محسن رنانی، استاد دانشگاه، با انتشار یادداشتی اعلام کرد که حکومت جمهوری اسلامی سه مرحله سقوط را طی کرده و با اعتراضات سراسری جاری وارد چهارمین و آخرین مرحله سقوط خود شده است.
یادداشت این اقتصاددان در اصل نامهای است که وی خطاب به علی خامنهای نوشته و پس از آنکه نتوانسته آن را به دست رهبر جمهوری اسلامی برساند، متن آن را در وبسایت خود منتشر کرده است.
رنانی در این نامه نوشته است: «سقوط هر سیستم اجتماعی، دو بُعد و چهار مرحله دارد که پیدرپی و به نوبت رخ میدهند. بُعد اول، سقوطِ ذهنی است که دو مرحله دارد: سقوط کارآمدی و سقوط شایستگی؛ و بُعد دوم، سقوط عینی است که آنهم شامل دو مرحله است: سقوط نمادها و سقوط ساختارها»
این استاد دانشگاه تأکید کرده که «اکنون جمهوری اسلامی سه مرحله اول سقوط را طی کرده و در آستانه مرحله چهارم ایستاده است.»
او اعتراضهای سال ۱۴۰۱ که با شعار «زن زندگی آزادی» همراه شد را «جنبش مهسا» نامید که مهمترین دستاوردش «وارد کردن نظام به مرحله سقوط نمادها بود.»
او از میان ۱۵ دستاورد تاریخی «جنبش مهسا»، سقوط «نمادها را فراگیرترین و فوریترین دستاورد» آن برشمرد و نوشت به «سخره گرفتن» تمام نمادهای نظام، «نشانه ورود جامعه به مرحله سقوط نمادها است.»
به نوشته این استاد دانشگاه «آتش زدن بنرها یا مجسمههای حکومتی؛ سرپیچی از حجاب اجباری بوسیله طیف وسیعی از زنان و به نمایش گذاشتن عکسهای بدون پوشش سر توسط زنان برجسته و مشهور؛ شادی مردم در شکست تیم ملی فوتبال؛ نخواندن سرود ملی در برخی مراسم رسمی؛ عمامهپرانی؛ تحریم جشنوارههای حکومتی؛ شدیداً خلوت شدن راهپیماییهای حکومتی به گونهای که مجبورند در میدانهای کوچک شهری اجتماع کنند و ... همگی نشانگان تحقق مرحله سقوط نمادها است.»
رنانی در ادامه این یادداشت نوشته است «اکنون، حکومت در آستانه مرحله چهارم و پایانی سقوط، یعنی سقوط ساختارها، قرار گرفته است. در انقلاب اسلامی، سقوط ساختار رژیم شاه از وقتی آغاز شد که دولتهای بزرگ غربی، بر سر رفتن حکومت شاه به توافق رسیدند. در واقع، در حالی که انقلاب در داخل به شدت جریان داشت، در خارج نیز غربیها متوجه شدند که دیگر ادامه حمایت و حفظ رژیم شاه نه ممکن است و نه سودمند. بنابراین مذاکره با رهبران انقلاب (مانند آیتالله بهشتی) و رهبران ارتش برای انتقال مسالمتآمیز قدرت را آغاز کردند.»
وی تأکید کرده که فرصت «اصلاحات از بالا» دیگر از دست رفته، اما هنوز امکان «انقلاب از بالا» وجود دارد.
این استاد دانشگاه علت از دست رفتن فرصت «اصلاحات از بالا» را نیز چنین شرح داده است: «پیشْشرط موفقیتِ اصلاح از بالا، باورپذیر بودن نظام سیاسی است و اکنون نظام سیاسی، باورپذیری خود را در ذهن بخش بزرگی از جامعه از دست داده است.»
رنانی خطاب به حکومت هشدار داده است: «باید بداند که با ثبات کنونی اوضاع، غره نشود و رجز نخواند، که فرصتش اندکتر از آنی است که گمان میکند؛ و بداند که حتی اگر با روشهای سرکوب خشن این نسل را از نظر روانشناختی ناامید کند، اما این نسل بهمرحله امید وجودی رسیده و هر لحظه میتواند افقهای امیدبخش تازهای را خلق کند.»
محسن رنانی با این حال تاکید کرده است که نمیداند سقوط نهایی جمهوری اسلامی چه زمانی رخ میدهد، چرا که این اتفاق «بستگی به حوادثی دارد که فراواناند»
به عقیده رنانی، سرنوشت جنگ اوکراین، میزان حمایتهای جهانی از اعتراضات، شروع دوباره اعتراضات و تاثیر فشارهای اقتصادی بر مردم، از جمله فاکتورهای تعیین کننده در زمان سقوط جمهوری اسلامی است.
محسن رنانی پیش از این با انتشار کتابی با نام «اقتصاد سیاسی مناقشه اتمی» به مقامات جمهوری اسلامی هشدار داده بود که اصرار آنها بر غنی سازی ایران را در علم و اقتصاد به فقر و فلاکت خواهد کشاند.
ثبت نظر