close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
استان‌وایر

شاهد دادگاه حمید نوری: من صدای مادر دادخواهم هستم

۶ آبان ۱۴۰۰
خواندن در ۶ دقیقه
شاهد دادگاه حمید نوری: من صدای مادر دادخواهم هستم

استان‌وایر- امروز پنج‌شنبه ششم آبان‌ ۱۴۰۰، سی و چهارمین جلسه دادگاه «حمید نوری»، دادیار سابق قوه قضاییه و متهم به مشارکت در اعدام مخفیانه هزاران زندانی سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ با شهادت دو تن از شاکیان در دو نوبت صبح و عصر برگزار شد.

در نوبت صبح، «عصمت طالبی کلهران»، خواهر «عادل طالبی» درباره برادر اعدام شده خود در زندان گوهردشت کرج شهادت داد.

عادل طالبی یکی از اعضای سازمان «راه کارگر» بود که با اتهام «ملحد»، «مارکسیست» و «چپ» بودن به زندان محکوم شده بود.

عصمت طالبی چنان‌که وکیل مشاور او امروز در دادگاه بیان کرد، همراه با همسر و برادرش در اردیبهشت ۱۳۶۴ به اتهام هواداری از سازمان راه کارگر بازداشت و پس از چند ماه نگه‌داری در بندهای مختلف زندان «کمیته مشترک»، به زندان «اوین» منتقل شدند.

همسر عصمت طالبی با داشتن حکم حبس ابد، در دهه ۶۰ و برادرش عادل با داشتن حکم ۱۰ سال زندا،ن در سال ۱۳۶۷ در زندان گوهردشت اعدام شدند.

عصمت طالبی در دادگاه گفت که شاهد شکنجه همسر و برادرش در دوران بازداشت بوده است. وکیل مشاور  طالبی هم‌چنین گفت که او یک هفته پس از زایمان فرزندش بازداشت شده بود و فرزند هفته‌روزه‌اش را به مادرش تحویل داده بودند. 

او اضافه کرد اگرچه طالبی را شکنجه نکرده‌ بودند اما او شاهد شکنجه برادر و همسرش بوده است.

عصمت طالبی اواخر بهمن سال ۱۳۶۴ از زندان آزاد شد و توانست با همسر و برادرش ملاقات کند. او گفت که ملاقات‌های او و خانواده‌اش با همسر و برادرش از اردیبهشت ۱۳۶۷ قطع شدند: «ما پس از قطع ملاقات‌ها، پی‌گیری و اعتراض کردیم، تظاهرات کردیم اما جواب ندادند. مادرم با نگرانی پی‌گیری می‌کرد اما به جایی نمی‌رسید. با خانواده‌های دیگر در سراسر کشور در ارتباط بودیم و فهمیدیم که شرایط استثنایی است. به دیدن حسینعلی منتظری در قم رفتیم که با اعدام‌ها مخالف بود. به دفتر نخست‌وزیری، میرحسین موسوی و دفتر رفسنجانی نامه دادیم و جلوی مجلس و دادگستری تجمع کردیم اما کسی توجهی نمی‌کرد.»

عصمت طالبی در مورد این که چه زمانی از اجرای حکم اعدام برای همسر و برادرش مطلع شده است، گفت در تاریخ هفتم آذر ۱۳۶۷ از اعدام همسر و در تاریخ ۱۴ آذر همان سال از اعدام برادرش در زندان مطلع شده‌اند: «ساک عادل را به برادر بزرگ من دادند که عکسش را شما می‌بینید و اسم عادل روی آن نوشته شده است. این ساک الان در ایران و نزد خانواده است. لباس‌های عادل در آن بود و یک بافتنی که خواهرم بافته بود.»

این زندانی سیاسی سابق چنان‌که پیش‌تر نیز برخی شاهدان و شاکیان روایت کرده‌اند، گفت هرگز درباره پیکر برادرش و این که در کجا به خاک سپرده شده، اطلاعی به آن‌ها داده نشده است: «گفتند نباید مراسم بگیرید. اما من راحت ننشستم. هر روز می‌رفتم لوناپارک که دفترشان بود؛ دفتر حاج‌کربلایی که مسوول آن‌جا بود. بارها به ما گفتند که لعنت‌آباد دفن کردیم، بروید پیدا کنید. خانواده‌های اعدام‌شده‌ها به خاوران می‌رفتند، ما هم آن‌جا رفتیم.»

عصمت طالبی در پاسخ به سوال دادستان که چرا پیش‌تر در مصاحبه‌هایی که داشته، به محل اعدام برادرش، زندان گوهردشت اشاره نکرده و در مصاحبه‌ای هم از زندان اوین به عنوان محل اجرای حکم یاد کرده است، گفت«این اشتباه لفظی بوده است چون ما وقتی آخرین بار برای ملاقات به زندان اوین مراجعه کردیم، گفتند کل بندشان را برای تنبیه به زندان گوهردشت منتقل کرده‌اند.»

دومین شاهد حاضر در دادگاه امروز، «مختار شلالوند» ، برادر «حمزه شلالوند»، از اعدام شدگان تابستان ۱۳۶۷ در زندان گوهردشت بود.

او که خود یکی از فعالان سیاسی ابتدای انقلاب و از اعضای «سازمان مجاهدین خلق» بوده است، در دادگاه گفت در زمان بازداشت برادرش، خود نیز تحت تعقیب بوده و در سال ۱۳۶۱ ناچار شده است با پای پیاده ایران را ترک کند.

به گفته وکیل مشاور مختار شلالوند بروجردی، برادرش حمزه در سال ۱۳۶۰ به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق بازداشت و در ابتدا به ۱۵ سال زندان محکوم شده است. این حکم بعد به ۱۰ سال حبس کاهش یافته بود و او هر آن‌چه درباره برادرش و اعدام او می‌داند را از مادرش شنیده است: «من صدای مادرم هستم. کسی از او به حمزه نزدیک‌تر نبود و او هر دو هفته یک‌بار از شهر محل زندگی ما اندیمشک ۱۴ ساعت را طی می‌کرد تا به ملاقات برادرم برود.»

شلالوند گفت برادرش را کمی بعد از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ بازداشت کرده‌اند: «من آخرین بار برادرم را بعد از تظاهرات ۳۰ خرداد در همان روز دیدم. شنیده بودم که تصادف کرده و خواسته‌ بودند او را با ماشین زیر بگیرند. در میدان راه‌آهن در خانه یکی از دوستان خانوادگی‌مان در بستر بود و پشت و کمرش آسیب دیده بود.»

او با اشاره به این که مطمئن نیست برادرش دوران محکومیت خود را در کدام زندان‌ها گذرانده است، به نقل از مادرش گفت: «او در هر چهار مرتبه‌ای که به بریتانیا آمد، از زندان گوهردشت حرف می‌زد. او آخرین بار برادرم را در اردیبهشت ۱۳۶۷ در زندان گوهردشت دید و بعد از آن دیگر هرگز او را ندید.»

مختار شلالوند درباره آن‌چه درباره وضعیت برادرش در زندان می‌داند، گفت: «مادرم دیده بود که وضعیت خوبی ندارد. در اثر دست‌بند قپانی، کتف‌هایش آسیب جدی دیده بودند و بالشتکی زیر بغلش می‌گذاشت که دستانش نیفتند. بالشتک‌ها را هم یکی از زندانیان که همشهری مادرم بود، برایش درست کرده بود.»

به گفته مختار شلالوند، پس از اردیبهشت ۱۳۶۷ و آخرین ملاقات مادرش با حمزه، پی‌گیری‌های مادر برای ملاقات با برادرش بی‌نتیجه مانده و همین موجب شده بود حدس‌هایی درباره اعدام‌ها بزنند: «خانواده‌های زندانیان حساس شدند که خبرهایی است و چرا به هیچ‌کس ملاقات نمی‌دهند. بعد به مادرم گفته بودند که به زندان اوین برود. بعد به او گفتند بگو یک مرد بیاید. مادرم گفته بود من مردی ندارم، این پسرم که زندان است، پسر بزرگم که فراری است، پسر کوچکم هم مریض است. آخرش همراه برادر دیگرم به زندان اوین رفت. آن‌جا گفتند پسر شما محارب بود و اعدامش کردیم و جسدی در کار نیست. برادرم گفته بود برادر من که زندان بود و داشت حکم زندانش را می‌کشید، از  داخل زندان چه می‌توانست بکند و چرا اعدامش کردید؟ به او گفته بودند زیاد صحبت نکن و برو.»

او گفت هرگز نه پیکری به آن‌ها تحویل شد و نه محل دفن را به آن‌ها اعلام کردند: «ما فقط یک کاغذ داریم که تایید مرگ برادر من است و یک ساک.»

دادگاه حمید نوری بیش از ۹۰ جلسه و تا پایان آوریل ۲۰۲۰ ادامه خواهد داشت.

حمید نوری که زندانیان سیاسی دهه ۶۰ خورشیدی او را به نام «حمید عباسی» می‌شناسند، آبان ۱۳۹۸ به اتهام مشارکت در کشتار زندانیان سیاسی مجاهد و چپ در زندان گوهردشت در تابستان سال ۱۳۶۷ بازداشت شد.

او به نقض فاحش قوانین بین‌المللی (جنایت جنگی) متهم شده است اما کلیه اتهامات خود را رد می‌کند.

وکلای حمید نوری می‌گویند او در دوران وقوع اعدام‌های سیاسی، به علت تولد فرزندش در مرخصی بوده است.

در این دادگاه، نام «ابراهیم رئیسی» که در آن زمان معاون وقت دادستان و یکی از اعضای «هیات مرگ» بود، به عنوان یکی از عوامل این کشتار مطرح شده است.

او هم اکنون رییس جمهوری ایران است.

«دیده‌بان ایران»، نهاد اجرایی «بنیاد ایران‌تریبونال» که یک تشکل غیرانتفایی و غیردولتی است و از سوی زندانیان سیاسی دهه ۶۰ و خانواده‌های کشته‌شدگان و شماری دیگر از فعالان سیاسی ایران پایه‌گذاری شده است، در شبکه‌های اجتماعی خود این دادگاه را به طور زنده پخش می‌کند.

از طریق استان‌وایر با یک مقام محلی تماس بگیرید

تهران

ثبت نظر

خبرنگاری جرم نیست

مصداق اتهامی کتب ضاله چه مجازاتی برای متهم خواهد داشت؟

۶ آبان ۱۴۰۰
پویان خوشحال
خواندن در ۸ دقیقه
مصداق اتهامی کتب ضاله چه مجازاتی برای متهم خواهد داشت؟