close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

نفت ایران در خزر؛ چه بر سر کشتی اکتشافی پژواک آمد؟

۲۱ آبان ۱۴۰۰
فرامرز داور
خواندن در ۷ دقیقه
پژواک قبل از این که دچار حادثه مشکوک شود، مشغول اکتشافات تازه در میدان سردار جنگل بود
پژواک قبل از این که دچار حادثه مشکوک شود، مشغول اکتشافات تازه در میدان سردار جنگل بود
کشتی از بین رفته اکتشافی ایران در دریای خزر یکی از مدرن‌ترین‌ کشتی‌های لرزه‌نگار در جهان بود
کشتی از بین رفته اکتشافی ایران در دریای خزر یکی از مدرن‌ترین‌ کشتی‌های لرزه‌نگار در جهان بود
با از بین رفتن پژواک، ایران دیگر هیچ کشتی اکتشافی ندارد و عملیات اکتشافی در خزر هم به طور چشم‌گیر کند شد
با از بین رفتن پژواک، ایران دیگر هیچ کشتی اکتشافی ندارد و عملیات اکتشافی در خزر هم به طور چشم‌گیر کند شد

ایران یکی از کشورهای ساحلی دریای خزر است اما بر خلاف چهار همسایه‌اش در این منطقه، هیچ برداشتی از ذخایر انرژی خود از این دریا ندارد و با این که حقوقی تاریخی در دریای خزر دارد ولی از منابع نفت و گاز خود برداشت نمی‌کند. چرا جمهوری اسلامی با چنین وضعیتی در خزر روبه‌رو است؟

***

با این که ایران یکی از دو کشوری است که از حقوق آب‌های تاریخی در دریای خزر بهره‌مند است اما برای بهره‌برداری از منابع خود در این دریا، با وضعیت پیچیده‌ای مواجه است. در مقایسه با روسیه، قزاقستان، ترکمنستان و جمهوری آذربایجان، کشورهای ساحلی دریای خزر، ایران از قافله بازار انرژی در این دریا کاملا جا مانده است. سهم ایران در دست‌یابی به منابع نفت و گاز خزر تقریبا برابر با صفر است.

درست است که این دریا در محدوده ایران بسیار عمیق است و عمق آن نزدیک به هزار متر می‌رسد و به همین دلیل برداشت از منابع کف دریا در مقایسه با بخش‌های شمالی که عمق آب حتی پنج متر است، اقتصادی نیست اما این تنها دلیلی نیست که ایران از دست‌یابی به منابع نفت و گاز خزر محروم مانده است.

از نظر زمین‌شناسی، شیب دریای خزر به سمت ایران است. با این وضعیت، اگر ایران از منابع انرژی خود در این دریا برداشت کند، به دلیل شکل جغرافیایی کف دریا، منابع به سمت جنوبی، یعنی به سمت ایران سرازیر می‌شوند. از سوی دیگر، اگر ایران از منابع انرژی فسیلی خود در خزر استفاده نکند، تغییری در حجم مخازن روسیه، ترکمنستان، قزاقستان و جمهوری آذربایجان پیش نمی‌آید. 

به بیان دیگر، برداشت از منابع ایران در دریای خزر به نفع این کشور است اما می‌تواند بر میزان ذخایر دیگر کشورها اثر منفی بگذارد؛ درست همانند وضعیتی که میدان «پارس جنوبی» دارد که بین قطر و ایران مشترک است. زمانی که ایران از این میدان برداشت نمی‌کرد، ذخایر به سمت قطر می‌رفتند. اما این وضع باعث نمی‌شود که ایران قطر را مجبور کند از ذخایر خود استفاده نکند. 

با این همه، به نظر می‌رسد که روسیه و جمهوری آذربایجان، جمهوری اسلامی ایران را مجبور کرده یا در وضعیتی قرار داده‌اند که از ذخایرش در خزر بهره‌برداری نکند.

به غیر از انگیزه‌های فنی و تکنیکی، روسیه علاقه ندارد وضعیت تقریبا انحصاری که برای صادرات گاز به اروپا دارد، با صدور احتمالی گاز ایران که دومین دارنده بزرگ گاز در جهان است، تضعیف شود. 

روسیه از صادرات گاز به عنوان اهرم سیاسی استفاده می‌کند و حضور فرضی ایران در این بازار، بر بازی‌های سیاسی روسیه با اروپا اثر منفی می‌گذارد.

به تازگی «اردشیر دادرس»، رییس «انجمن صنفی گاز طبیعی فشرده» یا «سی‌ان‌جی» در ایران گفته بود: «طبق توافق ایران و روسیه، تا زمانی که تراز گاز ایران مثبت است و تولید به نسبت مصرف داخلی جواب‌گو است، ما حق استخراج منابع گازی دریای خزر را نداریم. بنابراین ما فعلا نباید به فکر منابع گازی دریای خزر باشیم.»

پس از انتشار وسیع این اظهارات در نگرانی افکار عمومی از وضعیت ایران در دریای خزر، مدیرعامل «شرکت نفت خزر» بر کنار و فردی که از مدیران اجرایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در استان خوزستان بود، به عنوان سرپرست این شرکت منصوب شد. سفارت روسیه در تهران وجود قرارداد با ایران در زمینه ممنوعیت فروش ذخایر نفت و گاز را رد کرده است اما گذشته از این که چنین توافقی به صورت محرمانه وجود داشته باشد یا نه، تردیدی نیست که برداشت از ذخایر انرژی ایران بر میزان ذخایر چهار کشور دیگر ساحلی، از جمله روسیه اثر منفی خواهد گذاشت و کشورهای همسایه ایران در خزر از متوقف بودن بهره‌برداری منابع این کشور منتفع می‌شوند.

 بنابراین، حتی اگر قراردادی بین ایران و روسیه یا ایران با سه کشور دیگر ساحلی وجود نداشته باشد، احتمال فشار سیاسی غیرعلنی به جمهوری اسلامی، به‌ویژه از ناحیه روسیه برای خودداری از بهره‌برداری از منابع نفت و گاز خزر وجود دارد.

در سال‌های پس از فروپاشی شوروی که با آغاز دهه دوم جمهوری اسلامی هم‌زمان شد، كنسرسيومی از شركت‌های نفتی «شل» و «لاسمو» لرزه‌نگاری در بخش ایرانی دریای خزر را آغاز کردند. نتايج اوليه در هشت بلوك مهم جنوبی دریای خزر نشان می‌دادند که ایران نزدیک به ۳۳ ميليارد بشكه نفت در جا دارد.

نفت میدان کشف شده ایران در خزر اما هنوز استخراج نشده است. تا آن زمان، در كل پهنه مشترک دریای خزر، ذخایر انرژی قطعی برای جمهوری آذربایجان ۲۷ ميليارد بشكه، ايران هفت ميليارد بشكه، روسيه ۱۵ ميليارد بشكه و تركمنستان ۱۶ ميليارد بشكه نفت تخمین زده می‌شد.

پس از کشف اولین میدان نفتی در خزر، جمهوری اسلامی برای اکتشاف میادین دیگر در این دریا مشتاق شد.

ایران با این که یک کشور نفتی است و اقتصاد و درآمدهای دولتی آن متکی به نفت بوده‌اند اما در زمینه اکتشاف میادین نفت و گاز چندان با تجربه نیست. ایران فقط دارای یک کشتی اکتشافی و لرزه‌نگار برای شناسایی میادین انرژی و میزان ذخایر آن بود. این کشتی لرزه‌نگار، «پژواک» نام داشت که در مناطق متعلق به ایران در خلیج فارس کار لرزه‌نگاری و اکتشاف انجام می‌داد. اما در سال ۱۳۸۰، در دوره ریاست جمهوری «محمود احمدی‌نژاد»، تصمیم به انتقال آن به دریای خزر برای آغاز کار اکتشافی گرفته شد.

دریای خزر یک پهنه محصور در خشکی است و کشتی‌ها راهی برای ورود به آن به غیر از کانالی که روسیه در زمان اتحاد جماهیر شوروی حفر کرده بود، ندارند. روسیه این کانال را متعلق به خود می‌داند و به کشتی‌هایی غیر روسی با محدودیت‌های بسیار زیادی اجازه استفاده از آن را می‌دهد. 

بر اساس توافقی که جزییات آن برای افکار روشن نیست، جمهوری اسلامی و روسیه برای انتقال کشتی اکتشافی پژواک به دریای خزر به تفاهم پر ابهامی رسیدند. تنها کشتی لرزه‌نگار و اکتشافی ایران، از طریق خلیج فارس به دریای سیاه برده شد و از آن‌جا برای انتقال به دریای خزر، تحویل روسیه شد. 

یکی از شروط روسیه برای عبور دادن کشتی اکتشافی ایران از کانال «ولگا» به دریای خزر این بود که هیچ خدمه‌ای از ایران و سایر کشورهای جهان جز خدمه روسی در زمان انتقال روی کشتی حاضر نباشند.

از آن‌جا که کشتی‌های اکتشافی دارای اسراری درباره میزان ذخایر نفت و گاز هستند و با دست‌یابی به اطلاعات لرزه‌نگاری، اطلاعات مهم و محرمانه درباره میادین احتمالی به دست می‌آید، «شرکت عملیات اکتشاف نفت ایران» به عنوان صاحب پژواک بخش‌های حساس کشتی را با جوش‌کاری و نصب قفل برای دیگران غیرقابل دسترسی کرد تا قبل از ورود کشتی به دریای خزر، جلوی ورود احتمالی روس‌ها و سوءاستفاده از اطلاعات کشتی را بگیرد.

پژواک پس از هفته‌ها سفر از خلیج فارس، در بندر «آستراخان»، مهم‌ترین بندر روسیه در دریای خزر تحویل جمهوری اسلامی ایران و شرکت عملیات اکتشاف نفت شد و تا سال ۱۳۸۴ که زمان پایانی ماموریتش بود، به عملیات جست‌وجو در خزر، از جمله بررسی دقیق‌تر میدان «سردار جنگل» ادامه داد تا شاید بلوک‌های نفتی بیشتری کشف کند. حفر هشت حلقه چاه اکتشافی و پیدا شدن گاز در این میدان از جمله اقدامات اکتشافی پژواک است.

از آن‌جا که ایران توان تعمیر تنها کشتی اکتشافی خود را در بنادرش در دریای خزر نداشت، مجبور بود پژواک را هر بار که نیاز بود، برای تعمیر و نگه‌داری به مرکزی متعلق به جمهوری آذربایجان اعزام کند. اما در آخرین اعزام کشتی به آذربایجان در بهمن ۱۳۸۴، بر اثر یک اتفاق مشکوک که جزییات آن تا به امروز برای افکار عمومی روشن نیست، پژواک دچار حریق شد.

ساعاتی پس از آن، از کشتی اکتشافی و لرزه‌نگار ایران که یکی از مدرن‌ترین نمونه‌های حاضر در جهان بود، جز اسکلتی آهنی باقی نمانده بود. کمتر از یک ماه پس از این حادثه، «اسدالله صالحی‌فروز»، معاون سابق وزير نفت در امور نفت و گاز دریای خزر گفته بود به دليل ماموريت خاص این کشتی در خزر در حوزه اكتشاف بلوك‌های نفتی، توضيح بيشتر در خصوص این حادثه جايز نيست.»

بدنه سوخته و فرسوده این کشتی را ۱۲ سال بعد در سواحل میانکاله به مزایده گذاشتند و آهن آن فروخته و قطعه قطعه شد.

با از بین رفتن تنها کشتی اکتشافی ایران که آخرین ماموریت آن در دریای خزر بود، جمهوری اسلامی کشتی مشابه دیگری نخریده و اقدام اکتشافی وسیع و موفق دیگری در دریای خزر از ۱۶ سال پیش انجام نداده است. 

عمق زیاد دریا، مشکلات و ملاحظات متعدد سیاسی با روسیه و دیگر همسایگان خزر و ناتوانی در جذب سرمایه‌گذاری خارجی در استخراج منابع کشف در خزر وضعیت دردناک حاضر را توسط جمهوری اسلامی برای ایران در بزرگ‌ترین دریاچه کره زمین به وجود آورده است.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان‌وایر

حمید سجادی: تشویق معنوی من برای تیم ملی مهم‌تر از تشویق مادی...

۲۱ آبان ۱۴۰۰
خواندن در ۲ دقیقه
حمید سجادی: تشویق معنوی من برای تیم ملی مهم‌تر از تشویق مادی است