هزینههای هنگفت مالی که جمهوری اسلامی با هدف دخالت در امور برخی کشورهای منطقه و تقویت گروههای مسلح اسلامی بیش از ۴۴ سال بر اقتصاد ایران تحمیل میکند، در سالهای اخیر نام حمایت از «جبهه مقاومت» گرفته است.
روحانیون شیعه حاکم بر ایران پیشتر این هزینهها و پیشتیبانیهای مالی را به نام «حمایت از مستضعفین» جهان» و «نهضتهای آزادیبخش» بر اقتصاد و مردم ایران تحمیل میکردند که با گذشت زمان ادبیات خود در این زمینه را تغییر داده و به آن حمایت از «جبهه مقاومت» میگویند.
فصلنامه «دفاع مقدس» دو تحقیق جداگانه منتشر کرده و توضیح داده که منافع جمهوری اسلامی در حمایت از «جبهه مقاومت» چیست.
***
«جبهه مقاومت» در حال حاضر یک ائتلاف ژئوپلیتیک منطقهای مرکب از مجموعه بازیگران دولتی (ایران، عراق، فلسطین، سوریه و یمن) و غیردولتی (حزبالله، انصارالله، حماس، حشدالشعبی و جهاد اسلامی) است که منافع مشترک ایدئولوژیک دارند و تلاش میکنند، علاوه بر توسعه و تقویت «هلال شیعی»، مقابل سیاستهای آمریکا و غرب و به خصوص اسراییل ایستادگی کنند.
این «جبهه» انعکاسی از نگاه خصمانه جمهوری اسلامی به آمریکا و غرب است که هرچند در چهار دهه اخیر در داخل ایران شکست خورده است، اما در خارج ایران و میان برخی از امت اسلام به واسطه پشتیبانیهای مالی، از شکل و قوام مشخصی در قالب برخی گروههای مسلح برخوردار است.
جمهوری اسلامی سالهاست که از «جبهه مقاومت» به عنوان فرصتی اساسی در راستای تقویت «گفتمان انقلاب اسلامی» بهره میبرد و حتی ادعا میکند که «تأمین امنیت خود را در حفظ و بقای اجزاء محور مقاومت میبیند» و از همین روست که این جبهه برای روحانیون حاکم بر ایران از اهمیت زیادی برخوردار است.
فصلنامه «دفاع مقدس» وابسته به دانشگاه «دفاع ملی» با انتشار دو تحقیق با عنوان «تبیین جایگاه جبهه مقاومت اسلامی در امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران» منتشر کرده و توضیح داده که منافع این نظام در حمایت از گروههای مسلح شیعی در جهان اسلام چیست.
جبهه مقاومت، در خدمت قدرت جمهوری اسلامی
این گزارش نوشته که امروز «جبهه مقاومت در منطقه آسیای جنوب غربی و شمال آفریقا به عنوان ظرفیتی محوری» در خدمت «قدرت گرفتن» جمهوری اسلامی عمل میکند.
در این گزارش به صراحت آمده که «گسترش بازوان و اهرمهای قدرت راهبردی نظام»، «کمک به شکلگیری دولتها و سازمانهای مقاومت»، «تحمیل جنگ فرسایشی به اسراییل» و «به چالش خواندن توان قدرتهای سلطهگر» از مهمترین دستاوردهای جمهوری اسلامی در حمایت از «جبهه مقاومت» است.
این گزارش در عین حال تصویری تقریبا جامع از «جبهه مقاومت» از نظر ساخت و بافت اعضای آن ارائه کرده که در چهار دسته «دولتهای مقاومت»، «احزاب مقاومت»، «گروههای مقاومت» و «افراد مقاومت» صورتبندی شده است.

این گزارش همچنین اضافه کرده دستاوردهای «جبهه مقاومت» برای حزبالله لبنان، تبدیل شدن این گروه به بازیگری موثر در لبنان و شرق مدیترانه بوده است.
«شکلگیری و ساختارمند شدن گروههای مقاومت در عراق و مشارکت آنها در نظام سیاسی این کشور» و «پیشگیری از موفقیت آمریکا در منطقه» از دیگر دستاوردهای این جبهه از نظر تهیه کنندگان این گزارش است.
نقش جبهه مقاومت در سیاست ایران چیست؟
این فصلنامه همچنین در گزارش تحقیقی دیگری با عنوان «نقش جبهه مقاومت اسلامی در سیاستگذاری عمومی ایران» تلاش کرده از منظر دیگری این سیاست مداخلهجویانه جمهوری اسلامی را توجیه و تفسیر کند.
این گزارش به صراحت نوشته که بهرهگیری از «جبهه مقاومت» از اولویتهای اصلی جمهوری اسلامی محسوب میشود، به این معنی که نظام با تشکیل باشگاه کشورهای تحریمی نظیر عراق، لبنان و یمن و همچنین باشگاه «محور مقاومت» تلاش میکند، تحریمهای بینالمللی را دور بزند و مقابل آن بایستد.
این گزارش نوشته که جمهوری اسلامی تلاش میکند از طریق «اتحاد با کشورهای شیعی» مثل عراق و لبنان و حمایت از «مستضعفین» همچون ونزوئلا، کوبا، یمن و سوریه، باعث ایجاد منافع مشترک و تعامل این کشورها با یکدیگر و تقابل با آمریکا در جهت رفع اثرات تحریمهای بینالمللی شود.
جمهوری اسلامی در شرایطی از «جبهه مقاومت» علیه آمریکا و غرب و اسراییل و برخی کشورهای منطقه سود میبرد که در سالهای اخیر نیز عربستان و اسراییل و برخی دیگر از کشورهای اهل سنت به این نتیجه رسیدهاند که به هر طریق ممکن، هزینه توسعهطلبیهای منطقهای و ایدئولوژیک این نظام را بالا ببرند.
تشکیل و تقویت ائتلاف «اهل سنت» با حضور کشورهای عربستان، اردن، امارات متحده عربی و مصر و ائتلاف «عبری-عربی» با محوریت عربستان و اسراییل دو جریان تقریبا قدرتمندی هستند که به منظور مقابله با «جبهه مقاومت» به خصوص زیادهخواهیهای جمهوری اسلامی شکل گرفتهاند.
مهمترین هدف ائتلاف اهل سنت، تامین منافع جهان اهل تسنن و مقابله با قدرتگیری و نفوذ «جبهه مقاومت» و «هلال شیعی» در منطقه خاورمیانه است.
ائتلاف عربستان و اسراییل هم پا را فراتر از اهداف ائتلاف اهل سنت گذاشته و در برخی جبههها به مقابله مستقیم با بازوهای جمهوری اسلامی در منطقه روی آورده است که جنگ یمن و سوریه از جمله مهمترین آنهاست.
تشکیل این ائتلافها و اقدامات دیپلماتیک و میدانی آنها علیه «جبهه مقاومت»، هزینههای جمهوری اسلامی در حمایت از این جبهه و دخالت در کشورهای منطقه را پیش از گذشته بالا برده است.
با این وجود مقامهای جمهوری اسلامی همچنان بر این باورند که «جبهه مقاومت با تکیه بر آرمانهای اسلامی در منطقه میتواند مشروعیت نظام سلطه را به چالش کشیده و قدرت آن را تحلیل برد و تقویت این مقاومت در آینده و تسری آن به سایر بخشهای جهان، میتواند نظام سلطه را به پایان راه خود نزدیک» کند، باور خام و دور از واقعیتی که جز ناامن کردن منطقه و تحمیل هزینههای هنگفت به مردم ایران، تاکنون ثمری نداشته است.
اما علی خامنهای بیاعتنا به تمام هزینههای که مردم و اقتصاد و سیاست ایران طی چهار دهه به خاطر تداوم این سیاستهای مداخلهجویانه جمهوری اسلامی پرداختهاند، همین سال ۱۳۹۴ بود که بار دیگر گفت که «ما از حمایت دوستانمان در منطقه دست نخواهیم کشید و آنها همواره مورد حمایت ما خواهند بود.»
ثبت نظر