آلخاندرو سابلا، مربی 59 ساله آرژانتینی برای ما نامی آشناست. تیم کیروش باید شنبه 31 خراد مقابل قدرتمندترین و مهم ترین رقیبش در جام جهانی صف آرایی کند، رقیبی که امسال با مربیگری سابلا، یک مدعی تمام عیار برای قهرمانی است. جاناتان ویلسون، خبرنگار ارشد ایران وایر در جام جهانی دراین گزارش به بررسی سوابق و ایده های سابلا پرداخته است.
گاهی وقتها بخت به انسان روی میآورد. وقتی یک مربی با فهرستی از مهاجمانی چون «لیونل مسی»، «کارلوس توز»، «سرخیو آگرو»، «گونزالو هیگواین»، «خاویر پاستوره»، «آنخل دی ماریا»، «اسکوییل لاوتزی» و «رودریگو پالاسیو»، مواجه می شود، ناگزیر برخی از این نامهای بزرگ و بازیکنان فوقالعاده بیرون میمانند. چنین گنجینهای از این مهاجمان برای آرژانتین هم موهبت است و هم دردسر.
دیهگو مارادونا و سرخیو باتیستا، هر دو در دوران سرمربیگری تیم آرژانتین، فریفتۀ تواناییهای بیپایان این مهاجمان بودند و تلاششان برای جا دادن بیشتر آنها در یک تیم، اغلب مجموعهای نامتوازن برجای میگذاشت. نتیجه آن که در آخرین جام جهانی، کشتی آرژانتین به گل نشست و در یک چهارم نهایی، از سوی آلمان با نتیجۀ 4 بر صفر درهم شکست. بعد در رقابتهای کوپا امریکا 2011، نیز در خاک خودش بار دیگر ناکام شد. آنها خود را از مرحلۀ گروهی بالا کشیدند و در ضربههای پنالتی اروگوئه، حذف شدند.
اما آن چه مارادونا و باتیستا نتوانستند انجام دهند، «سابلا» کرد. او که با تصمیمهای سختی روبهرو بود، به انتخابهای درستی دست زد؛ برای نمونه، دورهای که توز پس از درگیری با «روبرتو مانچینی»، سرمربی سابق منچسترسیتی بازی نکرد، برای سابلا بهانهای شد تا او را به تیم دعوت نکند. باقی حذفشدگان هم با استناد به نحوۀ صعود آرژانتین، از رقابتهای مقدماتی بیرون ماندند. نمایش تیم ملی این کشور شاید خیلی چشمگیر نبود اما رقابتهای مقدماتی امریکای جنوبی را در صدر به پایان برد که در مقایسه با حذف این تیم از جام جهانی در دوران سرمربیگری مارادونا، موفقیت چشمگیری محسوب میشد.
سابلای 59 ساله هرگز اهل انتخابهای ساده نبوده است. او بخشی از موج بازیکنان آرژانتینی بود که پس از جام جهانی 1978، به انگلستان آمدند؛ پدیدهای که آن روزها نادر بود و با وجود جنگ «فالکلند»، عجیب وغریبتر هم شد.
آغاز ماجرا از اینجا بود: «هری هازلم»، سرمربی شفیلد یونایتد در آرژانتین به همراه «کیت بِرکینشاو»، مربی تاتنهام به بوینسآیرس پرواز کرد و «اسوالدو آردیلز» و «ریکاردو ویا» را به سرعت انتخاب کردند؛ دو بازیکنی که تا همان چند هفته پیش از آن، عضو تیم برندۀ جام جهانی بودند. هازلم از قیافۀ مارادونا خوشش آمد؛ جوان 17 سالۀ پختهای که در «آرژانتینوس جونیورز» بازی میکرد و اگر رقم درخواستی یک میلیون پوند برای خرید او، دو برابر بودجهاش نبود، حتماً او را به خدمت میگرفت. هازلم اما با سابلا، هافبک دفاعی «ریور پلاته» قراردادی به ارزش 160 هزار پوند امضا کرد.
به سابلا لقب «پاچورا» یعنی فسفسو داده بودند؛ کُندیاش خدادادی بود. او در میان استقبالی پرشور وارد «برامل لیِن» شد و وقتی به جمعی از خبرنگاران گفت صبحانه محبوبش تست و مارمالاد است، به بهترین شکل همه را تحت تأثیر خود قرار داد و به سوژهای محبوب تبدیل شد. »گری همسون» که در سفرها با او هماتاق بود، میگوید: «نمیشد دوستش نداشته باشی اما اخلاق کاری ضعیفی داشت.» سابلا طی دو فصل، 76 بار برای باشگاه بازی کرد و بعد از سقوط شفیلد یونایتد به دستۀ سوم، به «لیدز یونایتد» رفت. او واقعا هیچگاه در «الند رود» جا نیفتاد. در سال 1982، به آرژانتین بازگشت و زیر نظر «کارلوس بیلاردو» در استودیانتس بازی کرد و آنها را در دو قهرمانی پیاپی در لیگ ناسیونال یاری کرد.
«والری لوبانوفسکی»، مربی بزرگ اوکراینی یک بار گفته بود: «اگر میخواهی مربی شوی، باید فراموش کنی که بازیکن بودی.» سابلا هم این جمله را آویزه گوش کرد. گرچه او خودش ذاتا تنبل بود اما از بازیکنانش انتظار تلاشی سخت داشت. در همین حال، میتوان آشکارا تأثیر بیلاردو را در روش او دید. در سال 2009، پس از شاگردی در ریورپلاته نزد «دانیل پاسارلا»، وقتی مربی «استودیانتس» شد، آنها هرگز تیمی نبودند که از بردهای زشت هراسی داشته باشند. فسلفهاش عملی و کارکردی و البته موفق بود و در سال 2009 قهرمانی «کوپا لیبرتادورس» و فصل بعدی قهرمانی «آپرچورا» را به ارمغان آورد.
او در تیم ملی آرژانتین ثابت کرد از نظر تاکتیکی، انعطافپذیر است. مدتی از سه مدافع استفاده میکرد، بعد سیستمش به 1-1-4-4 تغییر کرد و کارزار مقدماتی جام جهانی را با 3-3-4 به پایان برد. منطق اصلی او ساده است: باید بستری استوار برای «مسی» فراهم آورد. از این نظر، راهبرد او مشابه راهبرد بیلاردو در سال 1986 است؛ از این جهت که میگفت همه باید فشرده کار میکردند و توپ را به مارادونا میدادند.
میگویند سابلا خودش 1-1-4-4 را میپسندد که در آن مسی پشت سر هیگواین بازی میکند. این، سیستمی محافظهکارانه است و وقتی منتقدانش این بحث را پیش میکشیدند که تیم او مطابق تواناییهای آرژانتین بازی نمیکند، پاسخ میداد که این سیستم، ضعفها را در دفاع پوشش میدهد.
برخی مدعی هستند که سیستم بازی به تشویق مسی به 3-3-4 تغییر کرد چون او خواهان نمایشی خلاقانه در کنار «آگرو» بود که از چپ اضافه میشد؛ اینها همان دو بازیکنی بودند که در کنار یکدیگر در تیم فاتح جام جهانی زیر 20 سالهها بازی میکردند.
سابلا شکلی از تعادل را در تیم حفظ کرده است؛ مسی در سمت راست و آگرو در سمت چپِ هیگواین مدام در حرکتند. «خاویر ماسکرانو»، جلوی 4 دفاع به همراه «دی ماریا»، در سمت چپش، به جلو میرود تا به 3 بازیکن خط حمله بپیوندد و باز به عقب برمیگردد و «فرناندو گاگو»، دیگر بازیکن باقیمانده از ترکیب تیم سال 2005– البته اگر از مصدومیت زانو رها شود - در سمت راست و به عنوان نسخهای دفاعیتر از «دی ماریا»، نقشی حیاتی دارد. او آماده است تا وقتی مدافعی بسیار هجومی مانند «زابالتا» جلو میکشد، جای او را پر کند.
تیم آرژانتین شاید مانند جام جهانیِ 4 سال پیش، پرستاره نباشد و مردم با حس اطمینانی مشترک، از تماشای نمایشی تهاجمی از این تیم به ورزشگاه نروند اما شواهد حاکی از آن هستند که عملگرایی سابلا، آرژانتین را به تیمی روانتر، متعادلتر و منجسمتر تبدیل کرده که میتواند قهرمان جام جهانی شود.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر