close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز)/ فصل بیستم و دوم/ پیش مصاحبه و مصاحبه اصلی

۱۴ آذر ۱۳۹۳
شراگیم زند
خواندن در ۵ دقیقه
راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز)/ فصل بیستم و دوم/ پیش مصاحبه و مصاحبه اصلی
راهنمای گام به گام پناهجویی (طنز)/ فصل بیستم و دوم/ پیش مصاحبه و مصاحبه اصلی

در این جلسه که در واقع آخرین جلسه ی آموزشی پناهجویی ما هست یاد میگیریم که چطور خود را برای پیش مصاحبه و مصاحبه ی اصلی آماده کنیم...
روال کار این است که هر پناهجویی به محض ثبت نام در دفتر آسام تاریخی را بعنوان تاریخ پیش مصاحبه دریافت میکند. این تاریخ میتواند از یکماه تا حدود یک سال و نیم بعد از ثبت نام در دفتر آسام متغیر باشد. توصیه ی من به شما این است که زیاد با فکر کردن به تاریخها اعصاب و روان خود را فرسوده نکنید...در ترکیه انقدر چیزهای دیگر روی اعصابتان خواهد بود که فکر کردن به تاریخها در برابرش خیلی لاکچری محسوب میشود.

شما در تاریخی که برای پیش مصاحبه تعیین شده است باید به دفتر UN مراجعه کنید. پیش مصاحبه هیچ استرسی ندارد و آنجا شما باید روی یک برگه ی A4 توضیح دهید که چرا از ایران خارج شده اید و پشت همان برگه توضیح بدهید که اگر برگردید ایران چه اتفاقی برایتان می افتد؟ همیشه موقع پیش مصاحبه مسئولین توصیه میکنند که روده درازی نکنید و زندگینامه ننویسید و فقط در یک یا دو پاراگراف توضیح بدهید که داستان چیست...حواستان باشد که هر چیزی توی این برگه مینویسید خیلی مهم است و در روز مصاحبه ی اصلی همه ی سوالها پیرامون همین چیزهایی خواهد بود که شما نوشته اید. هرچه کمتر و سر راست تر بنویسید به نفع خودتان است. داستانهای پیچیده و چند لایه و کارآگاهی، نشانه ی پناهجویان فیک و تقلبی ست...از آن طرف داستانهای خطی و یک بعدی و سر راست (در حد شنگول منگول) بسیارواقعی و متقاعده کننده به نظر خواهد رسید.
بعد که فرم را پر کردید  برگه در دست میروید و یک اپراتور عادی یک سری سوال های اولیه از شما میپرسد و کپی مدارکتان را میگیرد و مشخصاتتان را در کامپیوتر ثبت میکند و تاریخی برای مصاحبه ی نهایی به شما میدهد که ممکن است بین سه ماه تا یک سال بعد باشد...پیش مصاحبه همین است و هیچ نکته ی خاصی هم ندارد.

اما مصاحبه ی اصلی...از قدیم سنتی وجود داشته که به کچلها میگفتند زلفعلی...در روز مصاحبه اصلی هم به کسی که در نقش دادستان و مفتش پوست شما را میکند در اصطلاح "وکیل" گفته میشود... این وکیل ها دقایقی قبل از شروع مصاحبه ممکن است بدون اینکه خود را معرفی کنند بیایند و به اشکال مختلف شما را زیر نظر بگیرند...ممکن است آن کسی که در نقش مستخدم زمانی که در سالن انتظار نشسته اید از شما خواهش میکند که پاهایتان را بالا بگیرید که بتواند زیر پایتان را جارو بزند همان وکیل شما باشد...او میخواهد بداند که آیا پاهای شما میلرزد یا نه... یا اینکه با بغل دستی خود چی پچ پچ میکنید...! در روز مصاحبه وقتی به دستشویی میروید و جلوی آینه می ایستید شک نداشته باشید که آینه در اصل شیشه ایست که پشت ان مامورین سازمان ملل دارند رفتار شما را برانداز میکنند...همیشه سعی کنید آرام و مطمئن به نظر برسید...اگر قرار است کیس نوکیش مسیحی بدهید حتی المقدور جلوی آینه صلیب به خود بکشید...اگر کیس شما سیاسی ست سعی کنید زیر لب و با مشتهای گره کرده به آخوندهای دجال فوحش بدهید جوری که کسانی که آن سوی آئینه/شیشه نشسته اند بتوانند شما را لبخوانی کنند...خلاصه هر کیسی دارید در همه حال و همه جا روز مصاحبه در نقش خود فرو بروید...روز مصاحبه تنها روزیست که به درخت هم اگر تکیه میکنید باید این احتمال را بدهید که ممکن است درخت در اصل افسر پرونده تان باشد که به این شکل استتار کرده است که مچ شما را بگیرد. 
یک نکته ای را هم خدمت عزیزان همجنسگرا عرض کنم که یکی از تکنیکهای رایج در روز مصاحبه برای به دام انداختن کیس های فیک همجنسگرایی این است که یک دختر لوند با مینی ژوپ میفرستند توی اتاق انتظار و این دختر شروع میکند مثل گربه ی فحل جلوی شما قر و قمیش امدن...شما آن روز به خصوص باید چشمهایتان را درویش کنید و جوری برخورد کنید که انگار طرف یک گونی هویج متحرک است...یعنی نه خیلی نگاه کنید به او...نه خیلی رویتان را بکنید آن طرف و به سقف خیره شوید...این چیزهایی را که می گویم در هیچ کلاسی درس داده نمیشود ها...پس خوب حواستان را جمع کنید...مورد داشتیم که طرف روز مصاحبه به سمت طعمه رفته و در یک حرکت سکسیستی / لمپنیستی گفته "جووووووون"...دخترک هم چنگ زده به صورت خودش و یک لایه گریم چسبنده را کنده و زیر آن گریم سنگین دلبرانه، چهره ی زمخت افسر پرونده  پدیدار شده است...حالا هی شما بزنید توی سر خودتان که مگر میشود این پاهای اپی لیدی شده ی هوس انگیز و این خرامیدن گربه وار متعلق به یک مرد بوده باشد...؟ بله...میشود...مگر همین هوتن خودمان نیست؟

اگر تمام این مراحل را با موفقیت رد کنید و به سلامت و بدون گاف بتوانید وارد اتاق مصاحبه شوید در انجا با فردی مواجه خواهید شد که معجونی از شرلوک هولمز، فروید و قاضی صلواتی ست و وظیفه اش سوال پیچ کردن شما، زیر نظر گرفتن وضعیت روانی شما و بیرون کشیدن تناقضات از میان حرفهای شما و در نهایت محکوم کردن شماست. این شخص یک دستگاه دروغ سنج زنده است. اینجا دیگر فرمول و تکنیک و درس به درد شما نمیخورد...یا باید حقیقت را بگوئید و یا انقدر قشنگ و ماهرانه دروغ بگوئید که حقیقت جلوی دروغ شما لنگ بیندازد...و این کار آموختنی نیست و نبوغ و استعداد ذاتی میخواهد... که خوشبختانه در نزد بسیاری از ایرانیان یافت میشود!

پناه پژوهان عزیز...نوگلان باغ پناهجویی ...امیدوارم از سلسله مباحث آموزشی ما استفاده ی لازم را برده باشید. درس ما در اینجا به پایان میرسد. ما طبق وعده ای که به شما دادیم به زودی یک جلسه فوق العاده برای پاسخ به سوالات متداول خواهیم داشت. تا آن روز شما را به خدای بزرگ و منان می سپارم.
به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی 
به صد دفتر نشاید گفت شرح حال مشتاقی
 

 

ثبت نظر

hobol
hobol
۱۳ آذر ۱۳۹۳

شراگیم جان زند
هرچه میکنی فقط دست از قلم ندار و هرگزش در نیام نکن .تمام آنچه را که لازمه نویسنده حرفه ای شدن باشد ،داری و بیشتر .اگر چه میدانم که شراگیم زند هستی و باور دارم که همین کافیست.
دوستدار نگاه و قلمت
نادر

hobol
hobol
۱۳ آذر ۱۳۹۳

شراگیم جان زند
چه میکنی فقط دست از قلم ندار و هرگزش در نیم نکن .تمام آنچه را که لازمه نویسنده حرفه ای شدن باشد ،داری و بیشتر .اگر چه هر میدانم که شراگیم زند هستی و باور دارم که همین کافیست.
دوستدار نگاه و قلمت
نادر

استان اصفهان

برنامه گسترده سپاه اصفهان براي امر به معروف و نهی از منکر

۱۳ آذر ۱۳۹۳
شهرام رفیع زاده
خواندن در ۴ دقیقه
برنامه گسترده سپاه اصفهان براي امر به معروف و نهی از منکر