استان وایر- پیکر «آتنا اصلانی»، دختربچه هفت ساله پارس آبادی امروز چهارشنبه در میان جمعیت انبوهی از مردم در «آق مزار» این شهر تشییع شد. ازدحام جمعیت در مراسم به حدی بود که انتقال پیکر این دختربچه فقید به سختی انجام شد.
به گزارش آران مغان، امروز از پیر و جوان و کودک و نوجوان همه رفته بودند تا با آتنا خداحافظی کنند وعلاوه بر مردم این شهر، اقشار مختلف مردم از جای جای استان و حتی کشور خود را به مراسم تشییع آتنا رسانده بودند. فرماندار، دادستان، فرماندهان نیروی انتظامی، هنگ مرزی و سپاه، اعضای شورای اسلامی شهر و شهردار، جمعی از روسای ادارات و ... از جمله حاضران در مراسم تشییع آتنا بودند.
بنابراین گزارش، این دختر هفت ساله 22 روز پیش توسط فردی به نام «جعفرزاده» در یک رنگ رزی به قتل رسیده بود. انتشار خبر دستگیری مرد رنگرز و پیدا شدن جسد آتنا کوچولو در پارکینگ او، خشم مردم پارس‌آباد را به همراه داشت. بعد از انتشار خبر دستگیری قاتل و اعترافات او و کشف پیکر آتنا، مردم خشمگین به خیابان ها رفته و مغازه رنگرزی را آتش زده و وسایل داخل آن را به خیابان ریختند. آن ها خواستار اشد مجازات برای عامل این جنایت شدند.
این گزارش می افزاید حضور مردم خشمگین منجر به بسته شدن تمامی خیابان های منتهی به مغازه قاتل شده است و سرانجام با ورود نیروی انتظامی، دادستان و فرماندار، مردم به مصلی فرا خوانده شدند. تجمعات تا جایی ادامه داشت که فرماندار و دادستان پارس آباد به میان مردم رفت و آن ها را به صبر و آرامش دعوت کرد تا پرونده رویه خود را طی کند. این مسوولان به مردم قول دادند که در اسرع وقت به این پرونده رسیدگی خواهد شد. آن ها از مردم خواستند که به‌کار روزمره خود بپردازند و احساساتشان را کنترل کنند.
پدر و مادر آتنا اصلانی نیز با قدردانی از حضور مردم و مسوولان در تشییع پیکر فرزندشان، خطاب به شهروندان نوشتند: «مردم داغدار مغان! نمی‌دانیم اگر شما همشهریان عزیز شریک ناله‌ها و غصه‌های ما در اندوه آتنا نمی‌شدید، چه گونه می‌توانستیم از این مصیبت دق مرگ نشویم.»
به گزارش خلیج فارس، 29 خرداد ماه مصادف با 24 ماه رمضان، بعد از افطاری، خبری در تلگرام مبنی بر گم شدن دختر بچه هفت ساله به نام آتنا اصلانی در شهرستان پارس آباد از توابع اردبیل منتشر شد. پدر آتنا سال‌ها بود که در خیابان «پزشکان» پارس آباد دستفروشی می‌کرد و پوشاک می‌فروخت. آتنا هم که به گفته اطرافیانش، دختری باهوش وخوش‌زبان بود، گاهی همراه پدر می‌شد تا به او کمک کند. روز حادثه هم آتنا کنار بساط پدرش بود . آن روز وقتی پدر مشغول گفت وگو با مشتری بود، آن جا را ترک کرد و دیگر هرگز بازنگشت.
«سیدعبدالله طباطبایی»، دادستان شهرستان پارس‌آباد گفته است: «آتنا زمان‌هایی که کنار بساط پدرش بود، برای استفاده از دست شویی یا خوردن آب به مغازه رنگرزی که در نزدیکی بساط پدرش بود، می‌رفت. صاحب مغازه مردی 40 ساله بود که آتنا و پدرش را از مدت‌ها قبل می‌شناخت. آن روز هم بی‌آن که پدرش متوجه شود، آتنا راهی مغازه مرد 40ساله شد غافل از این که او نقشه شومی برایش کشیده بود.»
ساعتی از رفتن آتنا می‌گذشت و پدرش که آن روز سرش شلوغ بود، به تصور این که او به خانه برگشته است، به کارش ادامه داد. از سوی دیگر، مادر آتنا تصور می‌کرد که دخترش نزد پدرش است و همین باعث شد که تا چند ساعت بعد کسی متوجه ناپدید شدن دختربچه نشود. عصر آن روز وقتی مرد دست فروش بساطش را جمع کرد و راهی خانه شد، معلوم شد که آتنا گم شده و کسی از او خبر ندارد.
دادستان پارس‌آباد گفته است: «متأسفانه خانواده دختربچه دیر متوجه گم شدن او شدند. آن ها بعد از جست‌وجوی بسیار، وقتی ردی از او پیدا نکردند، ماجرا را به کلانتری گزارش کردند. روز بعد این پرونده به دادستانی آمد و ما در جریان آن قرار گرفتیم و از همان زمان تحقیقات گسترده برای پیدا کردن دختربچه گم شده شروع شد.»
در همان شب خیابان های شهر پارس آباد یکی از پرجمعیت ترین شب هایش را تجربه کرد زیرا در فضای مجازی منتشر شده بود که آتنا اصلانی در روستای «ایران آباد»، از توابع بخش مرکزی پارس آباد پیدا شده است و مامورین انتظامی در حال تحویل او به خانواده اش هستند. همه اهالی شهر از خانه خارج شده و اطراف خانه پدر آتنا رفته و تجمع کردند که این خبر دروغ از آب در آمد و منتشر کنندگان این شایعه توسط دادستان بازداشت شدند.
بنابراین گزارش، در محلی که پدر آتنا دستفروشی می‌کرد، چند مغازه و بانک وجود داشت که مجهز به دوربین‌های مداربسته بودند. مأموران به بازبینی فیلم‌های ضبط شده توسط این دوربین‌ها پرداختند. دوربین یکی از مغازه‌ها لحظه‌ای که آتنا قدم‌زنان در پیاده‌رو می‌رفت و از بساط پدرش دور می‌شد را ضبط کرده بود. اما دوربین بانکی که در همان مسیر و چندین متر آن طرف‌تر بود، تصویری از دختر بچه ضبط نکرده بود. ماموران مطمئن شده بودند دخترک پس از عبور از مقابل دوربین اول و قبل از رسیدن به دوربین دوم، ناپدید شده بود که مغازه رنگرزی مرد 40 ساله‌ای به نام «اسماعیل جعفرزاده» در آن جا قرار دارد و آتنا گاهی اوقات برای خوردن آب به آن جا می‌رفت. به این ترتیب مرد رنگرز به عنوان نخستین مظنون پرونده تحت بازجویی قرار گرفت اما مدعی شد که آن روز دختربچه را ندیده و او اصلا به مغازه‌اش نرفته است.
ماموران در ادامه بررسی ها متوجه شدند که این رنگرز پنج سال سابقه کیفری، ازجمله کودک‌ربایی، تجاوز به‌عنف و اعمال منافی عفت داشته است. پنج روز از ناپدیدشدن دختربچه خردسال گذشته بود که بازپرس پرونده دستور بازداشت مرد رنگرز را صادر کرد و او برای بازجویی به اداره آگاهی منتقل شد.
دادستان پارس‌آباد گفته است: «متهم در همه مراحل بازجویی اظهار بی‌گناهی می‌کرد و مدعی بود که نمی‌داند چه اتفاقی برای آتنا رخ داده است. با این حال، بررسی‌های گسترده و شبانه‌روزی و بازبینی حدود 60ساعت فیلم دوربین‌های مداربسته جای شکی باقی نگذاشته بود که آتنا در مقابل مغازه او ناپدید شده و وی حقیقت را انکار می‌کرد. این مرد حتی برای تحقیقات تخصصی در اختیار پلیس آگاهی مرکز استان قرار گرفت اما با این حال مدعی بود که بی‌گناه است. در این مدت دو بار دستور بازرسی مغازه و محل زندگی مظنون پرونده صادر شد. مأموران با حکم قضایی راهی آن جا شدند و همه جا را با دقت گشتند اما هیچ سرنخی به‌دست نیامد.»
روز 19 تیر ماه، درست 22 روز پس از ماجرای گم شدن آتنا، همسر و برادر جعفرزاده در ورود به محل پارکینگ خودروی مظنون در یک کوچه فرعی، در نزدیکی محل زندگی او، متوجه بوی گندیده ای می شوند که محیط را فرا گرفته است. آن ها سریع محل را ترک کرده و به گفته یکی از همسایگان، برادر مظنون که در طبقه اول خانه جعفرزاده مستاجر بوده، سریع خانه را تخلیه کرده و به محل دیگری نقل مکان می کند و موضوع به پلیس اطلاع داده می شود.
عصر دوشنبه 19تیرماه، تیم‌های تحقیق وارد پارکینگ می شوند و در یک بشکه پلاستیکی پر از خاک، یک کیسه پلاستیکی پیدا می کنند که در داخل آن یک گونی بوده و در داخل گونی، یک ساک پارچه‌ای و جسد بی‌جان دختربچه گمشده در داخل آن.
با پیدا شدن جسد آتنا و انتقال آن به پزشکی قانونی، بازجویی از مرد رنگرز ادامه یافت و او اعتراف کرد: «دو، سه روزی بود که با دیدن آتنا و طلاهایش وسوسه شده بودم. روز حادثه به مغازه‌ام آمد که آب بخورد و چون کسی آن جا نبود، به طرفش رفتم. خواستم نقشه‌ام را اجرا کنم اما او شروع کرد به فریاد زدن. برای همین دستم را روی دهانش گذاشتم و وقتی به‌خودم آمدم که دیگر نفس نمی‌کشید. ترسیده بودم. جسدش را داخل ساکی گذاشتم و آن را به پارکینگ بردم و در بشکه پلاستیکی مخفی کردم تا سر فرصت در محلی خلوت رها کنم اما چند روز بعد به‌عنوان مظنون دستگیر شدم و رازم فاش شد.»
به گفته دادستان پارس‌آباد، پس از اعترافات مرد جنایتکار، طلاهای دختربچه که متهم آن ها را در مغازه‌اش جاسازی کرده بود، کشف شد. به این ترتیب شعبه‌ویژه‌ای برای رسیدگی به این پرونده درنظر گرفته شد و منتظر نتیجه پزشکی قانونی هستند:« قرار است این پرونده به‌طور ویژه و خارج از نوبت رسیدگی شود.»
دادستان عمومی وانقلاب اردبیل گفته است طبق نظریه اولیه پزشکی قانونی استان، زمان فوت آتنا اصلانی به روز مفقود شدن وی بر می گردد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید
با ایران‌وایر همکاری کنید
ویدیوها و مطالب خود را برای ما بفرستید
ثبت نظر