close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

بهره‌برداری از معدن دریاچه ارومیه؛ فرصتی اقتصادی یا مقدمات چرنوبیل ایران

۸ آذر ۱۴۰۰
پرویز یاری
خواندن در ۸ دقیقه
برداشت نمک از بستر دریاچه ارومیه
برداشت نمک از بستر دریاچه ارومیه
تصویر ماهواره ای از کارخانه کاوه سودای مراغه و لاگون‌های پساب این کارخانه
تصویر ماهواره ای از کارخانه کاوه سودای مراغه و لاگون‌های پساب این کارخانه
طوفان نمک بر فراز شهر ارومیه
طوفان نمک بر فراز شهر ارومیه
آزمایشگاه سازمان محیط زیست استان آذربایجان شرقی با انجام آزمایش بر روی پساب کارخانه کاوه سودا، آلایندگی این شرکت را تایید کرده است.
آزمایشگاه سازمان محیط زیست استان آذربایجان شرقی با انجام آزمایش بر روی پساب کارخانه کاوه سودا، آلایندگی این شرکت را تایید کرده است.

به گفته رییس سازمان صمت استان آذربایجان‌غربی، دریاچه ارومیه بزرگترین معدن ایران است. وجود ۱۰ میلیارد تن مواد معدنی در این دریاچه، ارومیه را تبدیل به غنی‌ترین حوزه معدنی ایران کرده‌ است. نمک دریاچه ارومیه حاوی «سدیم»، «پتاسیم»، «استات کلسیم»، «لیتیوم»، «منیزیم»، «کلر»، «برم»، «سولفات» و «بی‌کربنات» و ... است. این مواد معدنی کاربردهای فراوانی در حوزه صنعت و کشاورزی دارد.

بهره‌برداری از مواد معدنی دریاچه ارومیه سابقه‌ای طولانی دارد. با این‌وجود برداشت غیراصولی و عدم رعایت الزامات زیست‌محیطی در بهره‌برداری از این ظرفیت کم‌نظیر، بحرانی جدید و غیرقابل پیش‌بینی را نوید می‌دهد. عدم نظارت کافی و حتی چشم‌پوشی سازمان حفاظت محیط بر تخلفات بهره‌برداران، اصرار سازمان صمت به بهره‌برداری بی‌رویه و نادیده گرفته شدن هشدارهای کارشناسان و فعالان محیط زیست درباره روند نگران‌کننده‌ برداشت نمک از بستر این پارک ملی، شتاب در تبدیل دریاچه ارومیه به چرنوبیل ایران را بیش از پیش افزایش داده‌است.

***

دریاچه ارومیه در شمال غربی ایران و بین استان‌های آذربایجان غربی و شرقی قرار دارد. این زیست‌بومِ آبی به دلیل برخورداری از ویژگی‌های منحصربه‌فرد اکولوژیک، در سال ۱۳۴۶ به عنوان «منطقه حفاظت‌شده»، در سال ۱۳۴۹ به عنوان «پارک ملی» و در سال ۱۳۵۵ از سوی «یونسکو» به عنوان «ذخیره‌گاه زیست‌کره» ثبت شده‌است.

این دریاچه کمتر از ۲۵ سال پیش با حدود شش هزار و صد کیلومترمربع وسعت، بزرگ‌ترین دریاچه داخلی ایران و دومین دریاچه آب‌شور جهان بود. اکنون اما دریاچه ارومیه با از دست دادن بیش از ۶۰ درصدِ مساحت و ۹۰ درصد از حجم آب خود در آستانه خشک شدن کامل قرار گرفته‌ است.

افزایش تصاعدی حفر چاه‌های غیرمجاز، احداث سدهای متعدد در حوزه آبریز دریاچه ارومیه و عدم پرداخت حق‌آبه زیست‌محیطی آن، ساخت پل شهید کلانتری در میانه دریاچه، تبدیل گسترده زمین‌های دیم به مزارع و باغات آبی، کاهش بارندگی‌ها به دلیل تغییرات اقلیمی و ... پهنه وسیعی از این ذخیره‌گاه زیست‌کره را خشک کرده‌است. خشک شدن دریاچه ارومیه باعث رسوب میلیاردها تن املاح و مواد معدنی در بستر آن شده‌است.

در دهه‌های گذشته جوامع محلی به صورت سنتی اصلی‌ترین برداشت‌کنندگان نمک از دریاچه ارومیه بودند. اما اکنون املاح و مواد معدنی این دریاچه تبدیل به منبعی بزرگ برای بهره‌برداری کارخانجات صنعتی در استان آذربایجان غربی و شرقی و استان فارس شده‌ است. بیشترین مصرف نمک خشک دریاچه ارومیه در تامین مواد اولیه صنایع شیشه، صنایع تولید اسید و به صورت غیر مستقیم در کارخانجات تولید شوینده است. از این نمک جهت مصارف خوراکی (در صورت تصفیه) و یخ‌زدایی جاده‌ها نیز استفاده می‌شود.

همچنین لجن دریاچه ارومیه به دلیل داشتن املاح فراوان معدنی به ویژه گوگرد، ترکیبات آهن، ید، مقدار مناسبی نمک، مواد آلی متعدد و میزان رادیواکتیویته مناسب، یکی از مرغوب‌ترین لجن‌های طبی به شمار می‌آید. در کنار جوامع محلی برخی شرکت‌ها نیز سال‌ها است اقدام به برداشت لجن از این دریاچه می‌کنند.

ضعف تکنولوژی و نبود سرمایه‌گذاری

برای پرهیز از آسیب‌های زیست‌محیطی ناشی از برداشت و فرآوری نمک دریاچه ارومیه، نیاز به سرمایه‌گذاری و تکنولوژی روزآمد است.

به گفته معاون اقتصادی استانداری آذربایجان غربی: «براساس مصوبه بیست و پنجمین جلسه شورای معاونان وزارت صمت، اداره کل استان متعهد به تعریف پروژه‌های مرتبط با استخراج منیزیم و پتاسیم از شورابه دریاچه ارومیه شده‌ است. این پروژه‌ها در قالب سرمایه‌گذاری ثابت ۲۵۰ میلیون دلار و سرمایه‌گذاری کل هزار و ۶۶۰ میلیارد ریال برای استخراج ۵۰۰ هزار تن سدیم کلرید، ۵۰ هزار تن سولفات پتاسیم، ۶۰ هزار تن منیزیم کلرید، ۲۰۰ هزار تن سولفات دوسود و ۶ تن بروم پیش‌بینی شده‌ است.»

با این‌وجود این پروژه‌ها به دلایل نامعلوم تاکنون به مرحله‌ی اجرا درنیامده است. اکنون در ایران سولفات پتاسیم و برم تولید نمی‌شود. این کشور سالانه با واردات حدود ۳۰۰ هزارتن سولفات پتاسیم (به عنوان كود شیمیایی) یکی از بزگترین واردکنندگان این محصول است. در صورت سرمایه‌گذاری کافی در استان‌های حاشیه دریاچه ارومیه، امکان استفاده از پتانسیل مواد معدنی دریاچه برای توسعه صنعتی در این منطقه وجود خواهد داشت.

با این‌حال به گفته معاون فنی اداره کل حفاظت محیط زیست استان آذربایجان غربی، اکنون سالانه در حدود ۲ میلیون تن نمک از این دریاچه برداشت می‌شود. این مقام دولتی در گفت‌وگو با رسانه‌ها گفته است: «امسال نیز ۱۲ مجوز در قالب هر مجوز برداشت در محدوده ۲۰ هکتار از بستر دریاچه ارومیه صادر شده است.»

همین مقدر از برداشت مواد معدنی از دریاچه ارومیه نیز مشکلات متعددی را در این منطقه ایجاد کرده است. شرکت‌های بهره‌بردار بدون رعایت الزامات زیست‌محیطی، به سرعت در حال تخریب بستر دریاچه ارومیه و آلوده کردن آبِ این زیست‌بومِ باارزش هستند.

مین‌گذاریِ چرنوبیلِ ایران 

یکی از فعالان محیط زیست ساکن ارومیه با تشبیه وضعیت کنونی دریاچه ارومیه به «فاجعه چرنوبیل»، در گفت‌وگو با «ایران‌وایر»، می‌گوید: «بحران دریاچه ارومیه در حال رسیدن به نقطه‌ بدون بازگشت است. در دولت روحانی مسئولان مرکزنشینِ ستاد احیای دریاچه ارومیه به اعتراف خود ۱۵ هزار میلیارد تومان بودجه گرفتند؛ اما نتیجه کار آن‌ها نصف شدن حجم آب دریاچه ارومیه تنها در عرض یک سال گذشته است. مسئولین محلی خصوصا مدیران سازمان محیط زیست هم گویا وظیفه خود را نه حفاظت از دریاچه ارومیه که حمایت از بهره‌برداران نمک تعریف کرده‌اند. سال‌ها است اعتراض فعالان محیط زیست به برداشت غیراصولی نمک از دریاچه ارومیه، شنیده نمی‌شود. حتی به‌رغم وجود شواهد متعدد، سازمان حفاظت محیط زیست استان آذربایجان شرقی آلایندگی و آسیب‌های ناشی از برداشت نمک توسط شرکت کاوه سودا را انکار می‌کند. این سازمان حتی اجازه انتقال مستقیم پساب شیمیایی این شرکت به دریاچه ارومیه را صادر کرده‌ است. مسئولان نه آسیب‌های زیست‌محیطی به دریاچه ارومیه را می‌بینند و نه طوفان‌های نمک آن را. آن‌ها مردم آذربایجان را با فاجعه‌ای مشابه چرنوبیل تنها گذاشته‌اند.»

«شرکت کاوه سودای مراغه»، بزرگترین کارخانه تولیدکننده‌ کربنات سدیم و شیشه در ایران است. مواد اولیه این شرکت آهک و نمک است. بیش از ۵۰۰ هزار تن از نمک مورد استفاده در این شرکت از دریاچه ارومیه برداشت می‌شود.

کاوه سودا در سال ۱۳۷۷ مجوز احداث دریافت کرده و ۱۳۸۳ به بهره‌برداری رسیده‌ است. در سال‌های ۱۳۸۴ و ۱۳۸۹ و در پی ترکیدگی لاگون‌های کارخانه کاوه سودا، پساب شیمیایی و خطرناک این شرکت در منطقه جاری شد. این پساب‌ها آلودگی گسترده‌ی منابع آب زیرزمینی، آب و خاک منطقه و نیز آلودگی پارک ملی دریاچه ارومیه را در پی داشت. پس از این حادثه شورای تامین استان آذربایجان شرقی اقدام به تصویب طرح انتقال پساب این شرکت به دریاچه ارومیه کرد؛ اقدامی که به شدت مورد اعتراض فعالان محیط زیست منطقه قرار گرفته‌است.

سازمان حفاظت محیط زیست استان آذربایجان شرقی و مدیران شرکت کاوه سودا مدعی هستند، پساب این شرکت با آب دریاچه ارومیه همخوانی دارد و نمی‌تواند عامل آلودگی دریاچه ارومیه شود.

با این‌وجود سندی که به دست ایران‌وایر رسیده است، نشان می‌دهد که آزمایشگاه سازمان محیط زیست استان آذربایجان شرقی با انجام آزمایش بر روی پساب کارخانه کاوه سودا، آلایندگی پساب این شرکت را تایید کرده‌ است. بر پایه این سند ۸ شاخص پساب کارخانه کاوه سودا بیش از حد مجاز و در برخی موارد خطرناک ارزیابی شده‌ است.

همچنین شرکت کاوه سودا در کنار سایر شرکت‌های بهره‌بردار، استانداردها و الزامات زیست‌محیطی را در برداشت نمک از بستر دریاچه ارومیه رعایت نمی‌کند.

عدم رعایت استانداردهای بهره‌برداری از نمک دریاچه ارومیه

یکی از پژوهشگران سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی ایران، عدم رعایت الزامات زیست‌محیطی در برداشت نمک از بستر دریاچه را نتیجه ضعف سازمان حفاظت محیط زیست معرفی می‌کند. او می‌گوید: «کارشناسان و فعالان محیط زیست به میزان و کیفیت برداشت مواد معدنی از دریاچه ارومیه معترض‌اند و نه بهره‌برداری از آن. در صورت رعایت الزامات زیست‌محیطی در فرایند برداشت تا فرآوری نمک، دریاچه ارومیه می‌تواند تبدیل به فرصتی کم‌نظیر برای توسعه آذربایجان شود و حتی هزینه‌های احیای دریاچه ارومیه را نیز تامین کند.»

این پژوهشگر معتقد است، پژوهش‌های انجام شده در ایران درباره تعریف الزامات زیست‌محیطی بهره‌برداری از مواد معدنی دریاچه‌ها کافی نیست. سازمان حفاظت محیط زیست نیز استانداردهایی دقیق و علمی منطبق بر اکوسیستم دریاچه ارومیه تدوین نکرده و حتی توصیه‌های کارشناسان و فعالان محیط زیست را در این ارتباط رعایت نمی‌کند: «استخراج املاح از آب شور و یا از بستر خشک دریاچه انجام می‌شود. اکنون به دلیل کاهش شدید آب دریاچه ارومیه نباید مجوز استخراج نمک از آب شور صادر شود. زیرا این روش خود باعث کاهش حجم آب دریاچه خواهد شد. درباره برداشت از بستر خشک دریاچه نیز بایستی عمق دقیق رسوبات برای هر منطقه شناسایی و مجوز برداشت نیز بر همین مبنا صادر شود. در غیر این صورت برداشت از عمق غیرکارشناسی به بستر دریاچه آسیب جدی خواهد زد. همچنین املاح پس از رسوب به صورت طبیعی در بستر دریاچه تا حدی سفت می‌شود. برداشت نمک باعث گسست و تضعیف پیوند نمک با بستر دریاچه می‌شود و شرایط را برای ایجاد گرد و غبار و طوفان‌های نمک مهیا می‌کند. تردد تریلرها و ریزش نمک و شورآبه از آن در جاده‌ها، ایجاد گرد و غبار در هنگام برداشت و بادبردگی از سطح پایل‌های نمک (پشته‌های نمک) نیز از دیگر ریسک‌های برداشت نمک است. نهایتا در کنار لزوم فراهم کردن تجهیزات و فن‌آوری مناسب استخراج نمک، پس از بهره‌برداری نیز بایستی بستر آسیب دیده دریاچه احیا شود.»

دریاچه ارومیه بزرگترین معدن ایران است؛ معدنی که می‌تواند در صورت سرمایه‌گذاری کافی به تغییر الگوی معیشت مردم منطقه از کشاورزی به صنعت کمک کند. با این‌وجود تداوم روند کنونی بهره‌برداری از نمک دریاچه ارومیه به دلیل عدم رعایت الزامات زیست‌محیطی، ضعف ساختاری نهادهای نظارتی و حتی چشم‌پوشی سازمان حفاظت محیط زیست بر تخلفات بهره‌برداران، نه استفاده از یک فرصت اقتصادی که در واقع مین‌گذاریِ چرنوبیلِ ایران است؛ مین‌هایی که انفجار آن به شکل طوفان‌های نمک بروز خواهد کرد.

ثبت نظر

گزارش

تاخیر در پروژه‌های نفت و گاز چقدر به ایران ضرر زده است؟

۸ آذر ۱۴۰۰
بهنام قلی‌پور
خواندن در ۸ دقیقه
تاخیر در پروژه‌های نفت و گاز چقدر به ایران ضرر زده است؟