close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
صفحه‌های ویژه

مرور رسانه‌ها؛ خبرگزاری ایرنا و اعلام شکست ۳ فاز براندازی اخیر

۱۲ آذر ۱۴۰۱
پژمان تهوری
خواندن در ۵ دقیقه
ایرنا در این گزارش منبع خود را یکی از چهره‌های امنیتی و تحلیل‌گران حوزه امنیت و جنگ شناختی معرفی کرده و به نقل از او اعتراضات دو ماه گذشته را دارای ۳ فاز، که هر سه شکست خورده توصیف کرده است
ایرنا در این گزارش منبع خود را یکی از چهره‌های امنیتی و تحلیل‌گران حوزه امنیت و جنگ شناختی معرفی کرده و به نقل از او اعتراضات دو ماه گذشته را دارای ۳ فاز، که هر سه شکست خورده توصیف کرده است

۱- رابطه روزنامه‌نگار و منبع مثل رابطه یک زوج در رقص تانگوست. روزنامه‌نگار برای به‌دست آوردن اطلاعات و تحلیل رویدادها، به منبع نیاز دارد و منابع برای انتقال اطلاعات و دیدگاه خود، به روزنامه‌نگار نیاز دارند. در واقع این دو به یکدیگر وابسته‌اند مثل زوجی که در رقص تانگو با پاسخگویی مناسب حرکت یکدیگر را تکمیل می‌کنند و بدون یکی، دیگری نمی‌تواند پرفورمنسی برای ارائه داشته باشد.

۲- روزنامه‌نگار و منبع هر کدام مفروضات و انتظاراتی از طرف مقابل دارند. روزنامه‌نگار انتظار دارد که منبع، حقیقت را بگوید و پای حرفی که می‌زند بایستد. منبع نیز انتظار دارد که خبرنگار حرف او را درست و دقیق به مخاطب منتقل کند و برخورد منصفانه داشته باشد.

این دو قاعده یک سوال و یک استثناء در پی دارد. سوال این است که در رابطه بین خبرنگار و منبع، کدام نقش هدایت‌گر و رهبر را بازی می‌کند؟ و استثناء این است که هم منبع گاهی حقیقت را نمی‌گوید و هم خبرنگار گاهی به پنهان‌کاری، فریب و کتمان روی می‌آورد تا حقیقتی که منفعت عمومی در آن است را برملا سازد.

در نظام‌های دموکراتیک که رسانه به عنوان یک رکن دموکراسی پذیرفته شده، نقش هدایت‌گری در رابطه بین خبرنگار و منبع را به رسانه داده‌اند، یعنی این خبرنگار و اتاق سردبیری است که نقش رهبری در رابطه با منبع را عهده‌دار است، چرا‌که خبرنگار حافظ منافع عموم و کاشف حقیقت است و همیشه فرض بر این است که منابع، ممکن است جهت‌دار، جانبدارانه و هدفمند اطلاعات را در اختیار رسانه‌ها قرار دهند. اما اگر این نقش جابجا شود و هدایت و رهبری به منابع واگذار شود، رسانه به ابزاری برای قتل حقیقت و سرکوب آزادی تبدیل می‌شود.

برای روشن شدن مساله به این گزارش خبرگزاری ایرنا که روز ۸ آذر ۱۴۰۱ با عنوان «فاز سه‌گانه براندازی چگونه علیه ایران فعال شد؟ / عملیات فریب گروه‌های تجزیه‌طلب» منتشر شده دقت کنید. این گزارشی از یک گفتگوی تفصیلی خبرنگار ایرنا با یک منبع گمنام است. ایرنا منبع خود را یکی از چهره‌های امنیتی و تحلیل‌گران حوزه امنیت و جنگ شناختی معرفی کرده و به نقل از او اعتراضات دو ماه گذشته را دارای ۳ فاز، که هر سه شکست خورده توصیف کرده و آورده:

قرار بود ابتدا درگیری را بین گرایش‌ها و سلایق مختلف از دانشگاه آغاز کنند و سپس آن را به جامعه سرایت دهند و موجب شکل‌گیری خشونت گسترده و درگیری بین صفوف ملت ایران شوند. اما، اتفاق مهمی که در دانشگاه افتاد این بود که خوشبختانه این روند در دانشگاه به دلیل بردباری و صبری که از سوی دانشجویان نشان داده شد، به سنگ خورد و به شکست انجامید و دانشگاه به عنوان کانون احساسات رقیق جوانی نتوانست این نتیجه دلخواه دشمن را رقم بزند.بعد از شکست در فاز دانشگاه، فاز دوم که فعال کردن شهرستان‌ها بود، کلید خورد و آن‌ها جمعیت و نیروهایی را به سمت شهرهای کوچک فرستادند به این امید که این امر موجب شود تبلیغات گسترده‌ای علیه ایران شکل بگیرد و طوری وانمود شود که انگار سراسر ایران دچار آشوب است. بنابراین در هر شهر کوچکی یک حرکت سازماندهی شده شکل گرفت و این سیاستی بود که برای ادعای خیزش سراسری دنبال شد….اما وقتی که این فاز هم جواب نداد، آن‌ها ضربه جدی خوردند، به این معنا که نیروهایی که از خارج کشور آمده بودند، در بین مردم شناخته شدند و این یک ضربه جدی به سیستم عملیاتی آن‌ها بود.با شکست این فازهای مهم مشخص بود که آن‌ها وارد فاز ترور خواهند شد، هرچند این فاز هزینه‌های زیادی را برای ملت به بار می‌آورد اما قطعا ارتباط آن‌ها با توده‌های مردم قطع می‌شد چراکه این جریان بنا داشتند بتوانند توده‌های ناراضی را و کسانی که دچار دل‌خوری و ناراحتی از مسائل اقتصادی و اجتماعی بودند را با خود همراه کنند در حالی که در فاز نظامی به هیچ وجه این امکان برای آن‌ها وجود نداشت که بتوانند مردم را با خود همراه کنند، چون در فاز نظامی و تروریستی هیچ منطقی وجود ندارد. البته شاید در روزهای اول بتوانید بگویید این کار را انجام ندادیم یا آن را به گردن نظام بیندازید اما در مجموع ورود به فاز تروریستی یک انقطاع ایجاد می‌کند اما توجهی به این انقطاع نشد.

خبرگزاری ایرنا به نقل از منبع امنیتی خود، اتفاقات شهر مهاباد را جدای از این سه فاز اعتراضات تحلیل کرده و آورده: «در مهاباد نیروهای خود را از خارج کشور وارد کردند، یعنی نیروهایی که توسط صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها در کردستان عراق آموزش دیده بودند را به داخل کشور آوردند اما وقتی سپاه مراکز آموزشی آن‌ها را موشک‌باران کرد، یک مربی آمریکایی هم در آنجا کشته شد؛ بنابراین طرح مهاباد برای اینکه تبدیل به کانون تحرکات علیه ایران شود به دلیل ذهنیت بسیار منفی خود کردها از کومله به نتیجه نرسید.»

این گزارش در انتها با طرح این ادعا که چهره‌های اپوزیسیون خارج از کشور با وعده حمایت آمریکا در این مدت در کنار هم فعال بودند، ولی الان متوجه شده‌اند که چنین حمایتی وجود ندارد، لذا پیش بینی کرده که در آینده نزدیک اختلافات فعالان خارج از کشور بالا خواهد گرفت.

 

چرا این گزارش مصداق واگذاری نقش رهبری به منبع در رابطه با روزنامه‌نگار است؟

ساختار این گزارش نشان می‌دهد که خبرگزاری ایرنا در نقش تریبون این فرد امنیتی انجام وظیفه کرده بدون اینکه کوشیده باشد وظیفه خبرنگاری را ایفا کند. نه نام و عنوان این مقام امنیتی در گزارش آمده و نه پرسش‌های خبرنگار در آن قید شده و نه ردی از تلاش خبرنگار برای جلوگیری از فاصله گرفتن منبع از حقیقت دیده می‌شود. منبع مورد نظر، تحلیل ارگان امنیتی را به خبرنگار ایرنا منتقل و او آن را منتشر کرده است.

اصول روزنامه‌نگاری از جمله اصل بی‌طرفی، عدالت، انصاف و پرهیز از آسیب به دیگران، در این گزارش کاملا مفقود است. چراکه یک روایت جانبدارانه را بدون رعایت انصاف و عدالت منتشر کرده، روایتی که می‌تواند مقدمه چینی برای صدور احکام سنگین در محاکمی که این روزها برای بازداشت‌شدگان حوادث اخیر در حال برگزاری است، باشد، یا توجیهی باشد برای سرکوب بیشتر اعتراضاتی که کماکان جریان دارد.

یکی از تفاوت‌های روزنامه‌نگاری مستقل از روزنامه‌نگاری حکومتی و وابسته در ایفای نقش رهبری در رابطه بین روزنامه‌نگار و منبع است. روزنامه‌نگاری مستقل زیر بار رهبری منبع نمی‌رود، حال آن‌که روزنامه‌نگاری حکومتی و وابسته، اساسا مقهور اقتدار منبع و نهاد حاکم است. 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

گزارش

چه فشارهای بین‌المللی بر جمهوری اسلامی می‌تواند کارساز باشد؟

۱۲ آذر ۱۴۰۱
فرامرز داور
خواندن در ۶ دقیقه
چه فشارهای بین‌المللی بر جمهوری اسلامی می‌تواند کارساز باشد؟