ماهیت روزنامهنگاری به رابطهای است که بین خبرنگار و منبع خبری، شکل میگیرد. منابع خبری، اطلاعات را در اختیار خبرنگاران قرار میدهند، و خبرنگاران براساس اعتبار منبع، به صحت آن اعتماد و اطلاعات را با مخاطب به اشتراک میگذارند.
به طور معمول مقامهای رسمی و دولتی، مقامهای قضایی، رهبران و مدیران اقتصادی، منابع قابل اعتماد برای خبرنگاران در کشف حقیقت هستند و میتوان به آنها اعتماد کرد.
این اصل تا زمانی برای خبرنگاران معتبر است که خلاف آن ثابت نشده باشد، زمانی که آن ها اعتبار خود را از دست دادند، خبرنگاران بدون راستیآزمایی، اظهارات آنها را منتشر نمیکنند، خصوصا وقتی اطلاعات، منازعهای را در بر میگیرد. در این حالت روزنامهنگاران میکوشند بیطرفانه و به دور از تعصب، صدای طرفین را بازتاب دهند و اجازه میدهند که مخاطب با شنیدن صدای طرفین منازعه، حقیقت را دریابد.
در واقع، روتینها یا نرمهای روزنامهنگاری، تا زمانی کارکرد دارد که حقیقت قربانی نشود، زمانی که خبرنگار احساس کند برای کشف حقیقت باید فرای روتینها عمل کند، به شیوههای دیگر روزنامهنگاری از جمله روزنامهنگاری تحقیقی یا Investigative Journalism روی می آورد.
روزنامه نگار یا باید وابسته، یا در کنترل دستگاههای امنیتی و قضایی باشد که در نزاعهای میان مردم و حکومت، اطلاعات نهادهای حکومتی را به منزله «حقیقت» منتشر کند.
به این گزارش خبرگزاری رکنا که روز ۵ آبان ۱۴۰۱ با عنوان «رعب و وحشت در کرمانشاه / حمله اوباش به زن باردار / دوقلوهایش را از دست داد» دقت کنید. در این خبر، گروه حوادث خبرگزاری رکنا با استناد به اظهارات یک منبع آگاه، بدون اعلام نام و عنوان او، ادعا کرده: «شب گذشته عدهای به بهانه چهلم فوت خانم مهسا امینی در کرمانشاه با ایجاد رعب و وحشت و همچنین ایجاد درگیری، به اموال عمومی مردم آسیب رساندند. شکستن شیشه خودرو، تخریب تابلوهای راهنمایی و تبلیغاتی، آسیب به بانکها و مغازه و... از دیگر اقدامات این افراد بوده است. عده دیگری از اوباش در خیابان فاطمی کرمانشاه به یک خانم باردار در حال عبور حملهور شدند که متاسفانه در این ماجرا خانم جوان باردار فرزندان دوقلوی خود را از دست داد و هم اکنون در بیمارستان تحت درمان قرار دارد.»
این خبرگزاری تنها از منبع آگاه خود به عنوان یک مقام مسئول یاد کرده و آورده: «عدهای مدعی شعار زن، زندگی، آزادیاند، اما حقوق زنان را پایمال، آزادی آنان را خدشهدار و زندگی آنان را نابود میکنند، لذا به کسانی که با رفتار اغتشاشگرانه و خشونت به مردم آسیب میرسانند هشدار میدهیم از رفتار خود دست بکشند.»
این خبر، نه اطلاعرسانی برای کشف حقیقت، بلکه تلاشی مخرب برای زمینهسازی شدتبخشی به سرکوب معترضان و تشدید مجازات بازداشتشدگان است.
خبرگزاری رکنا آگاهانه به تریبون کمپین «دیساینفورمیشن حکومتی» تبدیل شده است. دستاندرکاران این رسانه، «مسعود» و «مهدی ابراهیمی»، آنقدر تجربه دارند که بدانند چنین خبری هیچ نشانی از واقعیت ندارد، بلکه با استفاده از سخنان کلیشهای دستگاه سرکوب، تنها هدفاش خاموش کردن اعتراضات به شیوهای پلیسی است.
چنین خبری چه تعریفی دارد؟
۱- این خبر مصداق روشن «دیس اینفورمیشن» است.
دیس اینفورمیشن نشر اطلاعات نادرست، دستکاری شده و تلاشی عامدانه و با هدف ایجاد ناامنی، تخریب انسجام اجتماعی، برانگیختن خصومت، یا برهم زدن فرایندهای دموکراتیک (براساس تعریف اتحادیه اروپا) است.
خبر وقتی منبع آن روشن نیست، مستند نیست، سایر منابع معتبر آن را تایید نکردهاند فیک نیوز یا خبر جعلی نام دارد درست مثل این خبر که نه گوینده آن معلوم است کیست و نه سندی از حمله به زن باردار و سقط جنین او ارائه شده و به نظر از زنی خیالی صحبت میشود.
وقتی اظهاراتی جعلی به اسم یک مقام مسئول بدون ذکر نام منتشر میشود یعنی در انتشار خبر جعلی، تعمدی وجود دارد. ضمن اینکه این خبر نه برای اولینبار بلکه واکنش روتین و تکراری حکومت به هر اعتراض مردمی است. هرگاه مردم نسبت به مسالهای اعتراض میکنند بلافاصله «اغتشاشگر، اراذل و اوباش و …» نامیده شده و کلیشهای تکراری مثل حمله به زن باردار و سقط جنین، کشیدن چادر از سر زن محجبه، حمله با اماکن عمومی، توهین به مقدسات و … به عنوان اطلاعات درست به مخاطب ارائه میشود.
۲- این خبر نمونهای است از اقدامات مضر و خطرناک خبرگزاری رکنا. رسانه مضر یا Harmful Media رسانهای است که اثرات مخرب بر نگرش، رفتار و زندگی مخاطبان دارد.
رسانههای مضر گاهی از طریق ترویج خشونت و حساسیتزدایی از آن، عصبانیت، خودکشی، پرخاشگری و اقدامات تجاوزکارانه را افزایش میدهند و گاهی هم با تولیدات محتوای ناسالم، مخاطب را دچار افسردگی، اضطراب، رفتار پرخاشگرانه، اختلالات تغذیهای و به مصرف مواد مخدر سوق میدهند و گاهی با ترویج کلیشههای ناسالم، نگرش افراد جامعه را تخریب میکنند.
ولی میزان تخریب آنها زمانی بیشتر است که با تولید دیساینفورمیشن، افراد جامعه را در معرض آسیب و خطر جانی قرار میدهند و یا سبب سلب آزادی آنها میشوند.
پس تولیدات رسانهای مضر محدود به رسانههای مروج خشونت یا ترویجکننده کلیشههای جنسیتی نیست. گاهی خطر «دیساینفورمیش»، «میساینفورمیشن»، «پروپاگاندا» و«خبر جعلی» بیشتر از کلیشههایی است که برخی رسانهها به مخاطب تحمیل میکنند.
رسانهها و روزنامهنگاران مجاز به انتشار اخباری از این دست، که در نادرستی و جعلی بودن آن تردیدی وجود ندارد، و احتمال آسیب به دیگران را افزایش میدهد، نیستند و زمانی که عامدانه چنین تلاشی از خود نشان میدهند باید آنها را در ردیف رسانههای مضر یا Harmful Media طبقهبندی کرد.
رویه نیروی انتظامی و دستگاههای امنیتی در اطلاعرسانی از منازعات داخلی، سرپوش گذاشتن بر واقعیت، دادن نسبتهای ناروا به معترضان، برچسب زنی، توسل به تاکتیکهای غیراخلاقی برای کنترل و هدایت افکار عمومی و نپذیرفتن مسئولیت و شفاف نبودن است. این رویه آنقدر تکرار و نخنما شده که اکثر مخاطبان قادر به تشخیص آن هستند، در چنین فضایی دادن تریبون به آنها، بدون اشاره به نام و مقام آنها، معنایی جز همدستی بر دستگاه سرکوب و پایمال کردن اخلاق رسانهای ندارد. گزارش دادن چنین رسانههایی برای حفاظت جامعه از خطرات آنها، کمترین کاری است که به عنوان مخاطب باید انجام داد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر