close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
سیاست

جیمز دابینز: گفت‌و‌گو با ایران را ادامه بدهید

۱۶ تیر ۱۳۹۵
رولاند الیوت بران
خواندن در ۷ دقیقه
دیدار باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا با رائول کاسترو رئیس جمهور کوبا در هاوانا.
دیدار باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا با رائول کاسترو رئیس جمهور کوبا در هاوانا.
جیمز دابینز به عنوان سفیر آمریکا در اتحادیه اروپا  و همچنین نماینده ویژه آمریکا در افغانستان و پاکستان خدمت کرده است
جیمز دابینز به عنوان سفیر آمریکا در اتحادیه اروپا و همچنین نماینده ویژه آمریکا در افغانستان و پاکستان خدمت کرده است

زمانی که باراک اوباما اوایل امسال از هاوانا دیدار کرد تا بر روابط تازه با کوبا تاکید کند، شاید آرزو می کرد که به جای هاوانا، در تهران باشد.

در حالی که رییس جمهوری امریکا توافق اتمی سال گذشته با ایران را در صدر سیاست خارجی خود قرار می دهد، ایران تا این جا ثابت کرده است که نمی خواهد همکاری آشکاری به جز در زمینه برنامه هسته ای با امریکا داشته باشد، چه برسد به دعوت از رییس جمهوری این کشور به پایتخت خود.

اکنون در حالی که اوباما آخرین سال ریاست جمهوری خود را طی می کند، دو دیپلمات کهنه کار امریکایی، سفرایی چون «جیمز دابینز» و «زلمای خلیل‌زاد» در «واشنگتن پست» مقاله ای چاپ کرده و در آن پیشنهاد داده اند امریکا گفت و گوهایی را که اوباما با ایران آغاز کرده است را ادامه دهد.

دابینز و خلیل‎زاد هر دو مذاکرات با ایران درباره دولت افغانستان بعد از طالبان را در «بن» آلمان در سال 2001 هدایت کردند. آن ها «توافق بن» را مقدمه ای بر اولین مذاکرات موفق بین ایران و امریکا دانسته اند. حالا که سوریه وارد پنجمین سال جنگ داخلی خود شده، «داعش» منطقه و غرب را تهدید می کند و ایران حامی شیعه ها است در زمانی که اختلافات بین سنی ها و شیعه ها در حال اوج گرفتن است، هر دو دیپلمات معتقدند امریکا در یک «تردید جغرافیایی کلاسیک» گیر افتاده است؛ این که برای رسیدن به خواسته های گسترده منطقه ای خود چه طور با یک دشمن همکاری کند.

دابینز که حالا یک عضو ارشد «RAND corporation» [اتاق فکری درباره سیاست های امریکا] است، این مشکل امریکا را با زمان جنگ سرد و ارتباط با شوروی سابق مقایسه می کند:«یک درس روشن وجود دارد و آن اهمیت مذاکره و فهمیدن بهتر نیت ها، اهداف و سیاست های دولتی است که مبارزه طلبی می کند و همین طور درک افتراق های داخلی و خواسته های بلند مدت آن ها و فکر کردن درباره برخوردهای احتمالی و درگیری که می شود از آن پرهیز کرد.»

دابینز اشاره می کند که در کنفرانس بن، امریکا نه تنها با مقامات دولت اصلاح طلب محمد خاتمی بلکه با مقامات دفاعی ایران هم گفت و گو کرده و نتیجه این مذاکرات هنوز پابرجا است. او می گوید حتی هم اکنون سیاست های ایران و امریکا در افغانستان به شدت «هم‎گرا» هستند.

 

آینده و اکنون

ایران و منطقه از سال 2001 تاکنون به شدت تغییر کرده اند. آن دوران، ایران رییس جمهوری اصلاح طلبی داشت که نه تنها در جست و جوی روابط عملی با غرب بود بلکه «گفت و گوی تمدن ها» را هم پیشنهاد می کرد. با وجود فشارهای داخلی و سرکوب خشن تظاهرات دانشجویی توسط نیروهای امنیتی در سال 1999، جامعه مدنی ایران در فعال ترین شکل خود بود و سیستم سیاسی آن قابلیت اصلاح را نشان می داد. در افغانستان نیروهای امریکایی ظرف مدت کمی دخل نیروهای طالبان را حداقل در آن دوره در آوردند و علی خامنه ای، رهبر ایران از دلاوری های نیروهای امریکایی می ترسید. عربستان سعودی، مهم ترین متحد امریکا در خلیج فارس هم ترس کمی از نیروی هسته ای و اهداف ایران در منطقه داشت چرا که رهبران آن ها روی حمایت امریکا حساب می کردند.

این روزها، حکومت ایران مشغول رونق اقتصادی و تبلیغ کشور به عنوان یک برند سیاسی/فرهنگی است؛ هرچند وضعیت حقوق بشر در داخل بدتر شده و سیاست خارجی آن هر چه بیش تر و بیش تر تحت امر فرماندهان نظامی و امنیتی آن است. ایران قدرت نظامی خود را در عراق و سوریه به نمایش می گذارد، در حالی که عربستان سعودی و دیگر متحدان امریکا با بی میلی به بیرون کشیدن نیروهای امریکایی از منطقه نگاه و در مواردی، نیروهای سنیِ دشمن ایران را تقویت می کنند. امریکا در برابر برنامه ای هسته ای ایران، سیاست دیپلماسی را پیش گرفت که این خشم متحدان عرب امریکا را برانگیخت. آن ها می ترسند امریکا به سمت دشمن قدیمی خود برود و مصونیت های منطقه ای مورد تهدید قرار بگیرد. گرچه ایران و امریکا یک بار خواسته مشترکی پیدا کردند که حکومت طالبان تغییر کند اما حالا دو کشور در دو طرفِ مقابلِ جنگ سوریه هستند.

 

مسابقه و همکاری

آیا امریکا می تواند با وجود همکاری با ایران، به متحدان منطقه ای خود اطمینان ببخشد؟ دابینز از سیاستِ «هم مسابقه و هم همکاری» حمایت می کند. او می گوید در طرف مسابقه، امریکا باید موضع تثبیت شده منطقه ای خود را حفظ کند که شامل مسلح کردن متحدانش و حضور نظامی در خلیج فارس است: «سیاستی که از سال 1979 کم و بیش برقرار بوده و امریکا درجه ای از تحمل و تعهد را نشان داده است که موازنه قدرت را در جهت حفظ صلح در منطقه تثبیت می کند.»

در حالی که ایران درباره حضور امریکا در منطقه معترض است، دابینز می گوید در صورت خروج نیروهای امریکایی از منطقه، دلیلی وجود ندارد که اعتقاد داشته باشیم ایران از سیاست های ضد امریکایی خود دست برخواهد داشت.

از منظر همکاری، دابینز می گوید اهداف ایران و امریکا در افغانستان احتمالاً به شکل مشترکی ادامه می یابند و اهداف ایران و امریکا در عراق هم به شکل موازی حرکت می کنند؛ حتی در نبود یک همکاری آشکار. او می گوید هم امریکا و هم ایران خواستار شکست داعش در عراق هستند حتی اگر نگاه آن ها به تهدید داعش متفاوت باشد.

برای امریکا، داعش یک تهدید امنیتی است که می تواند حملات تروریستی در کشورهای متحد آن و حتی در خود امریکا انجام دهد. برای ایران، داعش یک حکومت مذهبی سنی است که رقیبی برای مدل حکومت مذهبی خود ایران به شمار می رود و همین طور تهدیدی است برای نیروهای شیعه وفادار به ایران در عراق و سوریه. داعش در این کشورها، برخوردهای فرقه ای تلخی را موحب شده که از نفوذ ایران در منطقه کم می کند.

اما مشکلات فرقه ای فقط محدود به ایران و داعش نیستند. این مشکلات تنش بزرگ تری را در منطقه، بین ایران و کشورهای عرب سنی خلیج فارس نشان می دهند که به طور سنتی، متحد امریکا هستند. عربستان سعودی به همراه کشورهای کوچک تر همسایه اش، نیروهای مخالف دولت سوریه را حمایت می کنند که بسیاری از آن ها خود ماهیت فرقه ای سنی خودشان را دارند.

دابینز می گوید:«نشانه هایی مربوط به جغرافیای سیاسی در این منطقه هست که برخوردها و تنش های فرقه ای را نشان می دهد. این گروه های مذهبی برای قرن ها در کنار هم کم و بیش در صلح زندگی کرده اند. این دشمنی تا حد زیادی حاصل مانورهای سیاسی منطقه ای میان کشورهای اصلی منطقه است.»

دابینز می گوید هرچند امریکا اغلب مجبور است دست به انتخاب هایی بزند که از سر عجله گرفته می شوند و خشم گروه های مختلف را بر می انگیزند اما باید جلوی فرقه گرایی را بگیرد: «یکی باید نه تنها جلوی ایران بلکه جلوی شرکای امریکا در منطقه برای استفاده از دامن زدن به فرقه گرایی را بگیرد.»

دابینز می نویسد امریکا باید خواسته ملت ایران برای آزادی بیش تر و تماس با جهان را هم در نظر داشته باشد. ایران توجه طولانی مدت امریکا به حقوق بشر در این کشور را تاکتیکی برای به دست آوردن نفوذ سیاسی می داند و اغلب به عدم انتقاد امریکا از وضعیت حقوق بشر در کشورهای متحد خود اشاره می کند.

دابینز می گوید این بخشی از مساله است:«فکر نمی کنم ایرانی ها در اعتبار ما شک داشته باشند. فکر نمی کنم آن ها شک داشته باشند که ما می خواهیم تغییراتی که بر آن ها اصرار داریم، ببینیم.»

دابینز تردید دارد که انتقاد امریکا از شرکای خاورمیانه ای خود درباره وضعیت حقوق بشر، باعث شود که ایران رفتار بهتری با شهروندانش داشته باشد اما او فکر می کند امریکا باید به هر حال به این انتقادها ادامه دهد:«فکر می کنم ما باید در انتقاد از شرکای خود صریح تر باشیم؛ نه به خاطر رضای ایران بلکه به این دلیل که این برای خود همان شرکای ما بی نهایت مفید است.»

 

نگاه به آینده؛ آینده بسیار دور

دابینز می نویسد خواسته قطعی پی گیری دیپلماسی با ایران، باید به سمت برقراری دوباره روابط عادی دیپلماتیک پیش برود؛ هرچند راه درازی در پیش باشد:«باید تاکید کنیم که ما فکر نمی کنیم این راه حل کوتاه مدت است. همین را می شد درباره فیدل کاسترو هم گفت. با این وجود، ما صاحب روابط رسمی با کوبا شده ایم. نمی خواهم درباره یک چرخش در طول زمان نومید باشم، این چرخش می تواند از سوی رهبران ایران باشد.»

اما در این لحظه به نظر می رسد علی خامنه ای، رهبر ایران دشمنی با امریکا را بخشی از هویت جمهوری اسلامی می داند. آیا جمهوری اسلامی ایران می تواند در صورت متحد شدن با امریکا، جمهوری اسلامی باقی بماند؟ دابینز می گوید:«قطعاً؛ چرا که نه؟ موافقم که بخشی از مشروعیت رژیم با دشمنی با امریکا گره خورده است اما فکر نمی کنم که رژیم به خاطر تقلیل یا محو این بخش از خواسته هایش متلاشی شود. ایران ترکیبی است منحصربه فرد از دولتی دموکراتیک و اسلامی که هر کدام دیدگاه های کاملاً متفاوت و مستقل خود را درباره رابطه با امریکا دارند.» 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

ویدیو روز

بلیط بهشت از طریق کمک به مستضعفین سرزمین سه نقطه

۱۶ تیر ۱۳۹۵
خواندن در ۱ دقیقه
بلیط بهشت از طریق کمک به مستضعفین سرزمین سه نقطه