در بحبوحه اخبار ویرانگری که از چند برابر شدن آمار مبتلایان و قربانیان کرونا، وخامت وضعیت اپیدمی در گیلان، تلنبار شدن اجساد در قم، درگیری در محلهای قرنطینه شده بر سر ورود و خروج به شهرها و نابسامانی اوضاع کشور به گوش میرسد بعضی تصویرها، صداها و خبرها مثل پرتو نوری در دل سیاهی و تاریکی است. مثل نسیم خنکی که میوزد و یک آن، یک لحظه باعث میشود تلخیها، سیاهیها و زشتیها عقب بروند و تنها زیبایی و نور و روشنایی نمایان باشد.
اقدام زنان روستای «سده» از توابع بخش «کوچصفهان» شهرستان رشت در استان گیلان همان نور در دل سیاهی و ظلمت شیوع کرونا در گیلان است. زنانی که با همت آنها حرکتی کوچکی آغاز شده و حالا میرود به خبری خوش و حرکتی فراگیر بدل شود.
***
«ساناز مرادی»، زن جوانی است که در تهران تولیدی پوشاک داشته و در خیاطی مهارت دارد. او از مهرماه ۱۳۹۸ به توصیه پزشکان برای بهبود حال جسمی و روحی فرزند ۱۰ سالهاش به روستای سده در کوچصفهان مهاجرت کرده است: «پسرم مادرزادی مشکل هیپوفیز داشت و آبوهوای آلوده تهران، پارازیتها و مشکلات زندگی شهری او را خیلی اذیت میکرد. باعث میشد فشار مغزش بالا برود و قرصهای اعصاب مصرف کند. دکترش تجویز کرد که فقط رفتن از تهران به بهبود وضعیتش کمک خواهد کرد. پدر من در روستای سده یک ویلا داشت. دور از شهر... همین شد که ما مهاجرت کردیم و آمدیم اینجا.»
خانم مرادی پس از شیوع کرونا در گیلان تصمیم میگیرد بهجای دست روی دست گذاشتن از مهارتش در امر دوزندگی استفاده کند و دست به کاری زند که غصه سرآید: «۱۴ روز پیش که این بحران پیش آمد من مقداری پارچه و ملزومات برای تهیه ماسک پارچهای خریدم. مبلغی را پدرم در اختیارم گذاشت و با خانوادهام در منزلمان شروع کردیم به تولید ماسک.»
او در فاز اول با هزینه شخصی حدود ۶۰۰ عدد ماسک پارچهای تولید، ضدعفونی و استریل و پخش میکند: «من و همسرم شبانهروزی کار کردیم. تا ساعت دو یا سه نیمهشب برش میزدیم و میدوختیم بعد پارچهها را در الکل استریل میکردیم و توزیع میکردم. ولی منابع مالی ما محدود بود و تمام شد.»
او میگوید در همین اثنا دهداری سده در کوچصفهان متوجه اقدام آنها میشود: «دهدار ما آقای فتحی از من پرسیدند چطوری کار میکنید. من توضیح دادم که پارچه و کش چندین بار خریدم ولی منابع مالی من محدودند و دستتنها هستم. هم باید برش بزنم هم باید بدوزم و استریل کنم. به ایشان گفتم اگر کمک داشته باشم- هم مالی و هم یدی این کار را بهتر و بیشتر انجام میدهم؛ یعنی نیروی کاری باشد که من ماسکها را برش بزنم و آنها بدوزند که تیراژ را بتوانیم بالا ببریم.»
به گفته خانم مرادی، دهدار روستای سده با بخشدار منطقه کوچصفهان صحبت میکند و آنها حاضر میشوند در تهیه ملزومات به خانم مرادی کمک کنند: «من به همراه خانم دکتر رضایی رئیس بهداری و خانه بهداشت منطقه کوچصفهان به بخشداری دعوت شدیم. یک جلسه گذاشتیم با آقای اخینه بخشدار منطقه و بحرانی بودن شرایط را شرح دادیم.»
او از بحرانی بودن وضعیت خانه بهداشت و ساکنان منطقه و مراکز درمانی در اطراف کوچصفهان روایت میکند: «خانم دکتر رضایی توضیح دادند که وضعیت خیلی بحرانی است و پرسنل یک گان یکبار مصرف را چند بار شستشو داده و دوباره میپوشند. ماسک ندارند و باید با هزینه شخصی خودشان ماسک تهیه کنند. خوشبختانه توضیحات ما باعث شد بخشداری بودجهای در اختیارمان قرار دهد. دو طاقه پارچه در حدود ۶۰۰ متر برای من خریداری شد، نزدیک چند هزار متر کش تهیه شد و داریم کار را در تیراژ بالا انجام میدهیم.»
خانم مرادی بعد از تامین مواد اولیه و موافقت بخشداری با تداوم این حرکت مردمی سالن خانه شخصیاش را به یک تولیدی کوچک تبدیل میکند: «فرشها را جمع کردم و میز برش گذاشتم. با خانوادهام شبانهروز داریم لباس بیمارستانی و ماسک برش میزنیم و برای دوخت تحویل میدهیم. روزی حدود ۲۰۰ کار برش میزنیم و نیمی از پارچه تامین شده را برای تحویل حاضر کردیم.»
زنان روستای سده و زنان نواحی اطراف پس از اطلاع پیدا کردن از این اتفاق، با این فعالیت مردمی همراه شده و داوطلب کمک شدهاند.
خانم مرادی میگوید: «چهار نفر نیروی دوزنده در رشت فعالاند و هشت نفر در روستای سده و اطراف آن دارند کارها را دوخته و آماده تحویل میکنند. من به همراه دهدارمان برای خانمهای روستا حضوری پارچههای برشخورده را در کیسه آغشته به الکل میبرم. حضوری هم به آنها آموزش دوخت دادم. ۱۰۰ تا ۲۰۰ کار تحویلشان میشود...»
به گفته خانم مرادی ماسکها پس از آماده شدن توسط او و دیگر زنان دوزنده روستا، با «اتوکلاو» مرکز بهداشت منطقه استریل شده و بعدازآن توسط نمایندگان بخشداری که درواقع ۹ نفر از دهداران کوچصفهان هستند توزیع میشوند. اتوکلاو وسیلهای برای استریل کردن ابزار پزشکی و آزمایشگاهی در فشار و دمای بالا و با استفاده از بخار آب است.
خانم مرادی میگوید: «در دو روز گذشته که بخشداری و دهداری برای کمک به ما وارد عمل شدند ۱۰۰۰ ماسک تهیه شده و آماده توزیع است. بهجز کارهایی که شخصی تهیه و پخش کردم تا الان ۲۰۰ ماسک به اورژانس استان گیلان دادهایم که بهشدت در مضیقه بودند. در رشت مقابل مراکز درمانی بخشی از کار را توزیع کردیم. امروز هم دوستانمان به زیباکنار رفتهاند برای توزیع ماسکها.»
به گفته خانم مرادی این کار، حرکتی مردمی و خودجوش بود که تنها جرقه آغازش را او زد. او از تجربه همدلی و همیاری کسانی که با او همراه شدهاند بارها اشک ریخته است: «یک خانمی هست که از رشت کار سریدوزی میکند و الان برای دوخت به ما کمک میکند. آنقدر شرافت دارد که میگوید من حقوق شوهرم ماهی یک میلیون تومان است ولی کار شب عید خودم را رها کردم و دو روز در هفته را برای شما حاضرم کار کنم. همین خانم دیشب ۲۰۰ تا ماسک و امروز ۲۸۰ ماسک برای ما تهیهکرده و تحویل داده است.»
او میگوید هرچقدر منابع انسانی و تجهیزات بهتری در اختیار داشته باشد، میتواند بیشتر و بهتر به شهروندان دیگر خدمات ارائه کند: «ما اگر یک قیچی برقی برش بزرگتر داشتیم کار را با سرعت بیشتری انجام میدهیم کاش زنان خانهداری که میتوانند در این کار مشارکت کنند با بخشداری کوچصفهان تماس بگیرند و تلفن بگذارند. من با آنها برای آموزش و مشارکت در تهیه ماسک و لباس تماس میگیرم. فقط خودمان هستیم که باید به داد خودمان برسیم. همین همدلیها میتواند نجاتمان دهد. برای همین است که میگویند همدلی از همزبانی خوشتر است»
مطالب مرتبط:
کرونا در گیلان؛ بهطور متوسط روزانه ۸ نفر در بیمارستان پیروز لاهیجان میمیرند
نرجس خانعلیزاده؛ پرستار جوانی که با علائم کرونا درگذشت
کرونا؛ مرگ یک پرستار در رشت، قرنطینه شدن ۴ پرستار و پزشک در لاهیجان
کرونا در گیلان؛ استعفای تعدادی از پرستاران، افزایش روزافزون مبتلایان
کرونا در گیلان؛ کمبود امکانات، تهدید پرستاران و شبهه در آمارهای رسمی
ثبت نظر