close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

زندان، تبعید و حالا ممنوع از خروج بودن؛ جرم سعید مدنی چیست؟

۶ بهمن ۱۴۰۰
رقیه رضایی
خواندن در ۹ دقیقه
سعید مدنی که عازم سفر به امریکا برای یک فرصت مطالعاتی بوده، توسط ماموران اطلاعات سپاه، در فرودگاه ممنوع الخروج شده است.
سعید مدنی که عازم سفر به امریکا برای یک فرصت مطالعاتی بوده، توسط ماموران اطلاعات سپاه، در فرودگاه ممنوع الخروج شده است.

 «سعید مدنی»، جامعه‌شناس، نویسنده و روشنفکر ملی-مذهبی، هفته گذشته وقتی برای سفر به کنتیکت آمریکا به فرودگاه رفته بود، فهمید که ممنوع‌ از خروج است. او از سوی دانشگاه «ییل» دعوت شده بود که در دوره‌ای یک ساله، به تدریس جامعه‌شناسی مسائل ایران بپردازد و فرصتی برای ادامه پژوهش‌های خود داشته باشد. 

ماموران حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران در حالی در فرودگاه مانع سفر او شدند که این جامعه‌شناس در چند ماه اخیر، دو بار برای گرفتن ویزای آمریکا به ارمنستان سفر کرده و چند روز پیش از سفر هم، پس از یک بازجویی چند ساعته، ماموران وزارت اطلاعات به او گفته‌اند که ممنوع‌ از خروج نیست.

سعید مدنی کیست و چرا نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی جلوی خروج او از ایران را گرفته‌اند؟ ایران‌وایر در گفت‌وگویی با خود آقای مدنی به این سوالات پاسخ داده است.

***

سعید مدنی کیست؟

«سعید مدنی»، پژوهشگر حوزه جامعه مدنی و جامعه‌شناس آسیب‌های اجتماعی است. کتاب‌های «کودک‌آزاری در ایران»، «خشونت علیه کودکان در ایران»، «جامعه‌شناسی روسپی‌گری»، «ضرورت مبارزه با پدیده فقر و نابرابری در ایران» و «اعتیاد در ایران» از جمله آثار او هستند. او که دکترای خود را در رشته «جرم‌شناسی» از دانشگاه «ساوترن پاسیفیک» در آمریکا به سرانجام رسانده، چند سالی است حق انتشار آثار خود در ایران را ندارد.

مدنی، عضو شورای فعالان ملی-مذهبی و از نزدیکان «عزت‌الله سحابی»، موسس ماهنامه «ایران فردا»، نماینده دوره اول مجلس و رهبر سابق یکی از جریانات سیاسی مهم ایران است. 

اما جدا از این، سعید مدنی روزنامه‌نگاری هم کرده است. او از بنیان‌گذران ماهنامه ایران‌فردا در دهه ۷۰ خورشیدی است. در واقع، فعالیت او در همین زمینه، مقدمات حکم ۶ سال زندان، ۱۰ سال تبعید و محرومیت از فعالیت اجتماعی را که در سال ۱۳۹۰ علیه او صادر شد، رقم زده است.

او تابه‌حال سه بار بازداشت شده است. بار اول در سال ۱۳۷۳، به‌خاطر سردبیری ماهنامه ایران فردا و بار دوم در سال ۱۳۷۹، به همراه شماری از فعالان ملی-مذهبی بازداشت شد. اما، نهایتا در سال ۱۳۹۰ و دو سال بعد از اعتراضات گسترده به تقلب در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۳۸۸، به اتهام حمایت از این اعتراضات بازداشت و ۴ سال حبس کشید. بعد از آن هم، مدت ۲ سال را در بندرعباس، در تبعید به سر برد و سرانجام در روز ۹آذر۱۳۹۶، به تهران بازگشت.

آیا ممنوع‌ از خروج بودن سعید مدنی به او اعلام شده بود؟

آخرین اقدام نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی علیه سعید مدنی، ممنوع‌ از خروج کردن او در فرودگاه تهران است. پاسپورت او ضبط شده و ماموران بدون ارائه حکم قضایی، مانع سفر او شده‌اند.

سعید مدنی درباره ممنوع‌ از خروج شدن خود به ایران‌وایر می‌گوید: «پس از دعوت دانشگاه ییل، اقدام به دریافت ویزای آمریکا کردم. برای ویزا، دو بار به ارمنستان سفر کردم. بعد از صدور ویزا، چند روز قبل از پرواز، از وزارت اطلاعات با من تماس گرفتند و خواستند که به آن‌جا بروم. درباره موضوعات زیادی از من سوال پرسیده شد، ولی آن‌چه که مهم است، این بود که من از ماموران پرسیدم که آیا ممنوع‌الخروج هستم؟ پاسخ این بود که خیر. بعد پرسیدم که آیا همکاری من با دانشگاه ییل، متضمن جرمی است؟ باز هم پاسخ منفی شنیدم. به‌همین دلیل هم مطمئن شدم که مشکلی برای سفرم نیست.»

او در ادامه می‌گوید: «چند روز بعد، نیمه شب عازم فرودگاه شدم. کارت پروازم را گرفتم و چمدان‌ها را هم تحویل دادم و در مرحله  کنترل پاسپورت، به من گفته شد که برای کنترل ویزا، باید چند دقیقه‌ای صبر کنم. بعد از آن، یکی از افسرانی که در حفاظت فرودگاه بود، چند سوال از من درباره نحوه دریافت ویزا، مقصد و علت سفرم پرسید. این گفت‌وگوی کوتاهی بود.»

این محقق و جامعه‌شناس، همچنین از بازجویی خود توسط ماموری که لباس شخصی بوده و در پی درخواست مدنی برای معرفی خود، بعد از کمی تامل اعلام کرده که از سازمان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران است، خبر داده و می‌گوید: «از من سوالاتی درباره نقدهایی که من درباره مدیریت کرونا داشتم، بیانیه‌هایی که امضا کرده بودم و مصاحبه‌هایم در این زمینه و برخی فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی من پرسید.»

اشاره این فعال ملی-مذهبی، به تحقیقات و فعالیت‌های رسانه‌ای خود درباره نقد نحوه مدیریت همه‌گیری ویروس کرونا است. او در کتابی تحت عنوان، «جامعه مدنی و کرونا: تجربه جهانی» به بررسی نقش جامعه مدنی در کشورهای مختلف جهان در مدیریت عالم‌گیری ویروس کرونا کرده است. همچنین در چندین مصاحبه، از جمله مصاحبه با سایت «همشهری آنلاین» و مصاحبه تصویری با بخش فارسی «خبرگزاری فرانسه»، نسبت به عملکرد حکومت ایران، موضع انتقادی گرفته بود.

مدنی در ادامه به عدم ارائه حکم قضایی برای ممنوع بودن خروج خود، می‌گوید: «تقریبا یک ربع قبل از پرواز به آن مامور لباس شخصی گفتم که باید تکلیفم روشن شود. ایشان بعد از تماس تلفنی که گرفت به من اعلام کرد که ممنوع‌الخروجم. من خواستم حکم قضایی را نشانم دهد که ایشان ارجاع داد به حفاظت فرودگاه. در حفاظت فرودگاه هم گفتند که اساسا در جریان موضوع نیستند و حکمی در اختیار آن‌ها نیست.» 

مدنی درباره سیاست‌های حکومت در دوران شیوع کرونا چه می‌گوید؟

سعید مدنی، درباره فعالیت‌های تحقیقاتی خود به ایران‌وایر می‌گوید: «آن‌چه من گفته‌ام، نقدی بوده به وضعیت جامعه ایران و در این نقدها سعی کردم که گره‌های اساسی و موانع ساختاری که جامعه ایران را به سمت توسعه، رفاه و برخورداری ببرد را توضیح بدهم.»

او با اشاره به بازجویی کوتاهی که در فرودگاه از او شده نیز می‌گوید: «در گفت‌وگویی که در فرودگاه با من انجام شد، از من پرسیده شد که چرا نظام حکمرانی را به سوءمدیریت کرونا متهم کردی؟ من در پاسخ گفتم که شواهد بسیار روشنی در این زمینه وجود دارد که مدیریت کرونا، یعنی کل فرایندی که از ابتدای ورود ویروس شروع می‌شود تا اقدامات بعدی و واکسیناسیون، که البته در سطوح عالی نظام حکمرانی ایران بوده، خطاهای بسیار جدی در این زمینه داشته است.»

مدنی همچنین ادامه می‌دهد: «نظام حکمرانی، دست‌کم بین یک تا دو ماه در اعلام ورود ویروس به ایران تاخیر داشته و حتی دروغ گفته است. این پیامدها و آثار جدی داشته است. به اعتبار آمارهای رسمی، اعلام به‌موقع ورود بیماری می‌توانسته از مرگ ۱۳۰ هزار و بر اساس ارزیابی‌های دقیق‌تر از مرگ حدود ۳۰۰ هزار نفر جلوگیری کند.»

این جامعه‌شناس همچنین به منشا ورود ویروس کرونا در ایران نیز اشاره کرده و می‌گوید: «نظام حکمرانی و مدیریت کرونا، کاملا اطلاع داشته که به دلیل رفت و آمدی که طلاب و برخی ساکنان قم با چین داشته‌اند، منشا بیماری در شهر قم است. بنابراین، می‌توانسته با قرنطینه کامل شهر قم، مانع از گسترش بیماری به استان‌ها و شهرهای دیگر شود، ولی به دلایل مذهبی و سیاسی این‌ کار را انجام نداده و همین هم زمینه گسترش بیماری را به کل کشور فراهم کرده است. این‌ تخلف بسیار بزرگی است.»

مدنی در ادامه نیز سیاست‌های قرنطینه و تاخیر واکسیناسیون را «نابخردانه» خوانده و می‌گوید: «سیاست ایمنی گله‌ای که حاکمان در پیش گرفتند، عملا بسیار ناموفق بود و موجب شد که قبل از همه کشورها، به پیک اول بیماری برسیم. بعد از آن هم، سیاست قرنطینه را بسیار ناقص و بدون برنامه‌ریزی جدی، اعمال کرد و به‌همین ترتیب موجب شد که به سرعت نرخ مرگ‌ومیر و ابتلا بالا رود.»

او در ادامه نیز می‌گوید: «علاوه بر همه این‌ها، تاکید کردم که واکسیناسیون می‌توانسته نقش مهمی در کنترل مرگ‌ومیر داشته باشد؛ ولی تعلل در ورود واکسن و درگیر کردن بحث سلامت مردم با مسائل سیاسی از جمله، عدم ورود واکسن آمریکایی یا انگلیسی، موجب شده که واکسیناسیون خیلی دیر آغاز شده و جمعیت بسیار قابل توجهی در معرض خطر مرگ قرار بگیرند.» 

اشاره این نویسنده و محقق رشته جامعه‌شناسی به دستوری است که «علی خامنه‌ای» در دی‌ماه ۱۳۹۹ صادر و رسما اعلام کرد که ورود واکسن‌های ساخت آمریکا و انگلیس ممنوع است. این در حالی بود که در آن زمان، تنها واکسن‌های دو شرکت آمریکایی «فایزر» و «مادرنا» و واکسن یک شرکت انگلیسی به نام «آسترازنکا» توانسته بودند مجوز بگیرند و همه کشورها در رقابتی سخت، در حال خریدن این واکسن‌ها برای کشورهای خود بودند.

چرا مدنی دو سال بعد از جنبش سبز، به اتهام همکاری با این جنبش زندانی شد؟

سعید مدنی  در ۱۷دی‌۱۳۹۰ در تهران بازداشت شد، مدتی بعد به تحمل ۶ سال حبس و ۱۰ سال تبعید محکوم شد. او ۴ سال از حبس خود را در دو زندان اوین و «رجایی‌شهر» کرج و مدت دو سال را نیز در تبعید در بندرعباس به سر برده است. 

این فعال ملی-مذهبی درباره علت بازداشت و حکم زندان خود نیز به ایران‌وایر می‌گوید: «من سه دوره بازداشت داشتم و سه پرونده متفاوت برایم باز شده بود. در مجموع کلیه اتهامات من ترکیبی بود از سردبیری ماهنامه ایران فردا، عضویت در شورای فعالان ملی-مذهبی و همکاری و همراهی با جنبش سبز.» 

سعید مدنی در ادامه با اشاره به یک سال زندان انفرادی خود در فاصله دی ماه ۱۳۹۰ تا بهمن ماه ۱۳۹۱، می‌گوید: «به دلایلی که هنوز هم برای من روشن نیست، دو سال بعد از جنبش سبز و عمدتا با مصادیقی که مربوط به همراهی من با این جنبش بود، در زمستان سال ۹۰ بازداشت شدم و تا بهمن ۱۳۹۱، در سلول‌های انفرادی تک‌نفره و در‌بسته بند ۲۰۹ زندان اوین، تحت نظر وزارت اطلاعات بودم و بازجویی می‌شدم.» 

مدنی در حالی مجبور به تحمل سه ماه حبس انفرادی در سلول تک‌نفره و ۹ ماه حبس انفرادی در سلول «در‌بسته»، یعنی با حضور یک یا دو نفر دیگر شده است که فعالان حقوق‌ بشری از جمله «نرگس محمدی» معتقدند این نوع زندان، مصداق بارز شکنجه سفید است. خانم محمدی، بابت این موضوع، به‌تازگی دوباره بازداشت شده و بیش از دو ماه را در سلول انفرادی بوده است. او هفته گذشته نیز به «زندان قرچک» منتقل شده است.

این فعال جامعه مدنی، همچنین به تبعید خود به زندان رجایی‌شهر کرج، به‌دلیل فعالیت‌هایش در بند ۳۵۰ زندان اوین نیز اشاره کرده و می‌گوید: «پس از آن حدود یک سال در بند ۳۵۰ زندان اوین بودم و بعد هم به دلیل اعتراضاتی که آن‌جا صورت گرفت و این‌که مسئولیت بند زندانیان سیاسی، بر عهده من بود، به زندان رجایی‌شهر کرج تبعید شدم. دو سال هم آن‌جا بودم و بعد از آن‌هم به بندرعباس تبعید شدم.»

اشاره این فعال مدنی به اعتراضی است که در ۲۸فروردین‌۱۳۹۳، در پی ضرب‌وشتم زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین، شکل گرفت. ماموران لباس شخصی حین بازرسی وسایل زندانیان سیاسی، آن‌ها را  مورد ضرب‌وشتم قرار داده بودند. پس از آن، به‌زور موی سر زندانیان سیاسی را تراشیده و در حالی که برخی از آن‌ها حتی قادر به راه رفتن نبودند، آن‌ها را خونین، کف مینی‌بوس انداخته و به مکان دیگری منتقل کرده بودند. 

این ضرب‌وشتم و اعتراض زندانیان که به «پنج‌شنبه سیاه» معروف است، در بیرون از زندان نیز اعتراضات بسیاری را در پی داشت. بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی با تراشیدن موی سر خود، با این زندانیان اظهار همبستگی کرده و برخی نیز در تجمعی مقابل ساختمان ریاست‌جمهوری، خواستار مداخله «حسن روحانی»، رییس‌جمهور وقت در این موضوع شده بودند. از آن جمع نیز، بسیاری بازداشت شده و احکام بلند‌مدت زندان گرفتند. 

مطالب مرتبط:

کارزاری علیه زندان انفرادی؛ همه برای نرگس

ضبط گذرنامه سعید مدنی، نویسنده، در فرودگاه

سعید مدنی، جامعه‌شناس: سانسور و ممنوع‌القلمی را کنار بگذارید

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

نابرابری اقتصادی یعنی چه؟

۶ بهمن ۱۴۰۰
ما ایرانیم
خواندن در ۴ دقیقه
نابرابری اقتصادی یعنی چه؟