شیدا قادری، شهروندخبرنگار
ایران را تمامی ایرانیان، فارغ از عقاید شخصی، دین یا مذهبشان ساختهاند. شهروندخبرنگاران «ایرانوایر» در مجموعهای، چهرههای برجسته اقلیتهای دینی و مذهبی را معرفی میکنند. شما هم اگر با شخصیتهای برجسته اقلیتهای دینی آشنایی دارید یا داستان زندگی و خدمات آنها را میدانید، با ایمیل [email protected] تماس بگیرید و روایت خود را با ما در میان بگذارید.
***
«ارباب کیخسرو شاهرخ»، مدیرعامل شبکه تلفن سراسری ایران، بانی کتابخانه مجلس شورای ملی، نماینده زرتشتیان در ۱۱ دوره مجلس (دورههای دوم تا دوازدهم) و رییس «انجمن زرتشتیان تهران» روز هشتم تیر ۱۲۵۳ خورشیدی در یک خانواده زرتشتی در شهر کرمان زاده شد.
پدرش «شاهرخ»، فرزند «اسکندر» و مادرش «فیروزه»، دختر «خسرو سندل» بود. پدرش وقتی او نوزاد بود، درگذشت. پس از مرگ پدر، مادرش به بافندگی روی آورد و مخارج او و برادرش را از همین راه تامین کرد. خودش در کودکی به کارگری پرداخت و همزمان در مکتبخانه زرتشتیان کرمان مختصر سوادی یاد گرفت.
او از ۱۲ سالگی به تهران رفت و در مدرسه شبانهروزی امریکاییها مشغول به تحصیل شد. همزمان در بیمارستان امریکاییها کار میکرد. در ۱۶ سالگی با پسانداز خود به سفری یکساله به هندوستان رفت.
کیخسرو شاهرخ در ۲۱ سالگی از طرف «انجمن خیریه پارسیان بمبئی» به مدیریت مدرسه زرتشتیان کرمان رسید و به این شهر بازگشت و به فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی زرتشتیان مشغول شد. کیخسرو به کمک یکی از افراد فامیل خود به نام «جمشید جهانگیر»، سه مدرسه دخترانه، یکی در «قپه سبز»، دیگری در «دروازه ناصریه» و سومی در «محله شهر» و به کمک افراد دیگر، سه مدرسه پسرانه، یکی در «پاراموتون»، دیگری در «قناتغسان» و سومی در «اسماعیلآباد جوپار» تاسیس کرد و سرپرستی آموزش در آن مدارس را خود برعهده گرفت. همچنین مدرسه «جمشید جم»، دبستانهای «ایرج» و «گیو» و دبیرستانهای «فیروز بهرام» و «انوشیروان دادگر» مدارسی بودند که ارباب کیخسرو عمدتا با جذب کمک از افراد سرشناس، متمول و نیکوکار و نیز جامعه زرتشتی ساخت که تحصیل در آنها برای عموم امکانپذیر بود.
از آنجا که زمینهای این مدارس از طرف «ارباب جمشید جمشیدیان» اهدا شده بوندد، به مدارس «جمشیدیه» معروف شدند.
در همین سالها، زبانهای انگلیسی، روسی و عربی را آموخت و قرآن و ترجمه آن را فرا گرفت. در سال ۱۲۸۳، از راه خراسان به بندر «ادسا» در روسیه رفت ولی به علت همزمانی با جنگ روسیه و ژاپن، پس از مدتی به ایران بازگشت. در ۳۰ سالگی برای دومین بار به تهران مهاجرت کرد و در یک صرافی مشغول به کار شد.
ارباب کیخسرو در سال ۱۲۸۶ خورشیدی عدهای از زرتشتیان ساکن تهران را در «کاروانسرای مشیر خلوت» جمع کرد و ۱۲ نفر برای مدت دو سال به عنوان اعضای «انجمن زرتشتیان تهران» انتخاب و انجمن را به طور رسمی تشکیل دادند.
ارباب کیخسرو به عنوان رییس انجمن زرتشتیان انتخاب شد و تا پایان زندگی، یعنی تا ۱۱ تیر ۱۳۱۹ خورشیدی ریاست انجمن را برعهده داشت.
در ۱۰ سالگی، در جنبش مشروطه شرکت داشت و از مشروطهخواهان بود. در سال ۱۲۹۵ رییس اداره تلفن شد. در این سمت، او برای نخستینبار «شرکت زیمنس» آلمان را به عنوان فروشنده تجهیزات تلفن کشور انتخاب کرد و با آن قرارداد بست. بعدها نیز مدتی مدیر بنگاه راهآهن دولتی ایران شد.
همچنین مسوول شناسایی و بازسازی آرامگاه «فردوسی» و سرپرست «جشن هزاره» آن شاعر نامور به سال ۱۳۱۳ خورشیدی بود و سرپرستی جشن تاجگذاری «احمد شاه قاجار» و نظارت بر جشن تاجگذاری «رضا شاه پهلوی» را عهدهدار بود.
در زمان قرارداد ۱۹۱۹، ارباب کیخسرو در امریکا بود و رهبری مخالفان قرارداد در خارج از کشور را در استکهلم و ایالات متحده برعهده داشت. در اواخر دوره احمد شاه، زمان قحطی ایران، ارباب کیخسرو مامور خرید گندم برای تولید نان نانواییها شد.
در این هنگام، محتکران پایتخت قیمت گندم را بالا برده بودند. انبارهای حکومتی که به احمدشاه تعلق داشتند، مملو از گندم بودند ولی احمدشاه حاضر نبود گندم را به قیمتی کمتر از محتکرین تهران بفروشد. ارباب کیخسرو با شاه ملاقات کرد و سوگند پادشاهی او را به یادش آورد و تلاش کرد تا شاه را به قیمتی کمتر راضی کند. احمدشاه راضی نشد و شاهرخ به ناچار گندم را به قیمت سایر محتکران از او خرید و میان نانوایان توزیع کرد.
در دوره اول مجلس، زمانی که ارباب جمشید نماینده بود، دولت لایحهای به مجلس برد که در آن نوشته شده بود: «در مقابل قوانین مصوبه مجلس، همه مسلمانان مساویالحقوق هستند.»
وقتی این لایحه در روزنامهها چاپ شد، کیخسرو که کارمند ارباب جمشید بود، اعتراض کرد و این لایحه را نوشت: «همه ایرانیان در مقابل قوانین مصوبه مجلس دارای حقوق مساوی هستند و از آن قوانین بهره میبرند.»
بعد لایحه اصلاحی را به نظر «احتشام السلطنه»، رییس و نایب رییس و سایر نمایندگان مجلس رساند و به اتفاق عدهای از زرتشتیان، پیش رییس و نمایندگان مجلس رفتند و بالاخره موفق شدند که اصلاحات را به تصویب مجلس برسانند و در قانون منظور کنند.
در سال ۱۲۸۷ خورشیدی، مجلس شورای ملی موفق شد «محمدعلی شاه» را که مجلس را به توپ بسته بود، از سلطنت خلع کند. انتخابات دوره دوم مجلس برگزار شد و در این دوره، ارباب کیخسرو به نمایندگی زرتشتیان انتخاب و تا دوره دوازدهم و سال ۱۳۱۹ که کشته شد، در این سمت باقی ماند.
همچنین او در سال ۱۳۰۴ برای خرید لوازم چاپ جهت راهاندازی چاپخانه مجلس به آلمان سفر و چاپخانه مجلس را راهاندازی کرد. «آیینه آیین مزدیسنی» (به فارسی سره) و «فروغ مزدیسنی» از جمله کتابهایی هستند که توسط ارباب کیخسرو نوشته شدهاند.
«سیدحسن مدرس» در یکی از نطقهایش در مجلس شورای ملی آن زمان در رابطه با کیخسرو شاهرخ گفته بود: «در مجلس ما یک مسلمان هست، آن هم ارباب کیخسرو زرتشتی است.»
کیخسرو شاهرخ در ۱۸ سالگی با «فیروزه کریمداد خرمی» ازدواج کرد. حاصل این ازدواج، هفت پسر و چهار دختر بود. بعد از درگذشت همسرش، کیخسرو شاهرخ با «کتایون قباد» ازدواج کرد و حاصل این ازدواج نیز دو فرزند پسراست.
با آن که مرگ ارباب کیخسرو در اواخر شب دهم و ساعات اولیه بامداد یازدهم تیر ۱۳۱۹ رخ داد ولی روزنامه «اطلاعات» روز ۱۳ تیر این خبر را منتشر کرد. جسد او در پیادهرو کوچه «سزاوار» خیابان «کاخ» پیدا شد. برخی از زرتشتیان در آن زمان مرگ کیخسرو شاهرخ و پیدا شدن جسدش در خیابان را مشکوک میدانند اما برخی عنوان میکنند او در حین عبور از خیابان با اتومبیلی تصادف کرده است.
ثبت نظر