close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

هتل تک ستاره٬ یادداشت های روزانه زندان (بخش سی و هفتم )

۶ شهریور ۱۳۹۳
عیسی سحرخیز
خواندن در ۶ دقیقه
هتل تک ستاره٬ یادداشت های روزانه زندان (بخش سی و هفتم )

شنبه 22/3/89

طلسم عدم دسترسي به روزنامه‌هاي كثيرالانتشار امروز شكسته شد. در حالی كه تلاشم براي ديدن حاج رسول جهت دادن تذكر در خصوص عمل به وعده‌هاي داده شده بابت در اختيار گذاردن روزنامه و راديو، به علت مرخصي رفتن او بي‌نتيجه مانده بود، يك باره انباري از روزنامه‌هاي گوناگون- چپ و راست- از راه رسيد.

مشخص شد که این حاج امير بوده است که به وعده‌اش وفا كرده و تمام تلاش خود را در جهت دسترسي‌ ما به روزنامه به کار گرفته است. بخت با ما بود که او به مرخصی رفت. وی در این وقت کوتاه هر آنچه را كه فكر مي‌كرد به درد ما مي‌خورد از دکه های مطبوعاتی اطراف خانه اش خریداری کرد و با خود آورد، از كيهان و وطن امروز گرفته تا فرهنگ آشتي و جام‌جم و همشهري. بعد از پنج هفته كه از 350 اخراج و به کرج تبعیدمان كرده اند، اين اولين بار است كه وطن امروز به دستمان مي‌رسد. بعد از دو هفته تازه صفحات كيهان دوباره جلوی ما باز شد و چشمان مان افتاد به آن صفحه ی پر مشتری!

پخش آهنگ‌هاي آن چناني مورد علاقه‌ي زندانيان نيز که طی 48 ساعت گذشته راه افتاده بود با ورود حاج امیر قطع شده است و حتی دیگر کسی جرات نمی کند که در آسایشگاه با صداي بلند آهنگ پخش کند. طبیعی است که با شروع بازي‌هاي فوتبال جام جهاني، اندك احتمال تنظيم برنامه ی تلويزيون روي بخش خبري منتفی خواهد شد. خريد يك راديوي تك موج اف ام اين حسن را داشته است كه بتوانم تا حدي كمبود خبر و گزارش‌هاي دولتي را جبران کنم. شنيدن موسيقي بعدازظهر و نيمه شب قبل از خواب نیز نعمتي است وصف ناشدنی.

حاج امير قول داده است كه در مورد دست يافتن به يك راديو دو موج يا ام‌پي‌تري با مسؤولان بند صحبت كند. خودم هم بايد در پي ديدن حاج رسول و كربلايي، رئيس زندان باشم تا اين درخواست‌ها را باز به صورت مستقیم مطرح کنم. امروز داوود هم بحث نياز به دسترسي به کتاب و حضور در كتابخانه را مطرح كرد تا هم بتواند به منابع مورد نظر خود راحت تر دسترسي داشته باشد و هم در محيطي آرام تر و مساعدتر تحقيق كند و نتیجه ی پژوهش های خود را بنویسد. براي من محيط هواخوري مناسب است و بودن در كنار پرنده‌ها كه روز به روز تعدادشان و نياز غذايي‌شان به دانه‌هاي حاصل از خرده نان بيشتر مي‌شود لذت‌بخش‌.

نشستن در گوشه‌اي در سايه يا در كنار باغچه و نوشتن در شرايطي كه پرندگان به دانه چيني و نغمه‌خواني مشغولند به یک دنیا می ارزد. گاهی که حیاط خلوت است و زندانیان بیشتر درگیر دادگاه یا کار در کارگاه، نيمكتي آهنی هم نصیبم می شود که نشستن بر آن مطلوب‌تر است تا نشستن در كتابخانه زير باد كولر . البته این شرایط ایده ال است چون در اغلب اوقات اينجا پر سروصداست و گاه همراه با مزاحمت های ناخواسته ی زندانيان-آن هایی که براي درددل کردن يا حرف سياسي زدن در ميانه‌ي تفكر و نوشتن سروكله‌اشان پيدا شود.

این روزنها نوشتن دفاعيه را با سرعت و جديت بيشتري دنبال مي‌كنم و امشب به بخش مربوط به مصاديق ارائه شده در خصوص اتهام‌ها به استناد به مقالات و مصاحبه‌ها رسيدم. راهبردي كه انتخاب كرده‌ام به هيچ وجه دفاع از خود و رد اتهام‌ها به شيوه‌ي معمول نيست. تمام تلاشم را گذاشته‌ام كه دو اتهام وارده را يكي كنم و اتهام "فعاليت‌هاي تبليغي عليه نظام" را در دل اتهام "توهين به مقام معظم رهبري" بگنجانم و آنها را معادل يكديگر بگیرم و بخوانم. اين تلاش‌ در مرحله‌ي بازپرسي نتيجه نداد و بعيد مي‌دادنم در دادگاه نيز جواب بدهد، اما این كاري است كه بايد انجام داد و به اصطلاح "اگر بشود، چه خواهد شد!" در اين صورت ميزان مجازات حدود پنجاه درصد تقليل خواهد يافت و از حداقل نه ماه و حداكثر سه سال، به حداقل شش ماه و حداكثر دو سال كاهش پيدا خواهد كرد.

در شيوه‌اي كه برگزيده‌ام از يك سو به سمت دادن انتقادهای مندرج در نوشته ها یا بیان شده در مصاحبه ها به سوي امر به معروف و نهي منكر و نصيحه‌الملوك حرکت خواهم کرد و بر روی آن افشاري خواهم داشت. از سوي ديگر خواهم گفت که مشكل در شكنجه، جنايت و بي‌تدبيري و مديريت نامناسب ارکان نظام نيست بلكه از شخص رهبري است و نبودن عدالت و تقوا در او! دوستان معتقدند كه اين روش كارساز نخواهد بود و احتمال صدور حكم بر مبناي حداكثر مجازات را تقويت خواهد كرد. من هم استدلال مي‌كنم چه بخواهم و چه نخواهم بعيد است كه ذره‌اي از حكم و مجازات حداكثري دادگاه فرمایشی و قاضی گوش به فرمان كاسته شود، پس چه بهتر كه حرفم را بزنم و يك دفاع افشاگرانه انجام دهم، حتی اگر در محیطی دربسته باشد و اصل 168 قانون اساسی را در مورد من اجرا نکنند!

نسيم شمال به جنوبی که وزیدن گرفته است امروز باعث شد كه صداهاي بيشتري از بيرون زندان به درون آن انتقال يابد. صداي بوق قطار كه گمانم اين بود كه تنها به ساعت شش و نيم بامداد و يك ربع به هشت شب هنگام محدود می شود. امروز و امشب بارها تكرار شد. درست است كه بخشي از آن مي‌تواند به سر و صدای مترو تهران- كرج اختصاص داشته باشد كه بعد از ايستگاه فرديس كرج تا ایستگاه گلشهر كرج و مهرشهر هم ادامه مي‌يابد، اما مسلما صدای بوق بیشتر مربوط است به ترن‌هايي كه از تهران به سمت غرب و احتمالا جنوب کشور حركت مي‌كنند. به آن ها باید توربوترنی را افزود كه به مقصد زنجان حركت مي‌كند و يا از اين شهر بازمي‌گردد. به هر حال نصيب من از سفر اكنون همين شنيدن صدای بوق قطار است. در این وضعیت حتي ديدن هواپيما در آسمان نيز بر ما حرام شده و با انتقال به کرج جلوه ی پروازش از جلوی چشمانم حذف شده است!

این وضعیت در مورد مناسبت های عمومی هم صدق می کند. در این شرایط نصيب من از عقد کنان و عروسي‌ و مراسم و ختم و عزاداری صدايي است كه از آن سوي خط تلفن به گوشم مي‌رسد. البته مرورخاطرات گذشته نيز گاه دسري است بر سر اين سفره‌ي رنگين. امروز به انتشارات قلم زنگ زدم و از آقای تهرانچي دعوت كردم كه در آستانه سالگرد سفر پارسال سري به دشت شقايق، در دامنه‌ي كوه دماوند بزنيم! این محل جايي است كه پيش و پس از دستگيري، هم در زمان رفت و هم در موقع بازگشت ، ساعتي در آن اطراق كرديم؛ يك بار با دوستان نزدیک و بار دوم با ماموران وزارت اطلاعات- همان‌هايي كه چند ساعت پيش از آن در روستايي نزدیک شهرستان نور با مشت و لگد به جانم افتاده بودند و دنده‌ هایم را شكستند و قفسه سينه‌ام را تا آخر عمر ناقص كردند، نقص عضوي كه دردش را شب‌ها و روزها در زمان خواب تحمل مي‌كنم و خوردن داروی نيز التيام بخش رنج و تعب آن نيست.

تهرانچي در پاسخ اين دعوت خنديد، اما بعيد مي‌دانم با بلايي كه در زمان دستگیری من سرش آوردند و با حالي كه در زمان ورود و حمله ی تيم‌هاي عملياتي وزارت اطلاعات و دادستاني پيدا كرد و تا آستانه‌ي سكته ی قلبي و مرگ پيش رفت حاضر باشد باز با من همسفر شود! لابد او هم اين ضرب‌المثل را آويزه‌ي گوش خود ساخته است كه: "يا نكن با فیل بانان دوستي / يا بنا كن خانه‌اي، فيل توش بره!" خبرها حاكي از اين است كه جز الله اكبر ديشب، امروز خبري در خيابان‌ها نبوده است و يا اگر بوده تنها محدود می شده است به تحرک هایی پراكنده و اعتراض های ناهماهنگ. بر این اساس پیامد چندانی نداشته است و سطح دستگير‌ها باید محدود باشد.

صبح يكشنبه 27/3/89 ساعت: 10:15 هواخوري سيگاري‌هاي بند2 زندان فرديس

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان تهران

عملیات نیروی انتظامی برای جمع آوری آنتن های ماهواره در برج های...

۶ شهریور ۱۳۹۳
شهرام رفیع زاده
خواندن در ۱ دقیقه
عملیات نیروی انتظامی برای جمع آوری آنتن های ماهواره در برج های سعادت آباد