باقر ابراهیمی
در پی حکومت دوباره «طالبان» بر افغانستان، از همان روزهای نخست، موج خروج شهروندان افغانستانی از کشور به راه افتاد. آنهایی که میتوانستند، از طریق نهادهای بینالمللی و دولتهای غربی کشورشان را ترک کردند و افرادی که ارتباطهای لازم را نداشتند، مسیر قاچاق انسان را در پیش گرفتند.
طبق اطلاع «ایرانوایر» و تماس خانواده یکی از این شهروندان که در پی خروج از ایران بود، «عید محمد مهری»، جوان ۲۴ ساله پس از خروج قاچاقی از افغانستان، در پی تصادف جادهای کشته شد.
***
عید محمد مهری یکی از صدها جوانی است که پس از روی کار آمدن طالبان، کشورش را ترک کرد اما در این مسیر جان خود را از دست داد.
به گفته خانواده این جوان افغانستانی، برخورد طالبان با او و دوستانش در خیابان به خاطر پوشش و مدل مویشان، آنهم در شرایطی که جو غالب بر کشور، حس رعب و وحشت و تلاش برای خارج شدن بود، عید محمد را به سمت خروج قاچاقی از این کشور کشاند.
«عبدالله همدرد»، برادر عید محمد که در ایران به سر میبرد، ضمن تایید خبر کشته شدن برادرش، به «ایرانوایر» گفت یک روز برادرش با دوستانش از فوتسال برمیگشتند که نیروهای طالبان با آنها برخورد کردند: «طالبها به جوراب و موهای برادرم مقابل دوستانش گیر داده بودند. او عاشق فوتسال بود و همتیمیها و مربیاش میگفتند که استعداد خوبی در این ورزش دارد. آنها بعد از روی کار آمدن طالبان، فوتسال بازی میکردند. اما برخورد طالبها با برادرم برایش عقده شد و گفت نمیتواند وضعیت را تحمل کند و میخواهد افغانستان را ترک کند.»
ولی این تصمیم به قیمت جان عید محمد تمام شد. او به همراه سه پسر عمویش و چند تن از دوستانش راهی سفر قاچاقی شد تا به ایران برود. آنها خود را به ولایت [استان] «نیمروز» در غرب افغانستان رساندند و پس از گذراندن یک روز، خود را به دست قاچاقبر سپردند تا آنها را به تهران برساند.
به گفته برادر عید محمد، کاروانی که آنها همراهش بودند، به راحتی مرز را پشتسر میگذارند و به خاک ایران میرسند اما تصادف جادهای باعث مرگ این پناهجوی افغانستانی میشود: «فردای شبی که از نیمروز حرکت کرده بودند، برادرم با من تماس گرفت که از مرز رد شدهاند. به زابل رسیده بود. بعدازظهر، ساعت شش یا هفت بود که دوباره حرکت کردند. راننده [قاچاقبر] مواد مخدر مصرف کرده بود و کنترلی روی موتر [خودرو] نداشت. موتر آنها پژو بود و بعد از نیم ساعت که حرکت کرده بودند، با یک موتر کلان [خودرو بزرگ] تصادف کردند. ۱۴ سرنشین در این خودرو بودند که جان باختند. آنها را به بیمارستان خاتمالانبیا زابل منتقل کرده بودند.»
تلفن همراه عید محمد پس از تصادف در اختیار یک شهروند بلوچ ایران بود که پس از تماسهای مکرر عبدالله، به او خبر داده بود تصادف رخ داده است.
عبدالله از طریق یکی از دوستانش که در نزدیکی زابل زندگی میکرد، برادرش را در بیمارستان یافته بود اما مسوولان بیمارستان به او اجازه ورود نداده و گفته بودند که باید مراحل قانونی انجام شود.
عبدالله به «ایرانوایر» توضیح داد: «کسی که ما فرستادیم، واسطه خوبی هم داشت اما اجازه ورود به او ندادند. اما به او گفته بودند جسدهایی دارند از شش ماه پیش یا حتی یک سال که هیچکس به دنبال آنها نرفته است. در نهایت وقتی به ما اجازه ورود به پرونده را برای انتقال جسد به افغانستان دادند که پول پرداخت کردیم. پول زیادی هم دادیم. از قاضی پرونده تا بیمارستان پول دادیم. کل هزینهاش حدود ۲۰ میلیون تومان شد تا جسد برادرم را به افغانستان بردیم. دو هفته هم طول کشید.»
او در حالیکه بغض گلویش را میفشرد، ادامه داد: «برادرم هیچوقت نمیخواست از افغانستان خارج شود. ما هم برادر بودیم و هم دوست. وقتی من میخواستم به ایران بروم، همیشه ممانعت میکرد. اما وقتی خودش هم از افغانستان ناامید شد، قدم به این مسیر گذاشت که جانش را برای آن از دست داد.»
روزانه بسیاری از شهروندان افغانستانی راهی مسیر قاچاق میشوند. پیشتر «ایرانوایر» در گفتوگو با چند نفر از شهروندانی که از مرز ایران به افغانستان بازگردانده شده بودند، گزارش داده بود که برخی در مرز کشته شدهاند.
حالا روایت عید محمد، حکایت جوانانی است که حتی اگر مرز را هم رد کنند، ممکن است از این مسیر پر خطر جان سالم به در نبرند.
از مرداد ۱۴۰۰ که طالبان در افغانستان روی کار آمدهاند تاکنون، صدها نفر از افغانستانیها جان سپردهاند؛ چه آنها که در تیراندازیهای فرودگاه کشته شدند، چه کسانی که از بدنه هواپیما به زمین سقوط کردند و چه بسیار آنهایی که بدون نام و نشان، برای فرار از طالبان، در مرزها کشته میشوند. آینده افغانستان هرچه باشد، به قیمت جان صدها انسان تمام میشود.
ثبت نظر