close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

آیا ما همه هنرپیشه‌های پروژه بعدی اصغر فرهادی هستیم؟

۲۸ آبان ۱۴۰۰
شیما شهرابی
خواندن در ۱۵ دقیقه
آیا ما همه هنرپیشه‌های پروژه بعدی اصغر فرهادی هستیم؟

 

فیلم‌‌هایش که تمام می‌شوند، لباس قضاوت تن می‌کنیم و به پرسش‌های توی سرمان پاسخ می‌دهیم. گاهی به «مرتضی» حق می‌دهیم و گاه «مژده» را مقصر می‌دانیم. گاه طرف «نادر» را می‌گیریم و گاه سمت «راضیه» می‌ایستیم. گاه «سیمین» را محق می‌دانیم و گاهی خودمان را جای «ترمه» می‌گذاریم.

 در برخی از فیلم‌هایش حتی یک سکانس هم از دادگاه ندیده‌ایم اما خودمان محکمه تشکیل می‌دهیم، کلاه قضاوت بر سر می‌گذاریم و سر دوراهی‌های اخلاقی ‌گیر می‌کنیم.

اصغر فرهادی این روزها بیشترین شباهت را به شخصیت داستان‌هایش دارد. درست همان‌ جایی ایستاده است که آن‌ها را می‌نشاند؛ در معرض قضاوت عمومی؛ قضاوت‌هایی گاه آن‌قدر بی‌رحمانه که منجر به نوشتن بیانیه تند و تیز او می‌شوند. 

اما قضاوت‌ها هرچه که باشند، موضوعی غیر قابل انکار در کارنامه اصغر فرهادی وجود دارد؛ این که او یکی از بهترین و پرافتخارترین فیلم‌سازهای ایرانی است. 

فرهادی کیست؟ سینما را از کجا شروع کرد؟ چه‌طور پله‌های ترقی را طی کرد و حالا چه می‌کند؟

***

وقتی اولین اسکار سینمای ایران را دریافت کرد، تصویر مغازه پدری‌ او در رسانه‌ها منتشر شد. پدر و برادرش جلوی در یک مغازه که روی شیشه آن نوشته بود «چای و برنج فرهادی»، ایستاده بودند. 

بنر بزرگی هم از طرف هم‌شهریانش، یعنی اهالی خمینی شهر اصفهان برای تبریک به فرهادی بالای سر در مغازه پدری نصب شده بود. 

او سینما را از همین شهر آغاز کرد و ۱۵ ساله بود که به عضویت «انجمن سینمای جوان» اصفهان درآمد؛ در سال ۱۳۶۶. 

پدر و برادر «اصغر فرهادی»

داستان عضویت او در انجمن هم شنیدنی است. «مهدی قاسمی»، مسوول وقت انجمن سینمای جوان اصفهان می‌گوید: «در سال ۱۳۶۶، انجمن‌های سینماهای شهرستان‌ها به تهران وابسته بودند و ما هر سال برای پذیرش هنرجو، یک روز‌ را برای امتحان مشخص می‌کردیم و از جوانان علاقه‌مند آزمون ورودی می‌گرفتیم. این آزمون در سراسر کشور یکسان نبود و سوالات هم از تهران می‌آمدند.»

او اضافه می‌کند: «ما در آن سال باید ۲۵ دانشجوی پسر و ۲۵ دانشجوی دختر می‌پذیرفتیم. آقای فرهادی بچه خمینی‌شهر اصفهان بود و رسانه‌ها مثل حالا گسترده نبودند که از فراخوان انجمن اطلاعی داشته باشند. چند روز بعد از آزمون، با یکی از دوستانش به ما مراجعه کرد و اصرار داشت که در انجمن حضور داشته باشد ولی برای ما مقدور نبود و من گفتم که کلاس‌ها شروع شده‌اند و انشالله سال بعد تشریف بیاورید! شاید اگر آن روز اصرارها و اشتیاقش را نمی‌دیدم و او را ثبت‌نام نمی‌کردم، مسیر زندگی آن جوان عوض می‌شد. به هر حال، وقتی من اصرار ایشان را برای حضور در کلاس‌ها و انجمن دیدم، چند سوال از او پرسیدم و گفتم چهار خط درباره یک گل بنویس. ایشان با یک نثر خیلی خوب و قوی مطالبی را نوشت و هر سوالی که ما پرسیدیم، خیلی خوب جواب داد. من مجاب شدم از مدیریت خودم استفاده و ایشان را بدون آزمون در انجمن ثبت‌نام کنم.»

اولین تلاش‌های فرهادی برای ساخت فیلم در همین جا آغاز می‌شود؛ فیلم‌های کوتاه با دوربین‌های کوچک هشت میلی متری. 

«اصغر فرهادی» اولین فیلم‌هایش را در «انجمن سینمای جوان اصفهان» ساخت

او بعد از قبولی در رشته تئاتر، گرایش ادبیات نمایشی در دانشکده هنرهای زیبای «دانشگاه تهران»، راهی تهران شد و فعالیت‌هایش در حوزه نویسندگی و کارگردانی از همان‌جا و در تئاترهای دانشجویی آغاز شدند. 

در اواسط دهه ۷۰ خورشیدی، اصغر فرهادی نوشتن برای تلویزیون را آغاز کرد. سریال‌هایی که او نوشت، اغلب جزو موفق‌ترین‌ و پرطرف‌دارترین سریال‌های تلویزیونی در زمانه خود بودند. ممکن است حالا با وجود فهرست عریض و طویل جوایز بین‌المللی و مهم سینمایی که او به دست آورده است، موفقیتش در آن دوران چشم‌گیر نباشد اما در زمانه‌ای که شبکه‌های ماهواره‌ای هنوز در بین مردم این قدر پر طرف‌دار نشده بودند، سریال‌هایی مثل «روزگار جوانی» که نویسندگی بخش اول آن را بر عهده داشت یا «داستان یک شهر» و «چشم‌براه»  که علاوه بر نگارش، کارگردانی و تهیه کنندگی‌ آن‌ها را انجام داد، سریال «پشت کنکوری‌ها» و یا «یادداشت‌های کودکی» که فیلم‌نامه‌هایش را نوشته بود و کارگردانی را همسرش، «پریسا بخت‌آور» بر عهده داشت، تحسین برانگیز بودند.

عکس از پشت صحنه سریال «چشم‌براه»

فرهادی کار سینما را هم با نوشتن فیلم‌نامه شروع کرد. او فیلم‌نامه «ارتفاع پست» را سال ۱۳۸۰ برای «ابراهیم حاتمی‌کیا» نوشت. حاتمی‌کیا یکی از مهم‌ترین کارگردانان سینمای ایران در آن دوران محسوب می‌شد. فیلم‌هایش که اغلب با محوریت جنگ ایران و عراق ساخته می‌شدند، مورد توجه منتقدان و مخاطبان سینما قرار می‌گرفتند. او در سال‌های اخیر بیش از گذشته به بدنه حکومت نزدیک و حالا به یکی از منتقدان سرسخت سینمای فرهادی تبدیل شده است.

فرهادی فیلم‌نامه «ارتفاع پست» را برای «حاتمی‌کیا» نوشت

اصغر فرهادی یک سال پس از نوشتن ارتفاع پست، اولین فیلم بلند خود را جلوی دوربین برد. او «رقص در غبار» را با همراهی «علیرضا بذرافشان» و «محمدرضا فاضلی» که پیش‌تر در نگارش فیلم‌نامه‌های تلویزیونی با آن‌ها همکاری کرده بود، نوشت و خودش کارگردانی کرد. داستان فیلم، قصه دختری است که حرف و حدیث‌های پشت مادرش منجر به جدایی او از همسرش می‌شود.

رقص در غبار اگر چه در سینماها چندان مورد توجه عموم مردم قرار نگرفت اما توجه منتقدان و داوران جشنواره‌های داخلی و خارجی را به خود جلب کرد. این فیلم جایزه ویژه هیات داوران «جشنواره فیلم فجر» را به عنوان بهترین فیلم گرفت و در جشن «خانه سینما»، جایزه‌های بهترین فیلم‌نامه، بهترین فیلم، بهترین بازیگر مرد و بهترین صداگذاری را دریافت کرد. 

 رقص در غبار جایزه بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلم‌نامه «جشنواره آسیا پاسیفیک» را نیز از آن خود کرد.

پوستر «رقص در غبار»، اولین فیلم بلند «فرهادی» 

دومین فیلم بلند فرهادی، «شهر زیبا» بود. او در این فیلم، موضوع تفاوت دیه مرد و زن و اعدام کودکان را سوژه قرار داد؛ داستان پسری که به جرم قتل، در «کانون اصلاح و تربیت» روزگار می‌گذراند و می‌داند پس از ۱۸ سالگی بالای دار می‌رود. خانواده دختری که پسر قاتل او بوده است، برای اجرای قصاص باید نصف دیه پسر را بپردازد. 

این فیلم هم در زمان اکران در سینما مورد توجه عموم مردم قرار نگرفت اما پس از موفقیت‌های فرهادی، بیشتر دیده شد. 

شهر زیبا در جشنواره فیلم فجر هم چندان مورد توجه قرار نگرفت و با این که در چند رشته کاندیدا شده بود، تنها «سیمرغ بلورین» بهترین صدابرداری را گرفت. اما جوایز بزرگ چند جشنواره بین‌المللی مثل «جشنواره هند» و «جشنواره فیلم ورشو» را دریافت کرد.

پشت صحنه «شهر زیبا»

سومین فیلم اصغر فرهادی که منتقدان سینما و مخاطبان را غافل‌گیر کرد، «چهارشنبه سوری» بود . فرهادی در این فیلم، داستان یک خیانت را تعریف اما مخاطب را بیش از دو ساخته قبلی‌ خود درگیر قضاوت اخلاقی شخصیت‌ها کرد. 

این فیلم مورد توجه بسیاری از منتقدان قرار گرفت، جایزه بهترین کارگردانی جشنواره فجر را گرفت و فهرست بلند بالایی از جوایز بین‌المللی را به دست آورد؛ از «یوزپلنگ طلایی» در «جشنواره لوکارنو» تا «قرقاول نقره‌ای» در «کرالا».

پشت صحنه «چهارشنبه سوری» 

او پس از ساخت چهارشنبه سوری، در طول دو سال، سه فیلم‌نامه موفق نوشت. اولی، فیلم‌نامه «کنعان» بود که با همراهی «مانی حقیقی» نوشته و به کارگردانی «حقیقی» ساخته شد. دومین فیلم‌نامه، «دایره زنگی » بود که برای همسرش، پریسا بخت‌اور نوشت و مثل دو سریال «پشت‌کنکوری‌ها» و «یادداشت‌های کودکی»، سوژه‌ای طنز داشت. سومی، همکاری برای نوشتن فیلم‌نامه «محاکمه در خیابان» با یکی ازمطرح‌ترین کارگردانان موج نوی سینمای ایران، یعنی «مسعود کیمیایی» بود.

فرهادی در سال ۱۳۸۷ یکی از مهم‌ترین فیلم‌های سینمای ایران را ساخت؛ فیلمی که بسیاری از منتقدان هنوز آن را مهم‌ترین و بهترین فیلم کارنامه فرهادی می‌دانند؛ «درباره الی». 

فیلم‌نامه، کارگردانی و بازی‌هایی که فرهادی از بازیگران درباره الی گرفته بود، بسیاری از منتقدان را حیرت‌زده کرد. با این حال، اولین حاشیه‌ها برای فرهادی، هم‌زمان با این فیلم آغاز شد. 

اکران فیلم در جشنواره فجر به خاطر حضور «گلشیفته فراهانی» در فیلم که آن زمان به تازگی ایران را ترک کرده بود، با اما و اگرهای بسیار همراه شد و فیلم تا روز اکران، در فهرست آثاری که قرار بود در جشنواره به نمایش درآیند، قرار نگرفت.

درباره الی مخاطب را بیش از آثار قبلی در جایگاه قاضی می‌نشاند و تعلیق اخلاقی ایجاد شده در فیلم تماشاگر را مبهوت می‌کرد. 

فرهادی همان‌وقت در مصاحبه با ویژه‌نامه  بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر روزنامه «اعتماد»، درباره شکل‌گیری فیلم‌نامه‌ درباره الی گفته بود: «برای من، تجسم تصویری یک فیلم‌نامه در قالب یک جدول کلمات متقاطع معنی پیدا می‌کند؛ جدولی که ستون‌های عمودی و افقی دارد و هر چه خانه‌های سیاه این جدول کمتر باشد، تو طراح قوی‌تری هستی. فیلم می‌تواند مثل جدول‌هایی باشد که فقط چند تک ردیف افقی دارند و هیچ کلمه‌ای با دیگری تقاطع ندارد و برای بچه‌های دبستانی طراحی می‌شوند. برای من، چهارشنبه سوری جدول پیچیده‌ای بود و حالا درباره الی جدولی است که خانه‌های سیاه خیلی کمی دارد. نوشتن فیلم‌نامه درباره الی برایم مثل طراحی یک جدول بود و خیلی از آن لذت بردم. چون در عین حال، یک جور بازی هم بود؛ مثل یک بازی، سرگرم می‌شدم از طراحی این معماها و پیچیدگی‌ها. دارم سعی می‌کنم فیلم به فیلم این جدول را بزرگ‌تر و خانه‌های سیاهش را کم کنم. این کار را قبل از این که مشغول دیالوگ‌نویسی شوم، در مرحله نوشتن سیناپس کلی انجام می‌دهم.»

درباره الی جایزه بهترین کارگردانی و جایزه ویژه تماشاگران جشنواره فجر را گرفت و بازهم فهرست بلند بالایی ازجوایز بین‌المللی را نصیب اصغر فرهادی کرد؛ این بار از قرقاول طلایی کرالا تا خرس نقره‌ای برلین.

پشت صحنه «درباره الی»

یک سال بعد از درباره الی، فرهادی در حالی «جدایی نادر از سیمین» را جلوی دوربین برد که همه امکانات ساخت یک فیلم در آلمان برای او مهیا بود و حتی نوشتن فیلم‌نامه فیلم را آغاز کرده بود. 

خودش به مجله «فیلم» گفته بود: «بعد از حضور درباره الی...، در جشنواره برلین امکانی پیش آمد که با تهیه کنندگان آلمانی و فرانسوی به طور مشترک فیلمی در آن جا بسازم. به اتفاق پیمان معادی، طرح را آماده کردیم و فیلم‌نامه را هم مرحله به مرحله می‌نوشتیم و داشت تکمیل می‌شد. قرارداد هم بستیم و همه چیز بی سر و صدا قطعی شد. عید امسال با پیمان رفتیم آلمان و مدتی نسبتاً طولانی آن جا ماندیم تا هم روی مقدمات فیلم کار کنیم و هم برای نسخه نهایی فیلم‌نامه، بیشتر در خود آن فضا و حال و هوا باشیم. اما مدتی که گذشت، آرام آرام من هوایی شدم و یک‌هو به خودم گفتم من این جا چه می‌کنم؟! در حالی که همه چیز عالی و آماده بود. روزی در مترو بودم که در تماسی به پیمان که جای دیگری در برلین بود، گفتم بیا فیلم را نسازیم. به شکل معقولی گفت حتماً امروز حالت خوب نیست و حتماً نظرت عوض می‌شود و به هیچ وجه نباید این فرصت را برای تولیدی در این سطح، از دست بدهیم و این‌ها. ولی سه چهار روز بعد در ایران بودم و داشتم فیلم نامه جدایی نادر از سیمین را شروع می کردم! از قبل طرحی در ذهن داشتم که ناگهان فکرم را به شدت به خودش مشغول کرد. دستیارانم را صدا زدم و جمع شدیم و مثل درباره الی...، انبوه یادداشت‌های پراکنده‌ای را که برای صحنه‌ها و موقعیت‌های مختلف فیلم داشتم، مرتب کردم و فیلم‌نامه را نوشتم و رفتیم جلو. ساختمان کلی و سکانس‌ها را در یادداشت‌هایم داشتم. مهم‌ترین نکته این بود که شباهتی به فیلم قبلی نداشته باشد؛ چه در اجرا و چه در قصه. سر این ماجرا خیلی وقت گذاشتم. مراحل مختلف کارم بر روی فیلم نامه، از اردیبهشت تا اواخر مرداد طول کشید و هم‌زمان، بخش‌هایی از کار پیش تولید هم انجام می‌شد.»

جدایی نادر از سیمین که اولین اسکار سینمای ایران را به همراه داشت هم اما از گزند حواشی دور نماند. این فیلم در زمان ساخت، با دستور «جواد شمقدری»، معاونت سینمایی وقت توقیف شد. دلیل این توقیف، جملاتی بود که اصغر فرهادی در جشن خانه سینما، وقتی برای گرفتن جایزه فیلم درباره الی روی صحنه بود، بر زبان آورده بود. او آرزو کرده بود روزی شرایطی مهیا شود تا گلشیفته فراهانی، «بهرام بیضایی»، «امیر نادری» و «جعفر پناهی» در سینمای ایران فعالیت کنند. 

معاونت سینمایی وقت وزارت فرهنگ و ارشاد اما به خبرگزاری «فارس» گفته بود حرف‌های فرهادی بسیار «ناجور» بوده‌اند و اگر حرف‌‌هایش اصلاح نشوند، مجوز فیلم‌برداری لغو می‌شود.

فرهادی پس از توقف یک هفته‌ای فیلم‌برداری، در گفت‌وگو با خبرگزاری «ایسنا» درباره صحبت‌هایش توضیح داد و گفت سخنانش هم بد نقل شده و هم بد تعبیر شده‌اند. 

او گفت فقط به نجات فیلمش فکر می‌کند واز بیان این حرف‌ها قصد سیاسی نداشته است: «سر تا ته این قضیه از نظر من کاملا سینما بود و بحث فیلم.»

فرهادی در گفت‌وگو با مجله فیلم درباره موقعیت خود و همکارانش در یک هفته توقیف فیلم توضیح داد: «واکنش درونی اولیه من، بهت و تعجب بود. واقعاً باور نمی‌کردم حرف‌هایی که برایش هیچ برنامه‌ریزی نکرده بودم و کاملاً برای هر بیننده‌ای روشن بود که دارم حسی بیان‌شان می‌کنم، به ماجرایی در این ابعاد بدل شود. در نتیجه، سکوت کردم. تصمیم هم داشتم سکوتم را ادامه بدهم اما یک جایی دیدم موضوع دارد فراتر از من و فیلمم، دامان کل سینما را می‌گیرد و اگر فردا اتفاقات بدتری برای سینما بیفتد، ممکن بود همه و از جمله خود من، اصغر فرهادی را مقصر یا دست‌کم، عامل اولیه بدانند و بدانم. ممکن بود کسانی از این ماجرا آسیب ببینند که هیچ تقصیری نداشتند و این البته شامل حال عوامل فیلم خودم هم می‌شد. هر روزِ آن یک هفته توقف، بچه‌های گروه که با امید به حل شدن ماجرا می‌آمدند سرصحنه، بی آن که کوچک‌ترین اشاره‌ای بکنند، انگار با نگاه خود می‌خواستند به من بگویند یک کاری بکن و یک چیزی بگو که فیلم نجات پیدا کند.»

او در بخش دیگری از حرف‌هایش گفته بود که موقعیتش در زمان توقیف یک هفته‌ای فیلم، شبیه موقعیت «سپیده» در پایان فیلم درباره الی بوده است.

جدایی نادر از سیمین به هر حال ساخته شد و فهرستی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین جوایز سینمایی دنیا، از جمله اولین اسکار سینمای ایران و جایزه «گلدن گلوب»، بهترین فیلم خارجی را به همراه آورد.

پشت صحنه جدایی «نادر از سیمین»

دو سال بعد، فرهادی اولین فیلم خود را در خارج از ایران ساخت. 

فرهادی «گذشته» را در فرانسه و به زبان فرانسوی ساخت. این فیلم اگر به اندازه دو فیلم قبلی‌ خود، درباره الی و جدایی نادر از سیمین مورد تحسین و تمجید قرار نگرفت اما به عنوان اثری که در فضایی ناشناخته و با زبانی دیگر ساخته شده بود، مورد توجه قرار گرفت. 

این فیلم هم در جشنواره‌های بین‌المللی زیادی شرکت کرد و از جمله نامزد «نخل طلا» کن شد و جایزه بهترین بازیگر زن کن را گرفت.

فرهادی فیلم «گذشته» را در فرانسه ساخت

بعد از گذشته، فرهادی دوباره به ایران بازگشت و «فروشنده» را ساخت تا دومین جایزه اسکار را هم بگیرد. فروشنده که داستان یک تجاوز را روایت می‌کند، باز هم مخاطب را در کسوت یک قاضی می‌نشاند و او را درگیر یک ماجرای اخلاقی می‌کند. 

فروشنده جوایز بسیاری را در دنیا از آن خود کرد اما اکرانش در ایران با حواشی مختلفی همراه شد؛ از تلاش برای سانسور صدای «ملوک ضرابی» در فیلم  تا تیتر یک روزنامه‌ای که نامزدی فرهادی را در اسکار، «تلاش برای هیچ» نامیده بود.

پشت صحنه «فروشنده» 

 اصغر فرهادی بعد از فروشنده، فیلمی دیگر در خارج از ایران ساخت؛ این بار در اسپانیا و با ستاره‌هایی چون «خاویر باردم» و «پنه لوپه کروز».  «همه می‌دانند» فیلمی داستانی بود که در ایران هرگز اکران نشد. این فیلم به عنوان فیلم اختتامیه جشنواره کن به نمایش درآمد. 

فرهادی با ساخت این فیلم و گذشته، نشان داد زبان سینما را خوب بلد است و برای هر فرهنگ و زبانی می‌تواند فیلم بسازد. 

پشت صحنه «همه‌ می‌دانند»

حالا آخرین ساخته فرهادی، یعنی «قهرمان»، در سینماهای ایران روی پرده رفته است. او جایزه بزرگ هیات داوران جشنواره کن را برای این فیلم دریافت کرد. 

«امیر جدیدی»، بازیگر فیلم قهرمان هم کاندیدای بهترین بازیگر مرد این جشنواره بود که ناکام ماند.  بسیاری از منتقدان معتقدند فرهادی با وسواسی که دارد، بهترین بازی‌ها را از بازیگران فیلم می‌گیرد. 

پیمان معادی، بازیگر فیلم‌های جدایی نادر از سیمین و درباره الی در این باره به مجله فیلم گفته بود: «هر بازیگری در طول کار با فرهادی یاد می‌گیرد که multi task بشود؛ یعنی مثلاً نباید فقط یک قدم برود جلو و دیالوگش را بگوید. باید حواسش باشد که این جا پشت ستون قرار گرفته است و نباید دیالوگش را شروع کند، آن جا نباید نگاهش را به سمت بازیگر مقابل بیاندازد، به این که وسط حرکتش قرار است به زاویه دیگری کات بخورد توجه کند و در عین حال، راکورد حس و حرکتش را هم حفظ کند. اگر بخواهی ریاضی و آماری با این قضیه برخورد کنی، می‌بینی که مجموع نکات گوشزد شده به بازیگر در یک نمای کوتاه مثلاً به ۱۶ مورد می‌رسد و برای من شخصاً همین نکته است که کار با فرهادی را خیلی جذاب می‌کند؛ این که تا این حد حواسم به همه نکات باشد و در عین حال، حس جاری در بازی را از دست ندهم و مکانیکی نشوم. بامزه‌اش این است که بعد از تاکید بر هر ۱۶ نکته، با لحنی خیلی دموکراتیک و دوستانه می‌گوید هرکاری دلت می‌خواهد، بکن! به این ترتیب، کار کردن با او تقریباً ریسک ندارد، چون ممکن نیست از یک حدی پایین‌تر بازی کنی. نمی‌گذارد بدون این که کارت را درست انجام بدهی، بروی خانه‌ات. این که فوق‌العاده یا درخشان باشی، به تلاش و انگیزه خودت بستگی دارد اما نمی‌توانی بد و ضعیف باشی. چون خودش نمی‌گذارد و حتی در حد شمارش دفعات پلک زدن من در یک نمای دور هم هر چیزی را که لازم است، گوشزد می‌کند.»

فرهادی همراه «امیر جدیدی» و «سارینا فرهادی»، بازیگران «قهرمان» روی فرش قرمز کن

فرهادی  فیلم قهرمان را در سکوت خبری در شیراز ساخت و به شیوه همه زمان‌هایی که مشغول ساخت فیلم است، با رسانه‌ها گفت‌وگو نکرد و عکس و خبر زیادی از فیلم‌برداری بیرون نیامد. با این حال، هم‌زمان با اکران این فیلم، چنان در معرض قضاوت عمومی قرار گرفت که دست به قلم شد و بیانیه‌ای تند و تیز نوشت. 

منتقدان سینمای فرهادی حالا دیگر تنها منتقدان فیلم و سینما نیستند، طیف بزرگی از جامعه ایرانی او را نقد می‌کند؛ از «ذوب شدگان در ولایت» تا «براندازان». 

صرف‌نظر از انتقادهای بی‌شمار از  فرهادی در ایران و خارج از کشور، او یکی از مفاخر سینما و هنر ایران است. فرهادی تمام افتخارات سینمایی جهان را از آن خود کرده است و دیگر لازم نیست چیزی به کسی ثابت کند، مگر به خودش. 

رفتار فرهادی در چند روز اخیر مانند صحنه گردانی است که پروژه‌ای بزرگ‌تر از یک فیلم را در دست گرفته است. انگار که مشغول کارگردانی همه ما است و همان‌طور که بسیاری از هنرپیشه‌هایش از چند و چون نقش خود بی‌خبرند، همه ما هم بدون آن که بدانیم، مشغول ایفای نقش در کاری از اصغر فرهادی هستیم؛ فیلمی که بدون شک مانند همه کارهای قبلی او، جذاب و ماندگار خواهند بود و طرف‌داران و مخالفان بی‌شماری خواهد داشت.  

 

ثبت نظر

گزارش

درگذشت اردشیر زاهدی؛ خداحافظ آقای سفیر

۲۸ آبان ۱۴۰۰
فرامرز داور
خواندن در ۱۱ دقیقه
درگذشت اردشیر زاهدی؛ خداحافظ آقای سفیر