

از نظر این کتابدار و محقق ساکن ایالت کالیفرنیا در آمریکا، طالبان و جمهوری اسلامی در زن‌ستیز بودن خود با هم شباهت‌های بسیار دارند. او با اشاره به حاکمیت شریعت و قوانین شرع در ایران، می‌گوید: «طالبان امروز مانند خمینی ۱۳۵۷، از زن‌ستیزی جامعه استفاده می‌کند. در دولت خمینی زنان را سنگسار کردند، اسید به صورت زن می‌پاشند، سن ازدواج دختر ۱۳ سال است که اگر پدر رضایت بدهد، می تواند کمتر هم باشد. در ایران قانون شریعت وجود دارد و در مناطق تحت کنترل طالبان هم تاکنون این طور بوده است. البته مشخصات جمعیتی ایران و افغانستان هم متفاوت است. مثلا در ایران ۶۰ درصد جمعیت تحصیل‌کرده و دانشگاه رفته زنان هستند؛ ولی باز هم از جنبه زن‌ستیزی این دو شبیه هم‌اند.»

نطفه طالبان را خمینی و اسلام‌گرایان طرفدار او بستند

«فاطمه مسجدی»، پژوهشگر و مورخ اجتماعی ایرانی ساکن برلین در آلمان اما، معتقد است که طالبان شاگردی جمهوری اسلامی را کرده و جمهوری اسلامی هم تجربه ۴۲ سال سرکوب و نقض آزادی‌های زنان و جامعه دگرباشان جنسی و جنسیتی خود را به خوبی به طالبان آموزش داده است. او درباره این موضوع، به ایران‌وایر می‌گوید: «اسلام‌گرایان ۱۹۷۹ که شدند جمهوری اسلامی، نطفه و آغازگر اسلام سیاسی در منطقه خاورمیانه بودند. طالبان امروز هم ساخته و پرداخته آن نطفه است. بگذریم که در سال‌های اخیر، به طور علنی هم از طریق جمهوری اسلامی حمایت شده و از لحاظ گفتمانی و نظامی تقویت شده‌اند.»

او ادامه می‌دهد: «طالبان، هوشمندانه عمل می‌کند و تجربه ۴۲ سال جمهوری اسلامی را هم با خود دارد. در حالیکه اسلام‌گرایی ۱۹۷۹، واکنشی بود. طالبان امروز درباره حقوق زنان، جامعه ال‌جی‌بی‌تی‌کیو می‌داند، ولی جمهوری اسلامی ۴۰ سال طول کشید که خودش را در این زمینه بسازد.»

این فمینیست و فعال زنان اهل ایران، همچنین معتقد است که ادعای طالبان برای تاسیس حکومت اسلامی، هم شباهت‌هایی با جمهوری اسلامی دارد و هم تفاوت‌هایی. 

مسجدی در این رابطه به تفاوت‌های اسلام طالبانی و اسلام خمینی و طرفداران او اشاره کرده و می‌گوید: «طالبان هم معتقد به اسلامیزه کردن است، ولی اسلام طالبان با اسلام جمهوری اسلامی متفاوت است. حداقل طالبان امروز، در مدارس پاکستانی با بودجه عربستان سعودی تحصیل کرده‌اند و از این جهت متفاوتند. مثلا می‌شنویم که طالبان امروز می‌گوید مثل دولت قبلی طالبان قرار نیست زنان را مجبور کنند که حتما با یک مرد محرم به بیرون از خانه بیایند. یا در مقابل ویدیویی که منتشر شده بود و در آن یکی از اعضای طالبان توضیح می‌داد که زن و مردی را به خاطر این‌که نگذاشته‌اند دختران کم سن و سال‌شان را به بردگی جنسی بگیرند، اعدام کرده‌اند را غیرواقعی خوانده و گفته بود آن‌ها طالب نبودند.»

این مورخ ساکن برلین اما به برخی گفته‌های روح‌الله خمینی پیش از تثبیت قدرت او در ایران هم اشاره کرده و می‌گوید: «البته این موضوع هم مطرح است که شاید این ژست‌های طالبان امروز، مانند همان دروغ‌های خمینی قبل از قدرت گرفتن است تا بتوانند جای پای خود را محکم کنند و در مذاکرات امتیاز بیشتری بگیرند. همان‌طور که روح‌الله خمینی این کار را کرد و مثلا گفته بود که کمونیست‌ها هم در جمهوری اسلامی مشارکت خواهند داشت، ولی در اولین فرصت آن‌ها را سلاخی کرد.»

اشاره این تاریخ‌دان فمینیست، به بخشی از صحبت‌های روح‌الله خمینی است که گفته بود: «در نظام جمهوری اسلامی، کمونیست‌ها هم آزادند حرفشان را بزنند»؛ اما در عوض، با شروع مخالفت‌های احزاب سیاسی که در پیروزی انقلاب سال ۵۷ نقش داشتند، از سی خرداد ۱۳۶۰، دستور ترور، اعدام و زندانی کردن هزاران فعال سیاسی را صادر کرد و نهایتا در تابستان ۱۳۶۷، بزرگترین قتل عام زندانیان سیاسی را که همگی در دادگاه‌های جمهوری اسلامی احکام زندان دریافت کرده بودند، به‌راه انداخت. قتل عامی که تا امروز اگرچه جمهوری اسلامی آن را دروغ دانسته ولی به تازگی «ابراهیم رییسی»، رییس‌جمهور جدید ایران و یکی از اعضای هیات مرگ از آن دفاع کرد و گفت که باید بابت آن از او قدردانی هم بشود.

طالبان امروز تحت حمایت جمهوری اسلامی است

در مورد شباهت‌ها و تفاوت‌های احتمالی طالبان امروز با اسلام‌گرایانی که در سال ۱۳۵۷ به رهبری روح‌الله خمینی، قدرت را در ایران به دست گرفتند، نظرات متفاوت است. اما آن‌چه که بدون تردید از همه‌چیز بیشتر به چشم می‌آید، حمایت آشکارای نظام جمهوری اسلامی از طالبان امروز در افغانستان است.

مقامات جمهوری اسلامی چندی است که به بهانه مبارزه با «داعش» و «تامین امنیت مرزی»، به طور آشکارا از شبه نظامیان طالبان در افغانستان حمایت می‌کنند. پیش از این، «محمدجواد ظریف»، وزیر امور خارجه دولت «حسن روحانی» در دیدار با معاون سیاسی طالبان در تهران، از تشکیل «دولت فراگیر اسلامی» در افغانستان استقبال کرده بود. در آذرماه ۱۳۹۹ نیز «احمد نادری»، نماینده مجلس شورای اسلامی گفته بود: «طالبان یک جنبش اصیل منطقه‌ای است.»

در همین رابطه، مبینا ساعی، موسس کمپین «زنان حذف شدنی نیستند» که کمپینی برای دستیابی زنان به حقوق انسانی آن‌ها است، درباره شباهت طالبان امروز به جمهوری اسلامی به ایران وایر می‌گوید: «متاسفانه بخشی از اسناد نشان می‌دهد که ایران، که روابط نزدیک فرهنگی و مذهبی و هم‌زبانی داشتیم، در این دوره طالبان یکی از حامیان مهم آن‌ها بوده است. حتی سلاح، امکانات و مهماتی که طالبان در شمال افغانستان استفاده می‌کردند، گفته می‌شد که ساخت و تولید کامپنی‌های ایرانی است. در جنگ هرات، گفتند که ایران حتی لشکر فاطمیون را به کمک طالبان فرستاده و به نحوی دیده می‌شود که ایرانی که در دوره قبل بدبین به سیاست طالبان بوده، این بار حمایت‌گر طالبان است. طالبان پیش از این دو سه بار به ایران رفتند و با مقامات ایران مذاکره و توافق هم داشته‌اند.»

او با تاکید بر محدودیت‌های زنان در ایران که ناشی از زن‌ستیزی نظام حاکم بر ایران است، ادامه می‌دهد: «ما و خواهران ایرانی‌مان می‌دانیم که درد ما مشترک است و سرنوشت مشترکی داریم. زنان ایرانی می‌دانند که در یک نظام دیکتاتور افراطی دارند نفس می‌کشند و ما هم قبلا تجربه کرده‌ایم و بعد از این هم متاسفانه این تجربه را خواهیم داشت. بهترین راه، هم‌صدایی، هم‌نظری و رساندن پیام ما به جهان خواهد بود. به جهانیانی که از حقوق بشر و تساوی حقوق زن و مرد دم می‌زنند و کشورهایی که در آن هر موجود زنده‌ای حق خود را دارد. متاسفانه در ایران زنان هر روز، تحت فشار سیاست ملاها هستند و حالا در افغانستان هم دوباره شروع می‌شود. ما می‌توانیم مشترکا از امکانات و توانایی‌های هم برای دادخواهی استفاده کنیم، شاید بتواند به ما قوت دهد و به جهانیان نشان دهد که ما با هم هستیم و حق داریم که زندگی کنیم.»


 

مطالب مرتبط:

درباره مهاجران افغان در ایران چه می‌دانیم؟

زنان افغان دیگر تحمل درد ۲۰ سال پیش را ندارند

ضرب و شتم شدید چهار زن افغانستانی در اصفهان

نگرانی خبرنگاران زن افغانستانی، از بازگشت دوره سیاه طالبان

اشتغال زنان افغانستانی در ایران؛ کار کردن در سرزمین ممنوع 

ثبت نظر

آن سوی خبر

مسوولیت کیفری خامنه‌ای به خاطر ممنوع کردن واردات واکسن

۲۵ مرداد ۱۴۰۰
میلاد پورعیسی
خواندن در ۸ دقیقه
مسوولیت کیفری خامنه‌ای به خاطر ممنوع کردن واردات واکسن