معضلات نهاد آموزشوپرورش را همگان شنیدهاند، از کمبود بودجه مورد ادعای دولتهای مختلف، تا ناامنی شغلی برای معلمان، دستمزدهای ناچیز و رانتبازی که در همه امور جاری است، تنها نمونههای کلی حقیقت تلخی است که بر جامعه معلمان میگذرد. پاسخ اعتراضات صنفی آنها هم جز تهدید، حبس و زندانهای طولانیمدت نیست.
اما آیا تابهحال «سربازمعلم» شنیدهاید؟ سربازمعلمهایی که به اجبار سربازی میروند و به اسم جبران کمبود نیرو در روستاها به کودکانی آموزش میدهند که هر لحظه به هر دلیلی ممکن است ترکتحصیل کنند.
کارشناسان معتقدند که استفاده از سربازمعلمها در کادر آموزش، بیش از هر نفعی، یک درد دیگر است در جامعه آموزشی ایران که جمهوری اسلامی هیچ تدبیری برای آن ندارد.
***
«پنج روز هفته را باید مسیری ۵۰ کیلومتری از سقز به یکی از روستاهای اطراف میرفتم و برمیگشتم و به هشت دانشآموز که از سه پایه تحصیلی بودند درس میدادم. برخی پنجشنبه و جمعهها هم برای آموزش به سنندج میرفتم. مانند دو معلم رسمی دیگر در آن روستا، من هم ۲۴ ساعت در هفته موظفی داشتم، با این تفاوت که حقوق من یک پنجم حقوق آنها بود و از سایر مزایا هم خبری نبود، تنها نکته مثبت در این بین، رفتوآمد با ماشین همکارم بود و مجبور نبودم روزانه بابت کرایه ماشین کلی هزینه بدهم».
اینها حرفهای یک سرباز معلم اهل «سقز» در استان «کردستان» است که چند سال پیش در آموزشوپرورش استان بهعنوان امریه خدمت کرد و حالا باز هم بهدلیل کمبود نیرو، دوباره به این نهاد برگشته است.
«امریه سربازی»، شیوهای برای سپری کردن دوران خدمت سربازی اجباری است که متقاضی میتواند دوران سربازی خود را بهجای پادگان، در سازمانها و نهادهای دولتی یا غیردولتی بگذراند. البته سربازی برای مردان ۱۸ سال به بالا در ایران اجباری است، اما امریه سربازی هم برای همگان مهیا نیست؛ پیش از هر شرطی، اصولا بایستی نظرکرده بسیج و خدمتگزار جمهوری اسلامی بوده باشید.
امریه سربازی برای بسیج دانشآموزی و دانشجویی
توجیه جمهوری اسلامی برای استفاده از سربازان در ادارات دولتی تحتعنوان امریه سربازی، به آنجا برمیگردد که ازنظر جمهوری اسلامی بسیاری از ارگانها در زمان جنگ ایران و عراق، کمکحال نیروهای نظامی بودند، اما حالا که دوران صلح است و جنگی در کار نیست، نیروهای مسلح تعدادی از نیروهای وظیفه خود را در اختیار ارگانهایی که کمبود نیرو دارند قرار میدهند. ازجمله این ارگانها، نهاد «آموزش و پرورش» است که این روزها بهمثابه یک معضل، با کمبود نیرو مواجه است.
اما این بخت با همگان یار نیست که بتوانند سربازی خود را «امریه» بگذارنند.
امریه سربازی به هرکسی هم داده نمیشود. برای دریافت امریه در آموزشوپرورش، شرط اصلی میزان همکاری با این نهاد در دوران دانشآموزی و حتی دانشجویی است؛ یعنی عضویت در بسیج دانشآموزی و دانشجویی. اگرچه موارد دیگری ازجمله شرط معدل پایان تحصیلات مدرسهای و دانشگاهی، داشتن والدین معلم، قبولی در گزینش هم بهعنوان شروط لازم گنجانده شده، اما شرط اصلی همان «عضویت در بسیج» است. یعنی با چنین سابقهای، نیمی از راه طی شده است و نیم باقی مانده، سفارشی هم شده باشد، جور میشود.
به فرض وجود شرایط لازم، فرد تقاضای خود را به آموزشوپرورش تحویل میدهد و همزمان دفترچه سربازی را پست میکند. زمان این اقدام، معمولا ماه مهر یا دی است. به فرض اینکه متقاضی تقاضای خود را در دی ماه ارائه کند، در اواخر سال بعد به دوران آموزشی اعزام میشود. از آنجا که متقاضی عضو بسیج بوده، مدت دوره آموزشی که معمولا دو ماه است، برای او به ۴۵ روزه آموزشی کاهش مییابد. پس از آن سرباز امریه آموزشوپرورش، خود را برای یک دوره آموزشی دیگر آماده میکند. این دوره که معمولا مهارتهای تدریس را شامل میشود در یک تا دو ماه آخر تابستان و در مراکز تربیت معلم سپری میشود و از ماه مهر، دوره خدمت بهعنوان «سربازمعلم» شروع میشود.
سربازمعلمها کجا هستند؟
استفاده از نیروی سربازمعلم بیشتر در روستاها صورت میگیرد. معمولا معلمان رسمی و باسابقه حاضر نیستند در روستاها تدریس کنند، مگر آنکه مدیریت را به آنها بسپارند تا با حکم مدیریت بازنشسته شوند. از همین رو، نیروی امریه بایستی در روستاهای دور و نزدیک مشغول شود.
یک نیروی سابق امریه که اکنون یک سال میشود در آموزشوپرورش مشغول شده است، برای شهروندخبرنگار «ایرانوایر» میگوید: «سربازیام را دهه قبل گذراندم و هرطور که بود امریهام را در آموزشوپرورش جور کردم. چون فاصله روستایی که برایم تعیین شد با سقز زیاد نبود - ۲۵ تا ۳۰ کیلومتر - روزانه با خودرو یکی از همکاران رفتوآمد میکردم. درسم در دانشگاه خوب بود و معدل دانشگاه و مدرسهام مناسب بود؛ پیگیر امریه شدم. خودتان میدانید که در دوران امریه نمیتوان از کسری خدمت استفاده کرد و من هم چون طاقت دوری از خانواده را نداشتم و روحیه نظامیگری هم نداشتم، دو سال کامل امریه را بر ۱۲ ماه خدمت در پادگان ترجیح دادم».
این سرباز سابق و معلم فعلی ادامه میدهد: «مثل اینکه بخت با من یار بود که به روستایی نزدیکتر افتادم و میتوانستم روزانه به خانه برگردم. یکی از دوستانم به آخرین روستای محدوده سقز به سمت دیواندره و سنندج افتاد و مجبور بود کل هفته را آنجا بماند و یکی از اهالی روستا اتاقی را برای ماندن در اختیارش گذاشته بود، چون آموزشوپرورش تعهدی در این زمینه نداشت».
سربازمعلمها در سقز زیاد نیستند و مجموعه دو منطقه آموزشوپرورش این شهرستان یعنی «سقز و زیویه»، در کل ۲۵ سربازمعلم دارد.
یکی از همین سربازمعلمها از سختی کار سربازان و معیشت سخت آنها میگوید: «شاید برخیها بگویند امریه بهتر از حضور در پادگان یا نقاط صفر مرزی است، تا اینجا را با آنها موافق هستم، اما پولی که در ازای این همه زحمت به ما میدهند، بسیار ناچیز است. با مدرک فوق لیسانس ۲ میلیون و پانصد هزار تومان کجای زندگی را میگیرد؟ چگونه است که به اندازه یک معلم کار کنی، ولی یک پنجم او حقوق بگیری؟ چرا؟ فقط چون سربازی؟ پس اینکه بهنحوی دست آموزشوپرورش را گرفتهایم و در این بحران کمبود نیرو، کمکحال او بودهایم چه میشود؟»
او ادامه میدهد: «۲۴ ماه خدمت من در نیمه سال تحصیلی تمام میشود، اما آموزشوپرورش میگوید باید تا آخر سال تحصیلی بهصورت حقالتدریس به کارت ادامه بدهی، ولی این مدت زمان را -از نیمه سال تحصیلی تا پایان خرداد- در سابقه ما لحاظ نمیکنند تا بعدها تعهدی برایشان ایجاد نشود».
سربازمعلمی؛ جبران کمبود نیرو یا لطمه به آموزشوپرورش؟
شاید به این ترتیب آموزشوپرورش بتواند گوشهای از کمبود نیرو را جبران کند، اما کارشناسان بر این باورند که چنین کاری بیش از آنکه جبران کمبود نیرو و کمک به قشر سربازان باشد، لطمه به آموزشوپرورش است. در واقع، به باور آنها، ضرر این اقدام از منفعت آن بسیار بیشتر است.
یکی از کارشناسان حوزه آموزشوپرورش در کردستان، میگوید: «دولت و حکومت اگر میخواهند موضوع سربازی را حل کنند، باید قوانین را تغییر بدهند و یا اگر خیلی مایل به استفاده از توان و تحصیلات سربازان هستند، بایستی آنها را در ادارات دیگر بهکار گیرند و نه در آموزشوپرورش که اساس یک ملت است».
یک مشاور در امر آموزشوپرورش در همینباره توضیح میدهد: «دانشآموزان مناطق روستایی با چالشها و تبعیضهای بیشتری در آموزشوپرورش دستوپنجه نرم میکنند. حکومت اگر میخواهد عدالت را برقرار کند، باید بهترین و کارآزمودهترین نیروهای خود را با فراهم کردن بهترین امکانات به روستاها بفرستد، اما همه میدانیم که آموزشوپرورش در یک کلام رها شده است و کسی به چنین موضوعی فکر نمیکند».
این مشاور اضافه میکند: «سیستم تربیت معلم و تربیت دبیر هرچند فشل و ناکارآمد، اما بههرحال دو تا چهار سال روی یک معلم کار میکند و پس از آن معلم را به مدرسه میفرستد. یعنی دورههای مختلف آموزش، تدریس، کارورزی و ...، فرد را با کار معلمی آشنا میکند. اما یک سربازمعلم با یک دوره یک تا دو ماهه، آنهم بلافاصله پس از گذراندن دوره آموزشی در پادگان، چگونه میتواند تمام این اصول را یاد بگیرد و بعد در دورترین روستاها به دانشآموزان درس بدهد؟ بنابراین سربازمعلم بیش از آنکه درمانی بر یکی از دردهای آموزشوپرورش باشد، خود دردی در کنار سایر دردها است».
ثبت نظر