close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
صفحه‌های ویژه

بهزاد رحیمی؛ نماینده سقز که در اعتراضات جانب سرکوب‌گران ایستاد

۴ اسفند ۱۴۰۱
خواندن در ۸ دقیقه
بهزاد رحیمی؛ نماینده سقز که در اعتراضات جانب سرکوب‌گران ایستاد
بهزاد رحیمی؛ نماینده سقز که در اعتراضات جانب سرکوب‌گران ایستاد

تارا اورامی، شهروندخبرنگار

سه سال از انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفند ۱۳۹۸ گذشت؛ انتخاباتی که پس از آبان همان سال و کشتار صدها معترض به گرانی، تورم و ناکارآمدی جمهوری اسلامی برگزار شد و از آن به عنوان کم‌رونق‌ترین و غیررقابتی‌ترین انتخابات مجلس یاد می‌شود. 

حالا سومین سال‌‌روز آن، در پنج ماهگی جنبش «زن، زندگی، آزادی» و پس از کشتن دست‌کم ۵۰۰ معترض و کور کردن دست‌کم ۶۰۰ معترض فرا رسیده است. 

در آن انتخابات، کردستان در میان ۳۱ استان ایران، سومین منطقه‌ای بود که پایین‌ترین میزان مشارکت را داشت و از میان کاندیداها، «بهزاد رحیمی» به نمایندگی سقز و بانه رسید؛ نماینده‌ای که در پی قتل «مهسا [ژینا] امینی»، از اهالی سقز و سرکوب گسترده و خشونت‌بار معترضان در این شهرها، سکوت کرد و حالا از او به عنوان نماینده‌ای بدنام یاد می‌شود.

بهزاد رحیمی کیست و چه کرد؟

***

در انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۹۸، سه استان تهران، البرز و کردستان به ترتیب با ۲۶.۲۴، ۲۸.۴۱ و ۳۲.۶۵ درصد، کم‌ترین میزان مشارکت را در میان ۳۱ استان به خود اختصاص دادند؛ آن‌ هم درست در آغاز همه‌گیری ویروس کرونا که بعد مشخص شد کردستان و در راس شهرهای آن، سقز از همان روزهای نخست با این ویروس درگیر شده بودند. 

تنها ساعاتی پس از پایان انتخابات بود که مدارس و دانشگاه‌ها دومینووار تعطیل شدند و مشخص شد که کردستان و به‌ویژه سقز از کانون‌های اصلی شیوع و گسترش ویروس کرونا بوده‌اند. 

چند روز پس از فاجعه، مرگ چند شهروند کردستان با عنوان «مشکلات تنفسی» به شکل عمومی اعلام شد

در میانه آن همه عزا و بهت از کشتار جمهوری اسلامی تا همه‌گیری ویروسی کشنده، نام بهزاد رحیمی از حوزه سقز و بانه از صندوق جمهوری اسلامی بیرون آمد؛ آن‌هم با شعار «وەرزی نوێ» به معنای «فصل نو». او را می‌توان از گم‌نام‌ترین افراد تا پیش از نمایندگی‌ در مجلس دانست. پس از قتل مهسا امینی اما ورق برگشت و نام رحیمی بیش از پیش در میان مردمان کردستان شنیده شد. 

 

بهزاد رحیمی کیست؟ 

رحیمی متولد سال ۱۳۵۳ در شهر بانه و دارای مدرک کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی است. او کارمند آموزش و پرورش بود. البته استخدامش در این نهاد نیز بر اساس شایستگی‌هایش نبود بلکه رانت خانوادگی، او را به مقام‌داری در حکومت جمهوری اسلامی رساند. 

بهزاد رحیمی در زمان دانش‌آموزی، در دوره« طرح کاد» (طرح کار و دانش برای مهارت‌آموزی) از ناحیه انگشتان دست دچار آسیب شد و در پی آن، معافیت از سربازی گرفت. پدرش در نهاد آموزش و پرورش مشغول به کار بود و از همین طریق توانست مقدمات استخدام پسرش را فراهم آورد. 

تنها سابقه مدیریت بهزاد رحیمی، ریاست اداره بازرگانی شهر بانه است؛ آن‌هم تنها دوره‌ای کوتاه در دولت موسوم به «اصلاحات». 

خودش می‌گفت برای ایجاد تغییرات آمده است. در آن زمان، «محسن بیگلری» نمایندگی سقز و بانه را برعهده داشت. بیگلری دومین دوره نمایندگی را می‌گذراند اما مردم سقز و بانه به دلیل باندبازی و رانت‌خواری‌های او و اطرافیانش طی آن هشت سال، اقبالی به او نشان ندادند. از جمله این رانت‌ها، انتقال بیگلری از وزارت آموزش و پرورش به وزارت علوم بود.  

همین باندبازی‌ها و رانت‌خواری‌ها باعث شدند که مردم سقز و بانه از بیگلری قطع امید کنند و آرای او از ۵۸ هزار و ۶۷۰ رای در سال ۱۳۹۴، به ۱۶ هزار و ۷۲۷ رای در سال ۱۳۹۸ کاهش یابد. اگرچه سرکوب اعتراضات ۱۳۹۸ و شیوع همه‌گیری ویروس کرونا را هم باید در کاهش مشارکت در نظر گرفت. 

در این انتخابات، از مجموع حدود ۲۵۶ هزار نفر واجدان شرایط در حوزه سقز و بانه، کم‌تر از ۹۰ هزار نفر، یعنی حدود ۳۵ درصد آن‌ها پای صندوق رای حاضر شدند، در حالی‌ که در دوره قبل تعداد شرکت‌کنندگان در انتخابات بیش از ۱۴۰ هزار نفر در دو شهرستان سقز و بانه برآورد شده بود.

در هر حال، شرایط عمومی کشور، مهندسی انتخابات، حذف کاندیداهای مستقل و از همه مهم‌تر، عدم رغبت مردم و به‌‌ویژه طبقه متوسط و مطالبه‌گر، چه برای کاندیدا شدن و چه برای رای دادن، سبب شدند تا بهزاد رحیمی با ۳۴ هزار و ۴۳۹ رای به عنوان منتخب شورای نگهبان به مجلس و مردم معرفی شود.

رحیمی از همان ابتدای قدرت‌گیری، مقابل فجایع جاری در منطقه‌ای که نمایندگی می‌کرد، سکوت پیشه کرد.  

اگرچه این شخص هیچ عقبه سیاسی و اجتماعی نداشت اما همواره در تمایل به جناح‌های اصول‌گرا و اصلاح‌طلب حکومتی سردرگم ماند، تا جایی‌که چند شب مانده به انتخابات و زمانی‌ که «شورای ائتلاف نیروهای انقلابی» در استان کردستان نام او را در لیست کاندیداهای خود آوردند، او از ترس واکنش‌های منفی، واقعیت را تکذیب کرد. اما وقتی قدم به مجلس گذاشت، عضو «فراکسیون انقلابیون» مجلس شد. 

 

مواضع بهزاد رحیمی در مجلس؛ علیه روحانی، هم‌گام با رئیسی 

مردم مطالبه‌گر سقز و بانه معتقدند که رحیمی هیچ‌یک از مولفه‌های نمایندگی را دارا نبود. او در طول دو سال و نیم از عمر مجلس یازدهم، حتی یک نطق موثر ارایه نداد؛ یعنی حتی از مشاوران مناسب و آگاه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هم بهره نبرد. در عین‌حال، رحیمی هیچ‌گاه مقابل پرسش‌های روزنامه‌نگاران پاسخ‌گو نبود. 

او از منتقدان سیاست‌های «حسن روحانی»، رییس‌جمهوری وقت بود و چند روز پیش از انتخابات دوره سیزدهم ریاست‌جمهوری، در روز ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ طی نطقی ادعا کرد که اگر «علی خامنه‌ای»، رهبر جمهوری اسلامی نبود، حتما روحانی ایران را حراج می‌کرد. او هم‌‌چنین مدعی شد که گلوله‌های سربی روحانی سینه جوانان کولبر را می‌شکافد. 

بهزاد رحیمی که مثلا قرار بود نماینده مردم مقابل حکومت باشد، وقتی «ابراهیم رئيسی»، کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری شد، با حضور در ستاد رئیسی از او حمایت کرد. اما با ادامه کشتار کولبران، نه تنها اعتراضی نکرد بلکه در گفت‌وگو با «تسنیم»، خبرگزاری نزدیک به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مدعی شد: «کولبران دیگر یخچال و تلویزیون جابه‌جا نمی‌کنند و اکنون برای برخی از کارهای نامتعارف چون مشروبات الکلی و اسلحه استفاده می‌کنند.» 

رحیمی در مواجهه با اعتراضات مردم نسبت به این سخنانش، اعلام کرد اظهارات او درست منعکس نشده‌اند. اما خبرگزاری تسنیم نه توضیحات او را منتشر کرد و نه خبر را تغییر داد. 

از دیگر مواضع بحث‌‌برانگیز رحیمی، موضع او در خصوص پیوستن به «FATF» بود. او مساله نخست را برای ایران، لغو تمامی تحریم‌ها می‌داند و معتقد است که با وجود تحریم‌ها، پیوستن یا نپیوستن به FATF، شرایط را تغییر نمی‌دهد و حتی آن را نوعی تضعیف اقتدار نظام می‌داند. 

به نظر می‌رسد بهزاد رحیمی وزنه قدرتمندی در میان سایر نمایندگان استان به حساب نمی‌آید و جایگاه ویژه‌ای هم نزد مسوولان کشوری و استانی ندارد. او طی این مدت، علی‌رغم حضور در کمیسیون صنایع و معادن مجلس و با وجود ظرفیت‌های بالای استان کردستان در این حوزه، نتوانسته است طرحی در خور ارایه دهد. در عین‌حال، تغییری هم در وضعیت اشتغال و اقتصاد منطقه‌ای که او نمایندگی‌ آن را برعهده دارد، ایجاد نشده است. 

بیشتر وقت این نماینده در سفر و بازدید از روستاها و سخنرانی‌های پرادعا هدر می‌رود. مردم سقز و بانه حالا به او لقب «روستاگرد» داده‌اند و خودش هم به این لقب می‌بالد

 

رحیمی پس از قتل مهسا امینی؛ رسانه‌های معاند و جریان‌های غیرهم‌سو 

پس از قتل مهسا امینی بود که کم‌اعتباری بهزاد رحیمی، هم نزد مردم و هم نزد حاکمیت بیش از پیش عیان شد. در حالی‌ که انتظار می‌رفت او به عنوان نماینده شهری که زادگاه مهسا امینی است، موضعی حداقل علیه «گشت ارشاد» و وزیر کشور داشته باشد، او به مکاتبه با وزیر کشور اقدام کرد و نوشت: «جهت جلوگیری از هرگونه سوءاستفاده احتمالی رسانه‌های معاند و جریان‌های غیرهم‌سو، ابعاد حادثه روشن و اطلاع‌رسانی صورت گیرد.» 

او دو روز پس از کشته شدن مهسا، در مجلس با رئيسی و سایر مقامات کشوری استانی به همدردی پرداخت و محتاطانه چند کلام نقد از گشت ارشاد بیان کرد

به همین دلیل بود که در روز خاک‌سپاری مهسا در آرامستان «آیچی»، مردم حاضر در آن مراسم بهزاد رحیمی را مورد هجمه و طعنه قرار دادند، تا جایی‌ که نتوانست تحمل کند و پس از دقایقی آرامگاه را ترک کرد. 

رحیمی می‌خواست در مراسم ختم مهسا در مسجد سخنرانی هم کند اما مردم حاضر در محل مانع او شدند. 

بهزاد رحیمی بعدتر در خصوص این اعتراض‌ها و موضع‌گیری مردم علیه خودش وقتی سرکوب اعتراضات آغاز شده بود، گفت: «امیدواریم مردم سکوت کنند تا ابعاد این ماجرا روشن شود تا شاهد حادثه دیگری از این جنس نباشیم.» 

در خصوص ممانعت مردم از سخنرانی‌ او در مراسم مهسا نیز مدعی شد: «کسی مرا از مراسم بیرون نکرد. یک عده‌ای احساسی شدند. به نظر می‌رسید حساب‌ شده بود، چون دوربین نیز در دست داشتند.» 

دست‌وپا زدن‌های رحیمی در روزهای بعد هم ادامه داشت. وقتی سرکوب‌ها ادامه یافتند و دست‌کم پنج شهروند دیگر در حوزه انتخابیه‌ او، یعنی سقز و بانه توسط سرکوبگران کشته شدند، هیچ موضعی نگرفت. 

در آخرین جنجال‌های پیرامون نماینده‌ای که یا سکوت می‌کند یا به حمایت از حکومت لاپوشانی می‌کند، او در اینستاگرام شخصی خود یک استوری منتشر کرد که حکایت از انصراف از مقامش داشت. اما کمی بعد، در گفت‌وگو با «ایرنا» ضمن رد استعفای خود، مدعی شد که اینستاگرامش هک شده و چنین متنی از سوی او منتشر نشده است. 

در نهایت، دفتر بهزاد رحیمی در روز شنبه هفتم آبان و در میانه تظاهرات اعتراضی مورد حمله معترضان قرار گرفت. پس از این واقعه،‌ هیچ اظهارنظری از این نماینده مجلس پیرامون وقایع اخیر و سرکوب‌ مردمانی که او به ظاهر نمایندگی آن‌ها را برعهده دارد، بیان نشد. 

حالا شهروندان سقز و بانه که هم کشته داده‌اند و هم بسیاری‌ از آن‌ها هم‌چنان در بازداشت و زندان به سر می‌برند، از بهزاد رحیمی به عنوان یکی از بدنام‌ترین نماینده‌های مجلس جمهوری اسلامی یاد می‌کنند؛ نماینده‌ای که مردمان منطقه‌اش را کشتند و سرکوب کردند اما او سکوت کرد و جانب سرکوبگران را گرفت.  

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

اخبار

اتهامات بی سابقه و سنگین مدیرمسئول کیهان به سفارت آلمان

۴ اسفند ۱۴۰۱
خواندن در ۲ دقیقه
اتهامات بی سابقه و سنگین مدیرمسئول کیهان به سفارت آلمان