«مولوی عبدالحمید» در ۳۵ سال گذشته، شاخصترین روحانی اهل سنت، و از حدود ۲۵ سال پیش نیز در فضای سیاسی کشور مطرح بوده است. انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ و تلاش نامزدها و جریانات سیاسی برای جلب رای اهل سنت، و همچنین افزایش درگیریها در استان سیستانوبلوچستان، جایگاه او را ویژهتر کرده است. کشتار اخیر زاهدان و سخنان مولوی عبدالحمید درباره رفراندوم نیز، بار دیگر نام او را مطرح کرده است.
***
داماد مولوی عبدالعزیز و عضو شورای اهل سنت
«مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی»، در سال ۱۳۲۶ در روستای گلوگاه به دنیا آمد و سپس به زاهدان و پاکستان برای تحصیل رفت. سال ۱۳۴۹ و با تاسیس دارالعلوم زاهدان، به این شهر بازگشت و از اساتید این مدرسه شد.
مولوی عبدالحمید روابط نزدیکی با «مولانا عبدالعزیز ملازاده» داشت که زعیم اهل سنت شرق کشور خوانده میشد. او همچنین داماد «مولوی عبدالعزیز» بود.
مولوی عبدالعزیز ملازاده به همراه «حمیدالله میرمرادزهی»، وکیل دادگستری، هر دو از سیستانوبلوچستان، دو اهل سنت عضو مجلس خبرگان قانون اساسی بودند. مولوی عبدالعزیز از محروم شدن اهل سنت از برخی حقوق، از جمله ریاست جمهوری انتقاد کرد.
مولوی عبدالعزیز و «احمد مفتیزاده»، اعضای ارشد شورای اهل سنت بودند و مولوی عبدالحمید نیز جز این شورای ۱۲ نفره بود.
ماه عسل روحانیون اهل سنت و انقلاب اسلامی، پنج ماه بیشتر طول نکشید و از تشکیل دومین کنگره اهل سنت در تهران جلوگیری شد. در این میان، مفتیزاده این نشست را در خانه خود در کرمانشاه برگزار کرد.
با این اتفاقات و افزایش تنشها، احمد مفتی زاده در سال ۱۳۶۱ زندانی و به پنج سال زندان محکوم شد، اما پس از پایان این حکم نیز از زندان آزاد نشد و تا آذر ۱۳۶۷ در زندان انفرادی محبوس بود. این روحانی شاخص اهل سنت، سپس در بند عمومی و از اواخر سال ۱۳۶۹ تا اوایل پاییز ۱۳۷۱ در یک خانه امن زندانی بود، تا این که پس از وخامت حالش آزاد شد و مدتی بعد مشخص شد که سرطان داشته است و در ۲۰بهمن ۱۳۷۱ درگذشت.
«عبدالملک ملازاده»، یکی از پسران مولوی عبدالعزیز نیز که از حامیان مفتی زاده بود، بازداشت و شش ماه زندانی بود.
او بعد از آزادی تحت نظر و تحت فشار بود و سال ۱۳۶۸ و دو سال پس از فوت پدرش، از ایران خارج و به پاکستان رفت. او در اسفند ۱۳۷۴ به همراه «مولوی عبدالناصر جمشيدزهی»، در کراچی ترور شد.
پس از فوت مولوی عبدالعزیز در سال ۱۳۶۶، مولوی عبدالحمید جانشین او شد. یکی از اولین اتفاقات مهم در دوره او، حادثه تخریب مسجد اهل سنت فیض در مشهد و پس از آن، تجمع گسترده در زاهدان بود.
روز ۱۲بهمن۱۳۷۲، در شهر زاهدان، مردم در اعتراض به تخریب مسجد فیض در مسجد جامع مکی اجتماع کردند و نیروهای نظامی، مردم متحصن را به گلوله بستند.
مولوی عبدالحمید این موضوع که گفته شده او در واکنش به این اتفاقات «حکم جهاد» علیه حکومت داده را رد، و گفته که او اوضاع را کنترل کرده و از بحرانی شدن آن جلوگیری کرده است.
پس از دوم خرداد سال ۱۳۷۶ و تغییر فضای سیاسی و اجتماعی در ایران، جایگاه سیاسی مولوی عبدالحمید مورد توجه قرار گرفت و تعدادی از وزرای دولت محمد خاتمی در سفر به سیستانوبلوچستان، در مسجد مکی زاهدان حضور پیدا میکردند.
مولوی عبدالحمید درباره موضوعات سیاسی نیز اظهار نظر میکرد و سال ۱۳۸۱، در مخالفت با حكم اعدام «هاشم آقاجری» گفت که بهتر بود به جای تشكيل دادگاه و صدور چنين حكم سنگینی، با تبادل نظر، بحث و مناظره مساله حل میشد.
مطرح شدن موضوع رای اهل سنت به صورت گسترده
در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴، تلاش نامزدها برای جلب رای اهل سنت، جایگاه مولوی عبدالحمید را بیشتر مطرح کرد.
سال ۱۳۸۳ «علی لاریجانی»، نامزد انتخابات، در سفر به زاهدان با مولوی عبدالحمید دیدار کرد. امام جمعه اهل سنت زاهدان همچنین با «هاشمی رفسنجانی»، «مهدی کروبی» و «مصطفی معین»، سه نامزد مورد حمایت گروههای اصلاحطلب دیدار کرد، اما مصطفی معین بالاترین رای را در سیستانوبلوچستان کسب کرد.
مولوی عبدالحمید، سال ۱۳۸۸ نیز با «میرحسین موسوی» و مهدی کروبی دیدار کرد.
مخالفت با اقدامات مسلحانه
در دولت «محمود احمدی نژاد»، اقدامات مسلحانه در زاهدان افزایش یافت و «عبدالمالک ریگی» تا حدی قدرت گرفت.
مولوی عبدالحمید در عین حال از همان زمان، با اقدامات گروه های مسلح کرد مخالفت میکرد و سال ۱۳۸۸ نیز گفت که «خبر دستگيری موفقيتآميز عبدالمالک ريگی، هم مايه خوشحالی ما و هم در سطح سيستانوبلوچستان، باعث خوشحالی مردم شد.»
با این حال، گروهی از حامیان رهبر جمهوری اسلامی به مولوی عبدالحمید حمله کردهاند.
اعتراض کنترل مدارس اهل سنت
در دهه ۸۰، تلاشهای جمهوری اسلامی برای در اختیار گرفتن مدارس اهل سنت شدت گرفت و در ۱۷تیر۱۳۸۷، نمایندگان اهل سنت مجلس شورای اسلامی با انتشار نامهای خطاب به محمود احمدی نژاد، نسبت به تصویب و ابلاغ «اساسنامه شورای دولتی برنامهریزی مدارس علوم دینی اهلسنت» از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی، اعتراض کردند.
مولوی عبدالحمید به این اقدامات اعتراض کرد و گفت «نظارت دولت را میپذیریم و اطاعت میکنيم از مقام معظم رهبری، ولی مسائل مذهبیمان را نمیتوانيم در اختيار شما بگذاريم. مسائل مذهبی را تا آخر زمانی که جمهوری اسلامی است و بعد از جمهوری اسلامی، در دست هیچ حکومتی نمیگذاریم. ما را نه از زندان بترسانيد و نه از اعزاز بترسانيد، و نه از مرگ ما هراسی داريم.»
در این فضا حملات حامیان حکومت به مولوی عبدالحمید نیز افزایش یافته بود و برخی از شیعیان در مراسمهای حکومتی، شعارهایی از جمله «مرگ بر مولوی [عبدالحميد] وهابی» سر میدادند.
محکوم شدن داماد مولوی عبدالحمید به زندان
۱۰شهریور۱۳۹۰، «محمد مرزيه»، دادستان عمومی و انقلاب زاهدان، خبر داد که محمد اسماعیل ملازهی «به اتهام جاسوسی به قصد اقدام عليه امنيت ملی کشور» به ۱۰ سال محکوم شده، که شش سال آن قابل اجرا است.
دادستان عمومی و انقلاب زاهدان اتهامات محمد اسماعیل ملازهی را، «ارتباط با يکی از سفارتخانهها و ارائه اطلاعات مختلف به عناصر اطلاعاتی در آن سفارتخانه» ذکر کرده بود.
مولوی عبدالحمید به حکم صادر شده برای داماد خود اعتراض کرد و گفت «اگر او به سفارتخانهای مراجعه کرده، صرفا به خاطر اخذ روادید برای حج و عمره دوستان خود، يا اينجانب بوده است.»
پس از آن، رسانههای وابسته به سپاه پاسداران اعلام کردند که حدود یک سال پیش نیز یک داماد دیگر مولوی عبدالحميد بازداشت شده است.
حمایت از حسن روحانی
مولوی عبدالحمید در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲، از حسن روحانی حمایت کرد و در این انتخابات، مناطق سنینشین شامل کردستان، سیستانوبلوچستان و ترکمن صحرا، بیشترین رای را به حسن روحانی دادند.
حسن روحانی در استان سيستانوبلوچستان موفق شد بيش از ۷۳ درصد آرا را به خود اختصاص دهد.
وساطت برای آزادی مرزبانان ایرانی
سال ۱۳۹۳ اعلام شد که وساطت مولوی عبدالحمید، باعث آزادی چهار مرزبان شده است و پس از درگذشت «احمد نارویی»، داماد مولوی عبدالحمید، «علی مطهری»، نماینده تهران در مجلس، گفت که او در حال بازگشت از مذاکره با گروه جیشالعدل برای آزادی مرزبانان ربوده شده ایرانی بود، که تصادف کرده و فوت میکند.
مولوی احمد نارویی، معاون و داماد مولوی عبدالحمید و همچنین امام جمعه موقت مسجد مکی، بود.
با این حال، حامیان رهبر جمهوری اسلامی به مولوی عبدالحمید حمله کردند و دبیر مجمع نمایندگان سنی مجلس شورای اسلامی در نطقی گفت، این موضوع که نوک حملات متوجه جامعه اهل سنت و شخص مولوی عبدالحمید شده است و تهمتهایی به اینها زده شده است، جای گلایه دارد.
در این مدت حتی برخی نیز از وساطت مولوی عبدالحمید برای بهبود روابط ایران و عربستان سعودی سخن گفتند، اما او دی۱۳۹۴ گفته بود که در «مسوولان عربستان، نامه مرا مبنی بر لغو حکم اعدام "شیخ نمر" بدون پاسخ گذاشتند.»
یکی دیگر از موضوعاتی که مولوی عبدالحمید در آن به نوعی وساطت کرده، اعدام شهروندان اهل سنت بوده، اما مقامات قوهقضاییه به درخواستهای او توجه نکردند. از جمله او، از اعدام ۲۰ نفر از اعضای گروه «توحید و جهاد» انتقاد کرد.
پاسخ خامنهای درباره تبعیض علیه اهل سنت
او سال۱۳۹۶، بار دیگر از حسن روحانی حمایت کرد، اما به فاصله کوتاهی گلایه از بیمهری نسبت به اهل سنت آغاز شد.
در این میان، نمایندگان اهل سنت از دعوت نشدن مولوی عبدالحمید به مراسم تحلیف انتقاد کردند، اما مجلس اعلام کرد که به علت کمبود جا هیچ کدام از نمایندگان ولی فقیه و امامان جمعه به این مراسم دعوت نشدند و این به معنی بیاحترامی یا عدم توجه نبوده است.
مدت کوتاهی پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶، زمزمه حمایت اهل سنت از یک نامزد اصولگرا در انتخابات بعدی مطرح شد، و مولوی عبدالحمید در مصاحبه با روزنامه «شهروند» گفت که «ممکن است در انتخابات آینده، از اصولگرایان حمایت کنید.»
از این رو، صادق زیباکلام در نامهای به او نوشت، که راه حل پیشنهادیتان مصداق «از چاله به چاه» است.
در این فضا، در ۱۵شهریور۱۳۹۶، پاسخ دفتر رهبر جمهوری اسلامی به نامه مولوی عبدالحمید منتشر شد، که در آن اعلام شده بود: «همه ارکان جمهوری اسلامی موظفند براساس معارف دینی و قانون اساسی، هیچگونه تبعیض و نابرابری بین ایرانیان از هر قوم و نژاد و مذهبی روا ندارند.»
این نامه به نوعی کم سابقه تصور میشد، اما عملا تغییری در وضعیت ایجاد نکرد و سه سال بعد، در نامهای نوشت که این دستور خامنهای «صوری تلقی شده» و «تاکنون از سوی مدیران اجرایی کشور مورد عمل قرار نگرفته است.»
او تاکید کرد که شهروندان سنیمذهب در ایران، هنوز «شهروند درجه چندم» به حساب میآیند و «معضل اصلی» تصمیمگیری برای آنها در «جاهای خاصی» است.
یکی از محدودیتهای اهل سنت ممنوع السفر بودن روحانیون از جمله خود مولوی عبدالحمید بود، او در سالهای اخیر در مواردی اعلام کرده که نمیتواند به خارج از کشور و شهرهای سنی نشین ایران سفر کند.
انتقاد از ممانعت از خروج طلاب اهل سنت
مولوی عبدالحمید و دیگر روحانیون اهل سنت در این سالها، نشستهایی را با مراجع تقلید شیعه برگزار کردهاند، که از جمله آنها دیدار با آیتالله «مکارم شیرازی» برای تکذیب اتهامات درباره تلاش اهل سنت برای افزایش جمعیت، و کسب اکثریت جمعیتی بوده است.
در عین حال، درگیری هایی نیز با نهادهای مذهبی شیعه از جمله «جامعهالمصطفی العالمیه»، پیدا کرد و همزمان از «مغزشویی» روحانیون اهل سنت دیگر کشورها انتقاد داشت.
مولوی عبدالحمید از تلاش جامعه المصطفی العالمیه، برای جلب اهل سنت به تشیع انتقاد کرده و آن را مغایر با سیاست نزدیکی مذاهب دانسته بود. او گفته بود که برخی از طلاب این مرکز به او مراجعه کرده و گفتهاند که قصد بازگشت به کشورشان را دارند، اما جامعه المصطفی گذرنامه آنان را ضبط کرده است.
«جامعهالمصطفی العالمیه» در واکنش به این سخنان اعلام کرد که «ادعای شستوشوی مغزی دانشپژوهان، اهانت به صدها فاضل و عالم اهل سنت» تحصیل کرده در این نهاد است.
حمایت از طالبان
حمایت مولوی عبدالحمید از طالبان برای گروهی غافلگیر کننده بود و باعث شد کانون مدافعان حقوقبشر ایران، جایزه خود را که سال ۱۳۹۳ به او اهدا کرده بود، پس بگیرد.
او گفته بود که «طالبان امروز، طالبان بیست سال قبل نیستند؛ آنها تجربه کسب کردهاند و تغییراتی در دیدگاههایشان بهوجود آمده است.» این سخنان بیشتر شبیه روزنامه کیهان بود.
مولوی عبدالحمید همچنین پس از آن نیز ابراز امیدواری کرده است که افغانستان در دوران طالبان، «یک بازو برای جمهوری اسلامی و کشورهای دیگر باشد.»
او اما در آخرین سخنان خود درباره رفراندوم، از عملکرد طالبان در جلوگیری از تحصیل دختران انتقاد کرده است.
موضوع رفراندوم اگرچه پیش از این بارها توسط چهرههای دیگر از جمله حسن روحانی مطرح شده، اما طرح آن در این فضا بار دیگر بازتاب یافته است.
موضوع سخنان جدید مولوی عبدالحمید درباره زنان باعث شده که انتقادهایی از فتواهای او در نقض حقوق زنان مطرح شود. با این حال، او پیشتر گفته بود که با وزیر شدن زنان و حضور زنان در سمتهای دولتی، از جمله شورای شهر و فرمانداری موافق است.
ثبت نظر