close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

دکتر شریف تابع بردبار؛ به نام پدر، به کام علم

۱۸ آبان ۱۴۰۰
آرش عزیزی
خواندن در ۹ دقیقه
دکتر «شریف تابع‌ بردبار»، جوان ۳۵ ساله ایرانی موضوع گزارشی در روزنامه «نیویورک تایمز» امریکا بود.
دکتر «شریف تابع‌ بردبار»، جوان ۳۵ ساله ایرانی موضوع گزارشی در روزنامه «نیویورک تایمز» امریکا بود.
پدر  او هنگام تولد شریف ۳۲ سال داشت. او از نوعی بیماری عضلانی رنج می‌برد و در نتیجه توان راه رفتن نداشت.
پدر او هنگام تولد شریف ۳۲ سال داشت. او از نوعی بیماری عضلانی رنج می‌برد و در نتیجه توان راه رفتن نداشت.
دکتر شریف تابع‌ بردبار مقاله‌ای منتشر کرد که شاید بتواند ژن‌درمانی را برای تمام افرادی که از بیماری‌های عضلانی مشابه پدرش رنج می‌برند، ممکن کند.
دکتر شریف تابع‌ بردبار مقاله‌ای منتشر کرد که شاید بتواند ژن‌درمانی را برای تمام افرادی که از بیماری‌های عضلانی مشابه پدرش رنج می‌برند، ممکن کند.

شهر کوچک «کمبریج» در حومه «بوستون» در ایالت «ماساچوست» امریکا شاید بیش از هر جای دیگری در جهان پر از نهادهای دانشگاهی است. یکی از این نهادها، «موسسه برادِ ام‌آی‌تی و هاروارد» است؛ یک مرکز پژوهش بیوپزشکی ژنومیک که ۱۷ سال پیش بنیان نهاده شد. 

رهگذران شاید ندانند پشت نمای شیشه‌ای و فلزی این ساختمان، برخی از مهم‌ترین پژوهش‌های جهان پزشکی انجام می‌شوند که شاید بتوانند بسیاری از بیماری‌ها را برای همیشه از میان ببرند.

از جمله پژوهش‌گرانی که در این موسسه دفتر دارد و بیشتر اوقات خود را صرف کار در آن‌ جا می‌کند، دکتر «شریف تابع‌ بردبار» است؛ جوان ۳۵ ساله ایرانی که روز شنبه موضوع گزارشی در روزنامه «نیویورک تایمز» امریکا بود. 

دفتر کوچک دکتر تابع‌بردبار در این ساختمان، دری شیشه‌ای دارد که مستقیم به آزمایشگاه او باز می‌شود. در اتاقش نه عکسی هست و نه کتابی و نه کاغذی. حتی روی وایت‌برد هم چیزی نوشته نشده است. در آن‌ جا تنها او است و لیوان‌های بی‌پایان قهوه و روزی ۱۴ ساعت کار. تنها فعالیتی که می‌تواند باعث کاهش این ساعات طولانی کار شود، بازی فوتبال با گروهی در «دانشگاه ام‌آی‌تی» است. 

آن‌چه دکتر تابع‌بردبار را واداشته است تا با چنین قاطعیتی عمر خود را وقف پژوهش کند، به دوران کودکی‌ او باز می‌گردد؛ از همان زمانی که نظاره‌گر پدرش، «جعفر تابع‌بردبار» بود. 

تابع‌بردبارِ پدر هنگام تولد شریف ۳۲ سال داشت. او از نوعی بیماری عضلانی رنج می‌برد و در نتیجه توان راه رفتن نداشت. شریف در طول سال‌های بزرگ شدنش دید که وضع پدرش مدام بدتر و بدتر می‌شود. او هنوز در سنین پایین بود که پدر دیگر نمی‌توانست رانندگی کند. جعفر در ۵۰ سالگی هنوز توان استفاده از دست‌هایش را داشت اما به زودی تحرک یک دستش کاملا از میان رفت و مجبور بود با یک دست، دست دیگر را تکان دهد. 

وجود چنین بیماری‌ همیشه دردناک است اما آن‌چه درد را بیشتر می‌کرد، این بود که شریف و برادر کوچک‌ترش «شایان»، پاسخ به سوال‌های اولیه راجع به بیماری پدرشان را هم نمی‌دانستند. اصلا این بیماری چیست و آیا آن‌ها هم در آینده به آن مبتلا خواهند شد؟‌ 

برای شریف پرسیدن این سوال‌ها، قدم نهادن در راهی بود که منجر به گرفتن دکترای زیست‌شناسی تکوینی و ترمیمی از «دانشگاه هاروارد» شد؛ از رقابتی‌ترین رشته‌های جهان پزشکی در دانشگاهی که بهترین از نوع خود در جهان شمرده می‌شود. 

دو ماه پیش، در سپتامبر ۲۰۲۱، دکتر شریف تابع‌ بردبار مقاله‌ای در ژورنال دانشگاهیِ «سل» منتشر کرد که شاید بتواند ژن‌درمانی، یعنی عملیات پزشکی اصلاح عیب‌های ژنتیکی را برای تمام افرادی در جهان که از بیماری‌های عضلانی مشابه پدرش رنج می‌برند، درمان کند. 

طبق آمار «انجمن دیستروفی عضلانی»، حدود ۱۰۰ هزار نفر در امریکا  با این بیماری دست و پنجه نرم می‌کنند.

اما دکتر تابع‌ بردبار چه کرده است که پژوهش‌گران قبلی موفق به انجام آن نشده بودند؟

دانشمندان متخصصِ ژن‌درمانی برای این کار معمولا از ویروس‌های معروف به «آدنو» یا «ای‌ای‌وی» استفاده می‌کنند؛ ویروس‌های کوچک و تضعیف‌ شده‌ای که کلید بسیاری از شگرف‌ترین پیشرفت‌های اخیر علم پزشکی مثل درمان کوریِ مادرزاد و غیرمادرزاد از طریق ورود به شبکیه بوده‌اند.

اما ریشه بیماری جعفر تابع‌ بردبار در تخریب سلول‌های عضلانی او بوده است و ترمیم این سلول‌ها کار راحتی نیست. ۴۰ درصد بدن ما از ماهیچه ساخته شده است. پژوهش‌گران برای رساندن این ویروس‌های تضعیف‌ شده به سلول‌های عضلانی باید مقادیر عظیمی دارو به بدن برسانند. مشکل اما این‌ جا است که این میزان دارو لاجرم وارد کبدِ بیمار می‌شود و منجر به مرگ او خواهد شد. همین است که آزمایش‌ها در این زمینه متوقف شدند و پژوهش‌گران امیدی به پیشرفت نداشتند.

شگرد دکتر تابع‌ بردبار اما این است که توانسته ویروس‌هایی درست کند که یک راست وارد ماهیچه می‌شوند و تعداد بسیار کمی از آن‌ها به سمت کبد می‌روند. این راه اگر به نتیجه برسد، درمان بیماری‌ها با میزان بسیار کمتری دارو و بدون عوارض جانبی مرگبار این نوع ژن‌درمانی میسر خواهد شد.

دکتر «جفری چمبرلین»، متخصص درمان بیماری‌های عضلانی در «دانشگاه واشنگتن» که نقشی در پژوهش‌های تابع‌ بردبار ندارد، در گفت‌وگو با نیویورک تایمز می‌گوید روش جدید می‌تواند کار را وارد مرحله بعدی کند و می‌افزاید که پژوهش‌گران با همین روش خواهند توانست تمام بافت‌های بدن، از جمله سلول‌های مغز را هدف بگیرند و ژن‌درمانی را وارد قلمروهایی جدید کنند.

دکتر «فرانسیس کالینز»، مدیر «موسسات ملی بهداشت» در امریکا که بخشی از بودجه پژوهش‌های تابع‌ بردبار را تامین کرده است، در مقاله‌ای تاکید می‌کند که این پژوهش‌ها می‌توانند باعث کمک به درمان سایر بخش‌های بدن انسان نیز بشوند و احتمالا می‌توانند راه درمان گستره وسیعی از بیماری‌های ژنتیک را ارایه کنند.

دکتر «ایمی ویجزر»، استاد راهنمای تابع‌ بردبار و رییس دانشکده سلول‌های بنیادین و زیست‌شناسی ترمیمی در هاروارد در مورد دانشجوی سابق خود می‌گوید: «او به طرز بی‌نظیری مفید و موثر است. مدام کار می‌کند و شور و شوق و تعهدی بی‌نظیر دارد که واگیردار است و به تمام اطرافیانش تسری می‌کند. این واقعا مهارت کمی نیست؛ همین قابلیتی که آدم چشم‌انداز بزرگ‌تری داشته باشد و آن‌را منتقل کند.»

 دکتر تابع‌ بردبار با همسرش در آپارتمانی کوچک در همان شهر کوچک کمبریج زندگی‌ می‌کند. در خانه‌ معمولا غذای ایرانی درست می‌کند و هر سال موقع عید شکرگذاری در امریکا که در همین ماه نوامبر است، ضیافتی برای ۱۰ تا ۱۲ نفر از دوستانش ترتیب می‌دهد. بیشتر اوقات او یا در این خانه است و یا در همان آزمایشگاهی که در آن معمولا موقع کار، یا موسیقی ایرانی گوش می‌دهد و یا کتاب‌های صوتی و پادکست‌ها.

او به نیویورک تایمز گفته که عاشق کتاب‌های زندگی‌نامه است و به نکته‌ای اشاره کرده که در کتاب خودزندگی‌نامه یکی از قهرمانان زندگی‌اش، «مایکل اوون»، ستاره شهیر فوتبال بریتانیا خوانده است.

اوون از این می‌گوید که بعد از انتخاب شدن به عنوان فوتبالیست سال اروپا، واکنش چندانی به این خبر بزرگ نداشت. 

او می‌نویسد: «تنها کاری که می‌خواستم انجام دهم، این بود که گل بعدی را بزنم، باز به هت‌تریک برسم و جام بعدی را بالای سر ببرم. به گذشته که نگاه می‌کنم، می‌بینم بی‌امان و بی‌وقفه کار می‌کردم و شکی ندارم که همین ذهنیت بود که منجر به موفقیتم شد.»

به گذشته دکتر تابع‌ بردبار نیز که نگاه می‌کنیم، ذهنیتی مشابه را می‌بینیم. او متولد شیراز است اما در ۹ سالگی به رشت نقل مکان کردند. با موفقیت در آزمون ملی موفق شد وارد دبیرستان‌های نظام سازمان استعدادهای درخشان شود. از همان‌ جا بود که با یاد پدر، به سمت علم زیست‌شناسی رفت. مادرش، «طاهره فلاح»، از مشوقان مهم شریف و شایان بود. خانم فلاح خود خواسته بود دکتر شود اما هرگز نتوانسته بود به تحصیلاتش در این زمینه ادامه دهد.

شریف تمام تلاش خود را کرد تا جزو هشت تا ۱۰ دانش‌آموز کل کشور باشد که از طریق برنامه‌ای ویژه، وارد دانشگاه تهران می‌شوند؛ برنامه‌ای که با آن می‌توان طی فقط ۹ سال، لیسانس، فوق‌لیسانس و دکترا گرفت. 

او به نیویورک تایمز می‌گوید: «رویای من همین بود. برای آن امتحان باید خیلی سخت درس می‌خواندم؛ انگلیسی، عربی و علوم.»

این سخت‌کوشی به نتیجه رسید. شریف در کنکور از میان یک میلیون و ۳۰۰ هزار شرکت‌ کننده، نفر هفتم شد. در دانشگاه تهران درس زیست‌فناوری (بیوتکنولوژی) خواند و لیسانس و فوق لیسانس خود را ظرف چهار سال و نیم گرفت. اما می‌دانست که اگر بخواهد در این رشته به اوج برسد، باید عازم بهترین دانشگاه‌های جهان شود. امیدش هنوز همان امید اولیه بود؛ کمک به درمان پدر. همین بود که در جست‌وجوی مدرک دکتری، به آزمایشگاه دکتر ویجرز در دانشگاه هاروارد رسید. 

در سال ۲۰۱۶، جعفر تابع‌ بردبار برای شرکت در مراسم فارغ‌التحصیلی پسرش به هاروارد رفت. شریف از فرصت استفاده کرد و از او آزمایش ژنتیک گرفت. در کمال شگفتی معلوم شد که ژن‌های پدر، موتاسیونی (جهش) ندارند. تحقیقات بیشتر نشان داد که جعفر از یک بیماری بسیار نادر ژنتیکی به نام «اف‌اس‌اچ‌دی» رنج می‌برد که از هر ۱۰۰ هزار نفر، حدود چهار تا ۱۰ نفر به آن مبتلا هستند. علت این بیماری، نه جهش ژن‌ها که جهش در ناحیه بین دو ژن است که منجر به ترشح ماده شیمیایی مرگباری می‌شود که ماهیچه‌ها را می‌کشد.

شریف در ضمن می‌دانست که او هم ۵۰ درصد شانس به ارث بردن این جهش را از پدرش دارد. یکی از دوستانش ژن‌های خود او را نیز آزمایش کرد و به او تلفن کرد تا نتیجه را اطلاع بدهد. دکتر شریف تابع‌بردبار همان جهش را از پدر به ارث برده بود اما آن بخش زهرآگین «دی‌ان‌ای» در او وجود نداشت و همین بود که به بیماری پدرش مبتلا نبود. 

دوستش پس از تحویل نتایج گفته بود: «تو خوش‌شانس‌ترین در میان بدشانس‌ها هستی.»

شریف در آزمایشگاه دکتر ویجرز به پژوهش‌های بی‌امان خود درباره دیستروفی عضلانی ادامه داد و به مشکلاتی مشابه آن‌ها که قبلا سعی کرده بودند با ژن‌های ای‌ای‌وی، سلول‌های عضلانی را درمان کنند، رسید. 

دکتر چمبرلین، متخصص درمان بیماری‌های عضلانی در دانشگاه واشنگتن سال ۲۰۰۴ گفته بود با ای‌ای‌وی می‌توان ماهیچه‌های موش‌ها را ژن‌درمانی کرد اما تنها با استفاده از میزانی نجومی از این ویروس‌های تضعیف‌ شده که برای حیوان کوچکی مثل موش جواب می‌دهند و برای بدن انسان نه. آزمایش‌هایی برای کودکان (به علت کوچک بودن بدن‌شان) نیز در جریان است؛ ژن‌درمانی با ویروس‌های ای‌ای‌وی در ضمن برای یک بیماری مرگبار تایید شده و آن آتروفی عضلانی نخاع.

پژوهش‌های تابع‌بردبار در هاروارد نیز با مشکلات مشابهی رو به رو شد. او پس از هاروارد، حدود یک سال مشغول تلاش در یک شرکت زیست‌فن‌آوری شد تا مگر آن‌ جا بتواند به راه ژن‌درمانی برای دیستروفی عضلانی برسد. اما بعد از یک سال، این شرکت اعلام کرد که این برنامه متوقف می‌شود چون امیدی به آن نیست.

در جریان جست‌وجوهای بعدی بود که او به دکتر «پدریس ثابتی» رسید؛ چهره مشهور جامعه ایرانی امریکایی که تابع‌ بردبار را به آزمایشگاه خود در موسسه براد آورد. در این‌ جا او موفق شد آن کاری را که مدت‌ها دنبالش بود، انجام دهد و به همان نتیجه‌ای که می‌خواست، برسد؛ موتاسیون میلیون‌ها ویروس و منزوی کردن آن‌ها که فقط به ماهیچه‌ها می‌روند. در نتیجه، ویروس‌ها در موش‌ها و میمون‌ها در ماهیچه‌ها متمرکز شدند و این احتمال کارآیی آن‌ها در انسان‌ها را چندین بار افزایش می‌دهد.

آزمایش‌های مرحله بعدی برای این درمان، شش ماه تا یک سال دیگر آغاز می‌شوند. دکتر تابع‌ بردبار نیز عازم مرحله بعدی زندگی خود می‌شود. او یک شرکت داروسازی به نام «کِیت تراپیوتیکز» را بنیان نهاده است که تمرکزش ژن‌درمانی برای بیماری‌های عضلانی خواهد بود.

در ایران نیز این اواخر به او توجه بیشتری شده است. «مرکز ژنتیک انسانی نور» ماه گذشته وبیناری با حضور او به نام «به نام پدر، به نام علم» برگزار کرد.

دکتر شریف تابع‌ بردبار می‌داند که پیشرفت کُندِ علم به این معنی است که او هرگز موفق به درمان پدرش نخواهد شد اما راهی که آغاز کرده، راهی که از شیراز و رشت و تهران آغاز شد و حالا به ایالت ماساچوست امریکا رسیده است، می‌تواند باعث التیام رنج هزاران نفر دیگر در سالیان پیش رو شود.

ثبت نظر

گزارش

اعتصاب غذا؛ آنچه بر ریچارد راتکلیف می‌گذرد

۱۸ آبان ۱۴۰۰
آیدا قجر
خواندن در ۸ دقیقه
اعتصاب غذا؛ آنچه بر ریچارد راتکلیف می‌گذرد