فرماندار شهرستان خوی معترضان به آلایندگی معدن آهک در روستای «سیهباز» را تهدید به بازداشت کرد.
نیروهای امنیتی با یورش به تجمع اهالی روستای «حسینآباد» زنجان، معترضان به آلایندگی معدن سنگ را مورد ضرب و شتم قرار دادند. ۸۵ نفر از اهالی روستای «قطور» در استان آذربایجان غربی در پی اعتراض به احداث معدن طلا در این روستا، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. ۴۴ نفر نیز در روستای «انجرد» در استان آذربایجان شرقی به دلیل اعتراض به آلایندگی معدن مس انجرد، در مجموع به ۷۷۰ ماه زندان و هزار و ۹۸۰ ضربه شلاق محکوم شدهاند.
این اخبار تنها چند مورد از برخورد گسترده نهادهای امنیتی با شهروندان معترض به آلودگی زیستمحیطی معادن است. شواهد نشان میدهند نهادهای امنیتی و قوه قضاییه هیچگونه اعتراضی نسبت به فعالیت بسیاری از معادن را برنمیتابند. برخوردهای شدید امنیتی با مدنیترین شکل اعتراضات به تخلفات و آلودگیهای زیستمحیطی معادن، این سوال را ایجاد میکند که چرا نهادهایی که خود موظف به پیگیری و برخورد با آلایندگان محیط زیست هستند، انتشار اخبار توسط رسانهها درباره تخلفات معادن و یا کوچکترین تجمع اعتراضی در این ارتباط را با ضرب و جرح، بازداشت و یا صدور احکام زندان و شلاق پاسخ میدهند؟
***
«تجمع ما سیاسی نیست، فقط میخواهیم محیط زندگی خودمان را نجات دهیم؛ چون نمیخواهیم مجبور به مهاجرت به حاشیه شهرها شویم اما از تصمیمات دولت مشخص است که ارزشی برای روستاییان قائل نیست. از یک سو منابع طبیعی ۲۵ هکتار به معدن آهک زمین داده و از دیگر سو، دولت برای معدنی که فقط چند صد متر با زمینهای کشاورزی و چراگاههای روستا فاصله دارد، مجوز فعالیت صادر کرده است. این معدن زندگی اهالی روستا را فلج خواهد کرد. روستایی که محل درآمد مردمش از راه کشاورزی و دامداری است، با گرد و خاک این معدن دیگر نه آب خواهد داشت و نه زمینی برای کشاورزی و نه حتی مرتعی برای چرای دام. خواسته ما تنها ابطال مجوز معدن است اما دولت در جواب اعتراض ما فقط تهدید و فحاشی بلد است.»
این بخشی از سخنان یکی از اهالی روستای سیهباز در شهرستان خوی در گفتوگو با «ایرانوایر» است. اهالی این روستا در یک سال گذشته با نوشتن نامههای اعتراضی و دیدار با مسوولان شهرستان خوی، خواستار ابطال مجوز صادر شده برای معدن آهک شدهاند. با این وجود، نهادهای مسوول ترتیب اثری به نگرانیها و خواستههای روستاییان ندادهاند.
اهالی روستای سیهباز نیز در واکنش، طی یک هفته دستکم دو بار دست به تجمع اعتراضی مسالمتآمیز زده و از فعالان محیط زیست و رسانهها برای پایان دادن به فعالیت معدن آهک در خواست کمک کردهاند.
روز یکشنبه هفتم شهریور ۱۴۰۰، پس از برگزاری اولین تجمع، «امیر نقیبی»، مداح و از نیروهای امنیتی شهرستان خوی ابتدا به صورت علنی در شبکههای اجتماعی و سپس در تماس تلفنی با اهالی روستای سیهباز با فحاشی و توهین، معترضان را تهدید به بازداشت کرد.
روز چهارشنبه ۱۰ شهریور ۱۴۰۰ نیز پس از برگزاری دومین تجمع در این روستا، اینبار «حسین عباسی گزنق»، فرماندار خوی شخصا در تماس تلفنی با اعضای شورای سیهباز گفت: «به اهالی روستا یادآوری کنید همانطور که ۸۵ نفر از معترضین به احداث معدن طلا در روستای قطور را در یکشب دستگیر کردیم، در صورت تداوم اعتراضات، با شما نیز برخورد خواهد شد.»
معدن طلای قطور در روستایی به همین نام در شهرستان خوی واقع شده است. اهالی روستا و فعالان محیط زیست شهرستان خوی بارها به دلیل اعتراض به آلایندگیهای زیستمحیطی این معدن، بازداشت و تهدید شدهاند.
روندی که اهالی روستای قطور و سیهباز برای نشان دادن اعتراض خود به آلودگی زیست محیطی معادن طی کردهاند، شیوهای معمول در بسیاری از مناطق دیگر است. فعالان محیط زیست و مردم بومی پیش از برپایی تجمعات اعتراضی، ابتدا در دیدارهای حضوری با مسوولان و یا مکاتبه با مقامهای دولتی و یا ثبت شکایت در محاکم قضایی، تلاش میکنند مانع از تداوم تخریب محیط زیست شوند. با این وجود، در اکثر موارد نه تنها شکایت مردم و فعالان محیط زیست منجر به حل مشکل و رفع معضل آلودگی محیط زیستی ناشی از فعالیت معادن نمیشود بلکه در برخی موارد این اعتراضات منجر به بازداشت، پروندهسازی و صدور احکام حبس و شلاق برای معترضان شدهاند.
اردیبهشت امسال، دادگاه ۱۰۲ کیفری اهر ۴۴ تن از اهالی روستای انجرد را به دلیل برپایی تجمع در اعتراض به فعالیت معدن طلا در این روستا، در مجموع به ۷۷۰ ماه زندان و هزار و ۹۸۰ ضربه شلاق محکوم کرد. این در حالی است که شکایات متعدد اهالی روستای انجرد از شرکت بهرهبردار معدن در مراجع قضایی سالها است به نتیجه نرسیدهاند. اهالی روستا به تصرف شدن زمینهایشان توسط معدن طلای انجرد، آسیب دیدن خانههایشان بر اثر انفجار در معدن، تخریب شدن راههای ارتباطی منطقه و آسیب دیدن زمینهای کشاورزی به دلیل رانش سد باطله معدن معترض هستند.
رسانهها و روزنامهنگارانی که اخبار تخلفات محیط زیستی معادن را پوشش میدهند نیز از تهدیدها و برخوردهای امنیتی در امان نیستند.
بهرهبردار معدن طلای «اندریان» در استان آذربایجان شرقی در دو نوبت از «امیر کریمزاده»، مدیرمسوول خبرگزاری «نصرنیوز» و «آیدین تبریزی»، خبرنگار محیطزیست این رسانه شکایت کرده است.
بهرهبردار روس این معدن در حالی نصرنیوز و خبرنگار آن را متهم به «نشر اکاذیب» و «تشویش اذهان عمومی» کرده است که استفاده این معدن از «سیانور» باعث خشک شدن باغهای گردو، تلف شدن احشام و آلودگی آب کشاورزی و شرب منطقه ارسباران (قرهداغ) شده است. اعتراضهای متعدد اهالی روستای اندریان و روستاهای اطراف این معدن نیز به تهدید، بازداشت و پروندهسازی از سوی نهادهای امنیتی منتهی شدهاند.
برخوردهای امنیتی با جوامع محلی، فعالان محیط زیست و روزنامهنگاران به دلیل اعتراض به تخلفات معادن از سوی نهادهای نظارتی و امنیتی و قوه قضاییه که خود موظف به پیگیری و برخورد با آلایندگان محیط زیست هستند، عوامل متعددی دارند که مهمترین آنها رانت، رشوه و نفوذ مافیای معادن در دستگاههای اجرایی هستند.
فساد در حوزه معادن از واگذاری این ثروت عمومی در محیطی غیر رقابتی و غیرشفاف آغاز میشود. برخی معادن بدون برگزاری مزایده و بسیاری بدون بررسی صلاحیت و توانایی، به متقاضیان واگذار میشوند. برخی از معادن نیز بدون دریافت مجوز از سازمان محیط زیست شروع به فعالیت میکنند.
معدن مس «سونگون» ورزقان در استان آذربایحان شرقی نمونه کاملی از نفوذ فساد در حوزه معدن و نتایج فاجعهبار آن است. این معدن، کلکسیونی از تخلفات محیط زیستی، اداری، مالی، مدیریتی، اختلاس و فساد را در کارنامهاش دارد.
گستردگی تخلفات در این مجموعه نه تنها مدیران این معدن و برخی مسوولان بومی منطقه، از جمله امامجمعه سابق ورزقان و نمایندگان دورههای مختلف مجلس شورای اسلامی که تمامی دستگاههای نظارتی و مسوول، از سازمان محیط زیست، سازمان بازرسی کل کشور، قوه قضاییه و حتی دستگاه امنیتی و اطلاعاتی را شامل میشود. این اشخاص و نهادها یا از تخلفات و فساد رخ داده در معدن مس سونگون مطلع بوده و یا خود منتفع شدهاند.
رد پای سکوت و همراهی مسوولان و دستگاههای ذیربط در دو دهه اختلاس مالی و تخلفات گسترده در مجتمع مس سونگون را میتوان در پرداخت رشوههای کلان، استخدام بیضابطه وابستگان مسوولان دولتی و نهادهای امنیتی در معدن و واگذاری بدون مناقصه و تشریفات قانونی پروژهها به افراد نزدیک به شخصیتهای سیاسی جستوجو کرد.
نتیجه این فرایند معیوب و فسادزا در معدن مس سونگون، استفاده از فناوری قدیمی و در نتیجه آن، تنها بهرهبرداری از رگههای پرعیار در معدن، تولید پسابهای خطرناک و آلوده کردن خاک و آبهای سطحی و زیرزمینی، بیاعتنایی به احیای بافت طبیعی تخریب شده پیرامون معدن، تصرف مراتع و صدها کیلومترمربع از جنگلهای «ارسباران» (قرهداغ)، سوء استفاده از خلعهای قانونی جهت برداشت بیش از حد مجاز و قید شده در پروانه بهرهبرداری معدن، پرداخت نشدن حقوق کامل کارگران و بیتوجهی به لزوم حفاظت از سلامتی و ایمنی آنها، تخریب آثار باستانی و مناطق حفاظت شده، عدم سرمایهگذاری در صنایع پاییندستی و بیتوجهی به توسعه منطقه محروم و توسعه نیافته ورزقان بوده است.
اعتراض فعالان محیط زیست، روزنامهنگاران و مردم بومی منطقه ورزقان نیز مانند اهالی روستای سیهباز، انجرد، حسینآباد، قطور و ... جز تهدید، بازداشت و صدور احکام زندان و شلاق نبوده است.
نهادهای امنیتی تنها در یک نمونه، «محمد عبداللهیان»، سرپرست ایمنی و آتشنشانی معدن مس سونگون که به تخلفات محیط زیستی معدن اعتراض کرده و دست به افشای فساد در این معدن زده بود را ابتدا ربودند و بعد از شکنجه، زمینه اخراج این کارمند با سابقه را از معدن فراهم کردند.
مهمترین دلیل برخوردهای شدید امنیتی با اعتراضات فعالان محیط زیست، مردم بومی و روزنامهنگاران به تخلفات و آلودگیهای محیط زیستی معادن، حفظ رانت و منافع شخصی مسوولان دولتی و مقامهای امنیتی، نظامی و قضایی از درآمد سرشار معادن است.
ثبت نظر