«یوزف گوبلس» وزیر پروپاگاند رژیم نازی اعتقاد داشت که دروغ هر چقدر بزرگتر باشد باورکردنیتر است. دروغ، نفرت پراکنی و شستشوی مغزی هواداران ارکان اصلی حزب نازی در دهه بیست میلادی و حکومت نازی از سال ۱۹۳۳ تا زمان سقوط آن در سال ۱۹۴۵ بودند. نازیها با استفاده از تکنولوژی مدرن و پیشرفتهترین ابزار هنری و تبلیغات در آن زمان، از جمله رادیو، پوستر و فیلم توانستند از حزبی کوچک و افراطی به بزرگترین حزب آلمان تبدیل شوند و حکومت را در دست بگیرند. «ایرانوایر» در بخش دیگری از پروژه سرداری که با همکاری موزه هولوکاست آمریکا منتشر میشود، به نقش تبلیغات در به قدرت رسیدن هیتلر و رژیم او و کشتار میلیونها انسان از جمله شش میلیون یهودی میپردازد.
***
چند روز پس از موفقیتهای انتخاباتی حزب نازی در انتخابات ژوئیه سال ۱۹۳۲«آدولف هیتلر» «یوزف گوبلس» را مطلع کرد که زمانی که زمام امور را بهدست بگیرد، وزارتخانهای جدید بهنام «وزرات پروپاگاندا» را تأسیس و او را مسئول آن خواهد کرد. از همان زمان، «گوبلس» رویای امپراتوری را در سر میپروراند که بر تمام مدارس، دانشگاهها، فیلمها، رادیو، و کل ساختار پروپاگاندای کشور کنترل و نظارت داشته باشد. او مینویسد: «آموزش عمومی مردم آلمان در دستان من خواهد بود.»
تأسیس وزارت پروپاگاندا
تأسیس وزارت پروپاگاندا در کشوری که در موقعیت صلح بود، ایده جدیدی بود؛ چراکه سازمانهای دولتی پروپاگاندا معمولاً یا کمیتههای موقتی هستند که در دوران جنگ راهاندازی میشوند، یا اینکه تحت اسامی چون «وزارت اطلاعرسانی» مزين و مخفی میشوند. «گوبلس»، در ابتدا، مخالف استفاده از اصطلاح «پروپاگاندا» بود؛ او میدانست که مفهوم پروپاگاندا به در اذهان عموم، چه در آلمان چه در خارج از کشور، با دروغ و دروغگویی پیوند خورده است.
«گوبلس»، حتی یک سال بعد از تأسیس وزارتخانه، نیز پیشنهاد میکند که نام آن را به «وزارت فرهنگ و روشنگری عمومی تغییر دهند، اما «هیتلر» با این پیشنهاد مخالف میکند. علاوه بر این، «هیتلر» تصمیم میگیرد که سایر دفاتر پروپاگاندا را تحت نظر برخی وزرا، از جمله در وزارت امور خارجه و وزارت آموزش و پرورش، حفظ کند؛ شگرد حکمرانی «هیتلر» اقتضا میکرد که وظایف و مسئولیتهای وزارتخانهها با یکدیگر تداخل و همپوشانی داشته باشند. به این ترتیب، «گوبلس» حتی در حوزه فرهنگ و هنر، نیز قدرت تمام و کمال را نداشت؛ «هیتلر»، «هرمان گورینگ»، رهبر پرنفوذ نازیها و «آلفرد روزنبرگ»، نظریهپرداز نازیها، از جمله افرادی بودند که حوزههای استحفاظی خود را داشتند.
کنترل بر فیلم، رادیو، تئاتر و مطبوعات
سخنرانی «یوزف گوبلس» در حضور معاونانش در امور مطبوعاتی و هنری
«یوزف گوبلس»، وزیر پروپاگاندای دولت نازی، در سالن اجتماعات «وزارت روشنگری عمومی و پروپاگاندا» برای معاونان خود در امور مطبوعاتی و هنری سخنرانی میکند. برلین، آلمان، نوامبر سال ۱۹۳۶.
منبع: آرشیو روزنامه «زوددویچه تسایتونگ»، مرکز اسناد و اطلاعات مونیخ
با وجود این، «گوبلس» نفوذ زیادی داشت؛ فیلم، رادیو، تئاتر و مطبوعات، تا حد زیادی، در حوزه استحفاظی او قرار داشتند؛ هرچند مجبور بود قدرت و نظارت بر رسانهها را با «ماکس اَمان»، رئیس «اتاق مطبوعات رایش» که رئیس دستگاه وسیع روزنامههای نازیها هم بود و از سال ۱۹۳۷ به بعد، با «اُتو دیتریش»، رئیس «دفتر امور مطبوعاتی رایش»، تقسیم کند. «گوبلس» همچنین مقام خود را بهعنوان رئیس دستگاه پروپاگاندای حزب نازی که نمایندگیهای محلی و منطقهای این حزب را نیز در برمیگرفت، حفظ کرد. گوبلز در ۳۵ سالگی، جوانترین وزیر کابینه جدید، و به مهرهای کلیدی در رژیم و در خدمت «آدولف هیتلر» تبدیل شد.
وزارت پروپاگاندا، از طریق «اتاق مطبوعات رایش»، بر «اتحادیه مطبوعات رایش آلمان» نظارت میکرد. بر اساس قانون جدید مطبوعات که در چهارم اکتبر سال ۱۹۳۳ به اجرا گذاشته شد، این اتحادیه موظف شد نام و اسامی خبرنگاران و سردبیرانی را که از «نژاد خالص» هستند، ثبت کند و یهودیان و افرادی را که با یهودیان ازدواج کردهاند، از ادامه کار بازدارد.
سردبیران و خبرنگاران میبایست از مقررات و دستورالعملهایی پیروی میکردند که وزارت پروپاگاندا تعیین و تعریف کرده بود. آنها تنها در صورت اسمنویسی در فهرست «اتاق مطبوعات رایش» اجازه کار داشتند. در بند چهارده قانون مطبوعات آمده بود که سردبیران موظف هستند هر نکته یا مطلبی را که «با هدف تضعیف قدرت رایش در داخل یا در خارج از کشور» تولید شده، حذف کنند. وزارت پروپاگاندا، بهمنظور اعمال نظارت و کنترل بیشتر بر محتوای اخبار و سرمقالهها، روزانه در برلین نشست خبری برگزار میکرد و دستورالعملهای لازم را بین اصحاب رسانه توزیع میکرد، و از طریق دفاتر پروپاگاندای حزب، این فرامین را به روزنامههای محلی و استانی نیز مخابره میکرد. در این دستورالعملها به تفصیل محدودیتها تعریف، و مشخص میشد که چه موضوعاتی را میتوان یا نمیتوان پوشش داد و اینکه چهگونه میبایست اخبار مورد قبول را گزارش کرد.
خبرنگاران یا سردبیرانی که از این دستورالعملها پیروی نمیکردند یا اخراج میشدند یا به اردوگاههای کار اجباری فرستاده میشدند. «گوبلس» که زمانی خبرنگار بود، در دفتر خاطرات خود با اشاره به از بین رفتن استقلال عمل مطبوعات، مینویسد؛ «هر کس که هنوز اندک شرافتی برایش مانده احتیاط خواهد کرد و خبرنگار نخواهد شد.»
در همان ماههای نخست صدراعظمی «هیتلر»، رژیم نازی حق آزادی مطبوعات را زیر پا گذاشت و از بین برد؛ صدها روزنامههای اپوزیسیون را تعطیل کرد، انتشاراتیهای متعلق به یهودیان را بهزور «آریایی» کرد، و مخفیانه نشریات معتبر را زیر سلطه خود درآورد. دستورالعملهای وزارت پروپاگاندا که توسط بخش امور مطبوعات، روزانه، منتشر میشدند، هر چه را میبایست منتشر یا ممنوع میشد تعیین و تعریف میکردند. مقاماتْ خاطیها را سرکوب، اخراج یا زندانی میکردند. نظارت بر رادیو، فیلم، فیلمهای خبری، تئاتر و موسیقی مستقیماً به عهده وزارت پروپاگاندا بود که از این رسانهها برای ترویج و تبلیغ ایدئولوژی نازی استفاده میکرد.
تصویری از فیلمی که توسط وزارت پروپاگاندای رژیم نازی تهیه و تولید شده است
این تصویری از فیلمی است که وزارت پروپاگاندای نازیها تهیه و تولید کرده است. در این تصویر دو پزشک در یک تیمارستان ناشناس دیده میشوند. حضور بیماران در این مکان به «زندگی به مثابه یک بار سنگین» توصیف شده و هدف از آن، ترغیب افکار عمومی به قبول «برنامه اتانازی» است.
منبع: «ماریون دیوی»، موزه یادبود هولوکاست در ایالات متحده آمریکا
نویسندگان: موزه یادبود هولوکاست در ایالات متحده آمریکا، واشنگتن.
ثبت نظر