«محمد باقرزاده» و «غزل حضرتی»، دو خبرنگار روزنامه «اعتماد»، در گزارشی مشترک که روز یکشنبه ۷آبان۱۴۰۲ با عنوان «پایان مراقبتهای ویژه از آرمیتا» منتشر شده، از تلاشهای متعدد خود طی ۲۸ روزی که این نوجوان ۱۶ ساله در بیمارستان فجر تهران بستری بود برای تهیه گزارش روایت کرده و نوشتهاند که هربار تلاشهای آنها، «به در بسته خورد».
آنها لحظاتی بعد از تایید خبر جانباختن آرمیتا گراوند توسط رسانههای داخلی، به مدرسه او هنرستان عروهالوثقی رفتهاند. در این گزارش آمده است که «سرایدار مدرسه به محض اینکه شنید ما خبرنگاریم، در را به رویمان بست».
خبرنگاران اعتماد همچنین نوشتهاند که که حال هممدرسهایهای آرمیتا گراوند از شنیدن خبر جانباختن او بد بوده و با چشمهای گریان «زودتر مدرسه را ترک کردند و برای چند دانشآموز هم موتور اورژانس به محل دبیرستان اعزام شده و بعضی از والدین نگران هم به آنجا آمده بودند تا فرزندانشان را با خود ببرند».
در این گزارش آمده است که یکی از دانشآموزان در پاسخ به سوال خبرنگاران که پرسیده «فکر میکنی چه اتفاقی برای آرمیتا افتاده؟» گفته است: «همان که همه میدانیم و شنیدیم دیگر».
براساس این گزارش، مدیر مدرسه حاضر به گفتوگو با خبرنگاران اعتماد نشده و و والدین دانشآموزان نیز خود را به سرعت از آنها دور میکنند.
این دو خبرنگار تایید کردهاند که پیش از اعلام خبر جانباختن آرمیتا گراوند با «یاسر مرآتی»، رییس بیمارستان فجر هم تماس گرفتهاند و او گفته با مجوز کتبی و حضوری به بیمارستان مراجعه کنند، اما تلفن او بعد از اعلام خبر جانباختن این دختر نوجوان بعد از ۲۸ روز کما از دسترس خارج شده و دیگر پاسخی به تماسهای خبرنگاران نداده است.
خبرنگاران اعتماد در این گزارش نوشتهاند که با هماهنگی با معاونت مطبوعاتی ارشاد و پیش از اعلام خبر جانباختن آرمیتا گراوند، به بیمارستان فجر رفتهاند و زمانی که به بخش ICU رسیدهاند، کسی زنگ زده و گفته «خبرنگار آمده سریع خودتان را برسانید». این تماس در نهایت منجر شده به حضور «ماموری مخصوص» که از آنها درخواست مجوز ارشاد برای معرفی به «مقامات امنیتی» کرده است و علیرغم احراز هویت خبرنگاران و ارائه کارت خبرنگاری، مامور مخصوص قبول نمیکند.
این خبرنگاران تایید کردهاند آنها «درخواست مجوزی را داشتند که معلوم نیست باید از کجا تهیه میشد».
تلاش خبرنگاران اعتماد حتی بیرون از بخش مراقبتهای ویژه برای گفتوگو با خانواده سایر بیماران درباره آرمیتا گراوند بینتیجه میماند.
غزل حضرتی یکی از نویسندگان این گزارش در حساب کاربری ایکس خود نوشته است: «گفتند تهیه گزارش هیچ منعی ندارد، امنیتیها گفتند باید مجوز بیاورید، مدرسه گفت نمیتوانیم حرف بزنیم، دوستانش گریه میکردند، رییس بیمارستان گفت چیزی نمیگوییم و تلفنش را خاموش کرد، مقامات مترو گفتند از سوالات تان خوشمان نیامد، خونواده ممنوعالمصاحبه بودند، خلاصه که هیچ منعی نداشت!»
معاونت مطبوعاتی گفت تهیه گزارش هیچ منعی نداره، امنیتیها گفتن باید مجوز بیارین، مدرسه گفت نمیتونیم حرف بزنیم، دوستاش گریه میکردن، رییس بیمارستان گفت چیزی نمیگم وخاموش کرد، مترو گفت از سوالات تون خوشم نیومد، خونواده ممنوعالمصاحبه بودن، خلاصه که هیچ منعی نداشت!#آرمیتا_گراوند https://t.co/UiZSat9HJw
— Ghazal Hazraty (@GhazalHazraty) October 28, 2023
رسانههای حکومتی در ایران روز شنبه ۶آبان۱۴۰۲ اعلام کردند که آرمیتا گراوند، دانشآموز نوجوانی که پس از بیهوشی در متروی تهران به بیمارستان منتقل شد و به کُما رفت، جان باخته است.
خبرگزاری دولتی «ایرنا» نوشت که این دختر ۱۶ ساله «پس از به ثمر ننشستن معالجات گسترده پزشکی و بیست و هشت روز بستری در بخش مراقبتهای ویژه، درگذشت».
این خبرگزاری در ادامه نوشت: «آسیب مغزی وارده به مصدوم باعث شد که وی مدتی را در وضعیت کما سپری کرده و دقایقی پیش فوت کند».
دیگر خبرگزاریهای حکومتی در کشور از جمله «تسنیم»، «فارس» و «ایسنا» هم، همین متن واحد را بهعنوان خبر خود منتشر کردهاند.
همزمان بنا بر گزارشهای رسیده، فشارها بر خانواده آرمیتا گراوند تشدید شده و ماموران به خانواده گفتهاند محل خاکسپاری را آنها تعیین میکنند. همچنین فضای اطراف بیمارستان فجر امنیتی است. تعدادی از شهروندان و بستگان آرمیتا آنجا حضور دارند و تعداد ماموران امنیتی زیاد است.
آرمیتا گراوند ۱۶ ساله، اهل کرمانشاه و ساکن تهران، روز یکشنبه٩مهر در مترو «شهدا» تهران پس از ورود به واگن بیهوش شد، و بعدا خبر رسید که به کما رفت.
ثبت نظر