تبلیغات میتواند فرمی از پروپاگاندا و ابزاری برای روابط عمومیها باشد. آگهیهای تبلیغاتی، پروپاگاندا و روابط عمومیها، تلاششان این است که با توسل به نمادها و تصاویر، عرضه اطلاعات و درگیر کردن احساسات مخاطب، بر آنها تاثیر بگذارند. این سه شکل ارتباطی، تاثیر مستقیمی بر باور مخاطب نسبت به طرز زندگی کردن، چگونه دیدن مسایل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دارند، اما این سه یکی نیستند. یعنی نمیشود هر سه را در یک کتگوری جا داد.برخلاف تبلیغات و پروپاگاندا که یکطرفه ذهن مخاطب را نشانه رفته و میکوشند بر او تاثیر بگذارند، روابط عمومی بهسان یک جاده دوطرفه میماند. مدیران روابط عمومی علاوه بر اینکه میکوشند عملکرد، محصول و ایده شرکت یا سازمان خود را به شکلی زیبا به مخاطب عرضه کنند، فیدبک و نظر، علایق و خواستهای مخاطبان را هم جمعآوری و به مدیران سازمان عرضه میکنند تا محصول نهایی پذیرش بالاتری در جامعه داشته باشد. روابط عمومیها همچنین سخنگوی سازمان، برای پاسخگویی به مخاطبان عمل میکنند، پس اقناع کردن مخاطب برای روابط عمومی تنها با توسل به ابزار تبلیغات معنا نمییابد، بلکه ایجاد تعامل سازنده با مخاطبان، روابط عمومی را قادر میسازد تا رابطه سازمان و مخاطب را شکل دهد.یکی از ابزارهای روابط عمومی و شیوههای انتقال اطلاعات و ارائه گزارش عملکرد، رسانهها هستند. آنها به رسانهها پول میدهند تا گزارش عملکردشان را در قالب یک گزارش به مخاطب عرضه کنند. به این گزارشها اصطلاحا رپورتاژ خبری می گویند. برای عموم مخاطبان تشخیص گزارش رسانهای مستقل با رپورتاژ خبری چندان ساده نیست. چراکه روابط عمومیها می کوشند گزارش خود را به گونهای تنظیم کنند که مخاطب تصور کند، خبرنگار آن را تولید کرده است.
برای نمونه به این گزارش خبرگزاری فارس که با عنوان «نگاهی به عملکرد یک ساله سازمان سینمایی/ تحولی آشکار» روز سوم شهریور ۱۴۰۱ منتشر شده نگاه کنید. در این گزارش خبرگزاری فارس به مدح عملکرد سازمان سینمایی در دولت ابراهیم رئیسی پرداخته و با ارائه یک سری آمار بدون ارائه هرگونه منبع، عملکرد سازمان سینمایی را تحول آفرین خوانده است. در این گزارش آمده: «این روزها در میدان هنر کشور فضایی ناعادلانه از سوی سلبریتیها علیه مدیران فرهنگی دولت سیزدهم شکل گرفته است. این وضعیت انتقادی در حالی است که همه شواهد نشان از آن دارد که طی یک سال فعالیت دولت جدید، وضعیت هنری و نهادهای فرهنگی کشور رو به پیشرفت بوده است و حتی برخی از مهمترین آنها در مسیر تحول هستند».در خاتمه این گزارش نیز این آمار به عنوان دستاوردهای سازمان سینمایی ارائه شده است:
• با بازگشایی سینما بعد از شیوع ویروس کرونا، تعداد ۵۹۰ سالن سینما در کشور فعال شد؛
• ۶.۳۷۳.۲۷۴ نفر به سینما رفتند؛
• ۲۰۴ میلیارد و ۳۳۹ میلیون و ۸۴۳ هزار تومان درآمد نمایش فیلم ها بود؛
• ۱۰۶ سینما به ناوگان سینمایی کشور افزوده شد؛
• ۳۰۰ سالن سینمایی در کشور در دست احداث است؛
• صدور پروانه فیلم بلند داستانی ۲۹.۵ درصد افزایش یافت؛
• صدور پروانه نمایش فیلم مستند ۲۳ درصد افزایش یافت؛
• صدور پروانه ساخت فیلم آموزشی ۴۸ درصد افزایش یافت؛
• صدور پروانه نمایش فیلم نیمه بلند و کوتاه ۲۰ درصد افزایش یافت؛
• صدور گواهی مالکیت فیلم های غیرسینمایی ۲۵ درصد افزایش یافت؛
• صدور گواهی مالکیت فیلم های سینمایی ۱۱ درصد افزایش یافت؛
این گزارش مصداق رپورتاژ خبری است چراکه:
• اطلاعات را یک طرفه و با نهایت جانبداری به مخاطب عرضه میکند.
• منبع اطلاعات را به مخاطب ارائه نمیکند.
• بخش عمدهای از اطلاعات از جمله تعداد بازیگران ممنوع الکار شده، تعداد فیلمهای سانسور شده، تعداد تقاضاهای دریافت پروانه ساخت و نمایش رد شده و … را به مخاطب نمیدهد، و فقط یک سری اطلاعات را با هدف موفق نشان دادن و تبلیغ سازمان سینمایی کشور ارائه میکند.
• مشخص نمیکند میزان افزایش صدور پروانه به نسبت چه سالی لحاظ شده، چراکه دو سال قبل از این، به دلیل شیوع ویروس کرونا، کشور عملا نیمه تعطیل و سینماها عملا تعطیل بودهاند.
• هدف این گزارش سرکوب سینماگران مستقل و چهره های سینمایی غیر حکومتی است تا ارائه عملکرد سازمان سینمایی به همین دلیل هم در مقدمه به چالش سینمای حکومتی با سینمای مستقل اشاره کرده و هم در طول گزارش مرتب بر سینمای در تراز جمهوری اسلامی اشاره می کند و می آورد: «به نظر میرسد مطالبه جدی مسئولان ارشد نظام و جامعه از سینما در طراز انقلاب اسلامی باعث شد تا ضرورت بازسازی و تحول سینما و ایجاد تحرک انقلابی در همه بخشهای سینما و هنر مورد توجه قرار گرفته و در راستای نقشه راه گام دوم انقلاب، ضرورت تحول ساختارها، مدلها، استراتژی و کالبدشکافی و درون درمانی سینما آغاز شود.»
روابط عمومیها زمانی که با هدف هدایت افکار عمومی و دور کردن توجه آنها از حقایق، اطلاعات را منتشر میکنند پا در کفش پروپاگاندیست ها کرده و عملکرد آنها نمودی از پروپاگاندا است. اینها نه قابل اعتمادند و نه کمکی به جریان گردش آزاد اطلاعات میکنند. کار آنها فریبکارانه است، چون فرض مخاطب این است که محتوای تولیدی توسط خبرنگار را دریافت میکند و غافل است از اینکه این اطلاعات برای گمراه کردن مخاطب از اطلاعات حقیقی در اختیار او قرار گرفته است. به طور طبیعی اگر مخاطب بداند که این یک گزارش تبلیغاتی است، اعتبار چندانی برای آن قائل نیست، به همین دلیل روابط عمومیها به این شیوه از ارائه گزارش عملکرد روی میآورند تا مخاطب تصور کند که اطلاعات دقیق را دریافت میکند. البته اعتبار رسانه را در بحث رپورتاژ خبری نباید دست کم گرفت، یعنی این گزارش اگر در یک رسانه مستقل منتشر میشد، طبیعتا تشخیص پروپاگاندا یا رپورتاژ آگهی بودن آن، برای مخاطب سختتر بود، ولی وقتی رسانهای حکومتی و وابسته، چنین گزارشی منتشر میکند، مخاطب باید بداند که با یک محصول رسانهای جانبدار و غیر بیطرف روبروست.
ممکن است این پرسش اینجا ایجاد شود که مگر رسانههای مستقل و حرفهای نیز رپورتاژ خبری پخش یا منتشر میکنند؟ در پاسخ باید گفت بله. بخشی از اقتصاد رسانه به رپورتاژ خبری وابسته است. منتهی اینجا یک تفاوت وجود دارد و آن اینکه رسانههای مستقل و حرفهای، رپورتاژ خبری آلوده به فیک نیوز یا پروپاگاندا را قبول نمیکنند. آنها بیشتر برای شرکتهای اقتصادی کار و محصولات آنها را در قالب گزارش خبری تبلیغ میکنند.
بنابراین در مواجهه با تولیدات رسانهای مهم است با حفظ تفکر انتقادی و ذهن پرسشگر، مراقب باشیم که چه چیزی را با چه عنوانی به ما میفروشند. کار تبلیغات، پروپاگاندا و روابط عمومی اقناع کردن ماست، مراقب باشیم عقل و قلب خود را چشم و گوش بسته در اختیار آنها نگذاریم و همواره از خود بپرسیم که آنها کدام اندیشه، باور و ارزش ما را نشانه رفتهاند و در پی چه تاثیری بر ما هستند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر