close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

این خانه دیگر امن نیست؛ دانشگاه علوم پزشکی تبریز از باباباغی چه می‌خواهد؟

۳ اسفند ۱۴۰۰
پرویز یاری
خواندن در ۷ دقیقه
در سال‌های اخیر «دانشگاه علوم پزشکی تبریز»، زمین‌های باباباغی را که وقف بیماران جذامی است، تصرف کرده و خانواده‌های این بیماران را برای ترک خانه‌هایشان تحت فشار گذاشته است
در سال‌های اخیر «دانشگاه علوم پزشکی تبریز»، زمین‌های باباباغی را که وقف بیماران جذامی است، تصرف کرده و خانواده‌های این بیماران را برای ترک خانه‌هایشان تحت فشار گذاشته است
فرزند یکی از بیماران جذامی ساکن در مرکز باباباغی تبریز: من در باباباغی به دنیا آمده‌ام. اینجا خانه من و همه اهالی آن است
فرزند یکی از بیماران جذامی ساکن در مرکز باباباغی تبریز: من در باباباغی به دنیا آمده‌ام. اینجا خانه من و همه اهالی آن است
دکتر محمدحسین مبین پزشک، شاعر، نویسنده و مشهور به «پدر جذامیان ایران» است.در سال ۱۳۳۸، پس از معرفی دکتر سید محمدحسین مبین، به عنوان کفیل مرکز باباباغی، شرایط به مرور برای بیماران جذامی بهبود یافت
دکتر محمدحسین مبین پزشک، شاعر، نویسنده و مشهور به «پدر جذامیان ایران» است.در سال ۱۳۳۸، پس از معرفی دکتر سید محمدحسین مبین، به عنوان کفیل مرکز باباباغی، شرایط به مرور برای بیماران جذامی بهبود یافت

«دنیا زشتی کم ندارد. زشتی‌های دنیا بیشتر بود، اگر آدمی بر آن‌ها دیده بسته بود؛ اما آدمی چاره‌ساز است.»

این جملاتِ آغازینِ مستندِ «خانه سیاه است»، به کارگردانی «فروغ فرخزاد» و تهیه‌کنندگی «ابراهیم گلستان» است. این مستند روایت درد و رنج، طردشدگی و تنهایی بیماران جذامی است؛ مستندی که در مرکز نگهداری بیماران جذامی در «باباباغی تبریز» ساخته شده است.

فروغ، مستند «خانه سیاه است» را در سال ۱۳۴۱ خورشیدی و در اوج دوران شیوع بیماری جذام در ایران ساخت؛ دوره‌ای که به دلیل کمبود شدید امکانات پزشکی و ناآگاهی مردم نسبت به جذام، بیماران درد و رنج مضاعفی را تحمل می‌کردند. با این‌وجود فروغ مستندش را با امید به آدمی آغاز می‌کند؛ امیدی که با تلاش و فداکاری دکتر «محمد حسین مُبَیِّن» و همکاران او چاره‌ساز شد و مرکز باباباغی را طی نیم قرن تبدیل به خانه‌ای امن و وطن هزاران بیمار جذامی کرد.

 در سال‌های اخیر اما «دانشگاه علوم پزشکی تبریز»، زمین‌های باباباغی را که وقف بیماران جذامی است، تصرف کرده و خانواده‌های این بیماران را برای ترک خانه‌هایشان تحت فشار گذاشته است. این گزارش روایت زندگی آن‌هایی است که سال‌ها در باباباغی زندگی کرده‌اند و حالا به آن‌ها گفته شده است، بیمارانتان را همین‌جا در بیمارستان مرکز بستری کنید و خودتان بروید. 

***

مرکز باباباغی کجاست؟

مرکز آموزشی درمانی باباباغی، در روستایی به همین نام و در ۱۵ کیلومتری شمال غربی تبریز واقع شده است. این مرکز، اولین آسایشگاه جذامیان ایران است. مرکز باباباغی فعالیت خود را با پذیرش ۷۵ بیمار جذامی آغاز کرد و در فاصله کمتر از دو سال، ۶۰۰ نفر از جذامیان مناطق مازندران، گیلان، کردستان و آذربایجان را در خود جای داد.

«ابراهیم رشیدی»، روزنامه‌نگار و پژوهش‌گر ساکن مشکین‌شهر درباره سرگذشت بیماران جذامی در ایران و آسایشگاه باباباغی نوشته است: «تابستان ۱۳۱۰ عبدالحسین تیمورتاش (وزیر دربار) به وزارت مالیه نوشت که برای جمع‌آوری مجذومین و دور نگهداشتن آن‌ها از انظار عمومی پیشنهاد می‌نماید، یکی از جزایر خالی‌السکنه دریاچه شاهی (ارومیه) تخصیص داده شود تا در آنجا بناهای مختصری ساخته و مجذومین را کلیتاً در آن محل سکونت داده، به کشت و زرع مشغول نمایند. قصد آن عالیجنابان، نه راحتی و درمان بیماران، بلکه دور کردن آن‌ها از انظار مردم و به‌عبارت دیگر تبعیدشان بود. سال ۱۳۱۰ محل فعلی به اسکان بیماران جذامی اختصاص یافت و دو سال بعد بلدیه تبریز باباباغی را بعد از احداث بناهای لازم در اختیار وزارت بهداری قرار داد.»

با این‌حال پس از تاسیس مرکز باباباغی نیز شرایط بیماران جذامی بهبود چندانی نیافت. تا دهه چهل شمسی و به‌رغم فداکاری پرستاران و پزشکانی از کشورهای مختلف که در باباباغی مشغول فعالیت بودند، به دلیل کمبود پزشکان متخصص، فقدان امکانات مناسب، نایاب بودن داروی جذام و نبودِ بودجه کافی، این مرکز همچون تبعیدگاه جذامیان اداره شد.

دکتر محمدحسین مبین که بود و برای  بیماران مبتلا به جذام چه کرد؟

در دهه سی و چهل خورشیدی، بیماری جذام در ایران و به‌ویژه در آذربایجان شیوع بیشتری پیدا کرد. در این دوره جذام ظرف مدت کوتاهی نزدیک به ۳۰۰ نفر از مردم شهرهای «اهر»، «خلخال» و «سردشت» را مبتلا کرد و فقط در سال ۱۳۴۱، سی نفر در «مشکین‌شهر» و «مغان» به این بیماری مبتلا شدند.

با این‌حال در سال ۱۳۳۸ و پس از معرفی دکتر سید محمدحسین مبین، به عنوان کفیل مرکز باباباغی، شرایط به مرور برای بیماران جذامی بهبود یافت. تاسیس «سازمان حمایت از جذامیان ایران» در سال ۱۳۴۲ و آغاز کمک «سازمان بهداشت جهانی» به ایران نیز زمینه را برای کنترل جذام در ایران تسهیل کرد.

دکتر محمدحسین مبین پزشک، شاعر، نویسنده و مشهور به «پدر جذامیان ایران» است. دکتر مبین در سال ۱۳۰۶ در محله «چرنداب» تبریز متولد شد. او در سال ۱۳۳۴ مدرک پزشکی خود را از دانشگاه تبریز دریافت کرد و در سال ۱۳۴۸ در رشته بیماری‌های پوستی از این دانشگاه تخصص گرفت.

دکتر مبین در سال ۱۳۳۷ به استخدام وزارت بهداری درآمد و خدمات خود را با یافتن بیماران جذامی در آذربایجان آغاز کرد و در سال ۱۳۳۸ به‌عنوان کفیل مرکز جذامیان باباباغی تبریز معرفی شد. او به‌رغم بی‌توجهی حکومت پهلوی به وضعیت بحرانی شیوع جذام در آذربایجان، با همکاری تعدادی داوطلب، به شهرها و روستاهای مختلف آذربایجان رفت و بیماران را برای درمان به باباباغی آورد. نفوذ و احترامی که دکتر مبین به دلیل بیش از نیم‌قرن پژوهش در حوزه بیماری پوستی و درمان بیماران جذامی در میان مردم کسب کرد، عیادت مردم از بیماران جذامی در باباباغی را به سنتی رایج در تبریز تبدیل کرده است. همچنین طی دهه‎ها فعالیت مرکز باباباغی، برخی از مردم در نقاط مختلف آذربایجان نیز با کمک‌های مالی و وقف اموال خود به نام بیماران جذامی، بخش عمده‌ای هزینه‌های این مرکز را تامین می‌کنند.

بر پایه آخرین آمار منتشر شده در وبسایت مرکز آموزشی درمانی باباباغی تبریز، ۱۵۴ بیماری جذامی در این مرکز ساکن هستند. مرکز باباباغی مساحتی حدود ۱۰۰ هکتار دارد و شبیه دهکده‌ای است که بیماران جذامی در آنجا به دو صورت «آسایشگاهی» و «بستری» ساکن هستند. بخش آسایشگاهی شامل خانه‌هایی است که بیماران جذامی به همراه فرزندان خود در آن‌جا زندگی می‌کنند. کمتر از ۲۰ درصد از بیماران جذامی در بیمارستان این مرکز نگهداری می‌شوند و عمده بیماران توسط فرزندانشان در آسایشگاه‌ها پرستاری می‌شوند.

چرا خانه جذامی‌ها دیگر امن نیست؟

پس از درگذشت دکتر محمدحسین مبین در سال ۱۳۹۴، شرایط در مرکز باباباغی تبریز رو به وخامت گذاشته است. رسیدگی به بیماران بستری در بخش بیمارستانی تضعیف شده و دانشگاه علوم پزشکی تبریز نیز با تصرف زمین‌های وقفی مرکز باباباغی در صدد اخراج فرزندان بیماران ساکن در این مرکز است.

فرزند یکی از بیماران جذامی ساکن در مرکز باباباغی تبریز، در گفت‌وگو با «ایران‌وایر» درباره این مرکز می‌گوید: «من در باباباغی به دنیا آمده‌ام. اینجا وطن و خانه من و همه اهالی آن است؛ اما دانشگاه علوم پزشکی با حمایت مسئولان استان آذربایجان شرقی چندین سال است که می‌خواهند ما را از اینجا بیرون کنند. آن‌ها گاه‌وبی‌گاه مزاحم ما می‌شوند، بعضی خانه‌ها را خراب کرده‌اند و اگر اعتراض کنیم، سر و کارمان با پلیس است. دانشگاه از ساکنان باباغی شکایت کرده و دادگاه برای بسیاری از خانواده‌های ساکن در این مرکز هم احضاریه فرستاده است. دانشگاه علوم پزشکی حتی مدرسه، نانوایی و داروخانه مرکز را هم تعطیل کرده است. مسئولان مرکز درآمد زیادی از کمک‌های مردمی و موقوفات مرکز شامل پارکینگ، مغازه و خانه در تبریز، شبستر و غیره دارند؛ اما سال‌ها است از تعمیر آسایشگاه‌های قدیمی باباباغی خودداری می‌کنند تا خانواده‌ها خود مجبور به ترک اینجا شوند.»

او درباره سرنوشت بیماران جذامی در صورت خارج شدن فرزندان آن‌ها از مرکز باباباغی می‌گوید: «حدود ۶۰ تا ۷۰ خانواده در باباباغی با بیماران خود زندگی می‌کنند. این خانواده‌ها بدون کمکی از طرف دولت از بیماران خود مراقبت و پرستاری می‌کنند. حالا مسئولان باباباغی می‌گویند مادر و پدرتان را در بیمارستان مرکز بستری کنید و خودتان از اینجا بروید. ما بهتر از هر کسی شرایط مرکز و کادر شاغل در آن را می‌دانیم. زمانی که دکتر مبین زنده بود، بعضی از بچه‌های بیماران اینجا استخدام شدند. در آن دوره همه جا تمیز بود و این بچه‌ها مثل پروانه دور بیماران می‌گشتند. اما بعدها دیگر بچه‌ها را استخدام نکردند و همه یکی‌یکی بازنشست شدند. کادری هم که الان از بیرون آمده به بیماران رسیدگی نمی‌کند. چطور مادرم را به کادری بسپارم که از بیمار می‌ترسد؟ همین سال قبل صفیه خانم [رستمی]، نیمه‌شب بعد از وخیم شدن حالش به بیمارستان مرکز رفته بود که کادر بیمارستان در را باز نکرده بودند و او مقابل بیمارستان فوت کرد.»

مسئولان در اعتراض خانواده‌های ساکن باباباغی چه پاسخی داده‌اند؟

طرد شدن و سال‌ها زندگی بیماران جذامی دور از جامعه و تحمل فشارهای روحی و روانی در طول مدت درمان، وابستگی این بیماران را به خانواده‌های خود بیشتر کرده است. همچنین خانواده‌های ساکن در باباباغی عمدتا به دلیل فقر شدید مالی امکان زندگی در خارج از این مرکز را ندارند. در سال‌های گذشته نیز بسیاری از بیماران بهبود یافته، پس از ترک مرکز باباباغی به دلیل عدم حمایت‌های دولت حاشیه‌نشین شهر تبریز شده‌اند.

طی سال‌های گذشته، ساکنان مرکز باباباغی بارها در دیدار با مسئولان استان آذربایجان شرقی، خواستار رسیدگی به وضعیت مرکز و جلوگیری از اخراج خانواده‌های بیماران شده‌اند. آن‌ها پیش‌تر نیز در نامه‌ای سرگشاده به آنچه قصد دانشگاه علوم پزشکی تبریز برای نابودی این مرکز باباباغی معرفی کرده‌اند، معترض شده بودند.

بیماران مرکز باباباغی در این نامه با اشاره به اینکه این مکان جزو اراضی وقفی به‌نام جذامیان است، نوشته‌اند: «دانشگاه علوم پزشکی تبریز در سال ۱۳۸۳ سند این اراضی را به نام خود زده است و بر همین اساس تعدادی از خانه‌ها را خالی و سپس تخریب کرده است. این محل مامن و ماوای قریب به ۳۰۰ نفر گرفتار در طوفان زندگی است که بیش از ۸۰ سال با داشتن جذام و انواع امراض زندگی کرده‌اند و ادامه حیات آن‌ها به‌رغم هزاران مشقت، با کشاورزی، دامپروری و درختکاری سپری می‌شود.»

خانواده بیماران می‌گویند، به‌رغم تلاش بیماران و خانواده‌های ساکن در باباباغی برای رسانه‌ای کردن مشکلات این مرکز، صداوسیما و سایر رسانه‌ها تحت فشار مسئولان آذربایجان شرقی از پوشش خبری زمین‌خواری دانشگاه علوم پزشکی تبریز سرباز می‌زنند. هفته گذشته نیز در پی انتشار ویدیویی توسط بیماران ساکن در باباباغی درباره شرایط این مرکز، پلیس فتای تبریز بیماران جذامی و خانواده‌های آن‌ها را مورد بازجویی قرار داده است.

ثبت نظر

گزارش

معلمان معترض: برای سرکوبِ ما بودجه دارید، برای رفاه و رضایت‌مان ندارید؟

۳ اسفند ۱۴۰۰
جواد متولی
خواندن در ۶ دقیقه
معلمان معترض: برای سرکوبِ ما بودجه دارید، برای رفاه و رضایت‌مان ندارید؟