مصاحبه یا گفتوگو، یک روش رسانهای برای دریافت اطلاعات و تحلیل است. به جرات میتوان گفت اکثر روایتها و گزارشهای رسانهای، بر پایه گفتوگو استوار است. مصاحبه میتواند حضوری، تلفنی و فردی یا جمعی باشد، آنچه مهم است، اینکه مصاحبه اشکال مختلف دارد. یک زمان خبرنگار در صحنه یک حادثه مثل ریزش یک ساختمان حاضر میشود، سراغ مالک ساختمان، ساکنین ساختمان، نیروهای امدادی، پلیس و … میرود تا از کم و کیف ماجرا مطلع شود و اطلاعات حاصله را مخابره میکند، اما گاهی مصاحبه با مقامی مسوول پیرامون یک رویداد جدید است، تا از کم و کیف تلاشهای صورت گرفته، تغییرات ایجاد شده و … اطلاعات کسب کند و گاهی مصاحبه تحلیلی است، در این حالت مصاحبه کننده پیش از مصاحبه، اطلاعات لازم را جمعآوری کرده، روی سوالها و محورهای گفتوگو مطالعه کرده، پیشزمینه موضوع و سوابق مصاحبه شونده را میداند و آماده روبهرو مصاحبه شونده مینشیند.
پس گردآوری اطلاعات، مهمترین جنبه یک مصاحبه رسانهای و هدف، آگاه ساختن مخاطب نسبت به ابهام، پرسش و انتظاری است که وجود دارد. در واقع، مصاحبه فعلی رسانهای در جهت حمایت از حقوق عامه و کمک به کشف حقیقت و نقد قدرت، با رعایت اصل پرهیز از آسیب به دیگران است.
اما رسانههای وابسته گاهی از این روش، برای تحریف واقعیت، پیشبرد اهداف مشخص، پروپاگاندا و گمراه کردن افکار عمومی بهره میبرند. بارزترین تاکتیک اینگونه فعالیتهای رسانهای، ارائه اطلاعات جعلی و بدون فکت در قالب طرح نظرات و دیدگاهها است. یعنی در ظاهر رسانه به مسوولی تریبون میدهد تا دیدگاههای خود را طرح کند، در حالی که هدف اصل، طرح دیدگاه و تحلیل نیست، بلکه ارائه اطلاعات جعلی با هدف گمراه کردن افکار عمومی یا زمینهسازی برای اقدامی سیاسی است.
برای روشن شدن موضوع، به گفتوگو شبکه خبر، با «کاظم غریبآبادی»، معاون امور بینالملل قوهقضاییه و دبیر ستاد حقوقبشر جمهوری اسلامی ایران دقت کنید.
در این گفتوگو که روز ۲۰دی۱۴۰۱ در برنامه تلویزیونی «صف اول» با عنوان «ستاد حقوقبشر جمهوری اسلامی ایران، از دفاع در مجامع بینالمللی، تا بررسی پرونده ترور شهید سلیمانی» برگزار شده، آنگونه که از عنوان مصاحبه برمیآید، قرار است دبیر ستاد حقوقبشر، عملکرد سازمان تحت مدیریت خود را برای مخاطبان تشریح کند، ولی او مجموعهای از اطلاعات جعلی را با مخاطب به اشتراک میگذارد، بدون آنکه با چالشی از سوی خبرنگار مواجه شود.
او در این مصاحبه که متن کامل آن را خبرگزاریهای داخلی از جمله «تسنیم»، با عنوان «آمار تکاندهنده از تجاوز به دختران و زنان در آمریکا» منتشر شده، میگوید:
« …متاسفانه ساز و کارهای حقوقبشری بینالمللی، هنوز که هنوز است میگویند ایران با تجمعات مسالمتآمیز برخورد شدید و با استفاده از زور افراطی داشته، آنها این واقعیتها را نمیخواهند ببینند. اگر اینگونه هست چرا:
حدود ۸۰ نفر عوامل مجری قانون ما شهید شدند؟ همه از سپاه و بسیج و نیروی انتظامی. چرا بیش از سه هزار ساختمان، خودرو و موتورسیکلت توسط اغتشاشگران تخریب شد؟ اگر یک تجمع مسالمتآمیز است، تخریب و تحریق برای چه؟
هر کسی اگر انتقاد و اعتراضی دارد، میتواند بیاید و این انتقاد و اعتراض خود را به گوش مسوولین ذیربط برساند.
او این نکات را حقایق پنهان اعتراضات - که او آن را اغتشاشات میخواند- میداند و میگوید تلاش کرده این حقایق را به گوش دنیا برساند. او در ادامه بدون ارائه هرگونه سند معتبری، ادعا میکند:
«اگر ما لیست اقدامات اینها را مرور کنیم، یک سیاهه بلند و بالایی است. مثلا تا الان بیش از ۹ هزار قبضه سلاح گرم و سرد از اغتشاشگران کشف شده، نه این که بگوییم از لب مرز و ورودی مثلا نیروهای امنیتی یا انتظامی ما آنها را کشف کردند، نه! در حین اغتشاشات و برای ورود به اغتشاشات، بیش از ۱۰۰ نفر از عوامل وابسته به گروههای تروریستی تا الان دستگیر شدند که مستقیما در اغتشاشات حضور داشتند. اینها یا وابسته به گروهک تروریستی منافقین بودند، یا سایر گروهکهای تروریستی.فضای مجازی را وقتی شما رصد میکنید میبینید توییتر، اینستاگرام و واتساپ، تمام قد از این جریان حمایت کردند. مثلا در اینستاگرام بیش از یک میلیون پست ایجاد شد و تبلیغ کردند برای فروش سلاح، در همین زمان اغتشاشات، یک میلیون پست برای فروش سلاح.میخواهم بگویم که یک حمایت همهجانبه و برنامهریزی و سازماندهی شده بود، اینگونه نبود که بگوییم، واتسپ، اینستاگرام و توییتر برای دفاع از آزادی بیان آمدهاند وسط، خودشان میدانند که آزادی بیانی در کار نیست.»
دبیر ستاد حقوقبشر قوهقضاییه در ادامه این گفتوگو و در پاسخ به پرسشی در خصوص چرایی اخراج ایران از کمیسیون مقام زن، به مغالطه متوسل شده و با اشاره به اینکه حقوق زنان در کشورهای غربی رعایت نمیشود، میگوید:
«در مورد آمریکا چند آمار را بگویم:
برای ۳۵ درصد دختران در مدارس آمریکا، مزاحمتهای جنسی روی داده، از هر ۵ دختر دانشجو در آمریکا، یک نفر مورد تجاوز قرار میگیرد و فقط پنج درصدشان به پلیس گزارش میکنند. هر ۹۸ ثانیه یک زن در آمریکا مورد تعرض جنسی قرار میگیرد. هر ۸ دقیقه یکی از آنها کودک است یعنی با سن پایین. یک سوم از زنان زندانی از کل جهان در آمریکا هستند. حدود ۲۰۱ هزار زن زندانی در آمریکا داریم. قاچاق یا بردگی جنسی در آمریکا یک صنعت ۱۰ میلیارد دلاری است.از سال ۲۰۱۵ تا کنون، ۲۵۰ زن فقط توسط پلیس آمریکا کشته شدند، یعنی در عرض ۷ سال چیزی حدود سالی ۳۵ نفر فقط توسط پلیس. در سال ۱۸۰۰ نفر فقط در آمریکا کشته میشوند از زنان، این را مقایسه کنید با حادثهای که در ایران روی داده، بیش از ۷۰ درصد زنان در معرض خشونت جسمی یا جنسی قرار گرفتهاند.»
او در هیچ کجای این مصاحبه برای این اطلاعات سندی ارائه نمیکند و تنها از آن برای اثبات وضع اسفبار زنان در آمریکا استفاده میکند و نمیگوید این آمار چه رابطهای با نقض حقوق زنان و قوانین حمایتی آمریکا از زنان و ممنوعیت خشونت علیه زنان در این کشور دارد.
در واقع حتی اگر این آمار درست باشد، او به سبک پروپاگاندا تنها بخشی از واقعیت را بیان و بخش دیگر را عامدانه پنهان میکند. برای مثال او نمیگوید که در آمریکا اگر زن یا مردی توسط پلیس کشته شود، آن پلیس حتما محاکمه و در صورت ارتکاب جرم، مجازات میشود. او تنها به آمار زنانی که توسط پلیس کشته میشوند بسنده میکند، چون فقط به این بخش نیاز دارد.
او با ارائه این اطلاعات به مغالطه متوسل میشود و توضیح نمیدهد که حتی اگر پلیس آمریکا زنان را میکشد، چرا باید «مهسا امینی»، به اتهام پوشش نامناسب در اداره پلیس کشته شود و چرا هیچ پلیسی محاکمه و هیچ دادگاهی تاکنون برگزار نشده است؟
وظیفه مصاحبه کننده، ضبط و پخش ادعاهای مقامهای مسوول نیست، کار مصاحبه کننده به چالش کشیدن ادعاهای بیاساس مصاحبه شونده است. کاری که از خبرنگاران رسانههای وابسته نباید انتظار داشت، چراکه رسالت آنها، کمک به کشف حقیقت نیست، کار آنها پنهان کردن حقیقت و گمراه کردن مخاطبان است.
از این حیث، صداوسیما جمهوری اسلامی، مصداق بارز «رسانه مضر» است. رسانهای که حق آگاهی مخاطبان را قربانی مطامع سیاسی و ایدئولوژیک حکومت کرده، و مسبب آسیب به دیگران است.
این مصاحبه بیش از آنکه گامی برای آگاهی مخاطب نسبت به عملکرد ستاد حقوقبشر قوهقضاییه باشد، اقدامی است برای موجهسازی سرکوب و اعدام معترضان که این روزها توسط قوهقضاییه و نیروهای سرکوب حکومت در حال انجام است. اگر غیر از این بود، حداقل یک سوال خبرنگار باید به این اعدامها و چرایی آن اختصاص مییافت تا مخاطبان با دیدگاه مسوولان ستاد حقوق شر جمهوری اسلامی، نسبت به حکم ظالمانه اعدام آگاه شوند.
ثبت نظر