روزنامهنگاری در ایران در مقایسه با دیگر نقاط جهان، از جهاتی سختتر و پرخطرتر است. مشکلات معیشتی، حقوقهای پایین و کار زیاد جزو مشکلات جدی روزنامهنگاران در ایران هستند. رسانههای اقلیتهای دینی و مذهبی اما یک مشکل بزرگتر هم دارند؛ «اقلیت» بودن!
این تفاوت نگاه باعث شده است تا بقای رسانههای مربوط به اقلیتهای دینی در ایران به مراتب از بقیه رسانههای همگانی دشوارتر باشد. در این گزارش، سراغ بخشی از مشکلات پنهان رسانههای اقلیت در ایران رفتهایم.
***
نابرابری در انتشار اخبار، محدودیت در پخش و فروش نشریه و جذب آگهی از تبعیضهایی هستند که علیه رسانههای متعلق به اقلیتها اعمال میشوند. این تبعیضهای نانوشته، توان انسانی و اقتصادی این رسانهها را میبلعند و آنها را تا نزدیکی ورشکستگی پیش میبرند.
در چنین فضایی، حاکمیت به آزادی رسانههای اقلیت، دادن مجوز به آنها و تعداد قابلتوجهشان میبالد و بدون این که ردی از خود بر جای بگذارد، آنها را تحت فشار قرار میدهد.
روایت کردن آنچه بر رسانههای اقلیت دینی در ایران میگذرد، چندان ساده نیست. مدیران مسوول و اعضای ارشد تحریریه این نشریات تمایل چندانی به گفتوگو با رسانههای خارجی ندارند. اما کسانی که در تحریریههای رسانههای اقلیت کار کرده و حالا در خارج از ایران هستند، شرایط بهتری برای مصاحبه با «ایرانوایر» دارند.
این گزارش براساس دادههایی که از گفتوگو با همین افراد به دست آمده، تنظیم شده است.
چرا محدوده توزیع رسانههای اقلیتها، محدود است؟
به دلایلی چون کنترل رسانهها و محدود نگه داشتن مخاطبان به بهانه مجوز پخش، رسانههای ویژه اقلیتهای دینی در ایران محدوده توزیع محدودی دارند. این نشریات برای مخاطبانی از همان گروه اقلیت تدوین و در همان استانهایی که اقلیتها زندگی میکنند، پخش میشوند. این موضوع در مجوز این نشریات هم قید میشود. تنها مستثنی در این زمینه، مربوط به نشریههایی است که توسط نمایندگان مجلس شورای اسلامی و با عناوینی مثل «خبرنامه داخلی» مجوز پخش سراسری میگیرند.
«بهرام» نام مستعار یکی از خبرنگاران زرتشتی است که در این باره به «ایرانوایر» میگوید: «نشریههایی که توسط نمایندگان در چاپخانه مجلس منتشر میشوند، عملا بولتنهای خبری هستند که گزارش کار نماینده را به اطلاع خانوادههای هر اقلیت میرسانند. این نشریهها با پست به خانه آنها فرستاده میشوند، در دکهها به فروش نمیروند و مخاطب عام ندارند. با این حساب، هرچند از نظر قانونی این نشریهها مجوز پخش سراسری دارند اما عملا پخش آنها محدود است. فارغ از این، عملا محتوای خواندنی در این نشریهها وجود ندارد.»
به گفته این خبرنگار و فعال فرهنگی سابق، با وجود این که نشریههای دولتی محتوای قابل توجهی ندارند، به خاطر برخی محتواهای خبری خاص یا اطلاعرسانی درباره وضعیت زیارتگاهها، برنامهها، جشنها و...، مورد توجه عدهای از مخاطبان قرار میگیرند. این موضوع باعث رقابت کاذب بین این نشریههای شبهدولتی و رسانههایی با استقلال مالی (که ممکن است انتقادهایی هم نسبت به حاکمیت مطرح کنند) میشود. این رقابت، توان مالی و انسانی نشریههای مستقل را هدر میدهد و امکان به چالش کشیدن مشکلات و مطالبهگری را از آنها سلب میکند.»
چرا رسانههای اقلیتها از دریافت آگهی محرومند؟
کمبود دامنه مخاطبان و نداشتن مجوز پخش، روی میزان فروش و تعداد مخاطبان این نشریهها تاثیر میگذارند. یک راه درآمدزایی نشریه، عرضه آن در دکههای روزنامهفروشی و جذب آگهی است. در این باره هم محدودیتهای نانوشتهای وجود دارند. بهرام در این باره میگوید: «آگهی در نشریات اقلیت عمدتا از افرادی در داخل همان جامعه دریافت میشود؛ مثلا اگر کسی کسب و کاری یا مغازهای دارد یا دنبال انتشار آگهی فوت و... است، سراغ این نشریات میرود.
این نوع تبلیغات معمولا عواید مالی چندانی ندارند. تبلیغات درآمدزا برای نشریات، گرفتن آگهی از شرکتهای بزرگ، مثلا اپراتورهای اینترنتی یا بانکها است اما همین هم با مشکلاتی مواجه میشود.»
بهرام میگوید جایی بخشنامه یا دستوری وجود ندارد که تاکید کند رسانههای اقلیت حق ندارند آگهی بانک را جذب کنند یا در این باره محدودیتی دارند. با این وجود، او زمانی که در ایران بوده، چند بار شاهد لغو درج آگهی در روز فرستادن فایل نشریه به چاپخانه بوده است. این اتفاق بدون ذکر دلیل از طرف آگهی دهنده رخ داده و چون در لحظات آخر اتفاق افتاده، هزینه مالی و روانی بسیاری بر هیات تحریریه وارد کرده است. چون نه تنها پول هنگفتی را از دست داده بودند بلکه باید بخشی از فرایند طراحی صفحه و آمادهسازی نشریه برای چاپ را از ابتدا انجام میدادند.
مشکل نانوشته دیگر، به پخش نامناسب نشریههای چاپی در دکههای روزنامهفروشی مربوط میشود. «انوشه» (نام مستعار)، یکی دیگر از خبرنگارانی که پیشتر در حوزه اقلیتهای مذهبی فعال بوده و سالها پیش به خارج از ایران مهاجرت کرده است، به «ایرانوایر» میگوید: «یکی از مشکلات جدی کار رسانهای در حوزه اقلیتها، به همین قوانین نانوشته مربوط میشود. به تو نمیگویند چه چیزی ممنوع است اما اگر بخواهی برخلاف میلشان رفتار کنی، جلویت را میگیرند.»
او پخش نامناسب را یکی از همین مشکلات نانوشته میداند و میگوید: «صاحبان دکهها در بسیاری موارد نشریههای اقلیت را جلوی دید مشتری نمیگذارند. بعضیها میگویند ترجیح میدهند نشریههای پرمشتری را جلوی چشم بگذارند اما برخی دیگر دلیلی در این باره ذکر نمیکنند. هیچ بعید نیست که فشاری در این باره برایشان وجود داشته باشد.»
نشریات تکزبانی و خودسانسوری، محصول ایزوله ماندن اقلیتها
بعضی نشریات دیگر نیز از اساس به زبان دیگری منتشر میشوند و همین باعث کاهش تعداد مخاطبان آنها میشود. روزنامه «آلیک» یکی از همین نشریات است که سالها است به زبان ارمنی منتشر میشود.
آلیک یک سایت فارسی و ارمنیزبان هم دارد. این نشریه عملا برای مخاطب غیر ارمنی قابل خواندن نیست. از طرفی، بخش زیادی از ارامنه - مثل بقیه اقلیتها - بعد از انقلاب ایران و بهویژه در سالهای اخیر به دلیل تبعیضها و مشکلاتی که برایشان پیش آمده است، از ایران مهاجرت کردهاند. همین موضوع روی فروش این نشریه و بقیه رسانهها تاثیر گذاشته است. هرچند داده عمومی درباره میزان فروش نشریات اقلیتهای دینی وجود ندارد اما مشکلات مالی همیشه یکی از دغدغههای جدی آنها عنوان شده است.
برای حل این مشکل، بعضی نشریههای اقلیت سعی کردهاند خودشان را با شرایط جدید تطبیق بدهند و مخاطبان بیشتری جذب کنند. این نشریهها یک صفحه ویژه اقلیتها دارند و بقیه مطالب خود را به حوزههای دیگری مثل میراث فرهنگی، تاریخشناسی و... اختصاص دادهاند. با این وجود، هنوز مشکلاتی در زمینه آگهی و پخش برایشان وجود دارد که جلوی پیشرفتشان را میگیرد.
بخش دیگری از مشکلات به وضعیت داخلی خود جوامع اقلیت بر میگردد. بسیاری از افراد در این جوامع نمیخواهند خبرهای داخلی جامعه آنها به بیرون درز کند.
انوشه در این باره به «ایرانوایر» میگوید: «اگر پای درد دل مردم در جوامع اقلیت بنشینی، یک اتفاق مشترک را بین آنها میتوانی پیدا کنی؛ این که دوست دارند بخشی از مشکلات و مسایل در جامعه خودشان باشد و به بیرون درز نکند. این تمایل به ایزوله بودن را در موارد زیادی میشود دید؛ از ازدواجهای درونی گرفته تا بحثهای اجتماعی در سازمانها و موسسات اقلیت، همگی به ایزوله ماندن تاکید دارند.»
همین واکنشهای منفی باعث میشود که دست رسانهها در پوشش اخبار بسته باشد. خودسانسوری و احتیاط هم در بخشی از این جوامع صورت جدیتری به خودش گرفته است.
انوشه میگوید: «در جامعه زرتشتی که من از نزدیک با آنها در تماس بودم، خودسانسوری شدیدی وجود دارد. فارغ از مطبوعات، مردم در جوامع مختلف هم تمایلی به حرف زدن از خیلی مشکلات خود ندارند. در جشنها و عبادتگاههایشان دیگران را راه نمیدهند و در یک کلام، ترجیح میدهند همه چیز بین خودشان حل و فصل شود. در مورد جامعه یهودی در ایران هم کموبیش چنین رفتاری را شاهدیم.»
بخشی از این سانسورها، درونی هستند و بخشی دیگر در جلسات گاه به گاه با نمایندگان امنیتی تبیین میشوند. کسی از درونمایه این جلسات چیزی نمیداند اما وجود چنین جلساتی نیز کتمان شدنی نیست.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر