در پی انتشار گزارشهای «ایران وایر» درباره پناهجویانی که در مسیر قاچاق انسان قرار دارند و همچنین انتشار فراخوانی برای اطلاعرسانی درباره پناهجویان گمشده در این مسیر، تماسهای مختلفی با ما برقرار شد. خانوادههای مختلفی با ارسال عکس و مشخصات عزیزان خود، برای یافتن آنها اقدام کردهاند. در این مجموعه، با انتشار روایتهای خانوادهها، مشخصات و عکسهای پناهجویان، سعی داریم ردی از آنها بیابیم. این گزارش درباره «ابراهیم طاهری» است؛ پناهجویی که گم شده است.
****
ابراهیم طاهری یکی دیگر از گمشدههای ماههای اخیر در جهان پناهجویی است که به امید ساختن زندگی بهتر، از خانواده، همسر و دو فرزند کوچکش جدا شد و به ترکیه رفت.
او بعد از مدتی اقامت کوتاه در ترکیه، از طریق مرز آبی به همراه یکی از دوستانش به دریا زد تا به یونان برسد. اما مفقود شد و بعد از گذشت ماهها، هنوز هیچ خبری از او به خانوادهاش نرسیده است. بسیاری طاهری را با نام مستعار «رادش» میشناسند.
برادر ابراهیم طاهری در مصاحبه با «ایرانوایر» از جزییات سفر و خروج او تا مفقود شدنش را شرح داد تا بلکه با انتشار عکسها و این روایت، خبری از برادرش به دست آید.
به گفته برادر ابراهیم، او از زندگی در ایران به تنگ آمده بود و با داشتن همسر و دو فرزند، تصمیم به خروج از ایران گرفت تا شاید بتواند در جغرافیایی دیگر، زندگی معمولی برای خانوادهاش فراهم کند: «برادرم در ایران با وجود این که ازدواج کرده بود و دو فرزند کوچک داشت، زیر فشار اقتصادی زیادی قرار داشت که تمام زندگی او را تحتالشعاع خود قرار داده بود؛ به طوری که تمام دارایی خود را برای حل کردن آن مشکل هزینه کرد و از نظر مالی در وضعیت مناسبی قرار نداشت.»
ابراهیم اول دی ۱۳۹۹ قدم در دنیای پناهجویی گذاشت. او مسیر سفر را با راهنماییهای نادرستی که در یک کانال تلگرامی از فردی ناشناس گرفته بود، آغاز کرد. در واقع، میخواست «خودانداز» اقدام به عبور از مرزها کند؛ روشی که پناهجو نیاز به قاچاقبر ندارد و بدون پرداخت پول، از تجربه و راهنماییهای دیگران، مسیر سفر را انتخاب میکند.
برادر ابراهیم میگوید: «برادرم طی آشنایی با یکی از همین گروههای تلگرامی، فریب خورد و به شهر آلانیا در ترکیه رفت و در منزل یکی از دوستانش مدتی اقامت داشت تا دوستش از ایران به او بپیوندد. در آن مدت که ابراهیم در ترکیه اقامت داشت، با شخصی به نام حسن آشنا شد که از پناهجویان افغان بود. حسن هم قصد عبور از مرز و رسیدن به یونان را داشت. آنها قرار گذاشته بودند و ابراهیم به استانبول رفته بود تا بعد از ملاقات با حسن، مقدمات و تجهیزات سفر را قبل از رسیدن نفر سوم مهیا کنند.»
بعد از رسیدن همسفر سوم، آنها به شهر «ادرنه» که مرز زمینی یونان و ترکیه در غرب این کشور است، رفتند تا از آن جا با عبور از رودخانه «مریج»، به یونان برسند.
ابراهیم و همسفرانش در تاریخ ۱۰ بهمن ۱۳۹۹، بعد از رسیدن به شهر ادرنه، با تجهیزات و قایق به سمت رودخانه حرکت میکنند، به آب میزنند و از رودخانه به سلامت میگذرند. اما بعد از سه روز پیادهروی، در تاریخ ۱۳ بهمن به یک رودخانه فصلی در میان راه خود میرسند که به دلیل بارش باران، طغیان کرده بود. در این میان، بحث بر سر رد شدن از رودخانه طغیان کرده و برگشتن از آنجا بین ابراهیم و نفر سوم بالا میگیرد که در نتیجه این بحثها، نفر سوم از ادامه راه منصرف میشود. اما ابراهیم که در تصمیم خود مصمم بود، به همراه حسن وارد رودخانه شده و به آب زده بودند.
به گفته برادر ابراهیم، نفر سوم شاهد ماجرا و بازگو کننده آن برای خانواده ابراهیم بوده است: «او ایستاده بود و تماشا میکرد که چهطور حسن و ابراهیم گرفتار امواج شدید رودخانه شده بودند. مقابل چشمان این فرد، حسن غرق شده بود اما ابراهیم را نتوانسته بود دنبال کند که جریان تند رودخانه او را به کجا برده است.»
برادر ابراهیم به نقل از بازمانده آن سفر میگوید: «او بعد از سه ساعت، به اولین روستا که رسید، با ما در هلند و بریتانیا تماس گرفت تا ما را در جریان آن واقعه قرار دهد. من و برادر دیگرم همان شب برای رفتن به یونان اقدام کردیم. برادرم فردای همان روز وکیل گرفت و پروندهای برای یافتن ابراهیم تشکیل شد. برای یک هفته نیروهای یونانی تمام رودخانه را بررسی کردند و چند جسد هم پیدا شد اما هیچکدام از آنها حسن یا ابراهیم نبودند. برادرم یک هفته در یونان بود اما خبری از ابراهیم نیافتیم. او هم به هلند برگشت و از طریق وکیل، پرونده را دنبال کردیم.»
۱۴ روز از این ماجرا گذشته بود و خانواده طاهری روزهای بیم، امید و بلاتکلیفی را از سر میگذراندند. در این میان، تماس تلفنی با پیششماره کشور «مولداوی» گرفته میشود اما ارتباط برقرار نمیشود. شماره تماس خواهر، از معدود شمارههایی بود که ابراهیم از حفظ داشت. این تماس برای خانواده طاهری، سرنخی در جهت یافتن برادرشان شد.
بعد از مدتی، از یونان با خانواده طاهری تماس گرفته میشود که برای شناسایی اجساد ناشناس، به این کشور بروند. در این مرحله، جسد «حسن هاشمی» که همراه ابراهیم به آب زده بود، توسط برادر او شناسایی شد. برادر ابراهیم پیش از بازگشت به کشور محل اقامت خود، با شخصی ملاقات میکند که کار او قاچاق انسان است.
او روایت میکند: «آن مرد به ما گفت که دقیقا این شخصی را که ما به دنبال او هستیم، با همان مشخصات دیده است و میشناسد. او با اطمینان به ما گفت که ابراهیم دیگر در یونان نیست. از طرف دیگر، به گفته آن قاچاقچی، نام کسی که میگفت برادر من است، نامش ابراهیم نبوده است. وقتی که من نام رادش را که اسم مستعار او بود به زبان آوردم، آن قاچاقچی به سرعت این نام مستعار را تایید کرد.»
قاچاقچی به برادر ابراهیم گفت درست سه ساعت بعد از این که ابراهیم و حسن به آب زده بودند، شخصی را با همان مشخصات ابراهیم در روستایی با فاصله نزدیک به رودخانه دیده است.
به گفته قاچاقچی، کسی را که دیده بود، تنها ایرانی آن جا بود که لباسهایش را درآورده و منتظر خشک شدن آن بود.
با وجود تمام این روایتها و شواهد از افراد مختلف درباره ابراهیم طاهری، او همچنان مفقود است و تا امروز هیچ خبری از او به نزدیکانش نرسیده است. اما این سرنخها درباره زنده بودن و دیده شدن ابراهیم توسط شاهدان، چراغ امید را در این خانواده همچنان روشن نگه داشته است تا شاید در یکی از همین روزها چشم به راهی این خانواده پایان یابد.
***
«ایرانوایر» از تمامی مخاطبان و پناهجویان میخواهد که اگر اطلاعی از این افراد دارند، از طریق راههای ارتباطی زیر به ما خبر دهند. همچنین اگر پناهجوی گم شدهای دارید، میتوانید از همین طریق ما را در جریان بگذارید تا با اطلاعرسانی درباره آنها، خبری از سرنوشتشان به دست آوریم.
آدرس ایمیل: [email protected]
آدرس تلگرام: @shomairanwire
آدرس فیسبوک «ایرانوایر»
مطالب مرتبط:
پناهجویان گمشده؛ محمد خورشیدی
فراخوان اطلاعرسانی درباره پناهجویان گمشده در مسیر قاچاق
پناهجویان گمشده؛ مهدی بابایی توسکی
پناهجویان گمشده؛ یک مادر و دختر؛ سیما گشتگانی و ستایش گودرزی
پناهجویان گمشده؛ امیر و حسین فیروز زاده به همراه امید دهقان
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر