close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
خبرنگاری جرم نیست

فعالان شبکه‌های اجتماعی: طنازی ساده هم برای حکومت قابل تحمل نیست

۷ اسفند ۱۳۹۹
امیرحسین میراسماعیلی
خواندن در ۷ دقیقه
در سال‌‌های اخیر تعداد برخوردهای قضایی با شهروندان ایرانی به جرم «فعالیت در فضای مجازی» روزبه‌روز بیشتر می‌شود.
در سال‌‌های اخیر تعداد برخوردهای قضایی با شهروندان ایرانی به جرم «فعالیت در فضای مجازی» روزبه‌روز بیشتر می‌شود.
برخی از شهروندان به دلیل انتقاد از عملکرد مدیران دولتی و حکومتی احضار و بازداشت می‌شوند
برخی از شهروندان به دلیل انتقاد از عملکرد مدیران دولتی و حکومتی احضار و بازداشت می‌شوند

«قضات و بازجوها هر اتهامی که دل‌شان خواست را به ما چسباندند، بی‌آن که حتی یک مدرک برای اثبات ادعای خود داشته باشند. ما فقط وضعیت موجود و عملکرد مسوولان را نقد کرده بودیم.»

این‌ها سخنان دو شهروند تهرانی و بوشهری در گفت‌وگو با «خبرنگاری جرم نیست» است که به اتهام نگارش مطالبی طنزآمیز و انتقادی در توییتر و اینستاگرام بازداشت شدند و احکامی هم‌چون حبس و ممنوعیت از حضور در شبکه‌های اجتماعی برای آن‌ها صادر شده است. در این گزارش آنها به نام «سلمان» و «مهراب» نامیده می‌شوند.

آن‌ها در طول صحبت‌هایمان می‌گویند: «می‌دانید ما واقعا بی‌گناهیم.»

در سال‌‌های اخیر تعداد برخوردهای قضایی با شهروندان ایرانی به جرم «فعالیت در فضای مجازی» روزبه‌روز بیشتر می‌شود. حالا دیگر روزی نیست که خبری از بازداشت صاحبان صفحات توییتری و اینستاگرامی یا مدیران کانال‌های تلگرامی منتشر نشود.

برخی از شهروندان به دلیل انتقاد از عملکرد مدیران دولتی و حکومتی احضار و بازداشت می‌شوند، عده‌ای به دلیل انتشار عکس‌هایی از خود که منطبق با سلایق قضات و ماموران امنیتی نیست، زنانی به جرم آواز خواندن و شهروندانی نیز تنها به خاطر نوشتن طنز و شوخی با مسوولین نظام یا اعتقادات مذهبی.

«سلمان» نام یکی از کاربران معروف در فضای توییتر فارسی است که از هشت سال پیش در این شبکه مطالب طنز می‌نوشت و طنزهایش با استقبال سایر کاربران و کانال‌های تلگرامی روبه‌رو می‌شدند. اما سال گذشته بازداشت شد و پس از دو ماه حبس، با وثیقه یک میلیارد تومانی به طور موقت آزاد شد.

او حالا به «خبرنگاری جرم نیست» می‌گوید: «من در تمام این سال‌ها سعی می‌کردم تا مشکلات جامعه‌ را به زبان طنز بیان کنم تا هم مردم را بخندانم و هم نقدی به عملکرد مسوولان داشته باشم. رسالت طنز هم همین است. اما با وجود این‌که با اکانتی ناشناس و با اسمی جعلی فعالیت می‌کردم، توسط یکی از دوستانم که می‌دانست صاحب آن اکانت توییتری هستم، لو رفتم و توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شدم. در واقع، ماموران ابتدا به سراغ دوستم که او هم در توییتر فعال است، رفتند و با تحت فشار قرار دادن او، توانستند من و چند نفر دیگر را بازداشت کنند.»

سلمان سپس در دادگاه به تحمل پنج سال زندان و دو سال فعالیت اجباری برای یکی از نهادهای مذهبی محکوم شد و حالا منتظر است تا جواب بررسی دادگاه تجدیدنظر به او ابلاغ شود. می‌گوید ماموران وزارت اطلاعات در تهران ساعت ۱۰ شب به منزل پدری او هجوم آورده و بدون این‌که مجوز ورود به خانه و بازداشت را ارایه دهند، وی را مقابل چشمان خانواده‌اش بازداشت کرده بودند.

سلمان درباره دوران بازداشت و بازجویی‌های خود می‌گوید: «تمام توییت‌های انتقادی و طنزآمیز من در چندسال اخیر را پرینت گرفته بودند و یک به یک مقابلم می‌گذاشتند و از من توضیح می‌خواستند. من هم توضیح می‌دادم که مثلا در فلان توییت انتقادم نسبت به فلان مسوول بوده و طبق قانون هم انتقاد از مسوولین آزاد است. اما بازجو بر سرم فریاد می‌کشید و می‌گفت تو غلط می‌کنی که فلان مدیر مملکت را مسخره می‌کنی و سطح شعور و سوادت به این حرف‌ها نمی‌خورد! درحالی‌که من هیچ‌گاه در توییتر به هیچ مسوولی توهین زشتی نکرده بودم و حداکثر سعی می‌کردم عملکردشان را مسخره کنم. دو هفته در سلول انفرادی بودم و در این مدت بازجوی من مدام می‌گفت مطمئن است که من از دوستانم و خبرنگارانی در خارج از کشور خط می‌گیرم تا علیه ممکلت سیاه‌نمایی کنم. در حالی که من اصلا دوستی در خارج از کشور ندارم و هرچه از بازجویم پرسیدم که بر چه اساسی چنین اتهامی را بیان می‌کند، جواب روشنی نداد.»

سلمان در ادامه توضیح داد که در شعبه‌ای در دادگاه انقلاب تهران به اتهام‌های «تبلیغ علیه نظام» و «تشویش اذهان عمومی» به تحمل سه زندان، به اتهام «توهین به مقدسات» به دو سال زندان و به اتهام «ایجاد رابطه نامشروع» نیز به دو سال فعالیت اجباری و رایگان در یکی از نهادهای اسلامی وابسته به حکومت ایران محکوم شد. دو حکم اولی به دلیل توییت‌های طنز او صادر شده بودند و حکم سوم هم به دلیل هم‌خانه بودن با دوست‌دخترش نصیبش شد.

این طنزنویس و فعال توییتری در قسمت دیگری از صحبت‌هایش می‌گوید: «حالا تمام امیدم به رای دادگاه تجدیدنظر است زیرا دیگر طاقت تحمل چندسال زندان را ندارم و خودم را خواهم کشت. وکیلم تمام تلاش خود را می‌کند تا حکم زندان را لغو کند یا کاهش دهد اما همه می‌دانیم که اکثر دادگاه‌های تجدیدنظر صوری هستند و رای دادگاه بدوی را تایید می‌کنند. در همان جلسه دادگاه اصلا قاضی به وکیل من اجازه نمی‌داد تا از من دفاع کند. خب این رفتاری عجیب و مخالف قانون نیست؟ وکیلم که می‌گوید تمام قضات دادگاه‌های انقلاب همین‌طوری هستند. مگر این‌ها انسان نیستند؟ مگر رهبرشان مقابل دوربین نگفته بود که انتقاد از او هم مجاز است؟ اگر من از رهبرشان انتقاد می‌کردم که لابد اعدامم می‌کردند. اصلا چرا شوخی‌های ساده با روایت‌های دسته‌چندمی و غیرموثق دینی باید دو سال زندان در پی داشته باشد؟»

سلمان در پایان به کاربران منتقد نظام ایران که با اسم غیرواقعی در توییتر می‌نویسند، پیشنهاد می‌کند تا به هیچ وجه هویت واقعی خودشان را به دیگران نگویند زیرا علاوه بر امکان لو رفتن توسط دوستان، نهادهای امنیتی ایران نیز صاحب هزاران اکانت پنهانی و جعلی در فضای مجازی هستند تا هویت واقعی منتقدین نظام را شناسایی کنند.

«مهراب» دیگر کاربر توییتری است که با «خبرنگاری جرم نیست» هم‌صحبت شده است. او که ساکن بوشهر است، طی سال‌های اخیر و به‌طور روزمره به نگارش نظرات خود درباره موضوعات و اتفاقات مهم سیاسی می‌پرداخت و به گفته خودش، انتقاداتی «بسیار نرم و معمولی» را مطرح می‌کرد.

اما همین انتقاداتش نیز برای ماموران اداره اطلاعات و دادستان بوشهر قابل تحمل نبودند: «من گاهی اوقات به شوخی و گاهی هم به صورت جدی از عملکرد مسوولان محلی و کشوری انتقاد و با نام واقعی خودم فعالیت می‌کردم اما چندماه قبل وقتی از محل کارم به خانه برمی‌گشتم، توسط ماموران اداره اطلاعات بوشهر بازداشت شدم. در زمان بازداشت درخواست دیدن حکم قضایی را کردم ولی آن‌ها فقط به نشان دادن کارت سازمانی‌ خود بسنده کردند و من را با خود بردند. من یک هفته در محل اداره اطلاعات بازداشت و تحت فشار بازجویی‌های سنگینی بودم. در نهایت با وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی آزاد شدم. آن‌ها می‌گفتند تو فلان خبرنگار و بهمان فعال سیاسی را در توییتر فالو کردی و این یعنی با آن‌ها در ارتباط هستی. حتی ریتوییت نوشته‌های دیگران را هم جزو جرم من می‌دانستند. درحالی که من گفتم هیچ ارتباطی شخصی با خبرنگاران و فعالان سیاسی خارج از کشور ندارم و فقط دوست دارم بخوانم که دیگران چه می‌نویسند. ماموران خیلی تلاش کردند تا مدرکی از ارتباط من با خارج از کشور پیدا کنند که موفق نشدند.»

مهراب می‌گوید نحوه بازجویی‌های ماموران وزارت اطلاعات را شکنجه می‌داند چون آن‌ها او را یک هفته در اتاقی دو متری محبوس کرده بودند که نفس کشیدن برایش بسیار دشوار بوده است. او به بیماری «آسم» مبتلا است: «با ادبیاتی بسیار زشت و تهوع‌آور با من صحبت می‌کردند و هربار که جواب‌های من به سوالات آن‌ها خلاف میل‌شان بود، فریاد می‌زدند و فحش‌ها هم رکیک‌تر می‌شدند. ماموران گفتند چرا از فرماندار، استاندار و فلان وزیر انتقاد کردی؟ گفتم مگر شهروندان اجازه ندارند آزادانه از مسوولان انتقاد کنند و مگر مسوولان خدمت‌گذار مردم نیستند؟ آن‌ها خندیدند و گفتند این‌ها مال تلویزیون است و تو همین که در فلان اداره مشغول به‌کار هستی و نان درمی‌آوری، باید روزی صدبار دست مسوولان را ببوسی! شنیدن این سخنان خیلی برای من عجیب بود و هم‌چنان در شوک هستم.»

مهراب پس از آزادی، توسط ماموران اداره اطلاعات بوشهر تهدید شده است که اگر دوباره به فعالیت مجازی و نوشتن در توییتر روی بیاورد، علاوه بر بازداشت مجدد، شغل دولتی خود را نیز از دست خواهد داد و با حکم زندان بلندمدت مواجه می‌شود. این تهدید باعث شده است تا این لحظه عطای حضور در فضای مجازی را به لقایش ببخشد.

این شهروند بوشهری حالا در انتظار تشکیل جلسه دادگاه است تا با وکیل خود دفاعیاتش را مطرح کند؛ دفاعیاتی که بنابر تجربه بسیاری از زندانی‌های سیاسی، در مقابل توصیه‌ها یا دستورات بازجوهای امنیتی چندان تاثیری ندارند و معمولا هر حکمی که مدنظر امنیتی‌ها باشد، صادر خواهد شد.

برای دیدن اخبار و گزارش‌های بیش‌تر درباره رسانه و خبرنگاری به سایت خبرنگاری جرم نیست مراجعه کنید.

مطالب مرتبط:

سایه رصد شبکه‌های اجتماعی؛ جمهوری اسلامی هیچ انتقادی را برنمی‌تابد

سانسور و سرکوب هفتگی؛ کیومرث مرزبان پس از دو سال و شش ماه از زندان آزاد شد

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان‌وایر

مسدود کردن حساب بانکی ناهید خداجو، از فعالان صنفی کارگری

۷ اسفند ۱۳۹۹
خواندن در ۲ دقیقه
مسدود کردن حساب بانکی ناهید خداجو، از فعالان صنفی کارگری