زهرا شفیعی دهاقانی، فیلمساز زندانی محبوس در زندان قرچک، با انتشار یک فایل صوتی از زندان، روایت کاملی از لحظه بازداشت خود توسط نیروهای لباس شخصی و امنیتی در ۲۵ شهریور ۱۴۰۲ همزمان با سالگرد اعتراضات سراسری، ارائه کرده است.
او در این تماس تلفنی از زندان، از کتک زدن «وحشیانه» خود و دیگر بازداشتیها توسط نیروهای امنیتی زن خبر داده و گفته است که به «زور و با کتک» موهای او را پوشاندند.
این فیلمساز بازداشت شده در بخشی از این فایل صوتی میگوید: «ماموران زن با چادر سیاه و ماسک سیاه و لباس شخصیهای سیاه پوش با کتک و ضربات باتوم در خیابان انقلاب دستگیر کردند و وقتی میپرسیده شما چه کسی هستید و چرا مرا دستگیری میکنید، با ضربات باتوم و کتک جواب میدادند.»
او در ادامه گفته است که او و سایر بازداشتشدگان را پیش از اعزام به زندان، به مرکز «پلیس امداد» منتقل کردند و آنجا همه بازداشتشدگان را که بیش از ۵۰۰ نفر بودند با باتوم میزدند و به آنها «فحشهای رکیک» میدادند: «ماموران باتومهایشان را نشان میدادند و با الفاظ رکیک میگفتند از این باتومها استفاده میکنند تا ما را آدم کنند و پیش از اعزام به زندان تهدید کردند که نگویید کتک خوردهاید و آسیب دیدهاید چرا که مسئولان زندان شما را تحویل نمیگیرند و دوباره به پلیس امداد برخواهید گشت.»
زهرا شفیعی در ادامه میگوید «بهشدت و به طرز خیلی بد و عجیبی محکم مرا میزدند. دستم را از پشت بسته بودند و همین طور در سر و صورتم میزدند. یکی از خانمها پایش را بلند کرد و محکم کوبید توی کمرم و بعد هم مردان لباس شخصیشان آمدند و مرا هل دادند توی ون. یک عالمه دختر و پسر گرفتند و دخترها همه حجاب داشتند و مانتو داشتند نشسته بودند و گریه میکردند که چه کار کردیم که ما را این طوری گرفتهاید و پسرها را وقتی خواستند از دخترها دفاع کنند در همان ون کتک زدند.»
این فیلمساز زندانی در بخش دیگری از این روایت با بیان این که مأموران حکومتی زنان و دختران جوان و نوجوان را با تحقیر و توهین به پوشیدن حجاب مجبور میکردند، شرح میدهد: «به من که رسید گفتند روسری سرت کن. گفتم نمیکنم. گفت باید سرت کنی. گفتم نمیکنم. روی لباس من یک جلیقه بود. گفت جلیقهات را روی سرت بکش. گفتم نمیکنم. گفت نمیشود. باید است! مقاومت کردم. گفت کیفت را بکش روی سرت. مقاومت کردم و گفتم نمیکنم. شروع کرد به لگد زدن که مجبورم کند. گفتم من به خاطر تو هم این جوری آمدهام بیرون. این همه دزدی، رانت، اختلاس، فقط تو را انداختهاند جلو.»
زهرا شفیعی میگوید که به مامور زن گفته است «من به خاطر تو هم به خیابان آمدم. » و توضیح میدهد که از نظر او «مامور زن هم قربانی است» چرا که او را «جلو انداختهاند به جای مبارزه با دزدی و فساد و رانتخواری به مردم ظلم کند. »
پیش از این کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان گزارش کرده بود که تنها در روز ۲۵ شهریور ۱۴۰۲ در تهران نزدیک به ۶۰۰ زن بازداشت شدهاند.
ثبت نظر